در داستانها خواندهایم که افرادی با یک نقشهی گنج، جواهرات و سکههایی را پیدا کرده و یکشبه ثروتمند شده یا به اصطلاح از فرش یه عرش رسیدهاند. امروزه کسانی در استان مازندران هستند که همین داستانها را جدی گرفتهاند.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به جستوجوی گنج رفتن، فقط در افسانهها نیست و کسانی هستند که برای یکشبه ره صدساله را طی کردن، به دستگاههای فلزیاب متوسل میشوند و هر روز بخش عمدهای از فعالیتهای خود را معطوف پیدا کردن گنجهای نهفته در دل خاک میکنند، البته نقشههای خیالی، آنها را به جای سکه و طلا به خاک و سفالهایی میرساند که ارزش مالی ندارند.
یافتن گنج گرچه در همه جای دنیا آرزوی بعضی افراد است، ولی معمولا به دلایل تاریخی، در مناطقی خاص، فعالیت برای بهدست آوردن گنج، بیشتر است. یکی از مناطقی که ساکنانش گنجخیز بودن زمینی را که در آن زندگی میکنند باور دارند، مازندران است.
بناهای تاریخی مازندران، آبکش شدهاند!
امیر هاشمی مقدم - ایرانشناس و انسانشناس - که دربارهی این موضوع به مردمنگاری در منطقهی مازندران پرداخته است، با اظهار تأسف از آنچه «آبکش شدن بناهای تاریخی و مناظر طبیعی مازندران» مینامد، دربارهی اصطلاح «گنج گرفتن» که مازندرانیها برای یافتن گنج به کار میبرند، توضیح داد: «گنج گرفتن» در گفتوگوهای روزمرهی بسیاری از مازندرانیها رایج است. منظور از «گنج» در این اصطلاح، مشخصا سکههای طلا یا جواهرات است. معمولا وقتی وضعیت مالی یک نفر به یکباره خوب میشود، دهانبهدهان در میان مردم میپیچد که او حتما گنج گرفته است.
او دربارهی صحت تصور مردم مازندران مبنی بر اینکه روی گنج زندگی میکنند، گفت: مازندران در هیچ دورهی تاریخی، پایتخت حکومت مرکزی نبوده و در منابع معتبر تاریخی آن، مانند «تاریخ طبرستان» ابن اسفندیار، «تاریخ طبرستان و رویان و مازندران» مرعشی و «تاریخ رویان» اولیاءالله آملی، هیچ اشارهای به گنج مدفون در این سرزمین نشده است؛ ولی آنهایی که بهدنبال یافتن گنج هستند، بهسراغ یکسری نسخههای مجعول میروند که عموما توسط افراد متقلب ساخته و به بهای بالایی فروخته میشود.
هاشمی مقدم دربارهی دلیل این تصور مردم مازندران، توضیح داد: از قدیم گفتهاند که «هر کجا آب هست، آبادانی هم هست». از آنجا که مازندران سرزمینی پرباران و دارای سرچشمههای فراوان است، آبادانی در همه جای آن دیده میشود. از گذشته، تمام نقاط این سرزمین باستانی محل سکونت بوده، بنابراین باقیماندههای اسباب و اثاثیهی زندگی مردم در همه جای آن پیدا میشود و همین، باعث گمراهی برخی مردم شده است. برخی مردم گمان میکنند که اگر در دل زمین و میان خرابهها، کوزههایی را پیدا کنند، حتما در آنها سکه است. در حالی که یافتن کوزههای پر از سکه فقط در داستانها رخ میدهد نه در زندگی واقعی، در گذشته نیز کوزهها و خمرهها برای نگهداری آب، لبنیات یا غلات بهکار میرفتند.
متراژ زمین؛ گنج واقعی مردم
این ایرانشناس توضیح داد: بیشتر مردم در این استان دست کم چند هزار مترمربع زمین کشاورزی دارند. در دههی 70، پای گردشگرانی که مایل به داشتن خانهی دوم در مازندران بودند، به این استان باز شد، فروش زمین هم بهعنوان یک پیشه رونق گرفت و در این منطقه، گاهی سه یا چهار مشاور املاک در کنار یکدیگر دیده میشوند.
هاشمی مقدم اظهار کرد: زمینها در مازندران، با توجه به نزدیک بودن به دریا، جنگل، کوهستان، بازار و مرکز شهر، بهای متفاوتی دارند؛ ولی نکتهی مهم این است که در هر حال، زمین در مازندران گران شده است. من در جریان تحقیق خود، متوجه قطعه زمینی در بابلسر شدم که 800هزار تومان خریده و سه سال بعد، به قیمت 270میلیون تومان فروخته شد. بنابراین افراد بسیاری هستند که از راه فروش زمین ناگهان ثروتمند شدهاند.
او با بیان اینکه افراد در این منطقه بهمحض اینکه ثروتمند میشوند، یک خانهی ویلایی لوکس میسازند و یک خودرو گرانقیمت میخرند، گفت: همین نشانههای ثروتمند شدن باعث میشود که مردم گمان کنند، لابد کشاورزی که تا دیروز وضع مالی مناسبی نداشت و اکنون اینقدر ثروتمند شده، گنج پیدا کرده است. فردی را میشناسم که به شیوهی فروش زمین پولدار شده، ولی بین اهالی منطقه معروف است که او گنج پیدا کرده است.
کوزههای خالی مردمفریب
او در پاسخ به این پرسش که اگر گنجی وجود ندارد، چرا مردم این منطقه ناامید نمیشوند و به حفاری ادامه میدهند، توضیح داد: کسی را میشناسم که اصرار دارد، در کودکی شاهد «گنج گرفتن» از خانهشان بوده است. به این ترتیب که یک روز صبح دیده، در نزدیکی خانهشان حفاری شده و جای یک کوزه که از زیر خاک درآوردهاند، باقی مانده است، ولی خود کوزه نیست. او فکر میکرد که حتما درون کوزه، سکهی طلا بوده است، وگرنه آن را نمیبردند.
هاشمی مقدم بیان کرد: اهالی این منطقه، وقتی یک کوزه یا ظرفی در محل حفاریها میبینند، گمان میکنند که درون آن کوزه، سکهی طلا بوده است که آن را بردهاند. حفارها هم این اشتباه را میکنند، چون کوزهها درپوش ندارند و درون آنها با گذر زمان و فرو ریختن آوار، پر از خاک شده و این خاک کمکم سفت شده وحفارها وقتی کوزهای پیدا میکنند، از ترس اینکه مبادا کسی برسد، آن را با این گمان که زیر خاکهای درونش سکهی طلا است، برمیدارند و فرار میکنند.
او با بیان اینکه حفارها پس از پی بردن به اشتباهشان کوزهها را دور میاندازند، اظهار کرد: مردمی که محل حفاری را میبینند، فکر میکنند که حتما گنجی در کار بوده است. البته در موارد بسیار استثنایی، اشیای با ارزشی هم پیدا میشود، ولی از هر هزار حفاری غیرمجاز، یک مورد هم به شیء با ارزش نمیرسد.
وی با اشاره به وجود اشیای تقلبی مدفون در خاک گفت: در هر کجا که ولع برای حفاری و بهدست آوردن آثار تاریخی وجود دارد، ساخت آثار تقلبی هم رایج میشود. افراد سودجویی که این آثار تقلبی را درست میکنند، جایی را بهعنوان محل کشف آن معرفی میکنند. مأموران اطلاعات استان مازندران، چند باند را در این حوزه شناسایی و متلاشی کردهاند.
هاشمی مقدم افزود: طبیعی است که وقتی اشتیاق در این زمینه وجود دارد، سر و کلهی چنین گروههایی دوباره پیدا میشود. سودجویان و متقلبان، مردم را از چند جهت فریب میدهند؛ نسخههای تقلبی به آنها میفروشند، آدرس محل کشف دروغین به آنها میدهند و اشیای تقلبی میسازند و آنها را در جایی که نقشهاش را کشیدهاند، دفن میکنند تا این شایعه بر سر زبانها بماند که در فلانجا گنج پیدا شده است.
بناهایی که برای گنج خیالی تخریب میشوند
این مردمشناس با بیان اینکه معمولا بناها و محوطههای تاریخی بیرون از شهر و روستا، بیشتر حفاری غیرمجاز میشوند، گفت: گاهی در شهرها نیز حفاری انجام میشود. برای نمونه، بدنهی پل خشتی شهر نور که محلیها به آن «خشتِ پل» میگویند چند بار تخریب و حفاری شده است.
او ادامه داد: این بلا بر سر بناهای خارج از محوطههای مسکونی هم میآید. به این ترتیب که بدنهی بنا شامل سقف، دیوارها و کف اثر، به این امید که درون آجرها یا سنگهای آن طلا دفن شده باشد، تخریب میشود. این کار، به داشتههای تاریخی و فرهنگی ما آسیب میزند. تقریبا کمتر اثر تاریخیای در مازندران پیدا میشود که یک یا چند بار حفاری و تخریب نشده باشد. امامزادهها، قبرستانهای قدیمی، قلعههای تاریخی، پلها و ... به همین دلیل، آسیبهای فراوانی دیده و بعضی از آنها تقریبا نابود شدهاند.
هویت نهفته در «گنج گرفتن»
این انسانشناس در تحلیل مردمشناسی «گنج گرفتن» اظهار کرد: از نظر فولکوریک، وقتی در داستانها، اشعار، ادبیات و ضربالمثلهای مازندرانی کنکاش میکنیم، رد پای این موضوع را پیدا میبینیم. باید بررسی کنیم چه شده که بسیاری از مردم این منطقه میخواهند یکشبه ره صد ساله را بپیمایند و پولدار شوند؟ مهمتر از آن، باید بررسی شود که چرا برخی، ثروتمند شدن را به قیمت تخریب داشتههای فرهنگی و نابودی پشتوانهی هویتی خود میپذیرند؟ آیا افراد این منطقه میدانند که «گنج گرفتن» هویت آنها را نشانه گرفته است؟
هاشمی مقدم با بیان اینکه در این حفاریهای غیرمجاز، دانش انسانشناسی نیز آسیب میبیند، اضافه کرد: بخش عمدهای از دادههای انسانشناسی در حال نابودی است. حفاران بهدنبال طلا، سکه و اشیای قیمتی هستند و کوزهها و کاسههای خالی و دیگر وسایلی را که از نظرشان ارزش ندارد، تخریب میکنند یا در بهترین حالت، آنها را بهعنوان کالای تزیینی در دکور خانه نگه میدارند. در حالی که این اشیا، مواد و دادههای بسیار ارزشمندی برای انسانشناسان و باستانشناسان هستند و براساس آنها میتوان شیوه و سبک زندگی و بهطور کلی، فرهنگ گذشتهی مردم را بازسازی کرد. بهوسیلهی همین اشیایی که به نظر بهدرد نخور میرسند، میتوان فهمید که در گذشته فرهنگ مازندرانیها با کدام فرهنگها ارتباط و دادوستد داشته است، باورها و اعتقاداتش چگونه در اشیایی که در زندگی روزمره به کار میبرند، تجلی پیدا کرده است.
انتهای پیام
نظرات