به گزارش ایسنا، کتاب طنز «انقلاب مشروطه با رسم شکل!» اثر شمحمدرفیع ضیایی در 446 صفحه با شمارگان 1100 نسخه  و قیمت 17000 تومان در انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.

نوشته رضا رفیع که در پشت جلد این کتاب آمده است: اندک اندک جمع مستان می‌روند. طنزپردازهای پیشکسوت توفیق و گل‌آقا، همچنان دارند از این دار فانی و فان می‌روند تا بزرگترین تحریریه‌ نشریات طنز تاریخ را در بهشت تشکیل دهند. محمدرفیع ضیائی هم رفت. یکی از باسوادترین کارتونیست‌های طنز معاصر که قدرش مجهول ماند و درخور شانش قدردانی نشد.

 گل‌آقا برای من نوشته بود: «در اتاق پشت سر شما درویشی نشسته که بسیار دانش و آگاهی و تجربه‌اش افزون است...» و مرا توصیه کرده بود به خوشه‌چینی از محضرش: «حُسن ضیائی این است که با مسئولیت کار می‌کند. یکباره ده‌ها سوژه می‌دهد و من از این بابت، همیشه ممنون‌شان بوده‌ام»... مطلب خواسته بودم از ایشان و برایم یادداشتی مصور گذاشته بودند. مردی با یک تور ماهیگیری بر دوش که سوت‌زنان داشت می‌رفت... و 14 سال بعد رفت... بدون تور ماهیگیری!

دیگر کتاب منتشرشده در این نشر نمایشنامه‌ای است به نام «باران بساز» نوشته ریچارد ناش. این کتاب با ترجمه پرویز ارشد به تازگی در 179 صفحه با شمارگان 550 نسخه و قیمت 12500 تومان منتشر شده است.

در پشت جلد این کتاب نوشته شده است:در حال و هوایی که خشکسالی در آمریکا بیداد می‌کند، دختری را در خانواده‌ای می‌بینیم که سن ازدواج را پشت سر گذاشته و خانواده‌ او به شدت نگران ازدواج او هستند، آنقدر که دیگر از خشکسالی و مرگ و میر احشام نگران نیستند! دختر نازیباست و نقشه‌های برادران برای ازدواج او به نتیجه نمی‌رسد. ناگهان مردی شیاد و حقه‌باز با زبانی چرب و نرم از راه می‌رسد که ادعا می‌کند «باران‌ساز» است.

 همچنین کتاب «بی‌سواد و فرقی نمی‌کند» داستان‌هایی از آگوتا کریستوف با ترجمه اصغر نوری است.این کتاب در 144 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 10000 تومان در نشر مروارید منتشر شده است.

در معرفی پشت جلد این کتاب آمده است: آگوتا کریستف، بعد از چاپ چهار رمان دفتر بزرگ، مدرک، دروغ سوم و دیروز که او را به نویسنده‌ای جهانی تبدیل کردند «بی‌سواد» را در سال 2004 و« فرقی نمی‌کند» را در سال 2005 منتشر کرد، و این دو کتاب،‌ آخرین آثار داستانی او بودند.

«بی‌سواد» نوعی حدیث نفس نویسنده است. آگوتا کریستف در این داستان، کل زندگی‌اش را با دور تند از نظر می‌گذراند؛ از کودکی و عشق به خواندن و نوشتن تا دوران جنگ، تبعید و تبدیل شدن به نویسنده‌ای معروف. همه‌ این‌ها مثل داستانی فشرده و موجز روایت می‌شود. با جمله‌های کوتاه و ساده و مینی‌مالیسم خاصی که کریستوف در آن استاد است.

 سرچشمه‌ اصلی رمان «دفتر بزرگ» را می‌شود در این اثر یافت. داستان‌های مجموعه‌ «فرقی نمی‌کند» شعرهایی هستند که به نثر نوشته شده‌اند، آمیخته به سوررئالیسم و رنج بودن. این رنج را می‌شود در همه‌ آثار کریستوف دید، اما او همیشه دنیای تلخ و سیاه آثارش را با طنزی ظریف ترکیب می‌کند تا پذیرفتنی و حتی بسیار خواندنی شوند.

 بخشی از کتاب:

-زندگی؟ چرا؟ من ازش گذشتم و هیچی پیدا نکردم.

ماتیاس جواب داد:

-ولی چیزی برای پیدا کردن وجود ندارد، هیچ چیز.

-تو هستی، ماتیاس. من به خاطر تو برگشته‌ام.

-خودت خوب می‌دانی که من فقط یک رویا هستم باید این را قبول کنی، ساندور. هیچ چیز وجود ندارد. هیچ کجا.

ساندور پرسید:

-خدا؟

ماتیاس دیگر جواب نمی‌داد.

انتهای پیام