• دوشنبه / ۱ آبان ۱۳۹۶ / ۱۲:۰۲
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 96080100272
  • خبرنگار : 71219

ایوب آقاخانی:

حالا نوبت «گربه روی شیروانی داغ» است

حالا نوبت «گربه روی شیروانی داغ» است

ایوب آقاخانی که پس از سال‌ها در تلاش برای اجرای نمایش «گربه روی شیروانی داغ» است، از آخرین سه‌گانه‌اش و تجربه‌ای که رضایت خانواده شهید جهان‌آرا را به همراه داشت، سخن گفت.

این نویسنده و کارگردان تئاتر به تازگی نمایش «هفت عصر هفتم پاییز» را با نگاهی به زندگی شهید محمد جهان‌آرا در مجموعه تئاترشهر به صحنه برد؛ نمایشی که ابتدا قرار بود با بازیگرانی همچون کامبیز دیرباز و نگار فروزنده اجرا شود، اما پس از تغییراتی که به نظر می‌رسید در نمایشنامه ایجاد شده با رحیم نوروزی و لیلا بلوکات به صحنه رفت.

آقاخانی که نمایش‌اش  در زمان اجرا با استقبال خوب مخاطبان همراه بود و در شب‌های اجرا میزبان تماشاگران و مقاماتی از حوزه‌های مختلف هنری، فرهنگی و سیاسی بود، درباره اینکه آیا قصد دارد باز هم به اجرای نمایش‌هایی از حوزه دفاع مقدس بپردازد؟ در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: «هفت عصر هفتم پاییز» آخرین اثر از سه‌گانه‌ای بود که با محوریت یکی از قهرمانان جنگ اجرا شد و الان دو نمایش در برنامه‌ام هست که یکی از آن‌ها را سال‌های زیادی است به دنبال اجرایش هستم و الان در 42 سالگی فکر می‌کنم دیگر وقت رسیدن به آرزویم شده است. به همین دلیل برنامه‌ریزی کرده‌ام که در صورت فراهم شدن شرایط، نمایش «گربه روی شیروانی داغ» را براساس اثر تنسی ویلیامز اجرا کنم و البته در کنار آن یک اثر دیگر را با رویکردی دانشجویی برای اجرا آماده خواهم کرد.

او سپس درباره آخرین اثرش و روند تغییراتی که در حین نگارش متن «هفت عصر هفتم پاییز» به وجود آمده و اینکه آیا تغییرات به دلیل موانعی خارج از حوزه تئاتر ایجاد شده بود؟ توضیح داد: واقعیت این است که ایده اولیه من برای نوشتن متن در یک هواپیمای C130  با حضور محمد جهان‌آرا و دیگر شهدایی که طبق اسناد در آن پرواز بودند از جمله شهیدان فکوری و نامجو می‌گذشت. حتی چند صحنه‌ای هم از آن را نوشتم ولی متوجه شدم بلای بزرگ این نوع آثار به ناگزیر دامن ما را هم می‌گیرد که آن هم مسئله شعار زدگی بود چرا که من از زبان شخصیت‌هایی که فکر و نگاهشان ثبت شده دیالوگ می‌نوشتم و این دیالوگ‌ها بیشتر از اینکه حاصل بار دراماتیکی باشند، حاصل ایدئولوژی بودند.

وی اضافه کرد: در واقع جریان و فرکانس این ایدئولوژی‌ها آنقدر زیاد بود که احساس کردم به سختی می‌توانم از آن خارج شوم، ضمن اینکه در میان آثار آقای علیرضا نادری هم نمایشی دیده بودم که شخصیت‌ها درباره تفکراتشان زیاد صحبت می‌کردند و بدیهی بود که از تکرار موقعیتی که نپسندیده بودم منصرف شوم.

آقاخانی با اشاره به اینکه «حواشی زیادی که راجع به پرداختن به این نوع شخصیت‌ها وجود دارد مثل گلایه‌هایی که در مصاحبه‌ها هم مطرح شده، بر کارم تاثیر منفی نگذاشت و اتفاقا اثری استراتژیک داشت» ادامه داد: بنابراین ابتدا بخاطر احتمال شعارزدگی، موقعیت نمایش را از داخل هواپیما خارج کردم و دیگر آنکه تلاش کردم ابتلا به آن حواشی را به دنبال نداشته باشم و به این ترتیب تصمیم گرفتم از حضور مستند گونه جهان‌آرا به آن شیوه‌ای که در «تکه‌های سنگین سرب» برای نقش چمران اجرا کردم، صرف نظر کنم و راه جذاب‌تری را برای ارائه شخصیت پیدا کنم.

او در این باره توضیح داد: مسئله سومی در این ماجرا مرا آزار می‌داد و آن هم این بود که شخصیت محمد جهان‌آرا به اندازه مهدی چمران بار درماتیکی غنی نداشت چرا که چمران پر از مسائل خاص و پیچیدگی‌های روان‌شناسانه‌ است و زندگی‌اش هم این اتفاقات را افزون می‌کند، به همین دلیل پرداختن به چنین موضوعی کار را برای یک نمایشنامه‌نویس راحت می‌کرد، اما جهان‌آرا با آرامش، ایثار و وطن‌پرستی ثبت شده و نکته خاصی برای تناقض در او نبود. بنابراین با بررسی و سنجش طول و عرض شخصیتی  به این نتیجه رسیدم که چالش مورد نظرم را به جز گزارش رشادت‌ها به دست نمی‌آورم. ضمن اینکه معتقدم درامی که شخصیت زنی در آن حضور نداشته باشد 50 درصد از اثری که چنین ویژگی‌ دارد عقب‌تر است و مجموع این دلایل در نهایت باعث شد که به این برسم بهترین راه، روایت دو شخصیت مغلوب با چالشی عاشقانه است و به واسطه آن‌ها که کسی  هم رویشان ادعایی ندارد داستان خود را در عین پرداختن به جهان‌آرا روایت کنم.

آقاخانی درباره نامه‌هایی که به نقل از محمد جهان‌آرا در این نمایش خوانده می‌شد، اظهار کرد: هر آنچه در این اثر درباره شخصیت‌ها و حوادث گفته شد براساس مستندات بود. جز این دو شخصیت که در پیشگاه صحنه با مخاطب ارتباط برقرار کردند و همچنین نامه‌ها که مخلوق ذهن‌ من بودند، اما با این حال آنچه درباره حوادث در این نامه‌ها روایت می‌شد با دقت کامل از مستندات برداشت شده بود.

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان در پایان با اشاره به اینکه در آخرین روز اجرای نمایش برادر بزرگ محمد جهان‌آرا با خانواده خود به دیدن نمایش آمد و تمام جزئیات را تأیید کرد، گفت: این اتفاق برای من بسیار خوشایند بود و از آنجا که این کار نسبت به آثار قبلی‌ام (دو اثر دفاع مقدسی) نمایشی‌تر بود با اقبال بیشتری در مجموع روبرو شد، به طوری که مخاطب با هر طیف فکری یا سیاسی از دیدن «هفت عصر هفتم پاییز» راضی بود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha