به گزارش ایسنا، «نقش بیخانمانی در تضعیف تعادل نشانهای جامعه» عنوان میزگردی بود که با حضور لیلا صادقی به عنوان دبیر جلسه، ترانه یلدا، معمار و شهرساز، شیرین احمدنیا، جامعهشناس و همچنین شیوا علوی، نماینده انجمن پایان کارتنخوابی امید در اصفهان و حسین شیخ، نماینده انجمن طلوع بینشانها برگزار شد.
در این برنامه بعد از اکران فیلم «گزارش زندگی مینا» ساخته کاوه مظاهری، برگزیدگان جایزه «باخانهمان» که فراخوان آن آذر ۹۵ داده شده بود، معرفی شدند.
در بخش شعر، محمد آشور و در بخش عکس، سولماز کفاشزاده معرفی شدند و تندیس باخانهمان را دریافت کردند. همچنین سعید دستوری در بخش عکس، شهین خسروینژاد و احسام سلطانی مشترکا در بخش شعر و مریم پدرود در بخش داستان شایسته تقدیر شناخته شدند و لوح تقدیر را دریافت کردند.
داوران این جایزه در بخش شعر رویا تفتی، گراناز موسوی و علیرضا بهنام بودند. در بخش داستان شیوا ارسطویی، میترا معینی و محمد حسینی و درنهایت در بخش عکس زهره رحمانی، جاوید رمضانی و نیروان رضایی داوری را برعهده داشتند.
بانی این برنامه لیلا صادقی، نشانهشناس و نویسنده، و دبیر جایزه آرام روانشاد، داستاننویس، بودند. جمعی از هنرمندان و اهل قلم، همچون فرخنده آقایی، مریم زندی، روناز کمالی، مهران سیدی، فرید حامدی، داریوش تقیپور، المیرا مجابی، کیانوش الطافی و ... در برگزاری این نشست همکاری داشتند. رویداد دوم با عنوان «خانه ندارم، خواب میبینم» به صورت نمایشگاه چیدمان در تاریخ ۱۷ تا ۲۰ آذرماه در فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود.
پاسخ به پرسشهایی درباره پدیده بیخانمانی
به اعتقاد برگزارکنندگان «باخانهمان»، بیخانمانی، فعالیتهای اجتماعی و بحثهای کارشناسی درباره آن پدیده تازهای نیستند. نه قرار است این معضل برای همیشه از بین برود و نه با از بین رفتنش امید داریم که دوباره سر بلند نکند. در کنار همه فعالیتهای بهزیستی، شهرداری و نهادهای دولتی وابسته در این زمینه نیز بخش بزرگی از فعالیتهای حمایتی را انجمنهای مردمی و خیریه انجام میدهند. بنیادها و جمعیتهایی که هر کدام سابقه طولانی دارند و مرهمهای بزرگی بر زخم کارتنخوابها گذاشتهاند.
گروه فرهنگی هنری «با خانهمان» نیز کار خود را با هدف جذب حمایتهای جامعه فرهنگ و هنر برگزار کرده است. نخستین رویداد این مجموعه با نام «خانه ندارد، خواب میبیند» درحالی برگزار شد که مهمترین بخش آن به میزگردی برای بررسی پدیده بیخانمانی از منظر شهری، جامعهشناسی و تجربی اختصاص داشت. دبیر میزگرد لیلا صادقی با مطرح کردن پرسشهایی دیگر مدعوین را به بحث درباره این مطلب دعوت کرد.
آنچه در ادامه میخوانید صحبتهای شیرین احمدنیا جامعهشناس، ترانه یلدا معمار و شهرساز، شیرین علوی دبیر انجمن پایان کارتنخوابی امید اصفهان و حسین شیخی نماینده جمعیت طلوع بی نشانهای تهران در این جلسه است.
خانه تنها سرپناه نیست
ترانه یلدا - معمار و شهرساز، درباره اینکه بیخانمان به چه کسی گفته میشود؟ خانه چه تعریفی دارد و از نظر شهری کدام محیط نام خانه را به خود اختصاص میدهد؟ گفت: اگرچه کاوشهای باستان شناسی نشان میدهد که انسان از چندین هزار سال قبل با ساختن دیوار که آن را با نام «داد» تلقی میکرد در پی ایجاد خانه و فضایی جداشده از محیط طبیعی برای خود بود، اما در حال حاضر تنها یک دیوار و یک سرپناه، خانه محسوب نمیشود. زندگی امروزه به فراخور حال خود نیازمند زمین آسفالتشده، آب و برق و گاز، مدرسه، مراکز بهداشتی و خدماتی است و به همین دلیل است که حاشیه نشینها را هم بیخانمان محسوب میکنیم. حاشیهنشینی که بیش از یک سوم ساکنان تهران، نیمی از ساکنان مشهد و ۶۳ درصد از جمعیت چابهار به آن دچار هستند. بنابراین وقتی میخواهیم این معضل را بررسی کنیم باید تمام ابعاد آن و علتهای به وجود آمدنش را هم در نظر بگیریم و صرفا از کارتنخوابهای تهران یا معتادهایی که شب را در پارک به صبح میرسانند صحبت نکنیم.
اصالتهای محلهای از بین رفته
شیرین احمدنیا، استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه علت به وجود آمدن پدیده بیخانمانی را در ساختارهای نابرابری اجتماعی میبیند، بیان کرد: غلبه نظام ارزشی مادی، مهاجرتهای گستردهای که از روستا به شهر انجام شده است، نبود اشتغال کافی که مهاجران را به حاشیه رانده و ضعف سرمایه اجتماعی که هویت محلهای به شیوه قدیم را تضعیف کرده از جمله این عوامل اجتماعی در سطح کلان و خرد هستند. در اثر همین مهاجرتها میبینیم که اصالتهای محلهای از بین رفته و تنها جایگاههای اقتصادی و اجتماعی نقش تعیینکننده را بین افراد پیدا کرده است.
او ادامه داد: احساس تعلق، آشنایی متقابل، داشتن هویت بهخاطر ساکن بودن در یک محله و احساس مسئولیتی که این حس هویت برایمان به وجود میآورد تمام آن چیزی است که نبود آن امروز باعث طرد افرادی از مرکز به حاشیه شهر شده است. این رفتارهای اجتماعی است که زمینه بروز ناآشناییها و غریبه شدنها را ایجاد میکند. غریبگیهایی که باعث میشود در اثر مواجه با بیخانمانها و کارتن خوابها آنها را از خود ندانیم و به راحتی از کنارشان رد شویم. البته این موضوع تنها به بیخانمانها اختصاص ندارد. در شهر کاشان هم میبینم که به دور محله بزهکارها و خلافکارها دیوار کشیدهاند. دیواری که میگوید جامعه این سوی دیوار با افراد آن سوی دیوار فرق دارد و آنها شایستگی زندگی جمعی را ندارند.
بیخانمانی که زیر یک سقف خوابش نمیبرد
شیوا علوی، دبیر انجمن پایان کارتنخوابی امید اصفهان، نیز توضیح داد: وقتی فردی را که ۱۱ سال بیخانمان بود به گرمخانه آوردیم وجود سقف را بالای سرش تاب نمیآورد و شبها به حیاط میرفت. میگفت عادت ندارم سقفی بالای سرم باشد، لامپ و روشنایی در شب را ندیدهام و در این حالت نمیتوانم بخوابم. کارتنخوابها بیشتر از هر چیز به امنیت احتیاج دارند. بسیار سخت است آنها را از شرایط ذهنی که برای پذیرش بیخانمانی به آن روی آوردند و عادت کردهاند دور کنیم. بسیاری از این افراد بیخانمانی را پذیرفتهاند و سالهای زیادی با آن زندگی کردهاند. در ذهنشان برای خانهای که ندارند، در گذاشتهاند و به آن مهمان دعوت میکنند. با یک وعده غذای گرم و استحمام و جای خواب حالشان بهتر میشود اما باز میبینیم فردی که ۱۱ سال کارتن خواب بوده است، در شب پتویش را برمیدارد به حیاط میرود تا بخوابد. البته اینها زمینه روانشناسی دارد که در جای خود باید بررسی شود اما تامین امنیت و غذای گرم این افراد در درجه اول بیشترین اهمیت را دارد.
انکار زنان کارتنخواب در اصفهان
او اضافه کرد: معضل کارتنخوابی در شهر اصفهان پیچیدهتر از شهرهای دیگر است. اصفهان پایتخت فرهنگی جهان اسلام نام دارد و علاوه بر آن توریستهای زیادی از آن بازدید میکنند. همین موضوع باعث شده تا شهردار اصفهان اجازه کارتن خوابی در معابر شهر را ندهد و با این افراد برخورد کند. برخوردی که کارتنخوابها و بیخانمانها را به بیابانهای اطراف شهر رانده است. آنها حتی در اوایل بیابان هم نیستند و آنقدر از نظرها دور شدهاند که برای پیدا کردنشان باید با یک فرد کاربلد به سراغشان بروید. به همین دلیل خیلیها فکر میکنند در اصفهان کارتنخوابی وجود ندارد. از طرفی چند سالی است که جمعیت پایان کارتنخوابی امید اصفهان سعی کرده تا با نزدیک شدن به این افراد آنها را جذب کرده و با جلب اعتمادشان به کارتنخوابی آنها پایان دهد. اما باز هم مسئولان شهری اصفهان در این زمینه با کارشکنیهای خود مانع فعالیتهای مردمی میشوند.
دبیر انجمن پایان کارتنخوابی امید اصفهان با اینکه در اصفهان گرمخانهای برای کارتنخوابهای مرد وجود دارد و از آنها با متادوندرمانی و خدمات پزشکی بهداشتی حمایت میکنند، افزود: اما همچنان اجازه تاسیس گرمخانه برای خانمها وجود ندارد. اجازهای که بهخاطر انکار وجود کارتنخوابی بین خانمهای اصفهانی صادر نمیشود و با این تفکر میخواهند بگوید اصفهان زن کارتنخواب ندارد. این اتفاق هر چه دیرتر رخ دهد خصوصا با آمدن فصل سرما تعداد بیشتری از این افراد را از دست خواهیم داد. چرا که ۹۰ درصد آنها اعتیاد دارند و با سرد شدن هوا مصرف خود را بیشتر میکنند تا بدنشان گرم شود. در پی این مصرف زیاد هم دچار سنکوپ و مرگ میشوند. مرگی که با تامین یک سرپناه امن و گرم میتوان از آن جلوگیری کرد.
علوی گفت: از طرفی به دلیل مشکلات متفاوت خانمهای کارتن خواب نسبت به آقایان و همین طور فرزن آوری و کودکان آنها تامین امنیت یک گرمخانه برای خانمها کار پیچیدهتری است. در این زمینه نیروی انتظامی اصفهان هم با انکار داشتن وظیفه در تامین امنیت چنین مکانی از همکاری با انجمن امید سر باز میزند. حتی برای خانمهای اصفهانی که درگیر اعتیاد هستند و در مراکز ترک اعتیاد بستری میشوند هم قانونی وجود دارد که در صورت بارداری از این مراکز طرد میشوند. این موضوع باعث میشود تا خروج آنها از کمپ به برگشتن به اعتیاد و تولد نوزادی معتاد منجر شود.
شاهد افزایش تعداد زنان و کودکان کارتنخواب در تهران هستیم
حسین شیخی، نماینده جمعیت طلوع بینشانها در تهران، نیز بیان کرد: کارتن خوابی در تهران برآوردی از کارتن خوابی در کل ایران است. در تهران این موضوع آنقدر طبیعی شده است که امروز عابری از دیدن یک پلخواب یا جویخواب یا کسی که پلی از یک اتوبان را سرپناه خود قرار داده است تعجب نمیکند. اما در حال حاضر شاهد افزایش تعداد زنان و کودکان کارتن خواب در تهران هستیم که این روند افزایشی بسیار نگرانکننده است. در تهران به دلیل فضاهای باز، پارک و اتوبانهای بیشتری که وجود دارد، اختفای مناسبتری برای کارتن خوابها فراهم میشود. اما همان گورهایی که سال گذشته موجب برانگیختن احساسات عمومی نسبت به کارتن خوابها شد شاید بهترین و ایدهآلترین شرایط برای یک کارتنخواب است، چرا که برای گرم کردن آن فقط به یک سقف نایلونی کفایت میکنند.
او اضافه کرد: شاید چنین شرایطی را در اتوبان نیایش تهران هم دیده باشید. بارها به آن مراجعه کردیم و از چالههای مخصوص فاضلاب که با درپوشهای فلزی پوشیده شدهاند، دختران و زنان بیخانمان را بیرون کشیدیم. فضایی با ارتفاع یک متر و 20 سانت که محل زندگی دختران ۱۷ و ۱۸ ساله و حتی محل تولد فرزندان آنها شده بود. چنین شرایطی را در نظر بگیرید و ببینید بیتفاوت بودن هر کدام از ما نسبت به آن هر روز میتواند چه عواقب دردناکی را نسبت به روز قبل به همراه داشته باشد.
شیخی با اشاره به نحوه جذب و جلب اعتماد کارتنخوابها افزود: اولین قدم برای جذب این افراد دادن وعده غذای گرم در هفته است. اما این غذای گرم هم باید مدیریت شده باشد چرا که آنها باید در مقابل آن احساس نیاز کنند و به خاطر همین غذای گرم به زندگی عادی به واسطهی انجمنهای مربوطه برگردند. به همین دلیل از همه افراد جامعه میخواهیم که اگر کمکی به آنها دارند این کمکها را به نهادهای مردمی دهند تا از طرف آنها مدیریت شود. چند سال پیش شاهد بودیم که در محلههای شوش و هرندی یک نمایش عمومی از طرف مردم راه افتاده بود و هر کدام در قالب گروههایی به آنجا میرفتند تا حمایتهای پولی و غذایی و پوشاکی خود را به آنها بدهند. این موضوع باعث میشود عجز کارتنخوابها به تعویق بیفتد و در نتیجه هر روز به مرگ نزدیکتر شوند.
نماینده جمعیت طلوع بینشانها در تهران گفت: همچنین نهادهای دولتی و نیمه دولتی از مداخله مستقیم باید دست بردارند و حمایت از بخش مردمی و دلسوزان و افراد با تجربه در این بخش را آغاز کنند. یکی از مهمترین اتفاقات در این بخش راه اندازی یک ستاد یا سازمان آسیبهای اجتماعی متشکل از متخصصان و فعالان مردمی و مسئولان دولتی است که وظیفهاش صرفا رسیدگی به آسیبهای اجتماعی کارتنخوابی باشد، چرا که گذشته از وظیفه انسانی که نسبت به این افراد آسیبدیده وجود دارد، بیشتر شدن روز به روز کارتنخوابی یعنی کمتر شدن روزبه روز امنیت اجتماعی برای تک تک شهروندان، درنتیجه تشکیل چنین ستادی از ضرورتهای امنیت اجتماعی است.
انتهای پیام
نظرات