به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، محفل شعرخوانی و موسیقی «شهر آرامش» با شرکت هنرمندان و علاقهمندان به هنر و با حضور حسین اسرافیلی، ساعد باقری، دکتر حسین کرمانپور، مصطفی محدثی خراسانی، عبدالجبار کاکایی، سیدحسین موسوی بلده، سیدعبدالرضا موسوی طبری و سهیل محمودی برگزار شد.
آغازگر برنامه تلاوت آیاتی از قرآن کریم با صدای سیدحسین موسوی بلده و سپس شعرخوانی شاعران بود.
پیش از اذان مغرب که با نوای علی خطابی سر داده شد، ساعد باقری با همراهی نوای نی احسان لیوانی به مناجاتخوانی پرداخت.
پس از مراسم افطار، دکتر حسین کرمانپور به عنوان سخنران این شب به بیان موضوعاتی در باب سلامتی و عادات خوب ماه رمضان پرداخت. او در ابتدای سخنان خود با طرح این سوال که «چه عادتی (در حوزه سلامت جسم) در ماه رمضان را میتوان در ماههای دیگر نیز فرهنگسازی کرد؟»، گفت: در ماه رمضان وعدههای منظم غذایی قبل از اذان صبح و بعد از اذان مغرب باعث میشود که بدن به نظم و ساعت بیولوژیک اولیه خود نزدیک شود و این شاهبیت سلامتی بشر دیروز، امروز و فرداست.
او در ادامه با اشاره به نظم آفرینش در طبیعت و در بدن انسان، تاکید کرد: در صورتی که در ماههای دیگر همچون عادات ماه رمضان ساعتهای معین برای وعدههای غذایی در نظر گرفته شود، سلامت جسم تضمین میشود و این ارمغان ماه مبارک رمضان است.
سپس ساعد باقری دو حکایت از «صبحه الابرار» جامی در باب قناعت و حریت خواند با تاکید بر اینکه قناعت، حریت میآورد.
در ادامه برنامه، همچون روال شبهای گذشته، سیدعبدالرضا موسوی طبری بخش هایی از متون منثور ادبیات فارسی را خواند. او مطالبی را در باب فقر در «رساله قشیریه» و از کتابهای «فیه ما فیه» مولانا و «انجیل» حکایتهایی را در زمینه توانگری و درویشی بیان کرد.
در بخش شعرخوانی، عبدالجبار کاکایی و مهدی مظفری ساوجی شعر خواندند که در ادامه نمونههایی از آنها میآید:
عبدالجبار کاکایی:
این روزها به هرچه گذشتم، کبود بود
هر سایهای که دست تکان داد، دود بود
این روزها ادامه نان و پنیر و چای
اخبار منفجر شده صبح زود بود
جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست
محبوب من چقدر جهان بی وجود بود
ما همچنان به سایهای از عشق دلخوشیم
عشقی که زخم و زندگیاش تار و پود بود
پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود
دنیا نخواست یا من وتو کم گذاشتیم
با من بگو قرار من اینها نبود، بود؟
مهدی مظفری ساوجی:
اگر دست آنها بود
حتی دو ساقه نازک یاس را
دستگیر میکردند
که چرا
بیاجازه
گل دادهاند
ماه را
به بند میکشیدند
که چرا
بالاتر از سیاهی
رنگی آورده است
هوا را به رگبار میبستند
روز را به ترک اسب
و آن قدر روی زمین میکشیدند
که تکه تکه شود
اگر دست آنها بود
آبها را روانه میکردند
در پی سراب
و نور را
به پای ظلمت
میانداختند
درختها را
دار میزدند
و از بهارنارنج
اعتراف میگرفتند
که این همه شکوفه را
از کجا میآورد
هر سال
بخش پایانی سومین برنامه «شهر آرامش» با بداههخوانی امیر مداح و بداههنوازی احسان لیوانی و منوچهر سهیلی اجرا شد.
گردهمایی شبهای آرامش به مدت دو شب دیگر در خانه شاعران ایران ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام
نظرات