به گزارش ایسنا، جنگ تحمیلی در موقعیتی آغاز شد که اقتصاد ایران که تا پیش از انقلاب به شدت متکی بر درآمدهای نفتی بود، در آستانه اجرای برنامهها و اقداماتی در جهت خودکفایی و نیز کاهش وابستگی به نفت برای ایجاد تحول در اقتصاد کشور قرار داشت. جنگ موجب شد بخشی از بودجه کشور به امور دفاعی تخصیص یافته و بخش بسیاری از سرمایههای انسانی و سایر منابع به امور جنگ اختصاص یابد. همچنین اشغال بخشی از اراضی حاصلخیز و نیز واحدهای اقتصادی کشور، نابسامانیهای ناشی از مهاجرتها و به طور کلی مشکلات یک اقتصاد درگیر جنگ را به دنبال داشت، که این همه موجب شد تا اصلاح ساختار اقتصاد و بهبود مدیریت اقتصاد کشور با مشکلات بسیار روبهرو شود و کماکان درآمدهای نفتی - که در آغاز انقلاب به دلیل کاهش عمده و برنامهریزی شدۀ صدور آن کاهش یافته بود - مجدداً نقش مؤثر و عمدهای را در اقتصاد ایران ایفا کند.
اوضاع اقتصادی ایران در طول جنگ تحمیلی حاکی از مشکلات اقتصادی و آسیبدیدگی زیربناها و روبناهای اقتصادی است و البته از سوی دیگر، حکایت از برخی دستاوردها در زمینه خوداتکایی دارد. در شکلگیری و ایجاد اوضاع مختلف اقتصادی در طول جنگ، علاوه بر دلایل اقتصادی همچون نوسانات قیمت نفت و درآمدهای نفتی، دلایل دیگری چون روابط بینالمللی و فشارهای سیاسی و نیز تحرکات نظامی طرفین به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اوضاع اقتصادی کشور تأثیرگذار بوده است.
«نوسانهای اقتصادی» یا «دورههای تجاری»، به کاهش و افزایش دورهای سطح تولید کالاها و خدمات در اقتصاد هر کشور اطلاق میشود. در واقع اقتصاد کشورهای مختلف، تغییرات متوالی رونق و رکود را در سطح تولید کالاها و خدمات (تولید ناخالص ملی) تجربه میکنند. به طور کلی رونق نشاندهنده بالاترین سطح تولید در یک دوره زمانی یا در یک دوره نوسان اقتصادی است، و رکود مرحلهای از نوسان اقتصادی را نشان میدهد که سطح تولیدات در آن مرحله به پایینترین مقدار خود میرسد. نوسانات اقتصادی علاوه بر عوامل اقتصادی، به عوامل سیاسی و وقوع تکانههای مختلف داخلی و خارجی مانند جنگ، بحران، تحریمها و از این قبیل، بستگی دارد.
بررسی و مطالعه اوضاع اقتصادی کشور در ادوار مختلف نشان میدهد که اقتصاد ایران شدیداً تحت تأثیر تکانههای نفتی قرار گرفته است. فعالیتهای اقتصادی کشور پس از اولین تکانه نفتی سال ۱۳۵۳، وارد نوسانات شدید شد. هر چند که پس از این دوره، عمق نوسانات اقتصادی حتی کمتر از دوره مشابه قبل از تکانههای نفتی میشود، ولی نقش تکانههای نفتی در ایجاد نوسانات اقتصادی کماکان پابرجاست. به هر حال، دورههای رونق اقتصادی عموماً همزمان با دورههایی است که قیمت نفت و به تبع آن درآمدهای نفتی در مقایسه با دورههای قبل و بعد از آن در حداکثر بوده است و در واقع گویای این واقعیت است که نفت در ایجاد رونق و رکود اقتصادی ایران نقش تعیینکنندهای داشته است. با وجود این نباید نقش سیاستهای اقتصادی به ویژه سیاستهای پولی و مالی را در ایجاد رونق و رکود از طریق تبدیل منابع ارزی به ریالی جهت هزینه کردن در داخل کشور که به انبساط مالی در کشور منجر میشده است را کم اهمیت جلوه داد. گفتنی است که مقایسه روند رکود و رونق اقتصادی ایران با سایر کشورهای جهان، یک همزمانی نسبی را در فرآیند نوسانات اقتصادی نشان میدهد. این به دلیل آن است که اقتصاد ایران یک اقتصاد باز و تأثیرپذیر است و سایر کشورها از طریق بخش تجارت خارجی در فرآیند رونق و رکود اقتصاد ایران تأثیر میگذارند.
بررسی اوضاع اقتصادی در سالهای جنگ دلالت بر آن دارد که اقتصاد ایران در طول جنگ تحمیلی سه دوره رکود و رونق اقتصادی را تجربه کرده است:
دوره اول: رکود اقتصادی (۱۳۶۰ - ۱۳۵۹)
دوره دوم: رونق اقتصادی (۱۳۶۴ - ۱۳۶۱)
دوره سوم: رکود اقتصادی (۱۳۶۷- ۱۳۶۵)
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در بخش نخست گزارش خود درباره اقتصاد و جنگ تحمیلی یادآور میشود: قصد داریم دورۀ اول و دوم که یک دوره رکود و یک دوره رونق اقتصادی در زمان جنگ تحمیلی را شامل میشود بررسی کرده و در بخش دوم نوشته نیز دورۀ سوم اقتصاد ایران در جنگ تحمیلی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
دوره اول: رکود اقتصادی (۱۳۶۰ - ۱۳۵۹)
رکود اقتصادی که از نیمه سال ۱۳۵۶ شروع شده بود، با پیروزی انقلاب و مشکلات داخلی و آغاز جنگ، تا سال ۱۳۶۰ ادامه یافت. با شروع جنگ و حمله ناگهانی عراق، مراکز صنعتی و تجاری در جنوب غربی کشور به شدت آسیب دید یا در معرض آسیب و تهدید قرار گرفت. در این دوره با وجود بالا بودن قیمت نفت در بازارهای جهانی، درآمدهای نفتی ایران به دلیل کاهش صادرات نفت، تنزل یافته بود. رکود اقتصادی، وضعیت نامطلوب شاخصهای کلان اقتصادی، بالا بودن قیمت نفت، تولید و صادرات پایین نفت و کمتر از ظرفیت کشور، فشارهای سیاسی و بینالمللی و فعال بودن نبردهای زمینی از جانب هر دو طرف درگیر، از جمله خصوصیات این دوره بوده است.
تفاوت مواضع کشورهای جهان در رابطه به جنگ تحمیلی
در شکلگیری اوضاع اقتصادی در ۸ سال جنگ، عوامل غیراقتصادی نیز دخیل بودهاند. برای بیان تأثیر روابط بینالملل و فشارهای سیاسی و همچنین نبردهای نظامی بر اوضاع اقتصادی کشور، باید گفت که با آغاز جنگ و پیشروی عراق در خاک ایران، مواضع کشورهای جهان در برابر این تجاوز متفاوت بود. اقدام عراق برای دستیابی به ادعاهای خود با توسل به نیروی نظامی و تجاوز و تخریب شهرهای بیدفاع ایران به دلایل غیراصولی و نیز غیرانسانی و توجیهناپذیر بودن این حرکت از دید افکار عمومی جهان، موجب شد تا اغلب کشورهای سود برنده از این جنگ، در کلام و گفتمان سیاسی صراحتاً از عراق حمایت نکنند.
استان خوزستان به دلیل دارا بودن تأسیسات نفتی و صنعتی و نیز برخورداری از بنادر مهم به عنوان دروازههای ورود و خروج کالا، همواره مورد توجه بوده است. دو بندر مهم خرمشهر و امام خمینی از بنادر فعال و بزرگ کشور بودند که با اشغال خرمشهر و تخریب آن، این بندر مهم عملاً از چرخۀ اقتصاد خارج شد و بندر امام خمینی نیز به دلیل نزدیکی به نقاط درگیری، مورد تهدید واقع شد.
انهدام کشتی و نفتکشهای ایرانی
در دو سال اولیه جنگ تعداد هشت فروند کشتی تجاری و نفتکش ایران مورد اصابت قرار گرفت. مراکز و تأسیسات نفتی چون پالایشگاهها و خطوط انتقال نفت و چاههای نفت در خطر اشغال متجاوز و تیررس آن قرار گرفت. پالایشگاه آبادان با ظرفیت بالای ۶۲۰ هزار بشکه در روز(۱) که ظرفیتی نزدیک به مجموع ظرفیت سایر پالایشگاههای ایران داشت، با آغاز هجوم ارتش عراق از فعالیت باز ایستاد و تا پایان جنگ مورد استفاده قرار نگرفت و همواره در معرض آتش دشمن بود. در واقع در این دوره بخشی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی تخریب شد و یا در معرض تهدید قرار گرفت.
بلوکه شدن ذخایر ارزی ایران در آمریکا
پیامدهای سیاسی و اقتصادیِ پیروزی انقلاب اسلامی که موجب دگرگونی نظام سیاسی و اقتصادی گذشته شد، کماکان ادامه یافت و از طرف دیگر ادامه تحریم اقتصادی کشور توسط آمریکا و متحدان غربی آن، که به دنبال تسخیر سفارت آمریکا در تهران ایجاد شده بود، بلوکه کردن ذخایر ارزی کشور در بانکهای آمریکایی و بالاخره آغاز جنگ تحمیلی از جمله عوامل اصلی به وجود آمدن این رکود اقتصادی بود که تا سال ۱۳۶۰ نیز ادامه داشت و فعالیتهای اقتصادی و به ویژه بخش صنعت را بهطور مؤثر تحت تأثیر قرار داد.
برخی از مشکلات عمومی اقتصادی ایران در سال۶۰
در سال ۱۳۶۰ مشکلات عمومی اقتصاد کشور همچنان فعالیتهای بخش اقتصاد کشور را تحتالشعاع قرار داد. سطح فعالیتهای صنعتی به دلیل مسائل خاص خود از قبیل کمبود مواد اولیه و مواد خام وارداتی و گران بودن آن در بازارهای جهانی، کمبود و عدم دسترسی به قطعات و لوازم یدکی مورد نیاز ماشینآلات، مشکلات مالی و کمبود نیروی انسانی متخصص موجب گردید تا این فعالیتها کاهش یابد.
پانوشتها
(۱).آمار گرفته شده از: Opec Annual Statistical Bulletin, ۲۰۰۵.
انتهای پیام
نظرات