شامگاه دیروز (یکشنبه بیست و دوم مهرماه) سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی شاهد نمایش و نقد و بررسی دو فیلم به نامهای «شناسای سخن» و «نادرهکار» از ساختههای منوچهر مشیری بود.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در ابتدای جلسهی نقد و بررسی این فیلمها که با حضور «مهرداد فراهانی» به عنوان منتقد مهمان برگزار شد، منوچهر مشیری در پاسخ به پرسش مطرح شده از سوی ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسههای نمایش فیلم) دربارهی دلیل علاقهی خود به ساخت مستندهای پرتره دربارهی شخصیتهای ادبی گفت: «سالها پیش، زمانی که کارمند سازمان صداوسیما بودم، در این سازمان به عنوان فیلمبردار فعالیت میکردم. اوایل دههی 1360 به من ماموریت داده شد تا به مرکز یک کیلو واتیِ رادیو در شهرکرد رفته و فعالیت خود را ادامه بدهم. در حقیقت در این نکته یک طنز هم وجود داشت و آن اینکه به عنوان فیلمبردار بخش تولید به یک مرکز رادیویی فرستاده شده بودم!»
وی سپس با اشاره به رشد تولید مستندهای اجتماعی در سالهای آغاز انقلاب اسلامی گفت: «در این دوران که در حال حاضر از آن به دوران طلایی تولید مستندهای اجتماعی یاد میشود، من هم به ساخت مستندهای اجتماعی اشتغال داشتم اما پس از مدتی و بنا به دلایلی به این نتیجه رسیدم که بهتر است در ایدهآلهایم در ساخت فیلم تجدید نظر کرده و مسیرم را کمی تغییر بدهم. نخستین حاصل این تصمیم، ساخت مستند «دنیا خانهی من است» دربارهی انتقال پیکر نیما یوشیج به زادگاهش (یوش در استان مازندران) بود.»
مشیری که در فیلم «شناسای سخن» به فعالیتهای دکتر حسن انوری و در «نادرهکار» به برشهایی از واپسین سالهای زندگی استاد سیدمحمد دبیرسیاقی پرداخته، با انتقاد از عملکرد تلویزیون در سالهای دور و ساخت مستندهای ضعیف دربارهی چهرههای ادبی که به گفتهی او با نمایش برخی شخصیتهای فرهنگی در مقابل دوربین و داخل یک اتاق ساخته میشد افزود: «دلیل اصلی من برای ساخت این فیلمها علاقهام به این شخصیتهای فرهنگی بوده و هست؛ آدمهایی که متاسفانه در روزگار ما در حال فراموش شدن بوده و هستند.»
وی سپس علامه دهخدا، دکتر محمد معین، دکتر سیدجعفر شهیدی و استاد محمد دبیرسیاقی را «ارکان چهارگانهی لغتپژوهی در ایران» برشمرد و گفت: «از آنجا که پیش از این در مستندهایی به دکتر محمد معین و دکتر سیدجعفر شهیدی پرداخته بودم دلم میخواست به ترتیب دربارهی دو رکن باقیمانده از این ستونهای سالها فاصله افتاد.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. در این بخش، مهرداد فراهانی روبهرو شدن با فیلم تازهای از منوچهر مشیری را شوقانگیز توصیف کرد و گفت: «این فیلمها مثل باغهای پر گُلی هستند که در هر بازدید لذتبخشتر از قبل به نظر میرسند.»
وی سپس در پاسخ به پرسش مجری برنامه در خصوص شناسایی شاخصههای مستند پرتره در فیلمهای به نمایش درآمده گفت: «فیلمهای آقای مشیری را میتوان جزو شاخصهای مستند پرتره دانست. ایشان تقریباً در هر فیلم خود تلاش کرده نکته یا نکتههایی را به تاریخ سینمای مستند اضافه کند.»
فراهانی افزود: «اغلب شخصیتهایی که در مقابل دوربین آقای مشیری قرار گرفتهاند جزو بزرگان فرهنگ و ادبیات ایران هستند اما خوشبتانه ساختار این فیلمها یکسان و یکنواخت نیست. در حقیقت میتوان گفت ایشان هیچوقت در فیلمهای خود به سبک تلویزیون در سالهای گذشته عمل نکردهاند و مثلاً یک شخصیت را تنها با یک دوربین و در یک اتاق خالی به نمایش نگذاشتهاند. برنامههایی که شاید در آنها اسنادی از تاریخ هم به اشتراک گذاشته میشد اما متاسفانه از سطح رادیوهای بصری فراتر نمیرفتند.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن اشاره به دشواریهای ساخت فیلم «نادرهکار» که به گفتهی او در خود فیلم نیز نمود دارد گفت: «بخشی از سینمای مستند که با فاصله از جریان مستندسازی تلویزیونی قرار میگیرد را به نوعی میتوان خواهر خواندهی دنیای علوم انسانی دانست. مستندهایی از جنس علوم انسانی، با همان رویکردی که این دنیا در قبال مقالهنویسی و کار پژوهشی دارد.»
فراهانی همچنین گفت: «در فیلمهای آقای مشیری قرار نیست به تمام وجوه شخصیت یا شخصیتهای مورد بحث پرداخته شود و این نکته هر چه جلوتر آمدهایم پررنگتر هم شده است.»
منوچهر مشیری در پاسخ به این نکته گفت: «در این فیلمها اصلاً قصدم این نبوده تا همهی جزییات را دربارهی شخصیت یا شخصیتهای انتخابیام مطرح کنم. بهخصوص در شرایط فعلی که دسترسی به اطلاعات دربارهی زندگی و آثار افراد بسیار آسان شده است.»
وی گفت: «این فیلمها زندگینامهای نیست و سعی من در ساخت آنها بر این استوار بوده تا بیننده را به شخصیتهای درون این آثار علاقهمند و او را ترغیب کنم تا در کنار تاثیرگذاریِ فیلم، دربارهی آنها کمی بیشتر جستوجو و تحقیق کند.»
مشیری در ادامهی جلسه و در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن دربارهی شائبهی استفاده از دوربین مخفی در ساخت «نادرهکار» گفت: «متاسفانه این شائبه از بیان یک جمله در خارج از قاب دوربین که به مخفی کردن دوربین اشاره دارد ناشی شده است. در حالی که دوستانی که از سال گذشته و زمان جشنوارهی سینماحقیقت به این نکته اشاره کردند مشایعت گروه سازندهی فیلم توسط محمدعلی حضرتیها (رییس وقت میراث فرهنگی قزوین و دبیر اصحاب چهارشنبههای استاد دبیرسیاقی) و دعوت به داخل خانه از سوی استاد را نادیده گرفتهاند.»
وی گفت: «به جز صحنهی ابتدایی، مسیری که در ادامهی فیلم طی میشود این حس را به بیننده میدهد که ما از دوربین مخفی استفاده نکردهایم. به خصوص که امر اخلاقی همیشه برای من مهم بوده و در تمام دوران فیلمسازیام به آن توجه کردهام.»
مشیری افزود: «از هنگامی که ایدهی ساخت این فیلم با زندهیاد دبیرسیاقی مطرح شد تا هنگامی که برای ضبط تصویرها به ایشان مراجعه کردیم چند ماه فاصله افتاد. متاسفانه در این فاصله، بیماری آلزایمر ایشان کمی پیشرفت کرده و باعث شده بود درخواست من و گروهم را کاملاً فراموش کند. به همین دلیل وقتی در صحنهی آغاز فیلم، ایشان درِ منزلاش را به روی ما بست تمام ذهنیات من خراب شد.»
مشیری افزود: «جدا از محمدعلی حضرتیها که در ساخت این فیلم بسیار به من و گروهم کمک کرد، سیدرضا یکرنگیان، مدیر انتشارات خجسته، نقش بسیار مهمی در راضی کردن زندهیاد دبیرسیاقی برای حضور در مقابل دوربین «نادرهکار» داشت. به همین دلیل این فیلم در تیتراژ به ایشان تقدیم شده است.»
بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی به صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. مهرداد فراهانی در این بخش، فعالیتهای دکتر حسن انوری در تولید و انتشار «فرهنگ سخن» و همچنین تلاشهای او در تدوین کتابهای درسی را مهمترین تمهای موجود در «شناسای سخن» دانست و افزود: «در فیلم مورد بحث وقتی به این دو تم میرسیم، اشاره به خانوادهی دکتر انوری و تدوین یک فرهنگ ویژهی کودکان معنی پیدا کرده و در حقیقت، خردهداستانهای فرعی فیلم نیز تکمیل میشود.»
وی با اشاره به سکانس کوتاهی از فیلم که دکتر انوری در آن دربارهی حافظ صحبت میکند گفت: «تماشاگری که برای نخستینبار «شناسای سخن» را میبیند شاید متوجه این نکته نشود اما واقعیت این است که شخصیت محوری فیلم در این سکانس، خوانشی از شعر حافظ ارائه میدهد که تاکنون کمتر شنیده شده است؛ خوانشی که البته بیش از آن که دربارهی شعر حافظ باشد دربارهی ویژگیهای علمی و فعالیتهای دکتر انوری است.»
فراهانی سپس با اشاره به پررنگ بودن وجه تعارف و همچنین مراعات حال مؤلفان و هنرمندان در مشرقزمین و خصوصاً ایران گفت: «اگر قرار باشد از فیلم «شناسای سخن» تنها یک بخش آن بهعنوان فصل ماندگار معرفی شود میتوان به انتقاد دکتر انوری به شیوهی تدوین لغتنامه و البته روحیهی نقدپذیر او در ارتباط با گفتههای دکتر شفیعی کدکنی دربارهی ورود واژههای تازه به لغتنامه اشاره کرد. موضوعی در ارتباط با حُسن انتقادپذیری آدمها که برای خود من درس خیلی بزرگی بود.»
وی همچنین استفاده از تصویرهای آرشیوی کارهای قبلی فیلمساز در «نادرهکار» را یکی دیگر از ویژگی این فیلم برشمرد و افزود: «کاربرد این ویژگی در فیلم، جدا از آن که به عنوان ارجاع فیلمساز به کارهای قبلی خود نیز قابل ارزیابی به نظر میرسد، نکتهای است که در جامعهشناسی مطالعات اجتماعی نیز به آن اشاره شده و نمایشگر پرداختن دوباره به برخی موضوعها در فواصل مختلف زمانی است. نکتهی مهمی که میتوان گفت برای سینمای مستند امروز ایران و خصوصاً پژوهشگرانی که با مقولهی آرشیو سر و کار دارند اتفاق بسیار خجستهای است.»
انتهای پیام
نظرات