• چهارشنبه / ۱ آبان ۱۳۹۸ / ۱۱:۰۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 98080100217
  • خبرنگار : 71039

نقش‌آفرینی مرادی کرمانی برای فارسی‌آموزان صرب

نقش‌آفرینی مرادی کرمانی برای فارسی‌آموزان صرب

هوشنگ مرادی کرمانی در جمع فارسی‌آموزان جوان صرب در دانشکده ادبیات بلگراد، تجربه زیستی نویسندکی‌اش را به بیانی طنز و اجرایی روایی با آنان به اشتراک گذاشت.

به گزارش ایسنا، در این نشست که عصر و شامگاه سی‌ام مهرماه، با استقبال علاقه‌مندان فارسی‌آموزی در مرکز مطالعات زبان فارسی در دانشکده ادبیات بلگراد، پایتخت صربستان برگزار شد، مرادی کرمانی در سخنانی گفت: من به شما احترام می‌گذارم که زبان فارسی یاد می‌گیرید. می‌دانید که یکی از پایه‌های آشنایی با یک کشور و فرهنگش، آموزش زبان آن است. شما با زبانی آشنا می‌شوید که دست کم پنج‌هزار سال تاریخ دارد. پس به جهان زبان فارسی خوش آمدید. امیدوارم دفعه بعد که به این‌جا می‌آیم، آن‌قدر خوب فارسی یاد گرفته باشید که به هیچ ترجمه‌ای نیاز نباشد.
این نویسنده افزود: من چندبار به بنیاد سعدی در تهران رفته‌ام. آن‌جا بیشتر دانشجویان زبان فارسی که مقام می‌آوردند، دانشجویان صرب هستند. امشب هم من مهمان شما هستم و هم شما مهمان من. آثار من به 30 زبان دنیا ترجمه شده است اما مهمان واقعی کسی است که آن‌ها را به زبان فارسی بتواند بخواند.


بخش دیگر این نشست که مهدی شیرازی، رایزن فرهنگی ایران در بلگراد، حسین سبزه، نماینده موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران و سعید صفری، نماینده بنیاد سعدی و مدرس زبان فارسی دانشگاه بلگراد نیز در آن حضور داشتند، به پرسش و پاسخ دانشجویان صربستانی با نویسنده ایرانی گذشت.
مرادی کرمانی در پاسخ به پرسش دانشجویی مبنی بر این‌که آیا یک غم و شادی در زندگی فردی موجب شده است که او نویسنده موفقی شود، گفت: من زندگی بسیار سختی را تجربه کردم. تنها فرزند خانواده و نوزادی چندماهه بودم که مادرم از دنیا رفت. پدرم به بیماری روانی مبتلا شد و با تنهایی، فقر و زندگی در روستا، سختی‌های زیادی را تحمل کردم. پس شغل‌های بسیاری را در کودکی تجربه کردم اما همچنان کتاب می‌خواندم.
او ادامه داد: وقتی در دکان نانوایی کار می‌کردم، شب‌ها باید چراغ‌ها را خاموش می‌کردیم که کارگرها استراحت کنند. من در نور باریکی که از یک منفذ از سمت خیابان می‌آمد باید سطر به سطر کتابم را می‌خواندم، چون آن را کرایه کرده بودم و صبح باید تحویلش می‌دادم. از طرفی، وقتی کتابی دستم بود، نمی‌توانستم نخوانمش و بخوابم.


این نویسنده همچنین با بیان این‌که بارها و بارها از مدرسه اخراج شده و به خاطر کتاب خواندن حتی کتک خوردم، گفت: من دو جور زندگی دارم؛ یکی در ذهنم و دیگری، زندگی معمولی. در زندگی معمولی، معمولا همه چیز یادم می‌رود؛ مثل همین حالا که عینک و تلفن همراهم را نمی‌دانم کجا جا گذاشته‌ام.
مرادی کرمانی که چند ساعت پس از مراسم رونمایی ترجمه صربی کتابش، «قصه‌های مجید» در جریان شصت و چهارمین نمایشگاه کتاب بلگراد، در دانشکده ادبیات بلگراد سخن می‌گفت، سپس با لحنی طنز و اجرایی روایی، داستان «ناظم» را از مجموعه «قصه‌های مجید» به گونه‌ای برای حاضران تعریف کرد که مرز تجربه شخصی و روایت داستانی در آن مشخص نبود.
شرح ماجرای انشانویسی درباره مهمترین شغل، انشایش درباره شغل مرده‌شویی و در نتیجه تنبیه بدنی و دو هفته محروم شدنش از تحصیل، که علاوه بر وجدآفرینی، انگار نوعی آموزش ضمنی را هم برای دانشجویان صرب علاقه‌مند به نویسندگی دنبال می‌کرد، با استقبال دانشجویان حاضر همراه شد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha