• شنبه / ۵ شهریور ۱۳۸۴ / ۱۳:۴۸
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8406-01567
  • خبرنگار : 71157

«نويسندگان وبلاگ‌نويس» حرف زدن با مردم يا وقت‌كشي اينترنتي؟ ديدگاه‌هاي منيرو رواني‌پور، جعفر مدرس صادقي، اسدالله امرايي، عباس معروفي و داريوش آشوري

«نويسندگان وبلاگ‌نويس»
حرف زدن با مردم يا وقت‌كشي اينترنتي؟
ديدگاه‌هاي منيرو رواني‌پور، جعفر مدرس صادقي، اسدالله امرايي، عباس معروفي و داريوش آشوري
وبلاگ‌نويسي بين نويسندگان و اهالي ادبيات نمود ويژه‌اي يافته است. چهره‌هاي جواني از اين طريق مطرح شده‌اند و نويسندگان مطرحي به اين وسيله با مخاطبانشان ارتباط برقرار كرد‌ه‌اند؛ يا آثاري را كه امكان انتشار آنها را به دلايل مختلف از جمله مميزي، نداشته‌اند، از طريق وبلاگ‌شان عرضه كرده‌اند. منيرو رواني‌پور علت وبلاگ‌نويسي‌اش را حرف زدن با مردم مي‌داند. او در گفت‌وگويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، يادآور مي‌شود: اوايل خيلي بيشتر درباره‌ي خودم مي‌نوشتم، ولي بعدا به مسائل اجتماعي و مسائلي كه براي خودم و ديگران مهم است، پرداختم. او با اشاره به اينكه معرفي كتاب و ادبيات را در وبلاگش مورد نظر قرار مي‌دهد، مي‌افزايد: ‌سعي كردم با نوشتن مطالب اساسي‌تر، اجتماعي و عمومي، اشتياق بيمارگونه و خاله‌زنكي سردرآوردن از زندگي ديگران را كم كنم. رواني‌پور كه سه سال است وبلاگ‌نويسي مي‌كند، مي‌گويد: اين تريبون شخصي است؛ وقتي همه‌ي راه‌ها بسته است، از اين روش استفاده مي‌كنيم و نمي‌دانم چند نويسنده كه الكي مشهور نشده‌اند و براساس زحمت و كارشان به شهرت رسيده‌اند، وبلاگ دارند. او بر روي موضوع‌هاي مورد علاقه‌اش كه ادبيات و سياست است، وب‌گردي مي‌كند؛ نه بر اساس نام‌ها. اما به نظر جعفر مدرس صادقي، وبلاگ‌نويسي كاري است شبيه يادداشت روزانه نوشتن، با اين تفاوت كه هر كسي يادداشت روزانه را براي دل خودش مي‌نويسد، اما وبلاگ‌نويس سفره‌ي دلش را براي همه باز مي‌كند و دلش مي‌خواهد كه همه‌ي مردم دنيا را در تجربه‌هاي شخصي خودش شريك كند. او مي‌گويد: اين وسوسه‌ي اينترنت و اين كه شما مي‌توانيد با يك اشاره با ديگران ارتباط برقرار كنيد، كار دست خيلي‌ها داده است و حرمت حريم خصوصي آن دسته از روشنفكراني را كه نتوانسته‌اند در مقابل اين وسوسه مقاومت كنند، بدجوري شكسته است. مدرس صادقي معتقد است: خود يادداشت روزانه نوشتن هم خيلي وقت‌ها به نويسنده‌اي كه نسبت به مساله‌ي زبان حساسيتي دارد و براي كارش ارزش و اعتبار قايل است، لطمه مي‌زند؛ چون كه در يادداشت روزانه، انضباط و مراقبتي در كار نيست و وقتي كه اين كار به‌صورت يك عادت در بيايد، نويسنده را سهل‌انگار و تنبل بار مي‌آورد. اما خب، اين به خود نويسنده مربوط است و يك انتخاب شخصي است و تا جايي كه اين اتفاق در پستو مي‌افتد، قابل احترام است و هيچ‌كس حق ندارد كه جسارتي و دخالتي كند و ايرادي بگيرد. او در عين حال مي‌افزايد: اما من نمي‌فهمم چرا بايد اين يادداشت‌هاي شخصي و درددل‌هاي خصوصي را در شبكه‌هاي جهاني، در اختيار همه‌ي مردم دنيا قرار دارد؟ اين تفكرات پنهاني و اين بيان خام انديشه‌هاي خام و اين حديث نفس‌ها و من‌سرايي‌ها، شايد براي خود نويسنده‌هاشان خيلي جالب باشد، اما ديگران چه گناهي كرده‌اند كه بايد اين مطالب را بخوانند؟ اين داستان‌نويس مي‌گويد: من فكر مي‌كنم بيشتر مردم از روي كنجكاوي و فقط براي اين كه از كار ديگران سر در بياورند، به سراغ اين وبلاگ‌ها مي‌روند. اين وبلاگ‌ها فقط به درد وقت‌كشي مي‌خورند و خاله‌زنك‌بازي، و به هيچ درد ديگري نمي‌خورند. البته من دارم به‌طور كلي حرف مي‌زنم و استثناهايي را كه لابد وجود دارند، در نظر ندارم. در عين حال اسدالله امرايي معتقد است: نسل‌هاي قديمي‌تر نويسندگان ما به تكنولوژي چندان علاقه‌اي نشان نمي‌دهند، ولي خيلي‌ها را علاوه بر جوانان در نسل‌هاي مياني داريم، مانند احمد پوري يا مديا كاشيگر كه به‌روزند و با فضاي اينترنت مانوسند؛ يا منيرو رواني‌پور و فرخنده آقايي كه وبلاگ‌نويسي مي‌كنند. او همچنين درباره‌ي نزديك شدن نويسندگان ايراني در وبلاگ‌نويسي به زندگي شخصي و مسائل جزيي‌تر، مي‌گويد: نويسندگان ما معمولا به اين مسائل نزديك نمي‌شوند. ما هميشه نسبت به درونيات خانه و زندگي شخصي‌مان حالت بسته‌اي داشته‌ايم و نخواسته‌ايم ديگران از كارمان سر در بياورند كه اين فرهنگ غالب جامعه و نويسنده‌هاي ماست. اين مترجم وبلاگ‌نويس با بيان اين‌كه نويسندگان خارجي زيادي وبلاگ‌نويسي مي‌كنند، مي‌گويد: اكثرا سايت يا وبلاگ دارند و با خواننده‌هايشان در ارتباطند. عده‌اي هم ممكن است به دليل شهرت و پركاري نتوانند با همه در تماس باشند كه باز يك سري Frequently asked questions) F.A.Q) يعني سؤالاتي را كه غالبا از آنها پرسيده مي‌شود، دارند. درمجموع، نويسنده‌هاي معتبر زيادي كه جايزه برده‌اند يا در نيويوركر مي‌نويسند و مثلا چهره‌هايي مثل ايزابل آلنده و جان آپدايك، وبلاگ‌نويس هستند. اما ازجمله كساني كه ورودش به فضاي وبلاگ‌نويسي توجه بسياري را جلب كرد، داريوش آشوري بود. او مدت كوتاهي بعد از ورودش به حلقه‌ي ملكوت عباس معروفي، در نيمه‌ي مهرماه 83، يادداشتي را در رد وبلاگ‌نويسي منتشر و ادامه‌ي كار خود را داشتن يك وب‌سايت عنوان كرد. آشوري با اعلام انصراف خود از وبلاگ نويسي، اين پديده را نوعي بازي وقت‌ تلف كن دانست. او افزود: آنچه در اين وبگردي‌ها دريافتم، اين است كه به هر حال، دنياي جالبي است از امكان‌هاي تازه ي ارتباط، و گه‌گاه، جدل‌گري (پولميك) ها، و همچنين، به‌ويژه، براي خبر گرفتن از احوال بخشي از نسل جوان ايراني كه به اين‌گونه چيزها دسترسي دارند. اما از سوي ديگر، شمار بي‌اندازه‌ي آن‌ها و اين همه وقت كه با شتاب زدگي بسيار بر سر نوشتن و خواندن شان صرف يا حرام مي شود، مرا به اين فكر مي اندازد كه آيا به راستي از اين همه، چيزي هم حاصل مي شود؟ گاهي براي يافتن چيزي كه به خواندن‌اش بيرزد، مدت‌ها بايد وبگردي كرد. من نمي توانم بر اين همه توان و استعداد و هوش كه در اين روزانگي و بازي بازي ها بر باد مي رود، دريغ نخورم. البته آشوري در ادامه يادداشتش به اين نكته نيز اشاره كرد كه شايد بي‌هوده پا به اين ميداني گذاشته كه ميدان آشناي طبيعي نسل او نيست؛ زيرا براي خو گرفتن با هر چيز آدم مي بايد با آن بزرگ شده باشد يا هنوز در سن بزرگ تر شدن و تجربه اندوختن از نظر احساسي و عقلي باشد. او در پايان نوشت: شايد بدترين زيان وبلاگ‌نويسي اين باشد كه آدم را به شتاب‌زده‌نويسي و سرسري‌خواني عادت مي دهد، و اين به ويژه براي مردمي خطرناك است كه براي دقت و باريك انديشي و جديت و سختگيري در كار توليد انديشه و بهره جستن از آن تربيت نشده اند يا خود را تربيت نكرده اند. باري، من رفته‌رفته هرچه كمتر وبلاگ مي خوانم تا عادت كتاب خواني را از دست ندهم. اين اظهار نظر آشوري واكنش هايي را بر انگيخت. عباس معروفي - مدير حلقه وبلاگي ملكوت (يعني همان جايي كه ميزباني وبلاگ آشوري را هم به عهده داشت) - در پاسخي به آشوري نوشت: در اين وادي اگر بياموزيم و راه و چاه بشناسيم، وقتي از آدمي هدر نمي رود. براي جست‌وجوي مطلبي كافي است راه هاي كليدي يافتن آن را بدانيم تا در ظرف چند ثانيه به منزل‌گاه مقصود برسيم. اين ما هستيم كه نحوه‌ي استفاده‌ي خود را از آن رقم مي زنيم. من قبول دارم كه گروهي از نسل جوان عادت كتاب خواندن و جدي خواندن را با سرسري گرفتن و سطحي خواندن جايگزين كرده اند. اما ريشه‌ي اين ماجرا كه وبلاگ خواني يا وبلاگ نويسي صرف نيست. او افزود: اين باده‌ي وبلاگ در روزگار مدرنيته، غبار زرق را از دل سنت زدگان مرده پرست فرو مي شويد و جاني تازه و طربناك در آن ها مي دمد... قابليت هاي وبلاگ را مانند هر پديده ي مدرن ديگري هنوز بايد آزمود و راه و چاه آن را شناخت. سخن من به تمامي مدعياني كه اين كار را اتلاف وقت مي دانند (دور از جناب شما) اين است كه: به جاي غرغر كردن و طعنه زدن، چيز بياموزيد و اندكي در برابر علم و معرفت خفض جناح داشته باشيد. وبلاگ با وجود تمامي معايبي كه دارد (چنان كه تمامي جوانب حيات آدمي، عيب و ايراد دارد و كامل مطلق نيست) منافع و مزايايي هم دارد. شناخت وبلاگ و سوار شدن بر آن صبر و حوصله مي خواهد. گزارش از خبرنگار ايسنا: ساره دستاران انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha