پنجم شهریورماه، ششمین سالروز درگذشت مارکو گریگوریان، هنرمند نوگرای ایرانی – ارمنی است، کسی که او را جزو اولین نقاشانی میدانند که در ایران به استفاده از «هنر مفهومی» روی آورد.
به گزارش خبرنگار بخش تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مارکو گریگوریان، معروف به «گریگوری مارک»، نقاش و هنرمند ایرانی – ارمنی در سال 1304 (1925 میلادی) در کروپوتکین روسیه و در خانوادهای ارمنی به دنیا آمد. خانوادهی او در همان سال از روسیه به ایران مهاجرت کردند و در شهر تبریز ساکن شدند. این آخرین مهاجرت این خانواده نبود و آنها پس از مرگ مادر مارکو برای زندگی و تحصیل به شهرهای تهران، آبادان و اصفهان رفتند و مارکو در مدرسهی کانانیان واقع در جلفای اصفهان دیپلم خود را دریافت کرد.
گریگوریان پس از دریافت دیپلم به تهران بازگشت و همزمان با تحصیل در کالج آمریکایی این شهر، دورهی آموزش نقاشی را در مدرسهی کمالالملک آغاز کرد. با این حال او برای آشنایی بیشتر با این هنر، تکمیل تحصیلات خود و استفاده از تجربهی استادان اروپایی در 25 سالگی به ایتالیا سفر کرد. او با ثبتنام در آکادمی هنرهای زیبای رم، تحت آموزش پروفسور روبرتو ملی قرار گرفت.
این هنرمند در مدت حضورش در ایتالیا با سبک هنری «اکسپرسیونیسم» آشنا شد و با آموختههای خود در این حوزه به ایران بازگشت.عنوان «هنرمندان اکسپرسیونیسم» برای نقاشانی به کار برده میشد که برای بیان اعتراض خود در نقاشیهایشان از رنگهای تند، شکلهای معوج و ضربات مکرر قلممو استفاده میکردند.
گریگوریان با ورودش به ایران، گالری «استتیک» را در تهران تاسیس کرد که این مرکز تبدیل به مکانی برای تجمع هنرمندان سبک مدرن شد. او برای گسترش این سبک در ایران، کلاسهای آموزشی را در این گالری به راه انداخت و به تعلیم جوانانی پرداخت که شیفتهی هنر مدرن شده بودند. حسین زندهرودی و فرامرز پیلارام معروفترین شاگردان گریگوریان در این سالها بودند که بعدها خود به نقاشان صاحب سبکی تبدیل شدند.
از دیگر فعالیتهای گریگوریان در حوزهی هنر سنتی، پژوهشهای او در زمینهی نقاشیهای قهوهخانهای و حمایت از هنرمندان این سبک از جمله محمد مدبر و حسین قوللرآغاسی بود. او آثار این هنرمندان را از شهرهای مختلف جمعآوری کرد و در نمایشگاهی به نمایش گذاشت که به شدت از آن استقبال شد. گریگوریان دربارهی هنر این هنرمندان گفته بود:«من آنها را از اعماق خاک گرفتهام. تاریخ کشف نکردهام، آنها زندهاند و در همین شهر ما، کمی آن طرفتر از خانهی شما زندگی میکنند. ببینید چطور نقاشان پرمایه و بزرگ در قعر گمنامی میپوسند و آثار پراکندهی آنان به تدریج نابود میگردد و نقاشان مقلد، عرصه برای ابراز وجود مییابند». او همچنین مقالاتی را در این زمینه منتشر کرد.
گریگوریان در سال 1337 اولین دوسالانهی تهران را تحت نظارت ادارهی کل هنرهای زیبا برگزار کرد. این کار باعث معرفی و نمایش آثار نقاشان نوگرا به جامعهی هنری ایران شد. این دوسالانه تا پنج دوره به فعالیت خود ادامه داد.
سرپرستی گروه گرافیک در ادارهی کل هنرهای زیبا، نمایندهی ایران در دوسالانهی ونیز، تدریس در دانشگاه، برگزاری کنفرانسهای مختلف در زمینهی هنرهای سنتی و مدرن و مشارکت در هیئت داوران این دوسالانه از دیگر فعالیتهای این هنرمند بود.
دانشکدهی هنرهای زیبای تهران در سال 1349 گریگوریان را که به آمریکا مهاجرت کرده بود، برای تدریس دعوت کرد. او در سال ۱۳۵۴ گروه نقاشان آزاد را همراه با فرامرز پیلارام، عبدالرضا دریابیگی، مسعود عربشاهی، سیراک ملکونیان، مرتضی ممیز و غلامحسین نامی بنیان گذاشت. او سه سال بعد از ایران رفت. مارکو دربارهی دلیل رفتنش گفته بود:« رفتن من به آمریکا دلیلی جز دوری از کار حرفهای سینمایی که داشت مرا آلوده میکرد، و نیز ادامه کار اصلیام نقاشی، نداشت.»
طی این سالها مارکو نمایشگاههایی را در ایروان، قبرس، آلمان، گرجستان و اردن برگزار کرد. آثار او در موزههای هنرهای مدرن نیویورک، موزهی هنرهای معاصر تهران و کرمان، موزهی ملی ارمنستان، موزهی سردارآباد ارمنستان، موزهی هنرهای مدرن ارمنستان، موزهی پاراجانف ارمنستان و مجموعههای شخصی گوناگونی نگهداری میشود.
او با نام هنری "گریگوری مارک" در هشت فیلم ایرانی با نامهای «حرفهای»، «مردی در طوفان»، «شهر بزرگ»، «آخرین گذرگاه»، «طلای سفید»، «کلید»، «گرگ صحرا» و «آرامش قبل از طوفان» بازی کرد.
مرگ سابرینا، تنها دختر مارکو بر اثر حملهی قلبی در سال 1986 تاثیر عمیقی بر روحیهی او گذاشت. این هنرمند پس از این اتفاق در سال 1989 میلادی به کشور خود، ارمنستان رفت و مجموعهی آثار خود را با عنوان «مجموعهی مارکو و سابرینا گریگوریان» در موزهی خاورمیانه در ایروان – که خود آن را تاسیس کرده بود – به نمایش گذاشت و تمام آنها را به مردم کشورش تقدیم کرد. این مجموعه شامل عکسهای خانوادگی، کتابهای هنری و کارهای شخصی او بود.
او در سالهای زندگی در ارمنستان کارهای کاهگلی، مجسمهسازی و قالیبافی را هم دنبال میکرد. قالیهایی که با تشویق او توسط قالیبافان معاصر ارمنی بافته شدند، از بهترینهای این هنر هستند. آخرین نمایشگاه مارکو در سال ۲۰۰۴ و با عرضهی سه نسل از نقاشی ایران در موزهی ملی ارمنستان برپا شد. او در سالهای آخر عمرش بیشتر به کشیدن پرتره میپرداخت.
مارکو گریگوریان، نقاش نوگرای ایرانی سرانجام در پنجم شهریورماه سال 1386 درگذشت و در قطعهی هنرمندان ارمنستان به خاک سپرده شد.
انتهای پیام
نظرات