• یکشنبه / ۲۱ فروردین ۱۴۰۱ / ۱۱:۳۸
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1401012111283
  • منبع : نمایندگی دانشگاه اصفهان

نقل نقالان رمضان

نقل نقالان رمضان

ایسنا/اصفهان نقالی رمضان از جمله روایتگری‌های نقالی است که در اصفهان قدیم نیز توسط نقالانی‌ چون مرشد عباس زریری، مرشد حبیب‌الله یزدخواستی و مرشد عباس بزرگ اجرا می‌شده است.

مسعود شاهنگی، نقال و قصه‌گو درباره انواع نقالی رمضان به ایسنا می‌گوید: نقالی در شب‌های ماه رمضان به‌صورت‌های گوناگون که یک نمونه آن سخنوری است، برگزار می‌شد. اجرای سخنوری اغلب در تکیه‌ها بود و آداب آن به این صورت که اصناف نشانه‌ای از کسب و کار خود را به بالای حجره‌ای که در آن ساکن می‌شدند، متصل می‌کردند که آن نشانه مشخص می‌کرد کدام صنف در این حجره نشسته است و سپس رقابت سخنوری بین حجره‌ها برقرار می‌شد. در سخنوری چند استاد خطیب سخنور که مهارت در سخنوری داشتند و اشعار، متن‌ها و احادیث را می‌دانستند با صدای رسا با یکدیگر استدلال کلامی می‌کردند و هر که با جدل کلامی، توانایی از میدان به در کردن بقیه را داشت برنده محسوب می‌شد. در نهایت بازنده طاق شالش گرفته و طاق شالی از بزرگان به گردن برنده آویخته می‌شد.  

او با توضیح اینکه در نقالی رمضان نیز رسم بوده پس از افطار قصه‌های شاهنامه نقل شود، ادامه می‌دهد: پدرم روایت می‌کرد که مرشد عباس زریری در کافه گلستان، قهوه‌خانه علی انجیلی و به ویژه در قهوه‌خانه دربکوشک، داستان رستم و سهراب را نقل می‌کرد و همزمان با شب قدر یا شب تیغ، گریز به کشتن سهراب می‌زد. نقل خیبر، نقل خندق، نقل قنبر و علی‌خوانی اغلب موضوع نقالی در شب‌های رمضان در تکایا یا قهوه‌خانه‌ها بود.

در این میان نقالی شب‌های رمضان مسجد قطبیه چهارسوی اصفهان، جمعیت بسیاری را جذب می‌کرد و مردم پای کلام مرشد عباس زریری بیشتر جمع می‌شدند. ساعات بعد از افطار نقل‌های میرزا حبیب‌الله یزدخواستی در کافه‌ آکوچکیان، کافه نشاط، قهوه‌خانه دروازه حسن آباد و قهوه‌خانه مکینه خواجو نیز حال و هوای متفاوتی داشت.

به روایت شاهنگی: البته در مساجد هم نقالی رمضان برپا بود. من از محمود صالح جزی که از مریدان نقالی بود شنیدم که مرشد عباس زریری شب‌های رمضان در مسجد قطبیه خیابان طالقانی، قهوه‌خانه دربکشوشک و مسجد رحیم‌خان نقل می‌گفت و داستان شجاعت‌های عاشورا و علی را روایت می‌کرد که بسیار هم مخاطب داشت. برخی نقالان نیز در  شب‌های رمضان به فضلیت‌خوانی که به شیوه مداحی و آواز اجرا می‌شد، می‌پرداختند.

او درباره برخی مرشدهای شناخته شده‌تر اصفهان به گروه‌های گل و بلبل اشاره می‌کند و این‌گونه توضیح می‌دهد: خیابان خوش اصفهان چهار نقال معروف به گل و بلبل داشت که اینها اغلب نادعلی را در شب تیغ می‌خواندند. مرحوم معلم که صاحب  کتاب شعر فاتحی فکاهی بود به اتفاق شخصی دیگر، یکی از این گروه‌های گل و بلبل را تشکیل می‌دادند و دو برادر روحانی به نام میرفروغی که اصالتاً اهل منطقه چهارمحال و بختیاری بودند نیز گل و بلبل خوانده می‌شدند که اغلب رمضان‌ها در محله چهارسو، علی‌خوانی اجرا می‌کردند. 

این نقال می‌افزاید: شیوه کار اینها به این صورت بود که یکی پای منبر و دیگری بالای منبر می‌نشست و به ترتیب نقل را می‌خواند.

به گفته شاهنگی، مرشد ترابی از دیگر کسانی بود که در شب‌های رمضان از هنگام غروب تا نیمه‌های شب، پرده‌خوانی انجام می‌داد و  ذکر علی و ذکر شهادت را روی پرده روایت می‌کرد.

او با بیان این که نقالی در این شب‌ها آدابی نیز داشته است، می‌گوید: اصلی‌ترین این آداب، چراغ روشن کردن بود. نقالان و مرشدها اصطلاحاً دوران می‌زدند، به پیامبر و ائمه قسم می‌دادند و پولی از مردم دریافت می‌کردند. این کار بعدا به وسیله روحانیون به مساجد هم راه پیدا کرد که برای تهیه فرش و وسایل مسجد و یا کمک به نیازمندان چراغ روشن می‌کردند. پولی که مرشد می‌گرفت اما درآمد سالیانه خودش بود.

به روایت شاهنگی، از جاذبه‌های نقالی در اصفهان قدیم می‌توان به نقل مرشد عباس زریری و شب سهراب‌کشان او اشاره کرد که وقتی او در مسجد رحیم‌خان و قهوه‌خانه دربکوشک این نقل را اجرا می‌کرد، مردم چنان تحت تاثیر قرار می‌گرفتند که سرشان را به سنگ حوض می‌کوبیدند. او تصریح می‌کند: البته در نقل ولایت و نقل ائمه نیز به شیوه‌ای روایتگری انجام می‌دادند که احساسات مردم بسیار برانگیخته می‌شد.

سحوری‌خوانی در گلدسته مساجد شهر و یا در کوچه پس کوچه‌های اطراف اصفهان نیز از دیگر آداب رمضان بوده که شاهنگی درباره آن نیز توضیح می‌دهد: در مسجد محله نو شخصی به نام آمیرزا جعفر تنباکو فروش زندگی می‌کرد که کوتاه قامت بود و ریش بلندی داشت. او در رمضان‌هایی که با زمستان همزمان می‌شد، جلیقه‌ای پوستی که روی آن زردرنگ بود و گلدوزی داشت، می‌پوشید و بالای گلدسته مسجد سحرخوانی و مناجات‌خوانی می‌کرد. مردم از صدای مناجات او بیدار می‌شدند، سحری می‌خوردند و به مسجد می‌رفتند و او در حالی که دست راستش را به‌صورت و انگشتش را روی گوش می‌گرفت، اذان می‌گفت و مناجات می‌خواند. در اغلب روستاها البته با رویت ستاره‌ها، ساعت و زمان افطار و سحر برای مردم مشخص می‌شد. در روستای برخوار از پیرمردی پرسیدم، شما که رادیو و ساعت ندارید، چه‌طور متوجه زمان سحر و افطار می‌شوید؟ و او پاسخ داد: به آسمان نگاه می‌کنم، وقتی ستاره دب اکبر را می‌بینم، یعنی وقت سحری خوری است.

شاهنگی می‌افزاید: تا اوایل دهه ۶۰ که توپخانه اصفهان فعال بود، توپ سحر و افطار نیز زده می‌شد. 

به گفته شاهنگی مراسم نقالی رمضان در اغلب محله‌های بزرگ برپا بوده است. در مسجد سید، شخصی بوده که شغل خنچه‌کشی داشته اما در گلدسته  مسجد نیز اذان می‌گفته است. او ادامه می‌دهد: مسجد آقانور، مسجد کاسه‌گری، مسجد لنبان، مسجد سیچان، مسجد الیادران و مسجد چهارسو این مراسم‌ها را برگزار می‌کردند. در مسجد سلمان آمیرزا زینل و در مسجد چهارسو نیز آقا ملا ابراهیم که پدر ملا جواد لسان الواعظین بود، خادمانی بودند که این مراسم را می‌گرداندند.

شیما خزدوز

 انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha