محمد مهدی رکنی یزدی امروز ۵ مرداد ماه در مراسم نکوداشت محمد مهدی رکنی یزدی که در مرکز مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: بهاءالدین خرم شاهی، فرهنگنویس، حافظ پژوه، شاعر و مدرس دانشگاه در باب اشعار حافظ به اینکه گاه ارتباط منطقی و فکری میان ابیات وجود ندارد، نظری دارد و میگوید اینها مانند آیات قران است که در نگاه اولیه ارتباط چندانی ندارد، اما مفسرین به وجود این ارتباط تاکید میکنند، به عنوان مثال در تفسیرالمیزان به این ارتباط پرداخته میشود.
وی ادامه داد: رسم است وقتی شروع به سخن گفتن میکنیم، «بسم الله الرحمن و الرحیم» بگوییم و ابیات نخست شاهنامه فردوسی که شامل ابیات «به نام خداوند جان و خرد/کز این برتر اندیشه برنگذرد» خوانده شود. در تفسیر این بیت میبینیم که در زندگی به حق و به درستی از جان و خرد یاد میشود.
مدرس پیشکسوت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: جان به معنای حیات ما و عقل که مهمترین ممیزی میان انسان و فرق میان انسان با حیوان است و خداوند برای اینکه به ما بگوید هرچه داریم برای ما نیست، در آیه ۷۰ سوره نحل این گونه میفرماید: «وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ ۚ وَمِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَیٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ؛ و خدا شما را آفریده و سپس میمیراند؛ و بعضی از شما را به سن انحطاط پیری میرسانند که هرچه دانسته همه را فراموش میکند. همانا خداست که همیشه دانا و تواناست».
وی تصریح کرد: هنر معلمی را در این میبینم که معلم بتواند شاگرد خود را بهتر از خود بار بیاورد، قرار نیست وجودهای ما مکرر باشد و تکرار در خلقت نداریم و هر کسی ویژگیهای خود را دارد.
رکنی یزدی خاطرنشان کرد: در حکمت ۷۳ نهجالبلاغه میخوانیم: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ؛ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ؛ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا، أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ؛ هرکه خود را پیشوای مردم بخواهد، باید پیش از ادب کردن دیگران به ادب کردن خود بپردازد و باید که ادب کردن دیگران به کردار باشد، نه به گفتار. کسی که آموزگار و ادب کننده خویش است، سزاوارتر به تعظیم است از آنکه آموزگار و ادب کننده مردم است.»، امام خمینی(ره) نیز در این خصوص میفرماید «باید از خودمان آغاز کنیم». نصیحت برگرفته از اخلاص و تسویه است، اگر کسی را خالصانه دوست داشتیم، به او میگوییم این کار را بکند و یا این کار را نکند.
این پژوهشگر و محقق دینی بیان کرد: همچنین در شرح حکمت ۴۷۸ نهجالبلاغه میخوانیم: «مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ یَتَعَلَّمُوا، حَتَّی أَخَذَ عَلَی أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ یُعَلِّمُوا؛ خداوند، نادان را به آموختن موظف نساخت، مگر آن گاه، که دانایان را موظف ساخت که نادانان را تعلیم دهند» و در تفسیر این موضوع باید بگوییم، برخورد و رفتار ما باید طوری باشد تا بیشتر جذب کنیم و دافع نباشیم. همچنین هرچه نعمت داریم از خداست، وقتی وجود من از خود من نیست، علم من هم از من نیست و برای همین از من گرفته میشود.
رونمایی از ویژه نامه نکوداشت محمد مهدی رکنی در دانشگاه فردوسی مشهد
در مراسم نکوداشت دکتر محمد مهدی رکنی یزدی، استاد و پیشکسوت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، از ویژه نامه نکوداشت این استاد فرزانه رونمایی شد. در این ویژه نامه ضمن پرداختن به مروری بر زندگی و خدمات و آثار علمی استاد، یادداشت های تقدیمی، بازنشر برخی از آثار وی و تصاویر و اسناد از این استاد گرانقدر آمده است.
دکتر محمدمهدی رکنی یزدی در سال ۱۳۰۹ در مشهد متولد شد و پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در سال ۱۳۲۹ برای ادامه تحصیل به تهران رفت و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران اخذ کرد. پس از بازگشت به مشهد از مهرماه سال ۱۳۳۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبیرستانهای مشهد از جمله دبیرستان علوی و دانشسرای مقدماتی مشغول به تدریس شد.
وی با شرکت در جلسات مذهبی و بهرهگیری از دانشمندانی مانند استاد محمد تقی شریعتی، آیتالله میرزا جوادآقا تهرانی و آیتالله مجتبی قزوینی خراسانی به تکمیل مطالعات اسلامی خود پرداخت. در سال ۱۳۴۰ در مقطع دکترای دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد و برای ادامه تحصیل به تهران رفت و از اساتید برجستهای همچون استاد جلال الدین همایی، بدیع الزمان فروزانفر، محمد معین، ذبیحالله صفا، عبدالعظیم قریب و محمد محمدی بهره جست و پایاننامه دکترای زبان و ادبیات فارسی را با عنوان «تحقیق در تفسیر کشفالاسرار و عدةالابرار» با راهنمایی استاد محمدتقی مدرس رضوی در سال ۱۳۴۷ دفاع نمود. در سال ۱۳۴۷ بنا به پیشنهاد دانشگاه مشهد، از آموزش و پرورش به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد منتقل شد؛ که در ایام تدریس خود با اساتید برجستهای چون دکتر علی شریعتی و دکتر غلامحسین یوسفی همکار بود.
پس از انقلاب اسلامی و همزمان با تعطیل شدن دانشگاهها در دوره انقلاب فرهنگی، به آستان قدس رضوی منتقل گردید و ابتدا در اداره امور فرهنگی مشغول به خدمت شد و پس از تأسیس سازمان چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی توسط دکتر عباس سعیدی رضوانی، با این مؤسسه همکاری کرد که تألیف کتابهای متعدد، حاصل این همکاری بود.
در سال ۱۳۶۱ بنیاد پژوهشهای اسلامی به عنوان مرکزی علمی و پژوهشی و وابسته به شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی، تأسیس شد. وی به عنوان عضو هیئت مدیره به همکاری با بنیاد مشغول شد. پس از آغاز به کار مجله علمی- ترویجی مشکوة در سال ۱۳۶۱ عضو هیئت تحریریه این فصلنامه شد که از سال ۱۳۷۸ به عنوان مدیر مسئول و سردبیر این مجله علمی- ترویجی انتخاب گردید.
پس از انقلاب فرهنگی و بازگشایی دانشگاهها، به دانشکده ادبیات بازگشت و به تدریس و فعالیتهای علمی خود ادامه داد و طی سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی دانشگاه فردوسی مشهد را به عهده داشت و در نهایت در سال ۱۳۸۲ پس از ۴۶ سال تدریس تمام وقت و با رتبه علمی استاد تمام از دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد بازنشسته شد.
پس از بازنشستگی بهطور پاره وقت به عنوان استاد راهنمای دوره دکتری در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم اسلامی لندن فعالیت داشت و نیز در دانشکده علوم قرآنی مشهد و دانشکده علوم اسلامی رضوی به تدریس و راهنمایی پایاننامه پرداخت. وی هماکنون به عنوان عضو شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی و مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه مشکوه مشغول به فعالیت است.
انتهای پیام
نظرات