این جملههایی است که عبدالله کوپایی، رئیس سابق نظاممهندسی ساختمان استان اصفهان درباره تخریب حمام تاریخی خسرو آغا میگوید و البته در صحبتهای خود درباره این بنای صفوی، به ماجرای مترو و ساختمان فعلی امور بینالملل شهرداری اصفهان نیز اشاره کرده است.
اما در صفحههای ۳۵۹ تا ۳۶۲ در کتاب «یاد یاران۲؛ عکسها و نامهها خود حکایت میکنند» که تألیفی از عبدالحسین سیفالهی، معاون عمرانی سابق استانداری اصفهان است، مشروح نامهای از این مقام مسئول منتشر شده که آن را در تاریخ نهم اردیبهشتماه ۱۳۷۴ و در پاسخ به نامه مورخ دوم اردیبهشتماه سال ۷۴ نوشته عبدالله کوپایی، رئیس وقت نظاممهندسی ساختمان استان اصفهان نگارش و تنظیم کرده است.
در بخشهایی از این نامه آمده است:
«حضرتعالی در جریان بودهاید و در زمان معاونت عمرانی خودتان دوستان اوایل انقلاب که بعضاً امروز شهیدند و شمع محفل بشریتاند در این مکان بمبگذاری نمودند به دلیل سوابق بسیار بد و نامطلوب و ناشایست که همه علمای متعهد اصفهان و همه مردم متدین و انقلابی شهر از این بنا میگفتند و خواهان تخریب آن بودند و به همین دلیل در سال ۵۹ و ۶۰ دوباره این محل به دست مردم و در زمان مسئولیت جنابعالی در دست تخریب قرار گرفت و یادشان به خیر دوستان شهیدمان که با چه حرارتی موارد را مطرح مینمودند و همه بر تأیید حرکتشان بودیم. این محل که امروز بهعنوان میراث فرهنگی مطرح نمودید میراث همه رذایل انسانی و محل همه جریانات غیرشرعی و غیراصولی شهر شهیدان بوده و کسی در این ۱۷ سال بعد از انقلاب جرئت و جسارت حتی تعمیر و مرمت آن را پیدا نکرد، اگرچه بعضاً مصالح و مواد ساختمانی خالی میشد، ولی همیشه علمای شهر با دید و بصیرت خاصی جلوی کار را مانع بودند و یادآور همه ننگ تاریخ بهرهبرداری رژیم منحوس گذشته از این محل را داشتند و بههرحال در تمام طول این مدت باعث ننگ و نفرت مردم و علما و متدینین شهر بوده است.
به دلیل عدم تعمیرات این مکان همیشه مایه ننگ میراث بود، چون محل زبالهدانی در بازار و مردم و کسبه محل بود و در هیچ زمانی نبود که این محل باعث افتخار باشد و به دلیل خرابی در کنار مجموعه پرارزش و ثبتشده میدان نقشجهان و مساجد موجود امام و شیخ لطفالله و کاخ عالیقاپو و سردر قیصریه و همه و همه زیباییهای این بناها بر هر اصفهانی ننگ بود که بازدیدکنندگان به این محل میرسیدند و میگفتند این چه بنایی است و شاید مایه نفرت و باعث سؤال از مسئولان نظام و زیر سؤال بردن مسئولان بود که چرا اینطور رهاشده است. اگر میراث فرهنگی این بنا را یک اثر میدانست خوب بود در طول تعمیرات اساسی و در ۱۷ سال یک کار جدی و مثبتی روی بنا انجام میدادند و نه اینکه رها نماید و حتی یک ریال در بودجه میراث برای بازسازی در این مدت منظور نشده است و اگر شده حداقل مسئولان استان که هم حضرتعالی مدتی مسئول بودید و هم بنده حقیر و هم عزیزان دیگر سراغ ندارند و نداریم.
حضرتعالی هتک حرمتی به حریم میراث فرهنگی بیان فرمودید، اگر میراث صاحب و متولی این مسئله بوده مگر خواب بوده و مگر حفظ و حراست بناهای تاریخی به عهده این سازمان و اداره نیست و مگر پرسنل آن حقوق و دستمزد نمیگیرند که یک جریان اتفاق بیفتد تا سازمان نظاممهندسی که سازمانی غیر اداری و تخصصی است برای آنان متولی و صاحبنظر گرد دو اگر امروز یک کار خلاف صورت گیرد باز مسئولان استان باید جوابگو باشند یا مسئول اول و شخص متولی آن سازمان باید استعانت و کمک بخواهد و با توجه به اینکه به مسئولان سازمان مذکور اینجانب هشدارهای مسئله را داده بودم و حتی اقداماتی در این مورد به عملآورده بودند و برای ساختمانی که بیشتر از ۸۵ درصد آن به گفته و نوشته کارشناسان سازمان میراث فرهنگی خراب و اصولاً غیرقابل تعمیر بوده و باید جداً اگر هم قرار بر حفظ میبود، نوسازی جدی و ریشهای میکردند و ساختمانی که بهصورت حمام بوده حضرتعالی برای یکبار هم که شده بهتر بود بازدید میکردید و میدیدید که اصلیترین رقبات آن نابود و هنوز پل آهنی عبور عابر پیادهروی آن قرار دارد قبلاً خرابشده بوده و در زمان شاه اصلیترین مکان تخریبشده بوده است.
آیا حضرتعالی این مکان را مقدس میدانید یا خانه امامجمعه اصفهان دیواربهدیوار مسجد جامع اصفهان را که در زمان حضرتعالی تخریب شد و آب از آب تکان نخورد. آیا منزل امامجمعه و نزدیک به بنایی که موزه تاریخ تمدن اصفهان و موزه تاریخی بنایی از زمان سامانیان تا عصر حاضر است مهمتر است یا این بنای ۸۵ درصد تخریبشده به گفته و نوشته مسئولان و کارشناسان خبره سازمان میراث فرهنگی. از طرفی امام راحل و عزیزمان میفرمایند اگر صلاح بود مسجد در خیابان و طرح دولت قرار گیرد مسجد را دولت میتواند خراب کند و اگر دولت صلاح بداند هر اقدامی میتواند برای حل مشکل مردم بنماید و مگر مردم با نظام مقدس ما جدایی پیداکردهاند که علمای شهر با اتفاق رأی بر عدم نوسازی میدهند و همه حتی یک ریال هزینه برای این بنا را غیرشرعی میدانند، آنوقت ما دم از هتک حرمت به میراث فرهنگی میزنیم. آیا میراث فرهنگی مسجد جامع است یا حمام خسرو آغا، آیا مسجد امام، میدان امام، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع زواره، مسجد جامع نائین و هزاران اثر باارزش ملی و فرهنگی و مذهبی ما است یا یک حمام که همه رذایل انسانی را یادآور است. آیا مگر چهارشنبهسوری میراث و روزی در آئین ایرانیان نبوده، ولی چرا امروز با عید نوروز موافقت ولی با چهارشنبهسوری مخالفت میکنیم، آیا اثرات خوب و بد آیا ارزشهای خوب و بد و میراث خوب و بد منظور نباید باشد و آیا این سؤالات بر هر متدین و فردی سؤالبرانگیز نیست. آیا اگر امروز میراث فرهنگی پولی داشته باشد باید خرج این بناهای مذهبی و میراثی بشود یا خرج اثرات و بناهای بدنام و آیا اصولاً بودجههای ما تکافوی این دریای بیانتهای اثرات نفیس و پرارزش اصفهان را مینماید یا نه.»
با توجه به این نامه و در ادامهی پرداختن به موضوع حمام خسرو آغا بر آن شدیم تا با عبدالله کوپایی، رئیس سابق نظاممهندسی ساختمان استان اصفهان دراینباره گفتوگو کنیم. گفتوگویی تلفنی که در آن علاوه بر حمام خسرو آغا به برخی موارد دیگر نیز پرداخته شد.
عبدالله کوپایی صحبت خود درباره این نامه را اینطور شروع میکند:
من آن موقع مدیرمسئول ماهنامه دانش نما بودم که متعلق به نظاممهندسی ساختمان اصفهان بود و همزمان هم استاندار استان چهارمحال و بختیاری بودم. نسخهای از آن نامه ندارم، اما من به نام رئیس سازمان نظاممهندسی ساختمان اصفهان خیلی بیشتر از یک نامه نوشتم، حتی به مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری وقت یعنی آقای هاشمی رفسنجانی نامه نوشتم؛ این نامه هم که شما میگویید خطاب به آقای جهانگیری، استاندار وقت اصفهان نوشتم و او نامه را به آقای مهندس سیف الهی که آن زمان معاون عمرانی وقت استانداری اصفهان بود ارجاع داد.
آقای جهانگیری هیچوقت جواب شما را نداد؟
یادم نمیآید.
چرا نامهنگاری میکردید؟
این نامهها اعتراض من به استانداری وقت و شهرداری درخصوص تخریب حمام خسرو آغا بود.
به نامههای شما پاسخی داده شد؟
یادم نمیآید که پاسخی داده شد یا نه. میدانید... تا آنجا که در ذهنم است آقای سیف الهی رفته بود از یک روحانی شناخته شده، دستخطی گرفته بودند که در این حمام کارهای فسادآمیز انجام میشده و خوب شد که خراب شده است. چنین بحثهایی بود. البته خیلی سال گذشته و من درست به یاد ندارم، اما از یکسری روحانیون ازجمله آیتالله طاهری، امامجمعه وقت اصفهان هم دستخط گرفته بودند، حاجآقا کمال فقیه ایمانی را هم دقیقاً یادم است.
اعتراض شما این بود که این بنا نباید تخریب شود؟
بله یک بنای تاریخی بود و نباید تخریب میشد.
شما داخل حمام خسرو آغا را دیده بودید؟
نه من نرفته بودم.
به یاد دارید که ماجرای تخریب حمام خسرو آغا به چه علت اتفاق افتاد؟
در ذهنم است هدف این بود که این حمام خسرو آغا حفظ شود و خیابان استانداری از دو طرف ادامه پیدا کند، یعنی کمی از طرف بانک سپه و کمی از طرف بانک ملت گرفته شود و تقریباً فلکهمانندی ایجاد شود تا حمام خسرو آغا با توجه به اینکه حمامی تاریخی بود حفظ شود، منتهی به هر دلیلی دیگر که من بعد از سالها یادم نیست تخریب شد و نمیدانم آقای سیف الهی تا چه اندازه نقش داشت، شهردار وقت چقدر و شهردار منطقه چقدر نقش داشتند، ولی بههرحال حمام خسرو آغا را شبانه خراب کردند.
بعدها در این خصوص چه واکنشی از طرف استانداری و شهرداری وقت دیدید؟
یادم نمیآید.
بنایی مانند حمام خسرو آغا با فرض فساد، آیا باید تخریب میشد؟
بههیچوجه.
بیست و سوم تیرماه سال جاری برای مهندس سیف الهی بزرگداشتی گرفته شد و شما هم رئیس ستاد برگزاری این مراسم بودید!
من شخصاً چون حداقل چهل و اندی سال است که با مهندس سیف الهی آشنا هستم و محسنات زیادی از او سراغ دارم، ولی این قضیه که اگر ایشان به هر نحوی در تخریب حمام خسرو آغا نقش داشته باشد را بهعنوان یک خطای بزرگ از ایشان میدانم.
ضمن اینکه زمانی که من عضو دوره اول شورای شهر اصفهان بودم و ریاست کمیسیون عمران شورا را به عهده داشتم و آقای دکتر ساسان هم رئیس کمیسیون اقتصادی شورای شهر اصفهان بود مطلع شدیم که کارخانه صنایع پشم که متعلق به خیریه همدانیان بود و آن موقع مهندس سیفالهی رئیس هیئتمدیره این خیریه بود را فروختهاند و خیلی از ساختمانهای آنجا را خراب کردند و میخواهند یک ساختمان تاریخی که وسط آنجا است و قدمت صدساله داشت را هم خراب کنند. من بهاتفاق آقای دکتر ساسان برای بازدید به آنجا رفتیم و یک درگیری لفظی با آقای مهندس سیفالهی پیدا کردیم. ما گفتیم آقای مهندس این ساختمان را نباید خراب کنی، اما آقای مهندس سیف الهی گفت من خودم پشت بلدوزر مینشینم و اینجا را خراب میکنم، من هم گفتم من جلوی بلدوزر میخوابم و نمیگذارم خراب بکنی. بالاخره خراب نشد و مدتی شورای شهر آنجا مستقر بود و الآن هم مثلاینکه امور بینالملل شهرداری آنجا مستقر است، یعنی یک ساختمان تاریخی وسط یکسری آپارتمان حفظ شد.
یک مورد دیگر هم سردری بود که نگذاشتیم آن را خراب کند، یعنی از سه و سه پل که وارد چهارباغ بالا میشوید کنار ایستگاه مترو یا درواقع کنار گز کرمانی یک سردر قدیمی است که جلوی تخریب آن را هم گرفتیم.
ولی بعد خیلی جاهای دیگر خراب شد، مثل کارخانه زایندهرود و کارخانه شهناز که به بافناز تبدیل و بعد هم خراب شد و هنوز بهصورت زمین بایر است و اینکه میخواهند آن را چهکار بکنند را نمیدانم. درهرصورت در اصفهان از این موارد زیاد است و مواردی هم بود که حفظ شد مثل حمام جارچیباشی.
شما از محسنات مهندس سیفالهی حرف زدید، او چه محسناتی داشت؟
او در اصفهان و ایران و خارج از ایران کارهای عمرانی بسیار زیادی کردند و باقیاتصالحات زیادی از خودش باقی گذاشت. اوایل پیروزی انقلاب من معاون عمرانی استانداری اصفهان بودم و او لطف کرد و قبول کرد قائممقام من شد و بسیاری از پروژههایی که قبل از پیروزی انقلاب شروعشده بود، ولی به دلیل اعتصابات نیمهکاره مانده بود را با تشکیل یک ستاد، آنها را ادامه داد و پروژهها را راهاندازی کرد. در شروع کار فولاد مبارکه کمکهای مختلفی کردند، اول پیروزی انقلاب در مورد آهن و سیمان قحطی بود و آقای سیفالهی ستادها و کمیتههای مختلفی تشکیل داد و اقدامات زیادی کرد تا سیمان بیاید و مردمی که میخواستند خانه بسازند تحت نظر آقای سیفالهی بهعنوان قائممقام معاون عمرانی استانداری کار خود را انجام دهند و پروانه ساختمان و آرماتور بگیرند. وقتیکه من سرپرست استانداری شدم و مدتی استاندار اصفهان بودم، آقای سیفالهی کماکان معاون عمرانی بود، در زمان استانداریِ آقای کرباسچی هم معاون عمرانی بودند، زمان استانداریِ سید جعفر موسوی و زمان آقای جهانگیری هم معاون عمرانی بود و درمجموع چند دوره مختلف معاون عمرانی استانداری اصفهان بود و در مناطق محروم اصفهان کارهای زیادی انجام داد، یکی از خدمتهایش اتوبان بین اصفهان و کاشان است که با همت او شروع شد و یکی دیگر هم پروژه مصلا اصفهان بود، ضمن اینکه مدتها عضو هیئتمدیره و مدیرعامل متروی اصفهان بود.
اما مصلا یا مترو، پروژههای قابل دفاعی نبود؟! متأسفانه مترو از چهارباغ عبور کرد! و طبق صحبتهای آن زمان که از شما و آقای سیفالهی منتشر شد هردو با عبور مترو از چهارباغ موافق بودید! چرا؟ بناهای تاریخی آن محدوده ازجمله مدرسه چهارباغ و البته سیوسهپل با خطر مواجه شدند و حتی اجازه کاوشهای باستانشناسی در چهارباغ داده نشد!
مسیر مترو مصوب شد که از کنار چهارباغ عبور کند و از همان محل هم عبور کرد و تا من زنده هستم این را تعهد میکنم که عبور مترو از چهارباغ مطلقاً هیچگونه خطری نه برای مدرسه چهارباغ و نه برای سیوسهپل و هیچ بنای دیگری نداشته و نخواهد داشت.
اما متخصصان میراث فرهنگی نظر دیگری دارند؟
با توجه به عدد و رقم و سوابق لرزهنگاریهای دقیقی که انجامشده هیچ اثری برای مدرسه چهارباغ و سایر بناها ندارد و نداشته است.
چرا همان زمان اجازه ندادید که متخصصان نظرشان را اعلام کنند؟
مطلقاً جلوی نظری گرفته نشد و همه اینها بالاخره با موافقت میراث فرهنگی انجام شد.
اما شورای ترافیک رأی داد که مترو نباید از چهارباغ عبور داده شود چرا توجهی نشد؟
نهایتاً تصویب شد که از حاشیه چهارباغ عبور کند و از حاشیه غربی چهارباغ عبور کرد.
آن زمان مسئولیت شما چه بود؟
من رئیس سازمان نظاممهندسی ساختمان استان و عضو هیئتمدیره قطار شهری بودم.
آقای سیفالهی چطور؟
در مقطعی معاون استاندار و یک مقطع هم عضو هیئتمدیره و مدیرعامل مترو بود.
آن زمان که مترو از کنار سیوسهپل عبور کرد، شما مدیرعامل قطار شهری بود یا مهندس سیف الهی؟
آن مقطع تا جایی که در ذهنم است، نه ایشان مدیرعامل بود و نه من عضو هیئتمدیره قطار شهری بودم.
اما زمانی که از چهارباغ عبور کرد هر دو چنین مسئولیتی داشتید؟
بله در زمان او عبور مترو از چهارباغ شروع شد، ولی وقتی مترو به سیوسهپل رسید مدیرعامل عوض شد. من خودم آن موقع مصاحبه کردم و از عبور مترو از چهارباغ دفاع کردم و هنوز هم اعتقاددارم که کار درستی بود و اگر از شمسآبادی میرفت مشکلات زیادی برای مردم به وجود میآورد.
چه مشکلاتی؟
اگر مترو از شمسآبادی عبور میکرد هم بهرهبرداری را خیلی به عقب میانداخت و هم سرعت خط یک را کم میکرد و همزمان رسیدن را طولانیتر میکرد، چون از چند منحنی باید عبور میکرد و زمان بیشتر میشد.
در مورد احداث ساختمان استانداری هم آقای سیفالهی دخیل بود؟ خانههای تاریخی هم آنجا تخریب شدند.
ساختمان استانداری که جدید ساخته شد را بله آقای سیفالهی ساخت، اما بعید میدانم آنجا ساختمان تاریخی بوده باشد. من اول پیروزی انقلاب، معاون استاندار اصفهان بودم و محل استانداری پشت استانداری فعلی بود، یعنی در خیابان استانداری که الآن موزه هنرهای معاصر است که در اختیار شهرداری قرار دارد، ما در آن محل مستقر بودیم، ولی آن موقع که آقای سیفالهی احداث ساختمان فعلی استانداری را شروع کرد، اطلاعی ندارم که آنجا ساختمان تاریخی داشته یا نه، اما یادم است که ما سال ۴۱ و ۴۲ و ۴۳ به مدرسه سعدی میرفتیم و آن موقع این محل یک زمین فوتبال بزرگ بود و من یادم نیست آن محل بنای تاریخی داشته باشد.
آقای آرمانپناه، مشاور سابق استاندار و سرپرست اسبق دفتر عمران امام(ره) پیشتر گفتند که آقای سیفالهی بلدوزری عمل میکرد، نظر شما چیست؟
در مورد بلدوزری عمل کردن آقای سیفالهی، من با نظر آقای مهندس آرمانپناه موافقم. در همین اقدامات بلدوزروار بود که بعضی وقتها ممکن بود اشتباهاتی رخ دهد؛ یکی از آنها این بود که اگر ایشان در تخریب حمام خسرو آغا مقصر بوده، نتیجه همین اقدامات بلدوزر وار بوده است، حمام خسرو آغا احتمال زیاد بدون توافق آقای سیفالهی خیلی بعید بوده که خراب شود و یکی هم همین کارخانه صنایع پشم بود که آقای سیفالهی رئیس هیئتمدیره خیریه همدانیان بود آن را به یک پیمانکار دادند و درنتیجه آن آپارتمانهای مسکونی زیادی کنار چهارباغ بالا ایجاد شد، درحالیکه میتوانست بهعنوان یک محل تفریحی و فرهنگیِ عمومی برای شهر اصفهان تبدیل شود، ولی به این صورت انجام دادند. البته کارخانه هیئتمدیره داشت و آقای سیف الهی رئیس هیئتمدیره بود، وقتی اکثریت هیئتمدیره تصویب میکردند او هم فقط یک رأی داشته است، اما آقای سیف الهی مُصر بود که ساختمان صدساله موجود در وسط این کارخانه هم خراب شود که الحمدالله جلوی آن گرفته شد؛ اما او در مناطق محروم استان کارهای بلدوزریِ خوبی انجام داد. در مورد حمام خسرو آغا هم هیچ دادگاهی تشکیل نشد و هیچ جایی هم ثابت نشد که نقش آقای سیف الهی و شهردار اصفهان و شهردار منطقه در تخریب شبانه این حمام چه بود. قطعی بودن را وقتی میتوان گفت که دادگاه تشکیل میشد.
انتهای پیام
نظرات