• سه‌شنبه / ۲۰ دی ۱۴۰۱ / ۰۹:۲۰
  • دسته‌بندی: همدان
  • کد خبر: 1401102012958
  • خبرنگار : 50590

در میزگرد تخصصی ایسنای همدان انجام گرفت؛

بررسی وجوه تأثیرگذار در حوادث اخیر کشور

بررسی وجوه تأثیرگذار در حوادث اخیر کشور

ایسنا/همدان بعد از گذشت سه ماه از اعتراضات و حوادثی که بعد از فوت «مهسا امینی» در کشور شکل گرفت، ریشه ها و عوامل مؤثر بر آن از سوی کارشناسان، صاحب‌نظران و اساتید دانشگاه مورد بررسی قرار گرفت تا با تحلیل چرایی و چگونگی وقوع این حوادث، راهکارهایی اساسی برای پیشگیری از بروز چنین حوادثی ارائه شود.

در همین راستا نشستی با حضور دو نفر از اساتید علوم سیاسی دانشگاه بوعلی‌سینا در دفتر خبرگزاری ایسنا برگزار شد.

عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی‌سینا در نشست «چرایی علل وقوع حوادث اخیر» ابراز عقیده کرد: علت‌العلل این مسائل در دو نکته خلاصه می‌شد؛ نکته اول بحران کارآمدی سیستم است که گاه می‌تواند آهنگ تندتر بگیرد و گاه کمی کُندتر شود و در واقع به شکل سینوسی حرکت کند، این نوع عملکرد باعث تولید نوعی عدم رضایت در لایه‌های مختلف اجتماعی و به ویژه در لایه‌های جمعیتی جوان‌تر و دانشجویان و در حال حاضر در دانش‌آموزان شده و زمینه ایجاد یا تقویت شکاف بین حاکمان و مردم را فراهم می‌کند. مردم وقتی از عملکرد حاکمان و دولتمردان احساس رضایت ندارند ممکن است بخواهند اعتراض خود را به هر شکلی و با هر اتفاق کوچکی نشان دهند.

تربیت اجتماعی و سیاسی؛ حلقه مفقوده بزرگ دوران معاصر

دکتر رضا سلیمانی با بیان اینکه نکته بعدی بحث تربیت به ویژه تربیت اجتماعی و سیاسی است که آن را حلقه‌ مفقوده‌ بزرگ دوران معاصر و مشخصاً این روزهای جامعه ایران می‌دانم، اضافه کرد: بعد از سال ۱۳۷۶، شاهد ورود جدی امواج جدید جهانی شدن در ایران هستیم و انقلاب اطلاعات و ارتباطات اتفاق افتاد و عنصر دموکراسی‌خواهی تحت تأثیر جهانی شدن به‌شدت اوج گرفت. روی آوردن سونامی‌‏وار به رسانه ‏های نوین از قبیل شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های نوین واقعیت غیرقابل انکار جامعه کنونی و خارج از اراده و اختیار حکومت‌هاست، بدین ترتیب ضریب نفوذ بالای اینترنت در جامعه موجب تقویت هر چه بیشتر عنصر «آگاهی» در میان اقشار مختلف جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان شده و همین امر به نوبه خود مانع از این شده که حاکمیت بتواند به راحتی همانند دهه ۱۳۶۰ و حتی تا میانه دهه ۱۳۷۰ افکارعمومی را بسازد بلکه افکارعمومی مرجعیت خود را از جای دیگری می ‏گیرد و در نتیجه مرجعیت دولت و حاکمان با تهدید مواجه شده است.

وی اظهار کرد: مشکل اساسی در این زمینه آن است که در کنار عنصر «آگاهی و آزادی» عنصر تعیین ‏کننده «تربیت» به ویژه «تربیت اجتماعی» و «تربیت سیاسی» به طور سیستماتیک وارد فرهنگ جامعه نشده است، به همین علت به‌نظر می‌رسد ما به دانشجویان در این سال‌ها از طریق کتب درسی، نهادهای دانشجویی، انجمن ها، صنف ها و در فضاهای رسانه‌ای فرهنگ «اعتراض بی‌‏محابا» و «انتقاد» اعم از سازنده و غیرسازنده و در نهایت تاحدودی به صورت ناخواسته «تخریب» را آموزش داده‌‏ایم اما تربیت را آموزش ندادیم، این بدان معناست که عنصر آگاهی منهای عنصر نوعاً تربیت منتهی به تخریب می‌شود و شاید یکی از ریشه‌های اصلی، غایب بودن مسأله تربیت اجتماعی و سیاسی است. نکته اساسی دیگر آن است که ناکارآمدی، این فضای مخرب را بازتولید می‌کند یعنی ناکارآمدی در کنار افزایش آگاهی متأثر از انقلاب اطلاعات و ارتباطات منهای تربیت سیاسی ارزش مهمی مانند امنیت ملی را به‌شدت با تهدید جدی مواجه می‌سازد.

حاکمیت نتوانسته اصل ۲۷ قانون اساسی را به فرصت تبدیل کند

سلیمانی: ما به دانشجویان در این سال‌ها از طریق کتب درسی، نهادهای دانشجویی، انجمن ها، صنف ها و در فضاهای رسانه‌ای فرهنگ «اعتراض بی‌‏محابا» و «انتقاد» اعم از سازنده و غیرسازنده و در نهایت تاحدودی به صورت ناخواسته «تخریب» را آموزش داده‌‏ایم اما تربیت را آموزش ندادیم

سلیمانی تصریح کرد: حال مسائل لایف استایل یا سبک زندگی یک نماد از این مخالفت‌هایی است که می‌شود و شاید یک زمان نماد اعتراض، مسائل کوی دانشگاه تیرماه ۱۳۷۸ می ‏شود و در زمانه ‏های دیگر نیز همین‏طور نماد اعتراض تغییر می ‏یابد و در هر یک از مقاطع خرداد ۱۳۸۸، آبان ۱۳۹۶ و امروز، مهر و آبان و آذر ۱۴۰۱ دست‌مایه دیگری برای اعتراض و خلط آن با اغتشاش می‌شود، در نهایت وجه اشتراک همه تحولات این است که ما دچار فقر آموزش و تربیت سیاسی از یک سو و ناکارآمدی و سوءمدیریت از سوی دیگر هستیم که در کنار عنصر آگاهی منتهی به تخریب و اقدامات ضدامنیتی می‌شود، در واقع به نسل چهارم و پنجم آموزش ندادیم که چگونه خواسته‌هایشان را بخواهند و از ظرفیت قانون اساسی برای جذب اعتراضات و انتقادات استفاده کنند. اصل ۲۷ قانون اساسی هیچ‌وقت نتوانسته به‌درستی اجرا، نهادینه و عملیاتی شود و حاکمیت نتوانسته این اصل را به فرصت تبدیل کند.

وی در بخش دیگری بیان کرد: تمام تحولات ایران در دوران معاصر دارای دو سو هستند؛ یک سوی آن مسائل داخلی و یک سوی دیگر فراتر و خارج از مرزها تعریف‌شده، یعنی شما هیچ تحولی را در دوران معاصر ایران نمی‌توانید پیدا کنید که اصالتاً و انحصاراً فقط یک مسأله داخلی باشد، به طور قطع پیوندی ناگسستنی بین تحولات داخل و خارج وجود دارد و هر مسأله‌ای که ایجاد شده در عین‌حال که یک امر داخلی بود به‌سرعت تبدیل به یک امر خارجی و بین‌المللی شد و بالعکس، به‌هرحال هنر یک حکومت این است که مسائل را با پاسخگویی به ‌موقع و تبدیل تقاضاها و نیازها به‌عنوان یک مسأله کاملاً حساب‌شده و دریافت یک بازخورد مثبت از آنها، تبدیل به چابکی سیستم کند و مسائل را از حالت امنیتی و در واقع مسائل سیاسی خارج کرده و وارد مسائل فنی و اقتصادی کند، اینکه فضای ما امنیتی است یک بخشی به خود ما و بخشی به بیرون از مرزها برمی گردد، چیزی که به ما مربوط می‌شود این است که از ظرفیت‌های داخلی برای جلب مشارکت عمومی و گسترده استفاده نکردیم.

در ایران هیچ وقت به شکل حرفه‌ای حزب نداشتیم

به گزارش ایسنا، این استاد علوم سیاسی خاطرنشان کرد: یکی از مباحثی که هست، وجه ظرفیت برای جلب اعتراضات و انتقادات است به طوریکه در یکی از بندهای اصل ۲۷ قانون اساسی بحث خلأ احزاب مطرح شده، بله ما در ایران هیچ وقت به شکل حرفه‌ای حزب نداشتیم، شاید فقط قبل از انقلاب حزب توده را بشود تاحدودی حزب قلمداد کرد و بعد از انقلاب حزب مؤتلفه را تاحدودی شبه‌‏حزب دانست که عضوگیری سراسری، مانیفست یا اساسنامه، خروجی و تربیت نیرو دارد ولی به آن معنایی که حزب است، نداشتیم و فضای رقابتی و احساس مشارکت در کشور نبود، قاعدتاً این تبدیل به یک برون‌داد مخرب شده اما اکنون در نقطه مقابل باید امنیت‌زدایی کنیم و به مردم بگوییم که اگر اعتراضی دارید صف خود را از اغتشاشگران و در واقع شالوده‌شکنان و براندازان جدا کنید.

وی در رابطه با اختصاص بودجه های کلان رسانه های برون مرزی برای رژیم چنج(تغییر نظام) گفت: رسانه های برون‌مرزی بودجه‌هایی که طراحی می شود، برای حمایت از این اعتراضات هزینه می‌کنند و این مسأله را پیچیده‌تر می‌کند یعنی در واقع وقتی‌ پای بی‌بی‌سی و ایران اینترنشنال عربستان سعودی و سند امنیت ملی آمریکا در ۲۰۲۲ به میان کشیده می شود؛ جایی که به‌صراحت گفتند ما در کنار مردم ایران خواهیم بود و همینطور پیش‌تر در سند امنیت ملی ۲۰۱۸ گفته بودند که ما باید کار جمهوری اسلامی ایران را تا ۲۰۲۵ یکسره و تکلیفمان را با این سیستم و رژیم  معلوم کنیم، در واقعیت آنها به دنبال رژیم چنج هستند که با منافقان و سرکرده منافقان در کشورشان نشست و برخاست می ‏کنند، میتینگ رسمی برگزار می کنند یا اینها را از لیست سازمان‌های تروریستی خارج می‌کنند و یا با افرادی مثل مریم رجوی و مایک پامپئو(وزیر خارجه سابق آمریکا در دولت ترامپ) یک جلسه رسمی برگزار می‌کنند، اینها جز رژیم چنج چه معنایی دارد؟

راهکار کاهش مقاومت اجتماعی

سلیمانی خاطرنشان کرد: قاعدتاً در کشور خلل‌ و فرج زیادی وجود دارد، ناکارآمدی در برخی حوزه ها به‌ویژه اقتصادی علت العلل است، حتی معتقدم تبدیل مدیریت فرهنگی به مهندسی فرهنگی جامعه و مدیریت درست اقتصادی منجر به کاهش مقاومت اجتماعی خواهد شد، هر قدر در حوزه اقتصادی ضعیف عمل شود مقاومت به حوزه‌های دیگر منتقل می‌شود و تبدیل به یک نماد خواهد شد، در واقع مسأله پوشش نمادی برای اعتراض بود، شاید خود آن پوشش و خواستن آزادی‌های بیشتر برای پوشش لزوماً ملاک و مورد خواست مردم علیه معترضانی که آمدند، نبود. بیشتر در واقع انتقال یک جابه‌جایی بود، یعنی بحران در جای دیگر خود را نشان داد اما باید درنظر داشت که به هر قیمتی به آن نرسیم، یعنی به قیمت زیر پا گذاشتن امنیت و منافع ملی به آن نرسیم و بدانیم که پیامدهای برون‌مرزی دارد!

وی در رابطه با عملکرد گشت ارشاد نیز مطرح کرد: در رابطه با موضوع «مهسا امینی»، اگر همین فرد تخلف کرده بود و مأمور قضاوت این مسأله نیز اگر تخلفی مرتکب شده بود، بلافاصله در رسانه‌های عمومی و رسانه ملی منعکس می‌شد و طبق قانون با او برخورد صورت می گرفت و دقیقاً طبق ضوابط قانونی و شواهد، مدارک و قرائن و هر چیزی که حقش بود، همان برایش اعمال می‌شد، احتمالاً جلوی این خشم را موقتاً می‌گرفت اما باز هم معتقدم که این خشم یک بهانه انباشته شده بود. خانم امینی فقط کاتالیزوری بود که باید آن خشم بالاخره خود را نشان می‌داد و اگر این مسأله رخ نمی داد قاعدتاً مسأله‌ دیگری به وجود می‌آمد.

با خشونت همبستگی و دلبستگی‌های اجتماعی بین شهروندان ضعیف می‌شود

سلیمانی: خشونت آخرین شکل مشارکت اجتماعی است، خشونت بازی باخت- باخت است؛ یعنی هم آنهایی که در صف خشونت قرار دارند و هم کسانی که به دنبال مهار این خشونت‌ها هستند، ضرر می‌کنند

وی همچنین در رابطه با علل و عوامل حوادث اخیر تصریح کرد: چیزی که ما می‌بینیم یک خشونت است، خشونت تولید خشونت می‌کند که به ‌لحاظ جامعه‌شناسی سیاسی امر پسندیده‌ای نیست و این نشان‌دهنده یک ضعف در بخشی از سیستم سیاسی است، در واقع خشونت آخرین شکل مشارکت اجتماعی است، خشونت بازی باخت- باخت است؛ یعنی هم آنهایی که در صف خشونت قرار دارند و هم کسانی که به دنبال مهار این خشونت‌ها هستند، ضرر می‌کنند چراکه باعث می‌شود گفتمان پیشرفت در جامعه، گفتمان منافع ملی، گفتمان امنیت ملی و گفتمان رشد علمی کُند و گاه متوقف ‌شود و حتی همبستگی و دلبستگی‌های اجتماعی بین شهروندان ضعیف می‌شود.

عرصه بین‌الملل عرضه آنارشیک است

یکی دیگر از اعضای هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی‌سینا نیز در این نشست به ایسنا گفت: اگر اعتراضات در داخل وجود نداشت، آمریکا چه دخالتی می‌توانست بکند؟ عرصه بین‌الملل عرصه حضور رقبا و دشمنان و عرصه آنارشیک است و همه بالقوه دشمن همدیگر هستند بنابراین از نقاط ضعف همدیگر استفاده خواهند کرد.

دکتر محمدعلی قاسمی افزود: در ابتدا باید درباره ماهیت این تحولات ذهنمان را روشن کنیم و ببینیم که چه چیزی اتفاق افتاده و قضیه از چه قرار بوده است؛ یک فضای تنش آلود و اعتراضی را یا به قول منتقدان اغتشاشاتی را ظرف حدود سه ماه شاهد بودیم که این اعتراضات و اغتشاشات با ویژگی‌های خاصی ممتاز می‌شوند. بخش زیادی از کسانی که مشارکت می‌کردند جوانان بودند و به اعلام بعضی مراجع رسمی ۷۰ درصد بازداشت‌شدگان زیر ۲۱ سن داشته‌اند. حضور وسیع زنان و دختران را حتی در سنین دبیرستان شاهد بودیم. بخش‌هایی از این دو حضور، به شکل مخالفت با حجاب تجلی پیدا می‌کرد و حتی در شعاری که خیلی سمبلیک شد و رواج گسترده پیدا کرد یعنی شعار «زن، زندگی، آزادی» هم این موضوع برجسته بود. در مجموع دغدغه حضور زنان و دختران را بیشتر شاهد بودیم.

اعتراضات لیدر مشخصی نداشت

وی ادامه داد: خصوصیت سومی که به‌نظرم در این تحولات وجود داشت این بود که اعتراضات، به تعبیر جامعه‌شناسان سر نداشتند، لیدر مشخصی وجود نداشت. تلاش‌هایی صورت گرفت، چه در داخل کشور، چه در خارج از کشور که افرادی به‌عنوان لیدر این جریان‌ها معرفی شوند اما بیشتر این افراد در واقع کسانی بودند که روی این موج سوار می‌شدند و خودشان ایجادکننده‌ این موج‌ نبودند. هیچ کدامشان، چه سلبریتی ها و چه افراد دیگری از اپوزیسیون که به ‌عنوان لیدر و حرکت دهنده این جریان‌ها تصور می‌شدند، هیچ‌کدام توان بسیج بالایی نداشتند بلکه موج‌سواری می کردند. اعتراضات درعین ‌حال که فاقد سر مشخصی بود، یک نوع انتظام ‌داشتند که به تعبیری انتظام درعین پراکندگی بود، بدان معنا که این گروه‌ها مطالبات مشابهی را مطرح می‌کردند.

قاسمی در ادامه تصریح کرد: معترضان انتقادات مشابهی را مطرح و استراتژی‌های مشابهی را احیاناً اتخاذ می‌کردند اما درعین‌حال ارتباط لزوماً ارگانیک سازمانی با هم نداشتند که یکی از ویژگی‌های جهان سوشیال مدیا همین است. جهان رسانه‌های اجتماعی، جهان جدیدی است و همانطور که فضای سایبری رهبری و مرکز هدایت کننده‌ای ندارد و حالت آنارشیک دارد، این حرکت‌ها هم به‌همین شکل بودند.

در تحرکات اخیر وجوه فرهنگی و شیوه زندگی خیلی بارزتر بود

وی اضافه کرد: از لحاظ ایدئولوژی، این اعتراضات و یا تحرکات، فاقد ایدئولوژی روشن و واحد و مشخصی بود. بیشتر به‌نظر می‌آید که معطوف به زندگی و لایف استایل باشند، برخلاف اعتراض‌هایی که در سال‌های ۹۶ و ۹۸ صورت گرفتند و در آنها وجوه اقتصادی خیلی برجسته بود، در اینجا وجوه فرهنگی و شیوه زندگی خیلی بارزتر بود، البته معنایش این نیست که عناصر اقتصادی، مشکلات، گرانی و ... در اینها مؤثر نبودند بلکه آنها به میزان کمتری مطرح بودند.

این استاد علوم سیاسی افزود: به نظر می‌رسد در حال حاضر اوضاع آرام شده و اعتراضات فروکش کرده است اما در جامعه غلیان همچنان ادامه دارد، تا کی دوباره سرباز کرده و بروز کند؟ فعلاً مشخص نیست، مگر اینکه تدابیری اندیشیده شود تا این پتانسیل اعتراضی خالی شود و برای ‌این منظور اصلاحات قابل‌ملاحظه‌ای لازم است.

گسست بین نسلی و فقدان فضای مشارکت؛ علل وقوع اتفاقات اخیر

وی در زمینه علل وقوع اتفاقات اخیر مطرح کرد: یکی از عوامل وقوع اتفاقات اخیر گسست بین نسلی است، یک تحول نسلی بزرگی اتفاق افتاده و شکاف نسلی بزرگی وجود دارد. نسل جدیدی که پرورش‌یافته متفاوت از نسل‌های قبلی است؛ به عنوان مثال این نسل خیلی سلطه، اقتدار و تحکم را قبول نمی‌کند، دستور شنیدن را دوست ندارد، نصیحت شنیدن را خوش نمی‌دارد. در این تحول نسلی، برخلاف ما که بسیار عنصر مذهب برایمان مهم بود و تاکنون هم به آن پایبند هستیم، عنصر مذهب کمرنگ شده است. این‌ نسل خیلی مذهبی نیستند و هیچ چیزی از خود زندگی برایشان مهمتر نیست. هیچ چیز ارزش آن را ندارد که من زندگی خود را فدای آن کنم و این گسست نسلی است.

قاسمی: نسل جدیدی که پرورش‌یافته متفاوت از نسل‌های قبلی است؛ برخلاف ما که بسیار عنصر مذهب برایمان مهم بود و تاکنون هم به آن پایبند هستیم، عنصر مذهب کمرنگ شده است. این‌ نسل خیلی مذهبی نیستند و هیچ چیزی از خود زندگی برایشان مهمتر نیست. هیچ چیز ارزش آن را ندارد که من زندگی خود را فدای آن کنم و این گسست نسلی است

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: دومین عاملی که وجود دارد، فقدان فضای مشارکت ‌است، مجاری برای بروز مخالفت و انتقادات وجود ندارد و این باعث انباشتگی و تراکم شدید نارضایتی‌ها و انتقادات می‌شود و در نهایت به اشکال مختلف خود را بروز می دهد، در چنین جامعه ای جنبش نمی‌تواند شکل بگیرد بلکه ناجنبش‌ها شکل می گیرند، چراکه دولت به معنای حاکمیت مبارزه کردن با خود را آسان کرده و هر تغییری که در ظاهر خود بدهیم و از هر مسئولی انتقاد کنیم، مبارزه با حکومت محسوب می‌شود.

وی اضافه کرد: فقدان مشارکت و انباشتگی اعتراضات و گسترش دادن قلمرو حکومت و محدود کردن آزادی‌های انسان‌ها که به نوعی به مبارزه روزمره با حکومت مبدل می شود، اینها عوامل بروز این اعتراضات است بنابراین اگر از این زاویه به مسأله نگاه کنید نه‌فقط مسأله تمام نشده بلکه ادامه دارد و در سال‌های آینده هم امکان بروز آن وجود دارد. ممکن است به سبب ضعف‌های اقتصادی، ضعف‌هایی که در کارآمدی سیستمی وجود دارد، طبقات دیگر اجتماعی به این جمع ملحق شوند و در آن صورت این کارناوال خیلی گسترده‌تر خواهد بود.

ایران در سه بازه زمانی می‌تواند مشکلات را حل کند

قاسمی گفت: ایران می تواند در سه بازه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت مشکلات خود را حل کند؛ در کوتاه‌مدت می‌شود یکسری اصلاحات سمبلیک بی‌هزینه انجام داد، اجازه بدهند نسل جوان بیشتر صدایش شنیده شود. در بازه زمانی بلندمدت باید میزان بالایی از شفافیت، پاسخگویی، حساب‌دهی و رقابت‌پذیری در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سیستم به وجود بیاید که الان این امکان‌ها وجود ندارد.

وی اظهار کرد: اینک با توجه به اینکه تحول نسلی خیلی اساسی اتفاق افتاده و همچنان در بطن جامعه جریان دارد، بهترین و منطقی ترین راه این است که سیستم اصلاحاتی انجام دهد اما اگر درصدد مقابله بربیاید این اصطکاک طولانی که بین نسل جوان و سیستم بروز خواهد کرد، موجب فرسودگی هر دو طرف به‌ویژه سرمایه های اجتماعی و فرهنگی خواهد شد و قهری که بین ملت و دولت اتفاق می افتد و سیستم متوجه می شود که زنان به عنوان بخش مهمی از جامعه ایران حجابی که رعایت می‌کنند ناشی از اعتقاد واقعیشان نیست، یعنی به اجبار آن را تحمل می‌کنند و جامعه  دچارخدشه های اساسی می‌شود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha