• دوشنبه / ۸ اسفند ۱۴۰۱ / ۱۰:۵۶
  • دسته‌بندی: همدان
  • کد خبر: 1401120805553
  • منبع : نمایندگی همدان

وقتی راحت گول می‌خوریم

وقتی راحت گول می‌خوریم

ایسنا/همدان شکی نیست امروزه تکدی‌گری به عنوان بدترین نوع درآمدزایی و یکی از معضلات جامعه، آسیب‌های جبران‌ناپذیر و اثرات مخربی به ساختار انسانی اجتماع وارد می کند البته شاید به زعم برخی این امر زاییده فقر در جامعه باشد و افراد برای تأمین نداشته های خود مجبور به تکدی‌گری می شوند، با این حال عده ای نیز در این میان وجود دارند که با سوءاستفاده حداکثری از احساسات مردم نه صرفاً از سر نیاز بلکه این عمل را به عنوان یک شغل انتخاب کرده تا از این راه مخارج خود را تأمین کنند.

موضوع اینجاست که بسیاری از این افراد نیازمند و مستمند واقعی نیستند بلکه افراد بی نیازی ‌هستند که به تکدی‌گری عادت کرده‌ و حتی براساس برخی اخبار و اطلاعات موجود درآمدهای خوبی را هم از این راه کسب می‌کنند. در واقع این دست افراد با توسل به دروغ و  فریب و حتی بعضاً با ظواهری آراسته و موجه از شهروندان تقاضای مساعدت مالی می کنند و مردم نیز از سر دلسوزی گول ظاهریشان را خورده و مبالغی هر چند کم را به آنها می دهند در حالیکه از منظر حقوقی عمل ارتکابی، رسماً کلاهبرداری محسوب می شود و مستوجب برخورد قانونی است.

براساس برخی اطلاعات و اخبار موجود بسیاری از این افراد روزانه درآمدهای زیادی از طریق تکدی‌گری دارند که طبیعتاً حاصل آن در هر ماه حتی بیش از درآمد برخی از افراد شاغل و صاحب حرفه و تخصص است بنابراین این‌گونه تصور می شود که در صورت بی توجهی به تبعات این امر نه تنها شاهد رواج و گسترش این معضل خواهیم بود بلکه این امر می تواند به عنوان آسیب اجتماعی در برخی از موارد خود زمینه ارتکاب جرائم دیگر را نیز فراهم آورد.

البته قانونگذار به تبعات و برآیندهای منفی این امر در ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی این عمل را مجرمانه تلقی و برای آن مجازات تعیین کرده است و درباره این افراد به وضوح اعلام می‌کند «هر شخصی که تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده و از این راه امرار معاش کند نه فقط به حبس محکوم خواهد شد بلکه کلیه اموالی هم که از طریق کلاشی و تکدی به دست آورده است، مصادره خواهد شد».

با این حال به علت فقدان بازدارندگی این‌گونه مجازات ها و نیز رواج نوعی از مصالحه و مسامحه با مرتکبان به علت افرایش تورم و فقر عمومی در سال‌های اخیر، شاهد افزایش تکدی‌گری در سطح شهرها هستیم که به نظر می‌رسد برطرف کردن این معضل اجتماعی نیازمند تعامل دستگاه‌های مختلف و همچنین ارائه راهکارهای مناسب از سوی کارشناسان است.

موضوع اینجاست که تکدی‌گری پدیده‌ای است که در همه جای دنیا و حتی در کشورهای توسعه یافته وجود دارد اما افزایش شمار متکدیانی که بدون نیاز مالی اقدام به تکدی‌گری می‌کنند نیز  بیانگر این واقعیت است که نه تنها ما برای رفع این مشکل تاکنون ریشه‌یابی عمیقی انجام نداده‌ایم بلکه حتی اینگونه به نظر می رسد که ما با سطحی نگری و اقدامات پوسته ای در این روند باعث شده‌ایم که حتی برخی با درک خلأها و شکافت‌های قانونی و اجرایی این عمل را به نوعی شغل پردرآمد برای خود بدل کنند.

هر چند براساس دین و ساختار اخلاقی حاکم بر کشور ما کمک به فقرا یک امر واجب و مؤکد تلقی می شود اما نباید فراموش کنیم این کمک نیز راهکارهای ویژه خود را داشته و نباید براساس یک موج احساسی و به دور از تعقل و منطق موضوع کمک به فرد نیازمند را به کج راهه ببریم چراکه حضور این افراد نه تنها چهره جامعه را کریه و زشت می کند بلکه آسیب های فراوانی را متوجه جامعه می سازد، بدان معنا که حضور آنها به صورت یک آموزش غیرمستقیم اغلب افرادی را که شخصیت خام و ناپخته دارند، به این ورطه سوق دهد.

البته فرقی هم نمی کند این فرد متکدی، فردی به ظاهر موجه و مؤقری باشد که با ادب و نزاکت بسیار زیاد از شما درخواست کمک مالی می کند و یا آدم به ظاهر مفلوکی که با نسخه در دست جلو شما را می گیرد و یا بعضاً فرد مؤنثی که با ترفندهای خاص در کمتر از چند دقیقه چند صد هزار تومان از ملت می گیرد.

بسیاری از صاحب نظران مسائل اجتماعی بر این باور هستند که اگر دستگاه‌های متولی از جمله نیروی انتظامی و شهرداری به وظیفه خود عمل کرده و به این افراد اجازه ندهند در سطح شهر به راحتی جولان داده و ضمن بساط گستری، تکدی‌گری کنند و از سوی دیگر نیز مردم به درخواست‌هایشان توجه نکنند بسیاری از این افراد به این باور خواهند رسید که دیگر دست دراز کردن به سمت مردم فایده ای ندارد و در  نهایت و به مرور نه تنها شاهد کاهش حضور و فعالیت آنها در سطح جامعه خواهیم بود بلکه خود به خود بستر وقوع برخی از جرائم و مشکلات نیز برچیده می شود.

این موضوع به ویژه درباره برخورد با آن دسته از افرادی که برای تحریک احساسات عمومی از کودکان و اطفال بی گناه و کم و سن و سال سوءاستفاده می کنند از اهیمت بیشتری برخودار است چراکه استفاده از کودکان در تکدی‌گری به‌طور غیرمستقیم کودک‌آزاری محسوب و جزء جرائم مشهود تلقی می‌شود و نمایندگان قانون رأساً و بدون شکایت شاکی خصوصی می‌توانند مجرم را مورد پیگیری قرار دهند.

وقتی راحت گول می‌خوریم

و اما در حالیکه تقریباً همه ما می دانیم اجابت خواسته افراد به ظاهر فقیر، آبستن آسیب های اجتماعی متعدد است و اکثر بررسی های انجام شده از سوی نهادها و ارگان ها نیز از رابطه بین این آسیب و مشکلات دیگر همچون اعتیاد، سرقت، کلاهبرداری و موضوعات اخلاقی حکایت می کند اما با این وجود بسیاری از ما به کررات و تعدد و صد البته راحت گول خورده و تحت تأثیر این افراد قرار می گیریم.

در این رابطه گفت‌وگوهای صورت گرفته با  جمعی از شهروندان همدانی(۵۰ نفر خانم و آقا) توسط خبرنگار ایسنا نشان می دهد که عمده شهروندان در مواجهه با این افراد صرفاً به دلایلی چون  ظاهر موجه، بیان خوب و یا حتی تحریک احساسات و عواطف دست به جیب شده و به آنها کمک کرده اند در حالیکه عموماً نیز بعداً به این نتیجه رسیده اند که احتمالاً فرد مورد نظر واقعاً محتاج نبوده و او نیز راحت گول خورده و تحت تأثیر قرار گرفته که به طور قطع راه های بهتر و مطمئن تری برای صدقه دادن و کمک به فقرا وجود دارد.

اینکه در جمع بندی گفت‌وگو های صورت گرفته این گونه مشخص می شود که تقریباً همه بانوان حاضر در گفت‌وگو به علت احساسی بودن بیشترین و پر تعدادترین نرخ پرداخت پول را بی توجه به جنسیت و سن و سال به این افراد داشته اند این در حالیست که آقایان بیشترین پرداخت ها را صرفاً به کسانی که همراه با کودکان به آنها مراجعه کرده اند، داشتند. در واقع بیشترین کمک در ابتدا معطوف به کودکان و اطفال و متعاقباً افراد مؤنث و سالخورده و در نهایت مردان بوده است. 

تقریباً همه این شهروندان متفق القول اذعان داشتند که صرفاً به دلایلی چون درخواست مؤدبانه، شخصیت آراسته و موجه، ابراز تشکر و دعای خیر، ظاهر مظلوم و دردمند یا جریحه دار شدن احساسات و  ترحم به حال کودکان  حاضر به کمک شده اند.

با این حال تقریباً همه این ۵۰ مصاحبه شونده بر این عقیده بودند که مطمئن نبودند فرد متقاضی پول واقعاً نیازمند و یا محتاج حقیقی بوده است.

بسیاری از افراد مصاحبه شونده نتوانستند با اطمینان بگویند پول اهدایی‌شان حتی به صورت احتمالی در مسیر درست و یا واقعی خرج و هزینه شده است.

عمده مصاحبه شوندگان عنوان داشتند که با توجه به کاهش ارزش پول و یا در راستای رفع نیاز فرد متقاضی عمدتاً مبالغی از ۱۰ هزار تومان به بالا را به آنها پرداخت کرده اند.(حال توجه کنید اگر در یک روز چند ۱۰ نفر هم به همین منوال به این افراد کمک کنند در پایان روز، ماه و سال شاهد جابجایی چه ارقامی خواهیم بود)

تعداد ۲۲ نفر با عنوان اینکه بعدها آن فرد را با همان بهانه و یا موضوعی مشابه در حال تقاضای پول از دیگران دیده اند، متوجه شده اند که گرفتار سوءاستفاده از احساسات شده اند.

نتایج گفت‌وگوها نشان داد که تقریباً ۳۸ نفر از افراد مصاحبه شونده اطلاع دقیق و یا نسبی از تعریف جرم و مجازات مربوط به سوءاستفاده از احساسات یا کودکان در این زمینه ندارند.

در پاسخ به این سوال که با توجه به تجربیات قبلی آیا باز هم به این افراد کمک خواهید کرد؟ متأسفانه بیش از نیمی از افراد مصاحبه شونده پاسخ مثبت دادند چراکه بر این باور بودند که چند ۱۰ هزار تومان کمک مالی ارزش کشیدن بار فکری و روانی و اصطلاحاً وجدان‌درد بعدی ماحصل از عدم کمک به فرد متقاضی را ندارد.

کمک آری، ساده‌لوحی نه!

نکته قابل تأمل اینجاست که تقریباً همه افراد مصاحبه شونده تأکید داشتند که حضور و فعالیت آشکار افراد متکدی در سطح شهر باعث بسامدهای منفی اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و ... می شود و صد البته قریب به اتفاق آنها هم به این باور اعتقاد داشتند که از طریق پرداخت این وجوه به نهادهایی چون بهزیستی، کمیته امداد و مراکز حمایتی و یا حتی واریز به صندوق های صدقات می توانند به افراد نیازمند واقعی کمک کنند.

البته این نوشتار سعی بر این ندارد که با بیان مطالب فوق به نوعی شما را از کمک به همنوع بازداشته و یا همه افراد نیازمند را به چشم یک سوءاستفاده کننده از احساسات بنگرد اما در نهایت درنظر دارد تا با یک تلنگر ساده به شما گوشزد کند که هر چقدر که شما آدم احساساتی‌تری باشید بیشتر احتمال دارد در هنگام تفکر و تصمیم‌گیری درگیر احساسات شده و این مسأله تصمیم‌گیری شما را با دشواری زیادی مواجه خواهد کرد.

گو آن که حتی اگر ما شخصیتی منطقی داشته باشیم نیز بعضاً سخت است که از عهده کنترل احساسات برآییم و کاملاً منطقی رفتار کنیم. حال هر چند در مقایسه با تصمیمات منطقی، تصمیمات احساسی سریع‌تر گرفته می‌شوند اما فراموش نکنیم در بیشتر موارد تصمیمات فوری و احساسی ما سوای غلط بودن در نهایت محکوم به شکست و رفتن به کج راهه هستند چراکه ما نمی‌توانیم در زمان محدود شرایط، مزایا و معایب تصمیم‌گیری را درست تحلیل کنیم بنابراین هنگام تصمیم‌گیری لازم است اجازه ندهید هیجاناتتان فرمان کنترل شما را به دست بگیرند بلکه باید بتوانید با استفاده از واقعیت‌های پیش رو نسبت به تصمیم‌گیری عقلایی و منطقی اقدام کنید.

گزارش از عباس سریشی، خبرنگار ایسنا

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha