به گزارش ایسنا، همایون شجریان در مراسم رونمایی از دو آلبوم منتشرنشده از آخرین کنسرت محمدرضا شجریان با نامهای «سر در گریبان» و «بانگ دُهُل» که امروز (شنبه، ۲۹ آذر) در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، درباره تأخیر در انتشار این آلبومها توضیح داد: واقعاً دلیل خاصی نداشت؛ فقط به این دلیل که خودِ پدر حضور نداشتند، ما وسواس بیشتری به خرج میدادیم تا این آلبوم به مرحله انتشار برسد. این آثار اجرای زنده هستند و از نظر صدا با مشکلاتی مواجه بودیم. آن زمان، از نظر تکنولوژی امکانهای امروز وجود نداشت، اما الان توانستیم صدای خواننده را از ارکستر جدا کنیم و میکس دلخواهتری انجام دهیم.

او ادامه داد: متأسفانه ضبط این اجرا، آنطور که مدنظر ما بود، از نظر صوتی استاندارد لازم برای انتشار را نداشت و کیفیتش خیلی دلچسب نبود. به همین دلیل وسواس زیادی روی آن به خرج دادیم تا در نهایت دوستان توانستند کار را آماده کنند و مسیر انتشارش طی شود.
همایون شجریان با اشاره به روند آمادهسازی و مراسم رونمایی گفت: برای طراحی کار و صحبتها، عزیزان زیادی همراه ما بودند تا بتوانیم مراسم رونمایی را به بهترین شکل برگزار کنیم و اثر را برای انتشار آماده کنیم.
او با اشاره به دیگر آثار منتشرنشده محمدرضا شجریان افزود: پدر در طول زندگی هنریشان آثار زیادی خواندهاند؛ چه کارهای خانگی و خصوصی که متأسفانه خیلی از آنها با کیفیت صوتی نامناسب در دسترس مردم قرار گرفته است. برای انتشار این آثار هم برنامهریزیهایی در نظر داریم. جدا از این دو آلبوم، فکر میکنم با هنرمندان عزیز، از جمله آقای مجید درخشانی و آقای سعید فرجپوری، آلبومهایی وجود دارد که بعد از این به آنها فکر خواهیم کرد و برای انتشارشان برنامهریزی میکنیم.

شجریان درباره اهمیت این دو آلبوم گفت: چیزی که در این آلبومها برای ما خیلی مهم و جذاب است، این است که این آثار آخرین اجراهای پدر در تور کنسرتهای اروپا هستند. بعد از آن، ایشان راهی آمریکا شدند و مسائل مربوط به بیماری پیش آمد. این اجراها پیش از آن دوره ضبط شده و ما دوست داشتیم زودتر از آن مقطع به بازار منتشر شود و در دسترس قرار بگیرد.
این خواننده درباره بازآفرینی آثار پدرش اظهار کرد: در مورد بازآفرینی، فعلاً برنامهای ندارم. ممکن است تکوتوک، بعضی از کارهای پدر را به فراخور کنسرتها یا حالوهوای روزگارمان بازآفرینی یا بازخوانی کنم، اما برنامه مشخص و ثابتی برای این موضوع وجود ندارد.

او درباره نام آثار و قطعات آلبومها گفت: اسم اثر و اسم ترکها از قبل مشخص بوده و این نامها را خودِ پدر با دستخط خودشان نوشته بودند. این قطعات پیشتر در کنسرتها اجرا شده و با همین اسامی به مخاطبان ارائه میشدند.
او سپس درباره برنامههای جانبی همزمان با رونمایی آثار توضیح داد: ما همزمان نمایشگاهی از عکسهای پدر را داریم که خواهرم طی این سالها از ایشان عکاسی کرده است. در کنار آن، نمایش سازهای پدر نیز برگزار میشود. این نمایشگاه فردا و پسفردا برقرار خواهد بود و فکر میکنم برای علاقهمندان بسیار جذاب باشد.
همایون شجریان با دعوت از مخاطبان افزود: از همه علاقهمندان دعوت میکنم که برای دیدن این نمایشگاه به همینجا تشریف بیاورند. این نمایشگاه در گالری موزه هنرهای معاصر برگزار میشود و با همراهی عزیزان موزه هنرهای معاصر شکل گرفته است.

سعید فرجپوری هم درباره این دو اثر توضیح داد: کاری که امروز رونمایی میشود شامل دو سیدی است. بخش «سر در گریبان» آهنگسازیاش را خودم انجام دادم. این کار به سال ۱۳۹۲ برمیگردد؛ در دیداری که با استاد محمدرضا شجریان داشتیم، این پیشنهاد را مطرح کردم، استاد موافقت کردند و خوششان آمد و قرار شد این قطعات در برنامه ضبط و اجرا قرار بگیرد.
او ادامه داد: حدود یک سال بعد، در سال ۱۳۹۳، استاد شجریان با من تماس گرفتند و گفتند قصد دارند کاری که من ساخته بودم، بههمراه یک اثر دیگر از دوست عزیزم استاد مجید درخشانی، را در قالب یک پروژه کنسرت اجرا کنیم. پاییز ۹۳ تور بسیار موفقی در اروپا داشتیم و در ۱۰ شهر اروپایی روی صحنه رفتیم.
فرجپوری با اشاره به حالوهوای استاد شجریان در آن تور گفت: در طول این سفر، حال استاد شجریان بسیار خوب بود؛ سرحال، بانشاط و کاملاً رو به راه بودند. در پایان سفر با من صحبت کردند و گفتند اگر شرایط فراهم شود، دوست دارند این برنامه در ایران و در جاهای دیگر هم اجرا شود.
این آهنگساز افزود: بعد از پایان تور، ما خداحافظی کردیم؛ من باید به ونکوور میرفتم و استاد شجریان راهی آمریکا شدند. حدود هفت، هشت ماه بعد، تماس گرفتند و گفتند قصد دارند برای کنسرت در ایران مجوز بگیرند، اما متأسفانه این مجوز صادر نشد.
او ادامه داد: بعد از آن، استاد با من تماس گرفتند و گفتند چون امکان اجرای کنسرت در ایران فراهم نیست، دوست دارند این برنامه را در کشوری نزدیک به ایران، مثل ارمنستان، اجرا کنیم؛ چون ویزا نمیخواست، هزینهها پایینتر بود و مردم راحتتر میتوانستند بیایند. قرار شد اواخر اسفند اجرا داشته باشیم و حتی برنامهریزی شده بود که من از آمریکا بیایم و با گروه شهناز چند جلسه تمرین کنیم.
فرجپوری گفت: حدود یک هفته مانده به پروازم از ونکوور، از دالاس با من تماس گرفتند و گفتند حال استاد شجریان مساعد نیست و برنامه کنسل شده است. بلیتها لغو شد و از آن زمان، استاد وارد روند درمان و شرایط خاصی شدند که مدتها ادامه داشت.
او تأکید کرد: فکر میکنم برنامهای که امروز میشنوید، آخرین تور کنسرتهای استاد شجریان است. بعد از آن دیگر هیچ کنسرتی برگزار نشد.
فرجپوری در ادامه درباره جزئیات آلبومها گفت: در آلبوم «سر در گریبان» آهنگسازی بر عهده من بوده و قطعات روی اشعاری از حافظ، سایه و مشیری ساخته شدهاند. آوازهایی که استاد شجریان خواندهاند، بر اشعار حسین منزوی است.
او درباره آلبوم «بانگ دهل» توضیح داد: در این بخش، تصنیف «صورتگر نقاش» با شعر مولانا از ساختههای استاد مجید درخشانی است. ترکیب سازها شامل آواز، کمانچه و سنتور، چهارمضراب «دیدار»، تکنوازی تار، ساز و آواز، تصنیف «باور نکردی» با شعر سیمین بهبهانی (از ساختههای استاد شجریان)، تکنوازی «ساغر»، دوباره ساز و آواز و در پایان تصنیف «بانگ دهل» با شعر مولاناست که ساخته خود استاد شجریان است.

مجید درخشانی، آهنگساز نیز درباره شکلگیری این اثر و نگاه تیم تولید گفت: یکی از کارهایی که انجام دادیم این بود که یاد و نظر استاد در روند کار حاضر باشد. خوانندگانی که در این اثر میخوانند، شاگردان استاد بودند و این موضوع برای ما اهمیت زیادی داشت.
او ادامه داد: شعری که در این کار اجرا شده پیشتر به شکل طبیعی و غیررسمی پخش میشد، اما امکان ارائه آن با کیفیت مناسب وجود نداشت. حالا این فرصت فراهم شده که این اثر بهصورت یک ترک با کیفیت، به دست علاقهمندان واقعی برسد و خوشحالیم اگر این مسیر بتواند تداوم پیدا کند.
درخشانی با اشاره به روند تولید افزود: در این پروژه، روی آهنگسازی و نوازندگی بیشتر کار شد. طبیعتاً من هم در این مسیر کار کردم و در کنار من دوستان زیادی آثار بسیار زیبایی خلق کردند.
مجید درخشانی درباره نگاه شجریان به سازها و نوآوری در موسیقی گفت: در تهران، بسیاری باور نمیکردند که استاد شجریان این همه زحمت برای سازها بکشد؛ سازهایی که حاصل تلاش جمعی از هنرمندان بود. آن زمان انتقادهای زیادی مطرح میشد، اما من فقط یک جمله میگفتم: شما چگونه چیزی را که هنوز زمانِ شناختش نرسیده، رد میکنید؟
او ادامه داد: یک اثر هنری یا یک ساز تازه، باید زمان بگذرد تا خودش را نشان بدهد. باید با آن کار شود تا کمکم بهعنوان یک ساز، جای خودش را در موسیقی ایرانی پیدا کند. طبیعی است که در ابتدا اجرا نشود یا با تردید مواجه شود؛ این مسیر زمان میبرد تا نوازندگان خودش را پیدا کند.
درخشانی افزود: استاد شجریان از این سازها استفاده میکردند، به آنها اعتقاد داشتند و برایشان کار میکردند. در مجموع، این مسیر نشان میدهد که نوآوری در موسیقی، با صبر و زمان معنا پیدا میکند.
در نهایت، به یک معنا میتوان گفت که این سازها، در نگاه استاد و در پیوند با شعر مولانا، هویت و معنای خودشان را پیدا میکنند.

همایون شجریان درباره انگیزه محمدرضا شجریان از ساخت سازهای جدید گفت: اصولاً انگیزه پدرم از ساخت این سازها این بود که به جامعه یادآوری کنند ما باید برای صداهای تازه تلاش کنیم و آنها را طلب کنیم. شنوندههای ما، حتی آنهایی که تخصص موسیقی ندارند، حق دارند صداهای تازه را تجربه کنند و بشنوند.
او ادامه داد: ما سازهای بسیار مهمی در موسیقی داریم؛ مثل تار، کمانچه و سنتور که فوقالعادهاند و همه ما عاشقشان هستیم. اما در کنار اینها، خیلی خوب است که سازندگان ساز و خودِ هنرمندان، بهدنبال صداهای تازه باشند و آنها را به این مجموعه اضافه کنند. پدرم دقیقاً با همین اندیشه دست به این کار زدند.
شجریان با اشاره به سازهای زهی ابداعشده توضیح داد: نظر ایشان درباره گروه سازهای زهی این بود که ما همیشه در کار ارکستریمان از ویولن، آلتو و سازهای غربی استفاده میکنیم و این سازها توانستهاند نقش خودشان را در انتقال احساس ایفا کنند. اما ایشان معتقد بودند چرا ما یک تجربه با رنگوبوی شرقی برای خودمان نداشته باشیم؟ چه اشکالی دارد که سازندگان ساز، ابداعات خودشان را ارائه دهند و در این فضا، حتی به صداهای دلچسبتری برسیم؟
او افزود: هدف اصلی پدرم از ارائه این سازها همین تجربهگرایی بود. این کار برایشان زحمت زیادی داشت و استاد قنبریمهر نقش بسیار مهمی در این مسیر داشتند. ایشان در تهرانپارس کار میکردند و من از کودکی شاهد رفتوآمدها و ایدههای جالبشان بودم.
این خواننده درباره ویژگیهای صوتی این سازها گفت: یکی از نکات بسیار مهم این بود که رنگ صدا تغییر نکند. این موضوع در موسیقی و حتی در خوانندگی هم اهمیت زیادی دارد. در دنیا خوانندههای حرفهای زیادی هستند که رنگ صدایشان ثابت میماند و هویت صوتیشان حفظ میشود.
او ادامه داد: این سازها باید کمکم جای خودشان را باز کنند؛ کسانی که به این صداها علاقه دارند، در سلیقهشان میگنجد و نوازندگانی که دوست دارند با این سازها بنوازند، میتوانند از آنها استفاده کنند. ما هم هیچ مشکلی نداریم که این سازها را در اختیار علاقهمندان قرار بدهیم.

به گزارش ایسنا، همایون شجریان در بخشی از این نشست همچنین درباره اجرای کنسرت خیابانیاش که قبلا اجرای آن لغو شد، گفت: تا خیابان هست و مردم هستند این همیشه آرزوی من هست. ولی این تجربه به من نشان داد این بار باید خیلی جوانب را بسنجیم زیرا در میان دوستداران من همه همنظر نیستند؛ برخی خرسند بودند و برخی آن را زمان مناسبی نمیدانستند، حالا هر دلیلی که داشته است. امیدوارم روزی این آرزوی من به حقیقت بپیوندد.
این خواننده درباره برگزاری کنسرت در خارج از کشور نیز گفت: تنها دلیل برگزاری کنسرت در خارج این است که در سالن وزارت کشور نتوانستیم جوابگوی علاقهمندان باشیم، حتی یکهشتم آنها. از طرفی بازارهای سیاه به راه میافتاد که باید با آن مقابله میکردیم زیرا هدف این بود که جوانها و خانوادهها با قیمت پایین به کنسرت بیایند. برای همین این تجربه باعث میشد همهاش بترسیم که با چه چیزی مواجه میشویم. کاری که آقای قربانی کردند ما را امیدوار کرد. شاید بتوان از سازه آنها با جمعیت هشتهزار در هر اجرا در سال آینده در شهرستانها و تهران اجرا برویم.
همایون شجریان با اشاره به عصبانیت و فشارهای اجتماعی گفت: عصبانیت آدمها و تحت فشار بودنشان قابل درک است، اما به نظرم در قضاوت درباره هنرمند، باید همیشه سابقه هنری او را در نظر گرفت.
او در پاسخ به پرسش یک خبرنگار ادامه داد: شما فرض کنید مثالی که فرمودید؛ اینکه دو گزینه به وجود آمده: خواننده حکومتی یا خواننده مردمی. اگر من همین الان پشت این تریبون، در یک جمله بگویم «من خواننده حکومتی هستم»، همه میگویند عاقبت گفت، چون خودش گفت. اما در مقابل، من به هزار زبان، به هزار روش و به هزار عمل ثابت کردهام و گفتهام که من جزئی از مردم هستم و خواننده مردمیام. با این حال باز هم شک و تردید به وجود میآید.
او این وضعیت را یک ضعف دانست و افزود: به نظر من این یک ضعف است؛ اینکه فقط به آنچه من الان اینجا میگویم اکتفا شود. چون من میتوانم در یک جمله خودم را اینطور معرفی کنم و همه هم میگویند خب، پس همین است و همان را تکرار میکنند، چون دوست دارند همان را بشنوند.
شجریان تأکید کرد: در حالی که عملکرد هنرمند است که ثابت میکند او کجاست و چگونه عمل کرده؛ اینکه در طول زمان چگونه خودش را مدیریت کرده، موسیقیاش را چطور ارائه داده، چطور در کنار مردمش بوده و چگونه از هوش اجتماعیاش استفاده کرده. اینها به نظر من نکات مهم است.
او در ادامه درباره واکنشهای تند گفت: اینکه آدمها عصبانی میشوند، اگر باوری داشته باشند، ممکن است آن باور را به بدترین شکل بیان کنند، حتی با فحاشی. این برای من پسندیده نیست، اما قابل درک است؛ بعضیها تحملشان در همین حد است، عصبانی میشوند و دهان به فحاشی باز میکنند.
او با اشارهای ادبی گفت: در کل، یک شعر خیلی خوب داریم که میگوید: اگر با من نبودش هیچ میلی
/ چرا جام مرا بشکست لیلی؟ همه اینها بالاخره میتواند از همان تعصب و علاقه نشأت بگیرد. امیدوارم توانسته باشم پاسخ شما را کامل بدهم.
همایون شجریان درباره نگاهش به مسئله آواز زنان گفت: روزی تصمیم گرفتم یک اقدام عملی درباره این مسئله انجام دهیم؛ اقدامی که در یک حوزه مشخص مسئولیت داشته باشد و بتواند این مسیر را از یک نقطهای شروع کند، بهصورت واقعی و عملی.
او ادامه داد: در همین روند، آقای خسروپناه (دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی) بهعنوان مناسبترین فرد معرفی شدند؛ بعد از تحقیقاتی که انجام شده بود. ایشان اشراف خوبی به موسیقی داشتند، حتی در همان جلسه درباره ردیف و موسیقی صحبت میکردند و مشخص بود که با ردیف موسیقی آشنا هستند. جلسهای با ایشان گذاشتیم، صحبتهایمان را مطرح کردیم و گفتوگو انجام شد.
شجریان درباره نتیجه آن جلسه گفت: جمعبندیای که من از آن جلسه گرفتم این بود که ظاهراً این موضوع در اختیار یک ارگان، یک شخص یا یک نهاد مشخص نیست. آن مسئلهای که عنوان میشد مثلاً وجود شکافهایی در جامعه درباره این موضوع بیشتر یک مسئله اجتماعی است.
او افزود: در آن جلسه من حرفهایم را زدم و اعلام آمادگی کردم که اگر بتوانم در این مسیر کمکی انجام بدهم، انجام خواهم داد. بعد از آن هم عملاً کار خودم را شروع کردم. این شکاف باید ذرهذره و قدمبهقدم ترمیم شود.
همایون شجریان با اشاره به مسیر شخصیاش در آواز گفت: قبل از پاسخ به سؤال شما باید بگویم که من واقعاً تلاشی برای متفاوت بودن نکردهام. اگر تلاشی بوده، فقط این بوده که به آن اتفاقی که در آواز هست نزدیک شوم. البته طبیعی است که وقتی در گذر زمان زیاد کار میکنید، خواهناخواه ویژگیهای مخصوص خودتان را پیدا میکنید و آنها زنده میمانند.
او درباره ایده جایزهای به نام محمدرضا شجریان گفت: بهصورت جدی روی آن فکر نکردهایم، اما از قبل ایدهاش مطرح بوده که جایزهای به نام پدر شکل بگیرد. بهنظر من ایده جذابی است و درصدد هستیم سازوکار لازم را فراهم کنیم تا بتوانیم این جایزه را به خوانندگان اهدا کنیم.
او درباره شیوه دسترسی مخاطبان به آثار توضیح داد: برای دسترسی به آلبومها دو راه وجود دارد؛ اگر علاقهمند به نسخه دیجیتال باشید، میتوانید از طریق سایت اقدام کنید. آدرس دقیق را هم میشود در خود سایت جستوجو کرد؛ با نام شجریان میتوانید آن را پیدا کنید و آلبومها را بهصورت دیجیتال دریافت کنید.
شجریان افزود: نسخه فیزیکی آلبومها نیز در شهر کتابهای سراسر کشور عرضه میشود و علاقهمندان میتوانند سیدیها را از آنجا تهیه کنند.
همایون شجریان درباره آلبومهای منتشرنشده و همکاری با پورناظریها گفت: صحبتهایی که من با پدر داشتم، این بود که ایشان خیلی راغب به انتشار این آثار نبودند، اما ما یکیدو بار درباره انتشارش صحبت کردیم. دلیل منتشر نشدنش هم لزوماً خودِ اثر نبود؛ شاید به خاطر یک مقدار کدورتی بود که نسبت به سهراب جان وجود داشت. البته مطمئنم اگر پدر الان در قید حیات بودند، احتمالاً این مسئله برطرف میشد و آلبوم منتشر میشد.
او ادامه داد: واقعیت این است که جزئیات دقیق این موضوع را نمیدانم و نمیتوانم وارد جزئیات شوم، اما میدانم کدورت خاص یا عجیبوغریبی در میان نبوده؛ گاهی هنرمندان توقعهایی دارند که برآورده نمیشود و همین باعث دلخوری میشود.
همایون شجریان با تأکید بر احترام به زمان و مخاطب گفت: در نهایت باید تصمیم گرفت که در گذشته بمانیم یا به امروز نگاه کنیم و مخاطب امروز را در نظر بگیریم. این تصمیمها ساده نیست، اما به نظرم باید فرض را بر این بگذاریم که آن کدورتها وجود ندارد و اجازه بدهیم مخاطب اثر را بشنود.
او سپس از نگاه شخصیاش به کار هنری گفت و افزود: من همیشه سعی کردهام بهترین چیزی را که فکر میکنم میتوانم، به شنونده ارائه بدهم. در هر مقطع با بهترین آهنگسازها و هنرمندان کار کردهام، ایدهها را جلو بردهام و تلاش کردهام کارهای خلاقانه تولید کنم؛ هم در تولید اثر و هم در اجرا، دوست نداشتم کارها تکراری باشند. آثارم معمولاً متنوعتر و گاهی تکنیکیتر بوده و بعضی از آنها از نظر من نوآورانه محسوب میشوند.
او ادامه داد: طبیعی است که مخاطب با بعضی از این کارها ارتباط بیشتری برقرار کند و بعضی را کمتر دوست داشته باشد. این حق مخاطب است و به نظر من، در نهایت درستترین نظر را مخاطب دارد. ممکن است کسی از بخشی از کارهای من خوشش نیاید و به بخش دیگری علاقهمند باشد؛ این واقعیتی است که من کاملاً میپذیرم. اما چیزی که برای خودم همیشه مهم بوده این است که بهترینِ خودم را بگذارم. قبل از انتخاب هر اثر یا هر همکاری، باید سازِ دلم با آن کار کوک باشد. هر وقت این اتفاق افتاده، نتیجهاش کارهای بهتر و اثرگذارتری بوده و هر وقت این پیوند شکل نگرفته، همکاری هم ادامه پیدا نکرده است.
همایون شجریان در بخش پایانی به پرسشی درباره علاقه فرزندش به موسیقی اشاره کرد و گفت: یاسمین از بچگی موسیقی کلاسیک غربی را دنبال میکرد و علاقهاش هم بیشتر به همان سمت بوده است اتفاقاً پدر هم همیشه تأکید داشتند که اگر قرار است کاری انجام بدهد، سعی نکند خودش را به مسیر من بکشد و در همان مسیری که دوست دارد حرکت کند.
او افزود: با توجه به اینکه از کودکی زبان انگلیسی و فرانسه را بلد بوده، طبیعی است که تمرکزش روی موسیقی غربی باشد. البته بسیار ایراندوست است؛ هر وقت به ایران میآید، فقط منتظر است چند روز بماند و کار ایرانی بخواند. اما مسیر اصلیاش موسیقی غربی با زبان انگلیسی و فرانسه خواهد بود.
همایون شجریان در پایان گفت: او متعلق به نسل زد است و طبیعی است که سلیقهاش با سلیقه من و شما یکی نباشد. حتماً موسیقیهایی با کلام فارسی هم از او خواهید شنید، اما در نهایت این حق را دارد که مسیر خودش را دنبال کند.
در این مراسم اعلام شد آلبومهای «بانگ دُهُل» و «سر در گریبان» شامل دو اثر منتشرنشده از آخرین کنسرتهای محمدرضا شجریان در سال ۱۳۹۳ در شهرهای مختلف اروپایی است. آهنگسازی این آثار را محمدرضا شجریان به همراه مجید درخشانی و سعید فرجپوری برعهده داشتهاند و قطعات در آوازهای دشتی، بیات ترک و دستگاه راستپنجگاه اجرا شده است.
انتهای پیام


نظرات