محمود دولتآبادي: آنچه مرا از پاي در ميآورد، ناممكن بودن نوشتن است
آنچه مرا از پاي در ميآورد، ناممكن بودن نوشتن است.
اين جمله، از متني است كه محمود دولتآبادي در مراسم جايزهي ادبي يلدا، پس از تقدير از او به پاس يك عمر تلاش فرهنگياش، خواند.
به گزارش خبرنگار ادبي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متن يادشده، به شرح زير است:
«با تواضع تمام بگويم ادبيات كه از چشم و جان خواننده به نظر دلنشين و زندگي بخش ميآيد، در جاري شدنش از جان و دست نويسنده بسي جان فرسا و هلاكتبار است.
دست كم در تجربه شخصي ميتوانم بگويم آنچه مرا از پاي درميآورد، ناممكن بودن نوشتن است. وقتي به ناچار شروع ميكنم به نوشتن، چونان است كه گويي به دوزخي وارد ميشوم. شايد به اميد آنكه بهشتواري برآورم. اما غالبا درون دهليزهاي آن در ميمانم و چون سرانجام از آن دهليزها ميگذرم، با صرف سالهاي عمر، از پس چندي كه برميگردم و به حاصل كارم مينگرم، حقيقت اين است كه غالبا احساسي ناخوشايند دارم. پس گاهي به صرافت ميافتم كه دورش بريزم يا كه بسوزانمش.
اما عمري كه در پاي آن ريختهام چه ميشود؟
بنابراين با بيرحمي به جراحي و تراشيدن و ساييدن هر آنچه ميپردازم كه در لحظات نوشتن، شوقي جانسوز به آن همه داشتهام و اين جرح و تعديل، بيشتر نابودم ميكند.
نمونهاش همين كاري است كه در دست دارم كه در مسير تراش و سايشها از بيش از هفت نام گذر كرده است تا سرانجام در سكوت قرار بيابد.
اما ”پايان جغد” سومين و آخرين كتاب از مجموعه ”روزگار سپري شده مردم سالخورده” كه امروز مورد التفات هيات داوران يلدا قرار گرفته است، از همين زمره بوده است. كار ”روزگار سپري شده مردم سالخورده” دوازده سال به درازا كشيد؛ اما افزون بر اصل كار، سه سال صرف جرح و تعديل و تراش و صيقل پايان جغد شد؛ فقط.
از اين گونه و مايه است آنچه جان فرسا و گاه هلاكتبار ناميدهام؛ در محيط و جامعهاي كه نويسنده در كارش بازتوليد، بازسازي و مرمت نميشود و بس ميتواند تا حد فرسودگي و تخريب، جان و تن خود را بفشارد و بشكاند و صبر كند و صبر كند.
صميمانه بگويم اگر درك و سختگيري اين ساليان از عمر خود را در جواني ميداشتم، نسبت به نوشتن، شايد تن نميسپردم به آن.
گيرم نوشتن از آغاز در نظر من دشوار مينمود و دشوار بود هم؛ اما ميانديشيدم كه از عهده دشواري آن بر خواهم آمد و برآمدهام هم. اما اكنون از پس بيش از چهل سال ذهن ورزي و كار و كار و كار، به نظرم ناممكن ميرسد نوشتن، هر آنچه در آغاز عاشقانه مينمود و بود.
آري عزيز!
كاري سخت عظيم دشوار است براي من آنچه ادبيات داستاني خوانده ميشود و هر گاه از عهده كاري برميآيم، احساس نخستينم اين است كه يك ناممكن را ممكن گردانيدهام؛ مثل ”پايان جغد”».
گفتني است: همزمان با فرا رسيدن شب يلدا، مراسم اهداي جايزه ادبي يلدا در فرهنگسراي نياوران برگزار شد و رمان ” برهنه در باد” نوشته محمد محمدعلي، رمان ”نيمه غايب” نوشته حسين سناپور و مجموعه داستان ”بارانهاي سبز” نوشته رضا جولائي به عنوان آثار برتر معرفي شدند.
به گزارش خبرنگار ادبي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ، هيات داوران اين جايزه متشكل از جواد مجابي، حسن ميرعابديني و محمد قاسمزاده پس از بررسي 199 مجموعه داستان و رمان منتشر شده در فاصله سالهاي 1378 تا 1380 نتيجه مذكور را اعلام كردند.
هيات داروان همچنين مجموعه داستانهاي ”طوفان زير پوست” (فرزانه كرمپور)، عطر نسكافه (منصوره شريفزاده)، غريبه در بخار نمك (احمد آرام)، لالائي ليلي (حسن بنيعامري) و رمانهاي اسفار كاتبان (ابوتراب خسروي)، چراغها را من خاموش ميكنم (زويا پيرزاد) و ساعت گرگ و ميش (محمدرضا پورجعفري) را شايسته تقدير دانست.
در بيانيه هيات داوران كه توسط جواد مجابي خوانده شد، آمده بود: در داستانهاي كوتاه ساخت نو و زبان پالوده نسبت به رمانها بهتر است؛ گرچه هنوز نارساييهاي زباني و بياني وجود دارد.
در اين بيانيه با تاكيد بر وجود لكنت فرهنگي در ادبيات داستاني ما، فقر زبان ناشي از بيارتباطي با فرهنگ اصيل ايراني عنوان شده بود.
هيات داوران همچنين درباره يكسان بودن انتخابها در جوايز ادبي گوناگون معتقد بود: اين مساله از شكوفائي يك ادبيات فراگير حكايت ندارد و پديدآورندگان و اهل ادب را نگران ميكند.
غلامحسين سالمي - مترجم و شاعر - كه اجراي اين مراسم را بر عهده داشت، در ابتداي برنامه گفت: ميخواهم از هنرمنداني كه در طي اين سه سال از بين ما رفتهاند، ياد كنم؛ اما يك دقيقه سكوت را در شان هيچ نويسنده و شاعري نميدانم؛ چرا كه نويسنده و اهل قلم هرگز با سكوت سر و كاري ندارد.
او در ادامه از حاضران خواست كه پس از اداي نام در گذشتگان ”حاضر” بگويند.
سالمي از محمود احيائي، اميرحسين آريانپور، محمدتقي براهني، شاپور بنياد، محمدجعفر پوينده، حسن پستا، احمد تفضلي، جلال خسروشاهي، اورنگ خضرائي، نصرت رحماني، محمد زرينبال، پرويز شاپور، احمد شاملو، عبدالرحمن صدريه، هوشنگ گلشيري، احمد محمود، محمد مختاري، فريدون مشيري، نادر نادرپور و بيژن نجدي نام برد و شركتكنندگان در مراسم در حالي كه همگي ايستاده بودند، پس از ذكر نام اين افراد، ”حاضر” ميگفتند.
سپس فرهاد ميثمي ـ مدير انتشارات انديشهسازان ـ و آرش حجازي ـ مدير انتشارات كاروان ـ طي سخناني به چگونگي شكلگيري اين جايزه اين جايزه با همكاري دو انتشارات مذكور اشاره كردند.
در ادامه يك فيلم نوزده دقيقهاي ساخته ناصر صفاريان با نام آواز آفتاب به نمايش درآمد. در اين فيلم، محمود دولتآبادي، علياشرف درويشيان و جواد مجابي، به بيان ديدگاههاي خود با عنوان مروري گذرا بر ادبيات داستاني معاصر ايران پرداختند.
لحظاتي از اين فيلم نيز به شعرخواني احمد شاملو و به نمايش در آمدن عكسهايي از چهرههاي ادبيات معاصر ايران و طرح جلد كتابهاي افرادي چون محمدعلي جمالزاده، صادق هدايت، فروغ فرخزاد، نصرت رحماني، هوشنگ گلشيري، سهراب سپهري، جمال ميرصادقي، تقي مدرسي، جلال آل احمد، سيمين دانشور، غزاله عليزاده، شهرنوش پارسيپور، بهرام صادقي و غلامحسين ساعدي اختصاص داشت.
به درخواست غلامحسين سالمي - مجري برنامه - كريم امامي، حسن ميرعابديني، صفدر تقيزاده، احمد پژمان، سيمين بهبهاني، فرزانه طاهري و اسدالله امرايي، براي اهداي جوايز به روي سن رفتند. سپس برگزيدگان طي دقايقي، به سخنراني پرداختند.
رضا جولايي با ياد كردن از احمد محمود، احمد شاملو و هوشنگ گلشيري گفت: در اين هنگامه پر تشويق، ادبيات ميتواند انسان را فزوني بخشد و داستان كوتاه در اين زمينه از بهترين امكانات برخوردار است.
حسين سناپور با بيان اينكه گمان ميكند رمانش - نيمه غايب - نه براي خواندن، ولي حداقل براي جايزه گرفتن مشمول مرور زمان شده است، اظهار داشت: تا چند سال پيش، فقط مراسم انتخاب كتاب سال را داشتيم كه هر دفعه ادبيات هم به ظاهر اسمش جزو آثاري بود كه بايد جايزه ميگرفت. اگر چه اغلب، داوران خوبي به كار گرفته ميشدند؛ اما مسؤولان دولتي به دلايل مشخص، حايزه اول را به ادبيات نميدادند.
وي اين حركت را يك رفتار غير اخلاقي از طرف برگزار كنندگان كتاب سال دانست و تصريح كرد: شايد بهتر باشد وزارت ارشاد از دادن چنين جايزهاي اعلام انصراف وآن را به اهلش واگذار كند.
او افزود: مسؤولان دولتي، نه تنها در جايزه دادن؛ بلكه در كليه مسائل از جمله دادن كاغذ، بهتر است خود را كنار بكشند؛ چرا كه اگر حسن نيت هم داشته باشند باز دخالتشان چندان خوشايند نيست.
محمد محمدعلي نيز گفت: اين همه ترجمه كه به بازار ميآيد، آيا به معناي ناديده گرفتن تواناييهاي خودمان نيست؟ ما هنوز دچار خودبزرگبيني نشدهايم كه قادر نباشيم حقايق ادبيات داستاني خودمان را باز گوييم.
وي ادامه داد: وظيفه داستان، نه بيان فلسفههاي ديروز و امروز، بلكه هدف تسلط بر مفاهيم و معناهايي است كه در درون ادبيات داستاني نهفته است و اين امر متفكراني را ميطلبد كه در چارچوبي ايراني ساختار ادبيات و داستاني ما را بررسي ميكنند و آن را به صورتي آكادميك ارائه دهند.
وي در پايان با بيان اين پرسش كه آيا ما ملتي بيفلسفه هستيم، گفت: آيا نميدانيم هنر، يعني ايستادگي در برابر نيستي؟
در پايان اين مراسم، محمد قاسمزاده - داستاننويس و دبير جايزه ادبي يلدا - گفت: دولتآبادي به سود نويسندگان جوانتر اعلام كنارهگيري كرد و ما با توجه به كتاب ارزشمند و ”پايان جغد” و سابقه فرهنگي ايشان، تصميم گرفتيم يك جايزه به جوايز اضافه كنيم كه اين جايزه در سالهاي آينده هم خواهد بود.
قاسمزاده اين جايزه را براي محمود دولتآبادي، علاوه بر تنديس، هزينه شركت او در نمايشگاه كتاب لندن عنوان كرد.
محمدعلي سپانلو با اهداي اين جايزه به محمود دولتآبادي اظهار داشت: سعيد نفيسي درباره عارف ميگويد: بخشي از آثار ايران در روح او بود و بعد اين سؤال را مطرح ميكند كه آيا او خود شكل دهنده بخشي از روح ايران نبوده است؟ من نيز به تبعيت از اين جمله ميگويم: بخشي از تاريخ ايران در دولتآبادي است و اين سوال را مطرح ميكنم كه آيا او بخشي از تاريخ ايران را نساخته است؟
اما محمود دولتآبادي گفت: وقتي به من گفته شد كتابم جزو كتابهايي كه بناست جايزه ببرند، قرار گرفته است، به قاسمزاده زنگ زدم و با اندكي عتاب به او گفتم: رفيق عزيز! نه من جوان هستم كه با اين جوايز تشويق شوم و نه آن قدر پير هستم كه اين جوايز بتواند پاداش پيري من باشد. به اين مناسبت، آن را واگذار ميكنم به نسلي كه اين جوايز با آنها پديد آمده است.
وي افزود: از بانيان اين امور و از شخصيتهايي كه به عنوان داور ميدانم چه كار دشواري را بر خود هموار ميكنند، سپاسگذارم. بر خلاف آنكه قضاوت در ميهن ما آسان گرفه ميشود، اما قضاوت كار بسيار دشواري است كه من همواره از آن گريزان بودهام و واقعا با داوران احساس همدردي ميكنم.
دولتآبادي در ادامه عنوان كرد: فزونتر از اين گفته محمدعلي كه ”هنر ايستادگي در برابر نيستي است” چيزي ندارم بگويم.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات