• جمعه / ۲۷ دی ۱۳۸۱ / ۱۰:۳۲
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 8110-07245

منوچهر آتشي: شعر كلاسيك، قرن‌هاست كه جايزه‌ي خود را از مردم ايران گرفته وبه اندك‌مايه‌ي ما (هيات داوران جايزه‌ي كارنامه) نيازي ندارد

دومين دوره جايزه شعر كارنامه، عصر ديروز (پنج‌شنبه) در خانه هنرمندان برگزيدگان خود را معرفي كرد. به گزارش خبرنگار بخش ادبي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، منوچهر آتشي ـ شاعر و عضو هيات داوران اين جايزه ـ گفت: بانيان جايزه شعر كارنامه كه از سال گذشته برگزار مي‌شود، معتقد بوده و هستند كه تمامي وجوه و شقوق شعر معاصر از نيما تا مدعيان جوان كه به شعر تناور و كهن ايران علاقه‌اي ندارند و در حال تجربه‌اند خود را مبداء تاريخ شعر مي‌دانند و شعر نو نيما گشايشي در شعر فارسي پديد آورد كه هر كس به سبك و سياق خود راهي را انتخاب كند. وي افزود: تجربه‌هاي تئوريك شعر را نمي‌توان در كنار شعر بيدار و ريشه‌دار معاصر گذاشت. البته ما هرگز عليه اين تجربه‌ها نه بيانيه اي داده‌ايم و نه معتقد به حذف آنها هستيم و شما در فهرست معرفي شده، نام‌هاي شناخته شده ترين افراد اين گروه را خوانده‌ايد؛ ما مكتب نيمايي را نه يك سنت شكني صرف و كوتاه بلند كردن مصراعها مي‌دانيم؛ بلكه با نگاهي به تاريخ تحولات جديد اجتماعي و ادبي از دهه بيست تاكنون آن را عرصه‌اي مي‌دانيم كه در همان دوران زايش خود توانست به نياز جامعه فرهنگي و پرسش‌هاي بزرگ آن پاسخ‌هايي در خور بدهد. آتشي در ادامه عنوان كرد: اگر كساني معتقدند كه شعر فارسي از دو هزار و اندي سال پيش تا امروز را نسلي خستگي‌ناپذير بايد در نوآوري آگاهانه و عميقش بكوشد و آن را همراه تاريخ مرده مي‌پندارند و مي‌خوانند و به قولي مي‌خواهند تاريخ ما را از نو بنويسند، بايد با همان سرمشق‌هاي هنوز جانيافتاده خود در آن سوي آبها كمي عميق‌تر و گسترده‌تر بنگرند و حقيقت را در بستر جغرافيايي خود و تاريخ جان و روان خود جست‌وجو كنند. وي با عنوان كردن اين مطلب كه كساني در عرصه داوري ما معترض بودند افزود: علاوه بر معترض بودن آنها نسبت به ما، كمي هم نامهربان بوده‌اند كه به جاي هر حرف از آنان مي‌خواهيم كمي مهربان باشند. ما هم داوري در شعر معاصر را دشوار مي‌دانيم و به آن اعتراف هم كرده‌ايم، هجوم بي‌امان شعرهاي متشابه كه گويي بيشترشان به جاي ايجاد زيبايي شناختي و صورت‌هاي تازه شعري، وظيفه خود مي‌دانند كه ديگران غير از خود را به زور بي‌منطقي بكوبند تا بلكه جاي خود را بازكنند انكارناشدني است. اما شباهت تنگاتنگ شعرها به هم، داوري را مشكل مي‌كند. خواهيد ديد كه ما كتابها را با دقتي كم نظير خوانده‌ايم و با ملاك تجربه‌هاي خود تعدادي را برگزيده‌ايم. وي در ادامه خاطر نشان كرد: نامهربانان فكر مي‌كنند كه ما داوران را بايد از كجا انتخاب مي‌كردند، آيا مثل مسابقات فوتبال از خارج داورمي‌آورديم، يا بزرگاني را زنده مي‌كرديم ؟ ـ كه البته باز هم آن دوستان نامهربان قبولشان نداشتند. ما اين داوري را در حد تلاش و توانايي بي‌مدعاي خود به عهده گرفتيم و انجام داديم. اگر كسي مدعي و منتقد ماست، مثل يك اديب واقعي قلم و كاغذ بردارد و نقد و راهنمايي كند، نه ناسزا بگويد كه اين كار اهل فرهنگ نيست. سراينده مجموعه شعر «ديدار در فلق» در ادامه در مورد توجه به شعر كلاسيك افزود: شاعران پر گوهر و دانش شعر به سياق كلاسيك ما، جاي خاص خود را دارند و مورد عنايت از ما تواناتران قرار مي‌گيرند. وانگهي شعر كلاسيك، قرنها است كه جايزه خود را از مردم ايران گرفته و نيازي به اندك مايه ما ندارد. در اين چند سال اخير، جوايزي در خور براي داستان نويسان در نظر گرفته‌اند؛ ولي كسي را نديديم كه نگاهي به شعر نو و پيشرو داشته باشد. در ادامه اين جلسه، شاپور جوركش ـ منتقد و از اعضاي هيات داوران دومين جايزه شعر كارنامه ـ افزود: هيچ چيز در ادبيات ما به طور اخص وصف نشده است. يعني كلي‌گرايي در ادبيات از ويژگي‌هاي قوي ماست. هدايت و نيما، هر دو مي‌كوشند با آن جدال كنند و از فرهنگ قومي‌امان اين امر را حذف كنند. به راستي منظور نيما از شعر نو چه بود و چه مؤلفه‌هايي آن را تعيين مي‌كند؟ ما هنوز پاسخ قاطعي براي اين سوالها نداريم. اين منتقد پس از بررسي شعر نو و مولفه‌هاي آن، در پايان گفت: نيما معتقد است كه شعر بايد اشخاص را در خود جا دهد. اين تعبيري است كه نيما مي‌خواهد با آن، چندصدايي ايجاد كند. او براساس اين تفكر شعرهاي چند صدايي خلق مي‌كند. در پايان اين جلسه، عنايت سميعي ـ منتقد ادبي و يكي از داوران اين جايزه ـ به قرائت بيانيه هيات داوران پرداخت. در بخشي از اين بيانيه آمده است: «هيات داوران دومين دوره جايزه شعر امروز ايران ـ كارنامه، حاصل تجربه خود را از خواندن 190 دفتر شعر و نظرگاه خود را نسبت به شعر معاصر، به اين شرح اعلان مي‌دارد: نيما يوشيج با احاطه بر ادب و فرهنگ سنتي و با بهره‌وري از امكانات آماده شعر كلاسيك، طرح دقيقي را بر اساس يك نظام فكري منسجم بنياد نهاد تا شعر آينده را وسعت نظر بخشد و از منظر محدود اول شخص به زاويه ديد ديگر اشخاص گسترش دهد. و شاعران بلافصل نيما بي‌توجه به اين ديدگاه تازه تنها از بخش كوچكي از اين رودخانه آب برداشتند و بحراني را دامن زدند كه نيما به چاره‌جويي‌اش ديدگاه شعر نو را گشوده بود. و راه نيما به درستي دنبال نشد. امروز شعر جوان ايران وارث اين بحران پرورده در دامان دهه چهل و پنجاه است. اما هرچند در نظريه‌پردازي هاي نسل نو مفاهيمي چون «شعر چندصدايي» و «تكثر حقيقت» نشاندهنده آگاهي و چاره‌جويي آنان در مساله است، هيات داوران، به اين پرسش كه آيا روند شعر امروز در بهبود بحران موثر است يا نه، پاسخ روشني نيافته است چرا كه: 1ـ نظريه‌پردازي‌هاي غيرحرفه‌اي و پراكنده سال‌هاي اخير عميقا به بوطيقاي نيما نپرداخته و ظرفيت‌هاي اشباع نشده آن را پرنكرده است. 2ـ با توجه به اين كه جنبش شعر نوين ايراني درونزا و نتيجه طبيعي تجربه‌هاي گذشته و حال خويش است، نظريه‌هاي برونزا نمي‌تواند عجولانه با بستر طبيعي شعر و فرهنگ ما وصله شود، مگر اين كه آغشتگي و امتزاج فرهنگي درخور با تجربه دروني يابد و با مبناهاي عملي شعر ما پيوندي پايا برقرار كند. با توجه به معيارهاي اعلان شده 11 دفتر از ميان 190 مجموعه شعر به عنوان نامزد جايزه انتخاب شد كه عبارتند از: از مي به روايت رويا (شمسي پورمحمدي)، جامعه (علي عبدالرضايي)، جمهور (بهزاد خواجات)، حالا مثل خودم هستم دلقك با شبكلاه شكلاتي (رضا بختياري اصل)، دستي پر از بريده مهتاب (محمد بياباني) ، عصر حجر (رضا شنطيا)، كادنس (پگاه احمدي)، گلي ، اما آفتابگردان (م. مويد)، ما نبوديم (مسعود جوزي) هزار و يك آيينه (عمران صلاحي)‌ و يك منظومه ديرياب در برف و باران يافت شد (احمدرضا احمدي)». گفتني است روز گذشته علي عبدالرضايي انصراف خود را از حضور در اين جايزه كارنامه اعلام نمود. بيانيه يادشده در ادامه آورد: «از ميان اين يازده اثر هيات داوران راي نهايي خود را به اين شرح به نظرتان مي‌رساند: 1ـ كتاب عصر حجر سروده رضا شنطيا به خاطر بيان جسورانه موضوع همراه با لحظه‌هاي ايجاز و آفرينش زبان موثر، و كتاب حالا مثل خودم هستم، دلقك با شبكلاه شكلاتي سروده رضا بختياري اصل به خاطر سادگي زبان و تصاوير و نگاهي جست‌وجوگر به مضامين انساني و اجتماعي، بهره‌گيري از فرهنگ و اسطوره‌هاي ملي همراه با طنزي موثر، مشتركا برنده جايزه سوم. 2ـ كتاب جمهور سروده بهزاد خواجات به خاطر برخورداري از زباني نو و تجربي با تكيه بر فرهنگ و سنت شعر فارسي، برخورداري از پشتوانه فرهنگي، به كارگيري موفق عنصر طنز در زبان و روايت، به عنوان برنده جايزه دوم. 3ـ كتاب گلي اما ، آفتابگردان ، سروده م. مويد، به خاطر برخورداري از زباني متفاوت و پرطراوت، سرشار از لحظه‌هاي انديشگي و حسي درخشان و انسجام در شكل و ساختار، و نوآوري‌هاي متكي بر سنت شعر نو نيمايي برنده جايزه اول شعر كارنامه اعلام مي‌گردد. ضمنا هيات داوران، كتاب از مي به روايت رويا سروده شمسي پورمحمدي را به خاطر زباني ساده و پرترنم، دهنيت روان و سيال، و بيان حسي و عاطفي، مورد تشويق قرار مي‌دهد. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha