”ميدان قطب” يا ”خياوان محله‌سي” يكي از بزرگترين محلات تاريخي و قديمي شهر تبريز است كه در شرق شهر واقع است. به گزارش بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) مركز محله خيابان ميدان قطب است كه اهالي آن را ”قورد ميداني“ مي‌گويند كه به معناي ميدان گرگ است. از مساجد معروف محله خيابان كه جنبه تارخي جهاني دارند مسجد كبود، كريم خان،‌ سالار، حاج احمد، آيت الله شهيدي (ميرزا سلمان حكيم) مي‌باشند. آب اصلي اين محله بزرگ از قنات زبيده خاتون تامين مي‌شد كه حفر آن را به زبيده خاتون عيال هارون‌الرشيد نسبت مي‌دهند. باقرخان سالار ملي از پيشوايان و مبارزان صدر مشروطيت ايران و شيخ محمد خياباني از مجاهدان راه استقلال ايران از اين محله بودند. تا چندي پيش اول خيابان دارايي چسبيده به كاروانسراي امير و بازار كفاشان را دهنه جبه خانه يا ”جبه خانا آغزي” مي‌گفتند كه اكنون ساختمان بانك تجارت است و تعدادي مغازه در اول خيابان دارايي در ضلع غربي آن بنا شده است. كربلايي حافظ حسين در كتاب خود از دروازه معروف ري ياد مي‌كند كه در همين محله خيابان بوده. چون بنا به نوشته‌هاي قديم دروازه ري با دروازه خيابان دميرقاپي تطبيق دارد كه هنوز هم آثار آن در وسط بازار رنگي باقي است و در قديم از آن دروازه بهر ي و عراق (اراك و استان مركزي) مي‌رفته‌اند. مركز محله خيابان، ميدان قطب است كه به نام قطب‌الدين محمود شيرازي ناميده شده ولي مردم به زبان تركي اينميدان را ”قورد ميداني“ مي‌گويند. در سال‌هاي اخير شهرداري نام آن را به ميدان قطب تبديل كرده است؛ ولي صحيح آن همان ”قورت ميداني“ به معناي ميدان گرگ است كه در محاوره مردم تبريز معمول مي‌باشد. در سفرنامه‌ها و كتاب‌هاي تاريخي قديم آمده است كه يكي از تفريحات مردم قديم تبريز گرگ‌بازي بود. لوطيان هر محل گرگ‌هاي نر را از كوچكي تربيت مي‌كردند و چون بزرگ مي‌شدند آنها را در اين ميدان آورده به جان يكديگر مي‌انداختند. از هر محله‌اي گرگي درنده براي مسابقه مي‌آوردند و مردم در دو طرف سلاح پوشيده حاضر بودند پس پوزه گرگ‌ها بسته آنها را براي جنگيدن آماده مي‌كردند. هر دسته از هر سو گرگ محله خود را با آواز بلند مي‌ستود و اصطلاح معروف ”گرگ ما خوب زد” تكرار مي‌كردند و آن چنان در اين مسابقه بر يكديگر مفاخره مي‌كردند كه به خروش آمده كار از شعار به جنگ و ستيز مي‌كشيد و گاه صد تن در اين ميان كشته يا مجروح مي‌شدند و چون اين مسابقه خطرناك موجب بي‌نظمي و اتلاف نفوس بود، شاه عباس اول اين رسم را منسوخ كرد. انتهاي پيام.