در سالگرد عمليات پيروزمندانه والفجر 8، سرهنگ پاسدار جمشيد عليبابايي مديركل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس چهار محال و بختياري گوشههايي از اين عمليات را تشريح كرد.
به گزارش ايسنا، سرهنگ عليبابايي گفت: عمليات والفجر 8 در 20 بهمن ماه 1364 در منطقه عمومي آبادان و خسروآباد براي رزمندگان ما و در منطقه عمومي فاو براي نيروهاي بعثي اجرا شد. اين عمليات جزو نادرترين عملياتها و جنگها در طول تاريخ جنگهاي دنيا به شمار ميرود چرا كه كارشناسان نظامي دنيا، اين عمليات، انتخاب نوع آن و انجامش را نوعي خودكشي ميدانستند چون اين عمليات در نوع خود پيچيدگي و سختي منحصر به فردي داشت اما رزمندگان ما در اين عمليات توانستند از اصل غافلگيري بهره گرفته و معجزهاي بزرگ را خلق كنند.
در طول 8 سال جنگ تحميلي بيش از 18-17 عمليات بزرگ انجام شد ولي عمليات والفجر 8 جزو نادرترين آنها بود چرا كه رزمندگان بايستي در دل شب از تاريكي مطلق براي عبور از اروند وحشي استفاده ميكردند. رزمندگان با 145 گردان خط شكن و 100 گردان پشتيبان با نيروهاي انساني تحت عنوان غواصان يا مردان قورباغهاي در دل شب از يك رودخانه وحشي و خروشان كه 700 تا هزار و600 متر عرض داشت عبور كردند.
دشمن به هيچ عنوان باور نميكرد جمهوري اسلامي قدرت و توان آن را داشته باشد كه در اين منطقه عمليات انجام دهد و انجام اين عمليات به هيچ وجه با پارامترها و استانداردهاي نظاميها و سياسيون دنيا سازگاري نداشت اما رزمندگان ما توانستند در اين عمليات منحصر به فرد حماسهاي بزرگ در تاريخ ايران و جنگ به ثبت برسانند. رزمندگان اسلام ساعت 10 شب به قلب دشمن زده و در كمال ناباوري ارتش بعث عراق فرماندهان ارتش آن و خود صدام را شكست دادند.
چون جناحين منطقه عمومي فاو را از سه طرف آب گرفته بود صدام اين منطقه را امن و غيرقابل تسخير اعلام كرده بود اما رزمندگان اسلام توانستند در همان ساعات اوليه عمليات، خط اوليه دشمن كه با سنگرهاي بتون آرمه احداث شده بود را به تصرف درآورده و خطوط دوم و سوم را نيز پشت سر بگذارند و جادههاي مواصلاتي و استراتژي مهم چون فاو - بصره و البهار - فاو را به تصرف خود درآورند و به اين ترتيب عقبه دشمن با اين منطقه را به كلي قطع كردند. از طرفي، كاملا به دهانه خليجفارس مسلط شدند و به عبارتي با كشور كويت كه در آن مقطع زماني از حاميان صدام بود مرز آبي پيدا كرديم.
پيچيدگي عمليات والفحر 8 به اين علت بود كه همزمان بايد چهار نوع جنگ در آب و دريا و جنگل و شهر و خشكي انجام ميشد و شايد به همين دليل، اين عمليات بعد از فتح خرمشهر كاملا اوضاع سياسي جمهوري اسلامي را در سطح جهان تغيير داد و ورق جنگ كاملا به نفع جمهوري اسلامي برگشت.
حمايت صددرصدي مردم و خصوصا جوانان كه به صورت تمام عيار در اين عمليات شركت داشتند از مهمترين عوامل پيروزي در اين عمليات بزرگ بود به طوري كه پس از مدتي اعلام شد سقف نيرو در خيلي نقاط پر شده است و نيازي به نيرو ندارند.
نيروهاي خط شكن در اين عمليات مردان كارآزموده چندسال جنگ بودند و با يكسري بسيجيان با سلاحهاي اندك و مقدماتي تنها با استفاده از روح معنوي،ايمان،شجاعت،شهادت و سلحشوري حاكم بر جبهههاي جنگ توانستند حماسهاي ديگر بر حماسههاي انقلاب اسلامي بيافزايند. رزمندگان ما در طول 75 شبانه روز پاتكهاي سنگين ارتش عراق را به خوبي جواب دادند يعني هر روز ارتش عراق براي بازپسگيري منطقه، از زمين و هوا و دريا پاتك ميكرد.
در طول اين 75 شبانهروز، تيپ قمر بنيهاشم (ع) به عنوان جناح راست عمليات و يگان جناحدار محسوب ميشد و واقعا جانانه جنگيد. قالب نيروهاي اين تيپ پيروز، بسيجيان و رزمندگان چهارمحال و بختياري بودند كه به صورت معجزهآسا و با تمام توان جنگيدند و خط را به نحو شايسته تثبيت كرده و حتي يك وجب از زمينهاي به دست آمده را از دست ندادند. بيشتر نيروهاي بعثي مقابل ما از لشكر گارد ويژه صدام بودند.
بچههاي تيپ قمربنيهاشم (ع) همراه با يگانهاي ديگر در تصرف اين سرزمين نقش كليدي داشتند و در واقع به پيروزي صددرصد دست يافتيم و نيروهاي اسلام توانستند بيش از 800 كيلومترمربع از خاك عراق را به تصرف خود درآورند.
ممكن است اين سوال به ذهن برسد كه اصلا چرا اشغال؟ ما مجبور بوديم براي تنبيه متجاوز و از كار انداختن ماشين جنگي ارتش عراق، دشمن را حتي در خاك خودش دنبال كنيم و اين ايده جزو استراتژيهاي فرماندهان بود. در جريان اين عمليات بيش از 55 هزار تن از مجربترين سربازان و افسران عراق كشته، زخمي يا اسير شدند كه اين نيروها عمدتا از تيپهاي كماندويي ويژه و مخصوص ارتش عراق بودند.
همچنين بيش از 50 فروند هواپيما و هليكوپتر عراقي سقوط كرد. 100 دستگاه تانك و نفربر زرهي منهدم شده و دهها دستگاه تانك و نفربر و خودرو به غنيمت رزمندگان ما درآمد. به مدت2 سال و اندي اين سرزمين بسيار استراتژي و مهم در دست رزمندگان اسلام بود.
نيروهاي تيپ قمربنيهاشم (ع)، شهدا و جانبازان زيادي را در اين عمليات تقديم كردند. در واقع عمليات والفجر 8 با توجه به روحيه سلحشوري و توان بالايي كه بچهها از خود نشان دادند جزو حماسههاي ماندگار جنگ و نقطه بارز و اوج 8 سال جنگ تحميلي است. چرا كه توانستيم به خودباوري و اعتماد به نفسي كه همواره نياز كارمان بود رسيده و يگان مستقلي در قالب تيپ داشته باشيم؛ از طرفي همه مسوؤلان كشوري و لشكري نيز پي به عظمت روحيه بچههاي استان ما بردند.
مهمترين دستاورد عمليات والفجر 8 ورق خوردن جنگ به نفع جمهوري اسلامي بود چرا كه توانستيم يك اعجاز را به جهانيان نشان داده و قدرت نظامي خود را به رخ جهانيان بكشيم و دشمن بعثي را براي مدتها زمينگير كنيم.
بعد از عمليات، بچههاي ما با استفاده از لولههاي بزرگ نفتي، پل بزرگي در عرض بيش از هزار متر روي رودخانه اروند احداث كردند كه جزو نادرترين كارها به حساب ميآمد و با اين حساب توانستند دو خشكي را به هم وصل كنند.
شب عمليات والفجر 8 طوفان شديدي شروع شد كه همه طرحها را به هم ريخت به طوري كه فرماندهان ما در قرارگاه مركزي به تلاطم افتادند و احساس ميكردند بيش از 150 گردان كه آماده پيشروي به سوي دشمن هستند با اين طوفان چه كنند؟ يادم هست يكي از فرماندهان اين عمليات اين طور زمزمه كرد: «خدايا شما قوم حضرت موسي (ع) را با سلامت از رودخانه نيل عبور دادي، اي خداي بزرگ اكنون به قوم محمد (ص) هم كمك كن تا بتوانند از اين رودخانه وحشي عبور كنند» و همين توسل به ائمه (ع) و توكل به خداي متعال بود كه سبب شد آتش نمروديان براي ابراهميان زمان ما گلستان شود و بچهها اگر چه با سختي و مشقت، ولي در همان ساعات اوليه به اهداف خود برسند.
در اين عمليات، سيدكمال فاضل فرمانده گردان يا زهرا (س) تيپ قمر بنيهاشم (ع) بود.
انتهاي پيام


نظرات