15 ارديبهشت ماه؛ اولين سالروز درگذشت حسين كسبيان بازيگر پيشكسوت سينما، تئاتر و تلويزيون است.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كسبيان متولد 1312 تهران، فعاليتهاي تئاتري و ادبي خود را از سال 1331 آغاز كرد و يك سال بعد وارد هنرستان هنرپيشگي شد.
او در سال 1337 با عنوان رئيس دبيرخانهي موزهها و وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد و دو سال بعد كه گروه تئاتر هنر ملي به سرپرستي عباس جوانمرد تاسيس شد جزو هيات مديرهي آن گروه بود.
كسبيان اولين كار جدي خود را در سال 1332 با عنوان «پنجه» در دانشكده ادبيات اجرا كرد و پس از آن درنمايش «هياهوي بسيار براي هيچ» به كارگرداني مصطفي اسكويي به عنوان نقش اول به همراه عزتالله انتظامي ايفاي نقش كرد.
اين هنرمند تا بعد از انقلاب اسلامي همچنان مدير گروه هنر ملي بود و به فعاليتهاي تئاتري خود ادامه ميداد، اما در كنار آن در چند فيلم و سريال نيز حضور داشت. از جمله ميتوان به اولين فيلم او به عنوان «تجاوز» در سال 1339 اشاره كرد. در سال 1347 نيز در سريال «سمك عيار» بازي كرد.
وي در سال 1344 گروه تئاتر «25 شهريور» را تاسيس كرد كه عباس جوانمرد، عزتالله انتظامي، علي نصيريان و ...، هم عضو اين گروه بودند و به همراه گروه ديگري كه داوود رشيدي، محمدعلي جعفري، علي نصيريان در آن حضور داشتند هر كدام يك ماه برنامه اجرا ميكردند.
كسبيان تا سال 1360 به فعاليتهاي تئاتري خود ادامه داد و آخرين نمايشي كه در آن حضور داشت تئاتر«الموت» به كارگرداني مجيد جعفري بود كه خسرو شكيبايي و فريماه فرجامي از ديگر نقشآفرينان آن بودند.
او طي عمر خود در بيش از 20 سريال تلويزيوني و 32 فيلم سينمايي نيز بازي كرد كه مجموعههاي تلويزيوني «سمك عيار»، «افسانهي سلطان و شبان»، «خانه شماره 13»، «آرايشگاه زيبا» و از فيلمهاي سينمايي چون «شازده احتجاب»، «پدر بزرگ»، «غريبه»، «مادر»، «روياي نيمه شب تابستان»، «گروگان»، «بوي كافور عطر ياس» نام برد.
بهمن فرمانآرا كه تجربيات متفاوتي را در زمينه سينما با كسبيان انجام داده بود آن مرحوم را دوستي خوب و هنرمندي بزرگ توصيف كرده و گفته است: من هميشه به او ميگفتم «بزرگمرد كوچك» چون او عزت نفس خود را هميشه حفظ ميكرد، آن هم در زمانهي كهاين كار بسيار دشواراست.
فرمانآرا با اعتقاد بر اينكه؛ كسبيان به هيچ چيز تن نداد و هميشه نقشهايي را بازي كرد كه آنها را دوست ميداشت، اين بازيگر پيشكسوت را مايه افتخار و خوشيمني فيلمهايش دانست.
چهار سال قبل ـ 1382 ـ زندهياد حسين كسبيان به ايسنا گفته بود: ترجيح ميدهد استراحت كند.
و ادامه داد: من دچار بيمار تنگي نفس هستم و كاركردن برايم مشكل است. كارهاي زيادي به من پيشنهاد ميشود ولي ترجيح ميدهم فعاليت هنري نداشه باشم. گاه به تهيه كنندهها ميگويم كه بيش از 4 ساعت نميتوانم در محل فيلمبرداري حضور داشته باشم ولي آنها به فكر سرمايهشان هستند و قبول نميكنند.
اين بازيگر پيشكسوت با اشاره به وجود جوانان درعرصههاي هنري اعتقاد داشت: هميشهما نميتوانيم بمانيم و فعاليت كنيم. اين جوانان هستند كه ميآيند و جا ما را پر ميكنند.
او همچنين اين پرسش را مطرح كرده بود: فكر ميكنيد چرا تلويزيون مجموعههاي پخش شدهي گذشته را دوباره تكرار ميكند؟ يكي از دلايل اين است كه آن مجموعهها خوب ساخته شدهاند و تماشاگر خود را دارند. اما الان اين طورنيست. بسياري از دوستان در كارهايي ايفاي نقش ميكنند كه به حيثيت كاري آنها لطمه ميزند.
كسبيان دربارهي خصوصيات آثاري كه در گذشته توليد ميشد معتقد بود: در آن زمان، نويسندهها متنها را بهتر مينوشتند يعني فراغت روحي داشته و كمتر استرس زندگي را داشتند.
تهيه كنندهها با عوامل بيشتر راه ميآمدند و هنرپيشه هم با هر شرايطي ميايستاد و كار ميكرد و بدين ترتيب كار خوب از آب در ميآمد و قشنگ بود. اما الان نه كار خوب است و نه تهيه كننده براي كار دل ميسوزاند.
زنده ياد علي حاتمي زمان فيلمبرداري فيلم «مادر» ميگفت: «حدود 485 كارگردان داريم، درحالي كه تعداد بازيگران قديمي به 15 تن نميرسد. حال بايد ديد كه اين تعداد كارگردان چگونه 15 تن بازيگر بايد بين خود تقسيم كنند! »
انتهاي پيام


نظرات