«نه ميخواهم محقق باشم، نه پژوهشگر و يا سخنران؛ تنها ميخواهم نوازندهاي باشم كه ارتباط برقرار ميكند. من نوازندهي سادهاي هستم كه ميخواهم ساز بزنم، با موسيقي زندگي كنم و اگر كسي دوست داشت به وي درس بدهم. با ويولون ياحقي، پيانوي محجوبي و صداي بنان در آسمانها بودهام ...»
دومين نشست از سري جلسههاي گفتوگو با هنرمندان فرهنگستان هنر، شامگاه پنجشنبه 28 تير در مركز هنرپژوهي نقش جهان به بزرگداشت "عبدالمجيد كياني" برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست ابتدا كاوه خورابه - پژوهشگر موسيقي - توضيحاتي را دربارهي روش پژوهش كياني ارايه كرد و گفت: بحث ما اينجا متدولوژي نيست و من ميخواهم از زاويهي ديگري به موضوع نگاه كنم.
وي افزود: استاد كياني در هر دو حوزهي نظري و عملي فعاليت كرده است و يكي از مسايل مهم روش كار و حوزهي پژوهش كياني است كه بايد آن را با ديدي معرفتشناسانه و با شناخت دروني و بيروني ديد.
خورابه تاكيد كرد: مجيد كياني در آثارش فقط معطوف به يك شيوه نبوده و از عناصر مختلف علمي بهره برده است. نحوهي برخورد وي با خود متن و موضوع، جنبهي هنري و احساسي دارد و از طرفي ديد فلسفي نيز در آن دخيل است.
وي به 12 اثر مكتوب مجيد كياني اشاره كرد و توضيح داد: كياني حدود 130 مقالهي پژوهشي، علمي و حدود يكصدو 50 اجرا نيز داشته است.
خورابه كياني را فردي فعال در دو زمينهي عملي و نظري دانست و گفت: كتاب "هفت دستگاه موسيقي ايران" زماني توليد ميشود كه فضاي موسيقيايي كشور حال و هوا و رنگ و بوي متفاوتي دارد؛ كياني نه بهعنوان نخستين نفر بلكه بهعنوان كسي كه بر مسائلي تاكيد دارد كه مدتها در سايه قرار داشتهاند، مسلما با مشكلاتي مواجه خواهد بود.
وي خاطرنشان كرد: فارابي، ابن سينا، قطبالدين شيرازي، عبدالقادر مراغهيي و ديگران، گفتمان موسيقايي را بنا نهادند و فعاليت كياني نيز از اين دسته است، چراكه بهعنوان مثال ما اگر دورهي نورعلي خان برومند را بررسي كنيم، ادامهي بحث را نزد كسي ميبينيم كه در رابطهي تنگاتنگ عاشقانه با وي قرار دارد.
اين پژوهشگر موسيقي به كتابهاي "هفت دستگاه موسيقي ايران"، "مباني نظري موسيقي ايران" و "آموزش سنتور" اشاره كرد و تصريح كرد: مجموعه مكاتبي كه بهصورت رساله منتشر شده، حاوي مطالب نظري است كه در عمل خود را نشان ميدهند؛ اميدواريم مجيد كياني را هميشه دست به ساز و دست به قلم ببينيم.
فرشاد توكلي - پژوهشگر و نوازندهي سهتار - نيز دربارهي نحوهي آموزش كياني عنوان كرد: 17 سال پيش هنگامي كه 20 سالم بود با كتابي مواجه شدم كه زندگيام را دگرگون كرد، عكس روي جلد كاستها و كتاب معماري زيبايي بود و "هفت دستگاه موسيقي ايران" نام داشت. كتابي كه با هر نگاهي به آن مشتاقتر ميشدم؛ هيچ گاه نديده بودم نت و رياضي و تحليل و طراحي در يك كتاب جمع شوند. نويسندهي كتاب نيز در آن روز براي من ستارهاي نبود، هر كلمه از كتاب با وسواس انتخاب شده و از كنار هيچ چيز سادهانگارانه رد نشده بود.
توكلي با اشاره به اينكه در تشريح و توضيح روش آموزش ضروري است از تاثير بر شاگردان استفاده كرد، خودش را يكي از همين شاگردها معرفي و اظهار كرد، جلد دوم "سرگذشت موسيقي ايران" توسط روحالله خالقي سراسر به زندگي استاد وزيري ميپردازد و تا آنجا كه آنرا "وزيرينامه" مينامند.
او آموزش را از دو جنبهي آموزش عمومي و خصوصي بررسي كرد و گفت: كياني از روش سينه به سينه نيز استفاده كرد، سال 58 به ايران بازگشت و تا 68 به تدريس خصوصي رديف پرداخت.
توكلي گفت، تلقي غلطي از موسيقي غرب بهعنوان موسيقي جهاني و علمي و جايي كه هنرمندان به چند چهار مضراب و پيش درآمد و رنگ اكتفا ميكردند، تدريس رديف نوعي شهامت ميطلبيد.
وي افزود: ميل به شناخت در كياني دوشادوش براي آموزش و شناساندن بود، در كنسرتهاي كياني ابتدا آموزش و صحبت است و سپس اجراي موسيقي و همچنين فعاليتهاي او علاوه بر اينكه طرفداران بسيار، منتقدان زيادي نيز دارد.
توكلي تصريح كرد: بسياري كار يك نوازنده را فقط اجرا ميدانند و صحبت و آموزش قبل از كنسرت را نميپذيرند، اما در فقدان رسانهيي عمومي كه به آموزش بپردازد، هنرمند احساس نياز براي آموزش مردم جامعهاش ميكند.
او كياني را موسيقيداني خواند كه به نعل سنت و ميخ تجدد نميكوبد و گفت: بسياري با هر چيزي كه نتوان با ايسم غربي آنرا بيان كرد مخالفند و علاوه بر اين، كياني با بداههپردازي صرف، موسيقي سنتي عارفانه و ... مشكل دارد و آنرا نيازمند تعامل با فرهنگ مردم ميداند.
وي افزود: بسياري برانند كه ديگر زمان زدن درآمد و كرشمه و اوج برآمده بايد در حال قرار گرفت و بداهه پرداخت، اما اين نحوهي تلقي بيشتر هندي است تا ايراني؛ چراكه در فرهنگ هند همه چيز از تاريكي آغاز و كمكم همه چيز شروع ميشود، نتي نت ديگر را در مييابد و ... .
توكلي گفت: ضرب صداي طبلا را تداعي ميكند و تار و سه تار نمايانگر سيتارند، در چنين فضايي كياني ساختارهاي قبلي شنونده را ميشكند و بهجاي لذت بردن صرف شنونده، وي را به يك منتقد موقت تبديل ميكد و لذت موسيقي را از طريق درك موسيقي ميطلبد.
وي افزود: آنچه كياني انجام داده يك رياضت هنري است، وي ميخواهد كمتر ولي حقيقيتر تشويق شود، او سطح توقع شنونده را بالا ميبرد و كار خود را براي اجراهاي بعدي سختتر ميكند.
توكلي به علينقي وزيري و نورعلي برومند بهعنوان كساني كه پيش از كنسرت صحبت ميكردهاند، اشاره كرد و گفت: كياني در عرصهي خصوصي كلاسهاي رديف و شناخت دارد و هستهي مركزي تمام فعاليتهاي او، آموزش رديف است.
وي افزود: نزديك 30 سال تدريس رديف از كياني، استادي ساخته كه در آموزش نيز صاحب سبك است و داراي شاگرداني اعم از نوازندگان سنتور و ... است. در كلاس كياني هيچ دو شاگردي شباهت كامل به هم ندارند و صرفا شبيهسازي يك نوعم موسيقي خاص نميشوند.
شهاب منا، محقق و پژوهشگر جوان موسيقي - نيز درباره شيوهي نوازندگي كياني به سه دورهي پيش از تحصيل در هنرستان موسيقي ملي، تحصيل در هنرستان آزاد موسيقي ملي و ورود به رشتهي موسيقي دانشكدهي هنرهاي زيبا دانشگاه تهران اشاره كرد و اظهار كرد: كياني كه اول به راديو و "گلها" گوش ميكرده بعد به كار با منوچهر صادقي و آغاز آكادميك ساز سنتور ميپردازد و رديف صبا را ميآموزد، نورعليبرومند به شرطي كياني را به دانشگاه ميپذيرد كه فقط رديف بنوازد.
وي افزود: كياني تاثير از پيشينيان دارد، اما داراي عناصر شخصي در نوازندگي نيز هست. ابتدا عنصر صدادهي است، سنتور كار اصفهان است و حبيب سماعي نيز با آن زده است.
منا خاطرنشان كرد: كياني از مضرابهاي سرسخت قديمي استفاده ميكند، مضرابها لنگر و نوسان ندارند و سر مضرابها فاقد پوشش است.
او دربارهي روش دست گرفتن مضراب دو عكس نشان داد و گفت: كياني مضراب را با نوك انگشتان ميگيرد و از حلقهي مضراب بيرون نميآيد.
منا طرز قرارگيري بدن در برابر ساز را نشسته روي دو زانو اعلام كرد و آنرا نوعي ادب محسوب كرد.
وي دربارهي رپرتوار اجرايي كياني اضافه كرد: او بر اساس جملات رديفي اجرا ميكند و قطعات و مضرابهاي خاص حبيب را مينوازد. كياني تكنيك نوازندگي را به نستعليق تشبيه ميكند، چرا كه در آن قوت و ضعف با هم جريان دارند و هيچ دو قدرتي يك نيست.
منا همچنين به استفاده از ريزهاي غيرثابت اشاره و تصريح كرد: واخوانها سه استفاده در نوازندگي دارند؛ واخوان تك نغمهيي دو نغمهيي و سه نغمهيي.
او بهكارگيري نتهاي دوبل در فواصل چهارم، پنجم، يازدهم و دوازدهم اشاره كرد و گفت: اين تركيبي دوصدايي و بسيار بديع با بكارگيري از سنت است و استفاده از تركيبات متنوع تك، ريز غلت و اشاره از ويژگيهاي استاد است.
وي در پايان تمايز در كوك و نسبت فواصل به نوازندگان ديگر را مد نظر قرار داد و اين را مختص به كوك چهارگاه، همايون، اصفهان و ... دانست.
به گزارش ايسنا، عليرضا بياني - ديگر پژوهشگر حاضر در اين نشست - دربارهي شخصيت و منش كياني گفت: ما در مورد انواع و اقسام موسيقي مطالبي را بيان ميكنيم، ولي تقريبا هيچگاه اين سوال مطرح نميشود كه اين همه زحمات و دقتهاي اهالي موسيقي براي چيست؟
وي افزود: موسيقي دو كار عمده انجام ميدهد: اول اينكه انسان را به تعادل ميرساند، چون موسيقي ذاتا متعادل است و فردي نيز كه به موسيقي ميپردازد بايد از حيث شخصيت خود متعادل باشد، موسيقي درماني نيز سعي در برقراري همين تعادل دارد.
بياني به تحقيقي در بيمارستان قلب اشاره كرد و گفت: به يك تكنسين جراحي پيشنهاد كرديم تحقيقي بشود ببينيم موسيقي روي فاكتورهاي خون تاثير دارد يا خير؟ و دقيقا لحظهيي بههوش آمدن فرد براي اين امر انتخاب شد و اين افراد كساني بودند كه عمدتا اهل موسيقي نبودند ولي ديديم كه تاثير داشت و با قطع دستگاه موسيقي كار خود را ادامه ميداد.
وي افزود: وجه ديگر موسيقي "يادآوري" است، پرندهاي را گرفته و در قفس نگاه داشتهاند، او به شرايط عادت ميكند و كاملا مكان اوليهي خود را از ياد ميبرد تا هنگامي كه پرندهي عادي و آزادي را ببيند.
موسيقي نيز به ما "يادآوري" ميكند كه چرا به جهان آمدهايم و چه ميخواهيم بكنيم؟
بياني، كياني را فردي دانست كه رابطهي مستقيم و بيواسطهيي با موسيقي برقرار كرده و همان آرامش و تعادل موسيقي را در روح خود دارد.
اما در اين نشست عبدالمجيد كياني اظهار كرد، من نوازندهي سادهاي هستم كه ميخواهم سازم را بزنم، با موسيقي زندگي كنم و اگر كسي دوست داشت به وي درس بدهم. با ويولون ياحقي، پيانوي محجوبي و صداي بنان در آسمانها بودهام و با تحقيق بهمنظور آموختن موسيقي علمي به هنرستان رفتم كه دوامي، محمود كريمي، معروفي، شهناز، پايور و تهراني در آن بودند. رييس هنرستان، امير جاهد، خود شاعر و ترانهسراي ماهري بود، من بعضي روزها 12 تا 14 ساعت تمرين ميكردم و بالاخره كنسرت دادم و هيچ مشكلي نداشتم. مشكل من از زماني شروع شد كه به دانشگاه رفتم و بايد رديف ميزديم، تا اينكه روزي بر حسب اتفاق توسط مرادي، يكي از دوستانم كه در راديو نيز كار ميكرد، صفحهاي از حبيب را شنيدم و فهميدم گمشدهام را يافتهام.
كياني خاطرنشان كرد: من در يك هفته اين آهنگ را آوانويسي كردم و ياد گرفتم، اين كار 15 سال طول كشيد و فهميدم از راه تقليد نميتوان موسيقي را ياد گرفت، بلكه طي سالها كه كار ميكني به تجاربي دست مييابي كه مانند آن تقليد نيست.
او گفت، صفحههاي قديمي خيلي گوش ميكردم و به دنيايي متعلق به دو نسل قبل از خودم رفتم وديگر نميتوانستم با مردم هم نسل خودم ارتباط برقرار كنم، به همين دليل تنها قبل از كنسرت صحبت ميكردم.
كياني با تاكيد بر اينكه نه ميخواهم محقق، نه پژوهشگر و يا سخنران باشم، من تنها ميخواهم نوازندهاي باشم كه ارتباط برقرار ميكند، افزود: اگر هر كاري در زمينهي تحقيق و پژوهش كردهام، نتيجهي آن انتقادهايي است كه به موسيقي من وارد بوده و هست و همواره از آن استقبال ميكنم چراكه انسان فكر ميكند، شك ميكند و اگر درست باشد ميپذيرد، وگرنه ايمانش قويتر ميشود.
او از چاوش بهعنوان ابتكار لطفي نام برد و گفت: او از من خواست تا به درس دادن بپردازم و در آنجا بود كه تمام احساسهاي موسيقيام را با هنرجويان در ميان ميگذاشتم.
وي افزود: در مكتب خانهي ميرزاعبدالله هنرجويان زيادي داشتم و هنرمندان بزرگ امروز در همان گروههاي عارف و شيدا و ... بودهاند.
كياني به نوشتن كتاب "هفت دستگاه" اشاره كرد و گفت: نگارش اين كتاب 10 سال طول كشيد كه هشت سال آن در جنگ بود و بهخاطر ميآورم يكي از صفحهها بود كه با هر خطي كه ميكشيدم يك موشك به تهران ميخورد.
وي افزود: من با خطي فرضي موسيقي تخديري، كاذب و شيرين نوازي را از رديف و خشكنوازي جدا كردم. يكي ميگفت شمع سوخته، ديگري ميگفت شمع روشن، يكي ميگفت دل شكسته، ديگري ميگفت دل خجسته، حتا گوشهي مويه و غمانگيز ميتواند حماسه باشد و در اجراهاي قديمي اصلا غمانگيز نبودهاند.
كياني تصريح كرد: برعكس آن چيزي كه فكر ميكنيم موسيقي واقعه كربلا غمانگيز است، ميفهميم سرورانگيز و سرشار از شادي دروني است و اين فرضيههايي كه با پژوهش علمي بدست آورده بودم و تنها "فرضيه" بودند ولي فردي در جايي از اصطلاحات من به اشتباه نام برد و بسياري هستند كه اكنون نام مرا به بدي ميبرند.
وي افزود: من اگر ميخواستم اساتيد موسيقي ايراني را زير سوال ببرم در كتابم مينوشتم، جرا بايد يك منتقد برداشت نادرست از كتاب مرا به عنوان عقيدهي من بگويد؟
كياني گفت: موسيقي از نظر من انواع مختلفي دارد وهمهشان چون موسيقي هستند، زيبايند، برخي افسرده ميكنند، بعضي انرژي ميدهند و برخي تعادل را برقرار ميكنند. موسيقي مثل غذاست و بايد تحقيق كنيم چه موسيقي با ما سازگار است، اگر موسيقي پاپ مرا كوك ميكند، پس موسيقي خوب است مهم اين است كه شخص با ذايقهاش موسيقي را دريابد و اگر رديف مرا شارژ ميكند آنرا بشنوم و پيشنهاد ميكنم هر كس از موسيقي من لذت ميبرد آنرا گوش كند.
وي تاكيد كرد: من خود عضو پيوستهي فرهنگستان هنر هستم و زياد مايل نبودم تا دومين برنامه به من اختصاص يابد، ولي نوعي تكليف بود كه انجام داديم واميدوارم ساير موسيقي دانان به اين مكان بيايند دوستدارانشان به آنها بپردازند.
اين سلسله نشستها كه پنجشنبههاي هر ماه برگزار ميشود، اختصاص به يكي از هنرمندان كشور دارد كه جلسهي قبل عزتالله انتظامي بوده و جلسهي آينده آيتاللهزادهي شيرازي در حوزهي معماري خواهد بود.
انتهاي پيام
نظرات