علي نصيريان، سوء تفاهمهاي ايجاد شده و حساسيتهاي برانگيخته شده در خصوص سريال «ميوه ممنوعه» را به عدم آشنايي با ادبيات كلاسيك ايراني و همچنين توجه به لايههاي ظاهري داستان مربوط دانست.
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، اين بازيگر كه به همراه جمعي ديگر از بازيگران سريال «ميوه ممنوعه» در تلويزيون حاضر شده بود درباره انتقاداتي كه درباره موضوع سريال مطرح شده بود، گفت: اگر كمي با ادبيات كلاسيك خودمان آشنا باشيم، ميدانيم كه تمثيلهايي در مثنوي يا تمثيل شيخ صنعان در عطارنامه است كه اين قصه را روايت ميكند، با اين تفاوت كه قصه «ميوه ممنوعه» در زمان و مكان ديگري تعريف شده است.
وي با تعريف قصه شيخ صنعان و با اعتقاد بر اين كه ايمان تنها لايه ظاهر قضيه نيست، خاطرنشان كرد: كدورت و غباري بين شيخ و خدا بوده كه نياز به آزمايش الهي داشته است.
نويسندگان اين سريال از چنين داستاني الهام گرفتهاند و به هيچ وجه قضيه يك حاجي بازاري كه ميخواهد زن جوان بگيرد، مطرح نيست. اين صورت رئاليستي داستان است كه شما ميبينيد و به آن نقد و هجو و طنز اجتماعي نيز اضافه شده است؛ اما باطن قصه به همان اسطوره برميگردد.
علي نصيريان با طرح اين پرسش كه مگر سوژههاي دنيا چند تا است؟ ادامه داد: داستانهاي قديمي هر بار در زمانه جديد و با شخصيتپردازي تازه ساخته ميشوند. هملت و مكبث را در زمانه جديد اجرا ميكنند. حتي اپراي «عروسي فيگارو» را از سن اپراي نيويورك و پاريس بيرون ميآورند و در برجهاي 60 طبقهاي نيويورك تعريف ميكنند. بر اين اساس فضا شكسته ميشود تا خسته كننده نباشد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه از زاويه حكمت آن چه حاج يونس با آن دست و پنجه نرم ميكند، عشق است يا لغزش؟ گفت: در اين جا چيزي نيست كه من بخواهم يا نخواهم، بلكه تقدير حاكم شده كه حاج يونس عاشق شود. دختر او را فقير و حقير ميخواهد، چرا كه ميخواهد او بشكند. باطن قضيه اين است كه تقدير بر آن شده كه حاج يونس بشكند و ايمان او به آزمايش گذاشته شود.
پس از توضيحات علي نصيريان در خصوص ماهيت قصه «ميوه ممنوعه»، كيانوش گرامي، بازيگر نقش «هوشنگ» با اشاره به اين كه در اين گفتوگو، آزادي مشروطش را كنار ميگذارد، درباره بازي در سريال «ميوه ممنوعه»، گفت: تا به حال در بيش از 90 فيلم و سريال حضور داشتهام. اما اين 4 ماه مشكل گذشت. تايمهاي بالا كار خصوصاً براي بچههاي پشت صحنه بسيار دشوار بود. اما بايد اين را هم گفت كه در گروه سازنده «ميوه ممنوعه»، هنرمندان بزرگي حضور داشتند.
وي با اشاره به اين كه بچه محل حسن فتحي بوده است و 40 سال با هم در يك محله زندگي ميكردهاند، ادامه داد: هميشه اين پرسش در ذهنم مطرح بود كه چرا آقاي فتحي مرا سر فيلمهايش نميبرد. اما او با دعوت از من در اين سريال، لطف بزرگي كرد و اجازه ميداد در چارچوبهاي موجود ديالوگهايي كه دوست دارم را ادا كنم.
گوهر خيرانديش نيز اين نقش را كار متفاوت از بازيهاي قبلي اش ندانست و گفت: پيش از اين در فيلمهايي چون دنيا و غيره نقش چنين زني را بازي كرده بودم. اما به اصرار آقاي فتحي و با وجود گروه حرفهيي اين كار را پذيرفتم و قرار شد در تعامل با نويسندگان باشم. آنها هم خيلي خوب پيشنهادهايي را كه قابل اجرا بود در متن پذيرفتند.
سپس رهبري بازيگر نقش «سينا» درباره پيشينه كاري خود گفت: من سال گذشته در برنامه «موج نو، تاكسي» مجري بودم كه از همين شبكه دو پخش شد. سپس در سريال «گلريزان» به كارگرداني آقاي مسعود رشيدي بازي كردم كه قرار است از شبكه اول سيما پخش شود. پس از بازي در اين سريال بود كه آقاي فتحي به من اعتماد كردند و اين نقش را به من سپردند.
وي در پاسخ به اين پرسش كه اجراي يك برنامه تلويزيوني سختتر است يا بازي در يك سريال؟ اظهار كرد: هر دو اين كارها دشوار است. اما من تجربه اجراي يك برنامه زنده را نداشتم و فكر ميكنم اين كار بسيار دشوار باشد. اگر بازيگر در كارش اشتباه كند و تپق بزند، فرصت برداشت دوباره وجود دارد، اما در اجراي يك برنامه زنده، فرصت دوبارهاي نيست.
علي نصيريان نيز در اين باره متذكر شد: مجريگري و بازيگري دو كار كاملاً متفاوت هستند كه هر كدام مشكلات خاص خود را دارند.
جواد انصافي بازيگر نقش «آقا تهراني» نيز با اعتقاد بر اين كه بازيگري از اجراي يك برنامه دشوارتر است، اظهار كرد: بازيگر بايد علاوه بر درست ادا كردن ديالوگها و حفظ حس خود، مسائل فني را هم در نظر بگيرد.
وي كه سالها است در نمايشهاي سياه بازي نقش سياه را بازي ميكند، درباره ايفاي نقش در يك سريال با قصهاي روز، گفت: بازيگر بايد براي ايفاي نقشهاي متفاوت انعطاف داشته باشد. البته دلبستگي من به نمايشهاي سياه بازي خيلي بيشتر است.
انصافي يادآور شد: آقاي نصيريان سياه بازيهاي زيبايي داشتهاند كه من در اين زمينه از مريدان ايشان هستم.
در بخش ديگري از اين نشست علي نصيريان، مهمترين گره شخصيت حاج يونس را كشمكشهاي دروني وي عنوان كرد كه به عنوان تقديري بر او حاكم شده است.
وي در توضيح اين مطلب گفت: تمام كار «دراما» همين است. از 500 سال قبل و بدو امر، «دراما»، بر اساس تناقض و كشمكش دو قطب مخالف درون انسان شكل ميگيرد و بايد به يك سرانجام برسد كه اين سرانجام در كمدي و تراژدي متفاوت است.
به اعتقاد نصيريان، مهمترين كشمكش دروني «حاج يونس»، بين ايمان، تعهد و عشق به هستي شكل ميگيرد و به همين دليل است كه در بخشي ميگويد كه من تلاش ميكنم تو را فراموش كنم اما بعد از يك ساعت مجدداً عشق تو در من زنده ميشود.
بازيگر نقش حاج يونس در «ميوه ممنوعه» از اين سريال به عنوان كاري گروهي ياد كرد و افزود: بايد به تمام جمعي كه در ساخت اين سريال مشاركت داشتند، خسته نباشيد بگويم و در رأس آنان كارگردان قرار دارد. كارگردان «ميوه ممنوعه» بسيار هوشمندانه بازيگرانش را انتخاب و ريتمش را تنظيم كرد او بسيار با وسواس پلانهايش را انتخاب كرد. البته كار ما فردي نيست و هر كس در جايگاه خود تلاش كرد.
علي نصيريان با اشاره به تلاش نويسندگان سريال «ميوه ممنوعه» خاطرنشان كرد: در وهله نخست متني بسيار خوب و خوش قلم نوشته شد. خصوصاً بخش اول متن كه برداشتي از نمايشنامه شاه لير بود، بسيار حرفهيي نوشته شده بود. در اين بخش حاج يونس ابتدا دخترش را ترك ميكند و در نهايت همين دختر او را نجات ميدهد.
بازيگر «ميوه ممنوعه» بار ديگر تأكيد كرد: در اين سريال داستان ازدواج يك پيرمرد ثروتمند با دختري جوان تنها مطرح نميشود، بلكه اين ظاهر قضيه است. به دليل عدم آشنايي با باطن قضيه، بسياري به كار ايراد ميگيرند، شبكه را تحت فشار قرار ميدهند و حتي برخي قصه ما را حذف ميكنند.
گوهر خيرانديش نيز مطالبي را در خصوص «ميوه ممنوعه»، مطرح و بر لزوم بحثهاي كارشناسي در خصوص اين سريال و ساخت برنامهاي با اين موضوع تأكيد كرد.
بازيگر نقش «قدسي» در سريال «ميوه ممنوعه» اظهار كرد: در اين سريال مسائلي چون زلزله بم، لزوم احترام متقابل والدين و فرزند، نگهداشتن حرمتهاي زن و شوهري و اقتصاد بيمارگونه مطرح ميشود و بررسي هر كدام از اين موارد به همراه مسائل هنري سريال در برنامهاي تلويزيوني ضروري است.
گوهر خيرانديش در پاسخ به اين پرسش سيد جواد يحيوي كه آيا به سرعت تسليم خواستههاي شوهرش نشده است، گفت: اول اين كه قصه به من ميگويد زود تسليم شو يا نه. ضمن اين كه از ابتدا با نويسندگان هم صحبت كرده بودم كه دوست ندارم اين زن پس از اين كه شوهرش انتخابش نميكند، وبال او باشد. درست است كه در وهله نخست سرخورده ميشود، اما از آن جا كه تحصيلكرده است، آگاهانه زندگياش را مهار ميكند تا بتواند در آينده حتي الگو شود.
اين بازيگر درباره تلفنهاي مكرري كه به قدسي ميشد، متذكر شد: بخشي از اين تلفنهاي مكرر سليقه شخصي كارگردان بود. اما اين بدان معنا نيست كه خانمي كه كارمند است، زندگياش از كفش ميرود، خانمهاي شاغل موفق هم وجود دارند. «ميوه ممنوعه» به اين نكته اشاره دارد كه كار و گرفتاري نبايد به گونهاي خود را نشان دهد كه عنان زندگي از دست خارج شود.
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از برنامه، عماد تفتي بازيگر نقش فرزاد نيز حضور يافت.
وي به اين پرسش كه آيا از بدو امر و با خواندن فيلمنامه ميدانست كه در سريال موفقي بازي خواهد كرد، پاسخ مثبت داد و افزود: اين از خصايص كارگرداني مثل حسن فتحي است. او به حدي جدي و دقيق با كارش برخورد ميكند كه كسي شك نميكند كه ممكن است كار بدي از آب درآيد.
وي درباره پيشينه كاري خود گفت: مردم مرا از 10-11 سالگي يادشان است كه در مجموعه «سياه، سفيد و خاكستري» بازي كرده بودم در سينمايي «نان و گلدان» محسن مخملباف هم بازي كرده بودم و نقشي هم در «نان، عشق، موتور 1000 » داشتم كه كوتاه اما ماندگار بود.اما نقشي كه بيشتر در ياد مردم باقي مانده است، نقشي است كه سال گذشته در سريال زيرزمين داشتم.
انتهاي پيام
نظرات