ناصرتقوايي گفت: مجموعه عكسهاي سومين چشماندازم جنبه اجتماعي سياسي ندارد، بلكه چشماندازي از هواي اين سرزمين، ابر، باران و مه است.
به گزارش خبرنگار هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين كارگردان سينما در نشست خبري كه روز گذشته در گالري اعتماد پيش از برپايي سومين نمايشگاه عكسهايش برپا شده بود، گفت: بهخوبي بهياد نميآورم كه عكاسي را از چه زماني آغاز كردم. همان طور كه به ياد ندارم، شنا كردن را چه زماني آموختم. اما از همان دورههاي دبستان كه با همكلاسيهايمان بيرون ميرفتيم هميشه عكاس آن جمع بودم و اگر عكسها و آلبومهاي آن دوران را ببينيم 80 درصد از عكسهايش را خودم گرفتم.
او با اشاره به ورودش به دنياي فيلمسازي خاطرنشان كرد: از 45 سال پيش كه فيلم ساختن را بهعنوان حرفه برگزيدم به مرور دريافتم كه زندگي در عالم واقع با زندگي با عالمي به اسم سينما فرق دارد. در سفر زندگي براي خودت ميبيني، اما در سفر سينمايي به جاي ديگران بايد ببيني. پس بيشتر عكسهاي مجموعه من رهاورد سفرهايي است كه به اميد يافتن چشماندازهاي تازه براي فيلمهايم ثبت كردم و متاسفانه از زماني كه وارد سينما شدم، عكاسي بهعنوان شغل دوم و سوم من درآمد.
او اضافه كرد: در هر سفر چيزيهايي ميبيني كه نه به درد ادبيات ميخورد و نه به كار سينما ميآيد، اما يك دوربين بهترين يار و همراه آن تصاوير است. از اين رو در تمام سفرهايي كه داشتم مجموعه وسيعي از عكسها را از مناطق مختلف ايران، جمعآوري كردم، بسياري از اين عكسها حكايت از ايراني است كه ديگر وجود ندارد.
كارگردان «كاغذ بيخط» معتقد است: در طي 55 سالي كه عكاسي كردم، تصاوير شهرهايي را دارم كه به كل از بين رفتهاند و يا روستاهايي كه خالي از سكنه شده است. در بسياري از عكسهايم معماريها تغيير كرده است و خيلي از آن تصاوير ديگر وجود ندارد. حتي لوكيشنهايي كه در حين ساخت فيلمهايم آنها را ثبت كردم، امروز ديگر وجود ندارد. به همين ترتيب گاهي فكر ميكنم اگر جايي قرار است نابود شود بهتر است من آن جا بروم و يا عكاسي كنم و فيلم بسازم.
تقوايي با اشاره به اين عكسها و فيلمهاي ثبت شده آن را يك هشدار جدي تلقي كرد و افزود: نميدانم كه اينچه كاري است كه ما با سرزمين و حافظهمان ميكنيم. ملتي چند هزار ساله تازه به دنبال هويت خود ميگردد و توجه ندارد وقتي شهري از بين ميرود يعني حافظه ما در حال نابودي است. متاسفانه اين روزها ما همه چيز را با همه چيز عوضي گرفتهايم.
كارگردان «اي ايران» ادامه داد: كوشش كردم در سفرهايم بتوانم عكسي واقعي از واقعيت هر مكان بگيرم، در واقع من در اين عكسها چهره اين سرزمين را ثبت كردم و گردآوري چهره ظاهر و سيماي باطن ايران در يك آلبوم چند جلدي روياي ديرينه من بود. اما عرضهي تعدادي از عكسهاي اين مجموعه در سه چشم انداز شايد اولين گامهاي كُند من براي تحقق اين رويا باشد. اين عكسها مربوط به اصل اثر كه همان واقعيت است ميشود، و من در اين عكسها تنها واسطهي اين انتقال بودهام.
تقوايي در ادامه اين نشست با اشاره به دو نمايشگاه ديگري كه پيش از اين برپا كرده بود، گفت: سالهاست با دوربين آنالوگ كار ميكنم، اما به دليل محدوديت سيستم آنالوگ چاپ اين عكسها با سيستم ديجيتال انجام دادم، كه تركيب آن دو خيلي راضي كننده است و تصميم گرفتم با اين امكانات ديجيتال براي احياي عكسهايم اقدام كنم. و قبل از دست رفتن آنها تمامشان را بر روي سيدي حفظ كنم. تا عمر اين عكسها را براي ساليان سال تضمين نمايم.
او تصريح كرد: چشمانداز اول را سال 74 در تالار ابن سينا با 70 عكس از معماري ايران و شهرهايي كه از دست رفتهاند برپا كردم، و در اين عكسها بيشتر از آن كه به دنبال يك عكاسي هنري باشم در جستوجوي نوعي اطلاع رساني بودم اما در نمايشگاه دوم خود، عوارض جنگ را در آبادان به تصوير كشيدم.
او اضافه كرد: در چشم انداز دوم ديواري كه به عنوان حصار پالايشگاه آبادان در طول جنگ تغيير شكل داده بود تصوير كردم، زيرا معتقد بودم تك تك سوراخهايي كه بر روي اين ديوار قرارداشت گلولههايي بود كه به تن بچههاي اين سرزمين اصابت شده و اين ديوار خاطرهي يك جنگ هشت ساله است.
به گزارش ايسنا، تقوايي بيان كرد: واقعيت يك اثر تاثير غريبي روي ما دارد و عكاسي سريعتر از هر هنري با واقعيت روبهرو ميشود و به همين دليل شبيهترين هنر به واقعيت است. اما تنها زماني ميتوان به يك اثر، هنري گفت كه چيزي فراتر از واقعيت را در خود داشته باشد.
او معتقد است: اگر در واقعيت يك اثر حقيقت كشف نشود، كار هنري انجام نشده است و حقيقت به نوعي كاربرد هر چيز است كه الزاما بايد در هنري مثل عكاسي ديده شود.
به گزارش ايسنا، اين كارگردان سينماي ايران گفت: به دليل مشكلاتي كه ما در جامعه داشتهايم هنرمان زبان خاصي يافته است كه شايد در هيچ جاي دنيا شبيه نباشد. در واقع فيلمسازان و هنرمندان ما به دليل شرايط خاص جامعه خود عادت كردهاند كه با نگفتن و نمايش دادن حرف نزنند.
تقوايي مجموعه عكس چشماندازهايش را واقعيتي مطلق ميداند كه حقيقتي را در خود نهفته دارد و گفت: به اين عكسها نگاه كنيد آنها زيباترين كوههاي ميناتوري دنياست واي كاش مسوولان جزيره قشم ميآمدند و ميديدند كه امروز بولدوزر به جان اين كوهها افتاده است.
او كه اين عكسها را در يك فاصله هشت و 9 كيلومتري در جزيره قشم به تصوير كشيده است،معتقد است: كه اين فضا بهترين پلاتو براي سينماست. زيرا مجموعه كاملي از جنگل،كوه، دريا، نمك زار، رودخانه و غيره را در خود دارد، در حالي كه امروز اين فضا در حال نابودي است.
تقوايي همچنين گفت: كار نكرده خيلي دارم و خيال هم ندارم كه آنها را انجام ندهم و تا آنها به انجام نرسد، من هم باقي ميمانم.
او با تاكيد بر اهميتي كه به لوكيشن در كارهايش ميدهد اضافه كرد: لوكيشن وطن و سرزمين ماست، در حالي كه اين روزها احساسات ناسيوناليستي در كشور ما، ضعيف شده است. زيرا سفر نميكنيم و آن را نميشناسيم. در واقع ما اينجا را وطن خود نميدانيم و به همين دليل براي آن احساس مسووليت نخواهيم كرد كه اين عين بيوطني است.
او ادامه داد: شناخت لوكيشن وظيفه اصلي ماست، در حالي كه اين روزها ما حساسيتهايمان را از دست دادهايم و در واقع جغرافيا عرصهي ظهور است و تاريخ همواره در جغرافيا اتفاق افتاده است.
ناصر تقوايي گفت: كشف زيباييها در طبيعت سليقه تصويري ما را بالا ميبرد و ملت بافرهنگ هم ملتي است كه باسليقه است، به همين دليل بايد از كودكي سليقهي كودكانمان را پرورش بدهيم.
اين كارگردان در بخش ديگري از صحبتهاي خود با اشاره به ويژگيهاي خاص هنر عكاسي، بيان كرد: يك عكاس خوب به خوبي همه چيز را ميبيند، به همين دليل عكاسي ديد ما را نسبت به زيباييهاي اطراف و كجيهاي اطراف بالا ميبرد و اين حقيقت يك عكس است.
او همچنين با اشاره به اين نمايشگاهش و چگونگي انتخاب عكسهايش گفت: اين مجموعه ميتوانست به لحاظ موضوعي محدودتر و يا حتي گستردهتر باشد، اما من دوست داشتم مجموعه متنوعتري از چهار فصل را كنار هم قرار دهم به همين دليل اسم آن را «ابر، باد و مه، مِه...» گذاشتم.
به گزارش ايسنا، نمايشگاه ناصرتقوايي از فردا شنبه تا دوهفتهي آينده در گالري اعتماد برپاست.
انتهاي پيام


نظرات