• شنبه / ۲۲ فروردین ۱۳۸۸ / ۰۹:۵۸
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 8801-06388
  • خبرنگار : 71012

«سريالي اجتماعي،سياسي و يا داستاني درباره‌ي زنان؟» نشست سريال «گل‌هاي گرمسيري» در ايسنا/1/ سخنان عسگرپور،جلالي، فلاحي‌پور،خطيبي،مريم بوباني ونازآفرين كاظمي

«سريالي اجتماعي،سياسي و يا داستاني درباره‌ي زنان؟» 
نشست سريال «گل‌هاي گرمسيري» در ايسنا/1/
سخنان عسگرپور،جلالي، فلاحي‌پور،خطيبي،مريم بوباني ونازآفرين كاظمي

نشست سريال «گل‌هاي گرمسيري» با حضور كارگردان، تهيه‌كننده و تعدادي از بازيگران اين سريال در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در ابتداي نشست سريال «گل‌هاي گرمسيري»، محمدمهدي عسگرپور(كارگردان و نويسنده)، صادق جلالي(تهيه‌كننده)، پرويز فلاحي‌پور، مريم بوباني، اشكان خطيبي و نازآفرين كاظمي (بازيگران)درباره‌ي روند همكاري با اين پروژه و اين كه چقدر از نتيجه كار پس از پايان اين مجموعه داستاني راضي هستند، سخن گفتند.

*** عمق درگيري بيشتر مخاطب مهم است

عسگرپور در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه به عنوان كارگردان و نويسنده تا چه اندازه از آن چه به عنوان سريال «گل‌هاي گرمسيري» پخش شد، رضايت دارد؟ گفت: فكر مي‌كنم تا حد زيادي به آن چه از ابتدا فكر مي‌كردم دست پيدا كرده‌ام.

اين كارگردان سينما و تلويزيون هم چنين درباره‌ي بازتاب سريال «گل‌هاي گرمسيري» در بين مخاطبان اظهار كرد: وقتي كاري از تلويزيون پخش مي‌شود، گاهي اوقات آدم احساس مي‌كند مردم از كاري راضي هستند؛ وقتي به استناد اين مساله فكر مي‌كني متوجه مي‌شوي كه در طول مدتي مشخص چندين تن گفته‌اند كه از كار راضي هستند، پس اين بدان معنا است كه مردم از كار رضايت داشته‌اند؛ اما گاه اين تعريف‌ها ممكن است به حساب لطف دوستان گذاشته شود.

اين كارگردان ادامه داد: ميزان رضاتمندي و تعداد بينندگان از طريق آماري كه مركز تحقيقات صدا و سيما منتشر مي‌كند نيز بدست مي‌آيد كه گاه اين آمار هم چندان دقيق نيست؛ البته در حال حاضر وضعيت بهتر از قبل شده‌است.البته اگر اين مسائل را كنار بگذاريم، ما نگاهمان به مخاطب بيشتر اين‌گونه بوده‌است كه تعداد بيشتري را درگير اين‌كار كنيم و اين درگيري، عمق بيشتري داشته باشد. براي من مهم اين است كه اگر از جمعي150 تني، 10 تن هم كار را ديده‌اند، اين 10 مخاطب از اقشار مختلف جامعه باشند و از كار هم رضايت داشته باشند؛ همين براي من كافي است.

*** امكانات كمي شانسي جور شد

صادق جلالي، تهيه‌كننده سريال «گل‌هاي گرمسيري» نيز به خبرنگار ايسنا گفت:‌ همواره دوست داشتم كاري درباره‌ي جنگ و خصوصا آزاد‌سازي خرمشهر بسازم. موقعي كه اين فيلمنامه را خواندم، طعمي نوستالژيك براي من داشت و همين مساله برايم انگيزه‌اي بود كه درگير بازنويسي فيلمنامه شوم. همكاري براي بازنويسي متن كه شش ماه به طول انجاميد، هم چنين باعث شد كه با شخصيت‌ها بيشتر آشنا شوم.

جلالي به روند ساخت يك اثر كه به دفاع مقدس و تاريخ انقلاب اسلامي نيز مي‌پردازد، اشاره و اظهار كرد: در سريال «گل‌هاي گرمسيري» وسائل و امكانات كمي شانسي براي ما جور شد؛ به قول يكي از دوستان، خدا اين سريال را ساخت.

در ادامه صحبت‌هاي جلالي، محمدمهدي عسگر‌پور به شوخي گفت كه كار‌ آسان تنها براي بازيگران است كه مي‌نشينند و از هواي خوب لذت مي‌برند.

مريم بوباني كه نقش مادر «رسول» را در سريال«گل‌هاي گرمسيري» بازي مي‌كرد، نيز در پاسخ به اين نظرات از صادق جلالي خواست كه به بخش‌هايي از دشواري‌هاي كار بازيگران اشاره كند.

تهيه‌كننده «گل‌هاي گرمسيري» نيز با اشاره به صحنه‌ي پاياني كه بوباني در دماي بالاي 50 درجه جنوب، ايفا كرده بود، گفت: من به شدت تحت تاثير پلان آخري كه ايشان بازي كرد قرار گرفتم و گريه كردم. گريه من به اين دليل بود كه از تمركز بازيگر حيرت كردم و دانستم چقدر سخت است كه بازيگري در هواي 58 درجه، به اين خوبي بازي كند و تمركز داشته باشد. من همواره فكر مي‌كردم كار بازيگران راحت‌تر از ديگران است مي‌آيند سر صحنه و بازي مي‌كنند؛ اما در آن صحنه متوجه شدم كه بازيگري چقدر تمركز مي‌طلبد؛ خانم بوباني گويا در فضايي كاملا ايده‌آل بودند و به حدي متمركز كارشان را انجام دادند كه وقتي گروه كردن ايشان را ديدند حيرت كردند.

عسگر‌پور هم توضيح داد كه اين صحنه در روزهاي پاياني كه همه گروه خسته بودند تصويربرداري شد كه درآوردن آن با اين كيفيت جاي تعجب داشت.

مريم بوباني نيز در اين باره گفت: بعد از اين كه پلان را كات دادند، پاهاي درون آب گذاشتم چرا كه كاملا در كفش پخته بود و داشتم واقعا بيهوش مي‌شدم.

***استاندارد «گل‌هاي گرمسيري» بالاتر از سريال‌هاي معمول تلويزيون ‌

اشكان خطيبي بازيگر نقش «رسول» نيز درباره همكاري با سريال «گل‌هاي گرمسيري» خاطرنشان كرد: من قسمت‌هاي زيادي از سريال را نديدم، چراكه مدام سركار بودم. با اين حال يك شب بعد از ديدن صحنه‌اي كه مردم در حال كوچ بودند، به آقاي عسگر‌پور اس‌ام اس زدم و به او خسته نباشيد گفتم.

به اعتقاد وي استاندارد سريال «گل‌هاي گرمسيري» از سريال‌هاي معمول تلويزيون بالاتر بوده‌است؛ اين در حالي است كه اين سريال در بدو امر با هدف پخش در ماه رمضان كليد خورد.

اشكان خطيبي در نشست ايسنا گفت: وقتي نتيجه‌ي كار را مي‌بينيم، مفتخر‌تر مي‌شويم؛ چرا كه از قبل پيش‌توليد چندان سنگيني نداشتيم.

وي درباره‌ي نقش «رسول» گفت: نقش خودم را دوست دارم. وقتي همه نقش مرا دوست داشتند، نمي‌توانستم خودم دوست نداشته باشم.

***خيلي‌ از بازيگر‌ها از بازي‌ خودشان خوششان نمي‌آيد

پرويز فلاحي‌پور كه به عنوان بازيگر سريال «گل‌هاي گرمسيري» در نشست ايسنا حضور داشت، درباره‌ي شخصيت «حبيب» كه به ايفاي آن پرداخت، گفت: از همان موقع كه خلاصه فيلمنامه را خواندم طرحي از شخصيت «حبيب» را در ذهن تصوير ‌كردم و درباره آن چه در ذهن داشتم با آقاي عسگر‌پور صحبت كرديم و نقطه نظرات كارگردان هم به آن اضافه شد؛ مجموع اين‌ها نقشي را در آورد كه خودم و مردم آن را دوست داشته باشيم.

وي ادامه داد:‌ هر هنرمندي وقتي سوژه‌اي را طراحي مي‌كند، تنها پس از آن كه اين طرح اجرايي ‌شد، برايش مشخص مي‌شود كه چقدر به ذهنيتش نزديك شده‌است. اما فيد‌بك‌هاي مردم و اطرافيان نشان مي‌دهد كه بد نبوده‌است.

فلاحي‌پور در پاسخ به اين پرسش كه خودش چقدر نقش حبيب را دوست داشته، گفت: نقش را دوست داشتم، اما وقتي اجرايم را مي‌بينم احساس مي‌كنم كه مي‌توانست بهتر باشد؛ اصولا خيلي‌ از بازيگر‌ها هستند كه از بازي‌ خودشان خوششان نمي‌آيد. من از آن سري بازيگران هستم كه از بازي خودم خوشم نمي‌آيد؛ بنابراين كم‌تر بازي خودم را مي‌بينم و اگر ببينم با ديد منتقدانه به آن نگاه مي‌كنم.

***زنان قصه محكم و مبارز بودند اما...

نازآفرين كاظمي كه در سريال «گل‌هاي گرمسيري» نقش «منير» را بازي مي‌كرد در پاسخ به پرسشي درباره همكاري با اين پروژه، خاطرنشان كرد: من خودم اين شخصيت را خيلي دوست داشتم؛ وقتي كار را شروع كرديم اين شخصيت چندان در قصه پررنگ نبود، ولي با شروع فيلمبرداري و در شرايطي كه آقاي عسگر‌پور هم چنان فيلمنامه را مي‌نوشتند، اين نقش كم كم پررنگ‌تر شد.

به اعتقاد وي با وجود آن كه حضور «منير» در سريال «گل‌هاي گرمسيري» خيلي كوتاه بود، اما مردم خيلي اين شخصيت را دوست داشتند.

كاظمي با متفاوت دانستن شخصيت «منير» نسبت به ساير زنان قصه كه همگي محكم و مبارز بودند، دراين زمينه اظهار كرد: منير خيلي آرام‌ و‌ آهسته در قصه پيش مي‌رفت. وقتي كه اين نقش را بازي مي‌كردم و اولين‌ كار تصويري‌ام هم بود، نمي‌دانستم در خيلي صحنه‌ها بايد چه ‌كار كنم. اما تصورم از خودم خيلي بهتر از چيزي بود كه در تصوير ديدم؛ با ديدن سريال احساس كردم 100 درصد انرژي كه من صرف كردم، در تصوير ديده نشد. با اين حال مردم خيلي با اين شخصيت و در مجموع سريال «گل‌هاي گرمسيري» ارتباط برقرار كرده بودند.

***سريالي اجتماعي، سياسي و يا داستاني درباره‌ي زنان

در ادامه اين نشست ايسنا، محمد مهدي عسگرپور در پاسخ به اين پرسش كه «گل‌هاي گرمسيري» را بايد سريالي اجتماعي، سياسي و يا سريالي درباره زنان دانست؟ اظهار كرد:اشكالي ندارد كاري به طور همزمان به تمام اين موضوعات بپردازد؛ اگر به من بگويند وقتي با اين كار مواجه مي‌شوي بيشترين دريافتت چيست، مي‌گويم از همه‌ي اين موضوعات مهم‌تر، در كنارهم قرار گرفتن سه نسل معاصر از كشورمان است؛ در اين سريال نماينده نسلي متعلق به قبل از انقلاب، نماينده نسلي كه درگير جنگ بودند و نسلي كه الان وجود دارد در كنار هم قرار گرفتند.

وي ادامه داد: تقابل نمايندگان سه نسل مختلف كشورمان در اين سريال بي‌جهت و بي‌دليل صورت نگرفته‌است؛ من نمي‌خواستم وارد آن فضاها شوم، بلكه مي‌خواستم يادمان نرود ما دو مقطع مهم انقلاب و جنگ را داريم كه تاثيرات بسياري بر روي اين سه‌نسل گذاشته است. اين دو اتفاق رابطه سه‌ نسل در كشورمان را با كشورهاي ديگر متفاوت مي‌كند.

عسگرپور در پاسخ به پرسشي درباره طرح يكسري ماجراها و جزئيات انساني در سريال «گل‌هاي گرمسيري» و پرداختن به موضوعاتي كه تلويزيون قبلا كمتر به سراغ آن‌ها رفته است، گفت: بخشي از اين موضوع و هر موضوع شبيه به اين، به ناخود‌آگاه افراد برمي‌گردد. من ممكن است چند پلان از انقلاب و جنگ براي شما تعريف كنم كه تاثير ناخودآگاه بر روي ما گذاشته‌است؛ برخي از اين پلان‌ها كه خودم از نزديك ديده‌ام، همين مسيري است كه ناهيد قصه ما رفت. اين پلان‌ها را اگر كنار هم بگذاريم در مجموع يك سريال را شكل مي‌دهد.

وي در پاسخ به پرسش ديگر ايسنا درباره توجه ويژه‌يي كه وي در سريال «گل‌هاي گرمسيري» به زنان نشان داده‌است، خاطرنشان كرد: در اتفاقات حجيم و پرهياهويي مثل جنگ و انقلاب، شما همواره از مردان مي‌بينيد و همه‌چيز يك خطي است؛ آن چه ممكن است ريز‌ريز همه‌چيز را تغيير دهد نقش زنان است؛ اين نقش بسيار عجيب است.

عسگرپور تاكيد كرد: آن چه در انقلاب و جنگ، سريع و يك خطي رخ مي‌دهد، نقش مرد است و متاسفانه تلويزيون و سينماي ما به حدي به اين نقش پرداخته كه مي‌توان از زاويه ديد اين آثار، نقش مرد را در دو كلمه خلاصه كرد. آن چه تعريفي يك خطي و مشخص ندارد، نقش زنان است كه به ما كمك مي‌كند فضايي متنوع ايجاد كنيم.

***طبيعتا كارگردان بايد بازيگرش را بشناسد

در بخش ديگري از اين نشست نازآفرين كاظمي در پاسخ به اين پرسش كه به نظر نمي‌رسيد اولين كار تصويري‌اش باشد و اين كه به نظر مي‌رسيد بومي آن منطقه باشد، گفت: در طول كار من خيلي با هنرورانمان دوست شده بودم و دوست داشتم دائم با آن ها باشم؛ ضمن اين كه شرايط جنوب به‌گونه‌اي است كه آدم را تحت تاثير قرار مي‌دهد؛ وقتي وارد اين منطقه مي‌شوي، دوست داري مثل آنها حرف بزني و مثل آنها باشي و شايد به ‌همين دليل بود كه احساس مي‌شد من بومي اين منطقه هستم.

كارگردان هم با تائيد اين مطلب خاطرنشان كرد: هركس به من مي‌رسيد مي‌گفت كه بازيگر نقش منير را از آبادان انتخاب كرد‌ه‌اي.

كاظمي درباره حفظ ريتم‌ بازي توسط وي، اظهار كرد: من خودم را كه در تصوير ديدم متوجه اين مساله نشدم. در طول كار فكر مي‌كردم خيلي به شخصيت منير نزديك شده‌ام چراكه خودم هم آدم ساكتي هستم ولي به اندازه منير اجازه نمي‌دهم به من زور بگويند.

بازيگر نقش «منير» سپس يادآور شد: در طول ساخت سريال آقاي عسگر‌پور خيلي با من حرف نمي‌زدند. معمولا مي‌ديم وقتي كه پلان تمام مي‌شود ايشان برخي بازيگران را تشويق مي‌كردند؛ اما اين اتفاق در مورد من رخ نداد كه باعث حسودي من شد.

وي كه در داستان اين سريال خودسوزي مي كند ادامه داد: آقاي عسگرپور معمولا خيلي با بازيگران ارتباط برقرار نمي‌كنند. خصوصا من هم كه ساكت هستم. اما از جايي به بعد احساس كردم كه به من اعتماد كرده‌اند.

عسگر‌پور در پاسخ به اين اظهارات گفت: طبيعتا كارگردان بايد بازيگرش را بشناسد و بداند چگونه با او برخورد كند. در مورد بازي ايشان من بايد مراقب بودم كه تمام انرژي ايشان منتقل نشود. چرا كه حذفيات ما بيشتر مي‌شد. خصوصا در پلان‌هايي كه چهار بازيگر بودند من تنها ايشان را نگاه مي‌كردم تا از جايي جلوتر نرود؛ اين مساله به‌دليل حساسيت نقش و شخصيت «منير» بود.

***هدف من پوشاندن عيب‌هاي «حبيب» نبود

در ادامه اسماعيل فلاحي‌پور در پاسخ به پرسشي در اين خصوص كه به نظر مي‌رسيد تا حدودي نگراني نداشته كه مخاطب او را نقش منفي ببينند و از او بدش بيايد؟ گفت: هدف من پوشاندن عيب‌هاي حبيب نبود، بلكه نقشم به من اين را مي‌گفت. حبيب يك شخصيت شهرستاني است كه به تهران مي‌آيد. اگر حبيب با همان خلقيات كه در خوزستان داشت به تهران مي‌آمد نمي‌توانست اين امكانات مالي را داشته باشد. من تصورم اين بود كه اين حبيب، حبيب داخل خوزستان نيست؛ در حقيقت او اين خصوصيات را دارد و پنهان كرده‌است. او هنوز هم به همان شيوه‌اي كه در خوزستان با مرضيه برخورد مي‌كرد، با او برخورد مي‌كند؛ من خصوصيات اصلي او را نگه داشتم اما خصوصياتي كه باعث شد در تهران رشد كند و به جايي برسد را حذف كردم. يكي از اين ويژگي‌ها شوخ‌طبعي و لهجه‌اش بود. حبيب حتي لهجه‌اش را از بين مي‌برد؛ او به سرعت اين‌ها را برطرف مي‌كند. حتي به لحاظ مفهومي فكر مي‌كردم اين لهجه در حقيقت هويت حبيب است و وقتي اين لهجه را از او مي‌گيريم در حقيقت هويتش را از او مي‌گيريم.

فلاحي‌پور ادامه داد: البته من به مخاطب حق مي‌دهم كه درباره‌ي اين نقش اين‌گونه فكر كند. يك‌بار هم آقاي جلالي اين مساله را به من گفت. به نظرم سعي كردم كارم را درست انجام دهم و در كنارم ميزاني و محكي به نام آقاي عسگر‌پور(كارگردان) بود.

***من، آقاي جلالي و آقاي محلوجيان كليت قصه را مي‌دانستيم

در اين بخش كارگردان «گل‌هاي گرمسيري» در پاسخ به اين پرسش كه آيا كامل نبودن فيلمنامه ممكن بود مشكلاتي را براي بازيگران موجب شود؟ گفت:‌ بازيگران از همان ابتدا در روند ابتدايي تا انتهايي شخصيت بودند.

وي ادامه داد: من، آقاي جلالي و آقاي محلوجيان (يكي از نويسندگان)از همان ابتدا كليت قصه را مي‌دانستيم. آقاي فلاحي‌پور هم از همان ابتدا مي‌دانست كه اين آدم از كجا‌به‌كجا بايد برسد و فقط جزييات باقي مي‌ماند؛ در نتيجه ما كمتر در اين بخش كمتر دچار دگرگوني‌هاي عجيب و غريب شديم.

***درباره‌ي لهجه به حد كافي صحبت شده

اشكان خطيبي نيز در پاسخ به اين پرسش كه آيا فكر نمي‌كند اگر شخصيت «رسول» لهجه نداشت، مي‌توانست اين شخصيت را بهتر بازي كند، گفت كه اصلا فكر نمي‌كند اين گونه باشد.

او سپس خاطرنشان كرد كه فكر مي‌كند درباره لهجه به حد كافي صحبت شده‌است.

اين بازيگر هم چنين جزيياتي كه در فيلمنامه باعث شوكه شدن مخاطب مي‌شود را نقاط قوت سريال «گل‌هاي گرمسيري» دانست و افزود: اگر شرايط در درام سخت نشود، مي‌توان آن را به داستان پاورقي تشبيه كرد.

*** هر كار جنگي قابل قبول را مي‌پذيرم

مريم بوباني نيز در پاسخ به اين پرسش كه نقش خود را در «گل‌هاي گرمسيري» چگونه ديده و آيا از نحوه‌ي ايفاي آن راضي است؟ اظهار كرد: آن چه مي‌خواستم نشد؛ اين خاصيت كار ما است. من به دو دليل كار آقاي عسگر‌پور را قبول كردم؛ يكي اين كه كارشان را دوست دارم و دوم اين كه من هر كار جنگي قابل قبولي كه پيشنهاد شود را مي‌پذيرم؛ چرا كه احساس مي‌كنم به خوزستان ديني دارم چرا كه بزرگ شده اين منطقه هستم. قصه‌هايي كه كارگردانان از جنگ روايت مي‌كنند من با گوشت و خون و پوستم حس كرده‌ام.

***«رسول» قهرماني از نوع فيلم‌هاي اسپيلبرگ

به گزارش ايسنا، اشكان خطيبي به اين پرسش كه آيا به اعتقاد او رسول يك قهرمان بود؟ اينگونه پاسخ داد كه حتما اين‌طور بود.

اين بازيگر ادامه داد: رسول قهرماني از نوعي كه تام كروز بازي مي‌كند نبود؛ او قهرماني از نوع فيلم‌هاي اسپيلبرگ بود. البته من هم بعد فهميدم كه رسول قهرمان است؛ در يكي از صحنه‌ها احساس مي‌كردم كه اين شخصيت مدام دارد آدم‌ها را نجات مي‌دهد، بنابراين از آقاي عسگرپور پرسيدم رسول قهرمان است؟! كه ايشان پاسخ مثبت دادند.

خطيبي هم چنين تاكيد كرد كه رسول قهرماني از جنس خود مردم بود.

عسگرپور نيز در توضيح شخصيت رسول گفت كه رسول يك آرمانگراست.

كارگردان «گل‌هاي گرمسيري» اظهار كرد: اين لفظ كمتر از سوي مردم به كار گرفته مي‌شود؛ كسي كه آرمان مشخصي داشته باشد و درجهت آن آرمان قدم بردارد و مردم او را با آن آرمان بشناسند مي‌شود آرمانگرا.

*** دلايل چند پاره‌گي متن و جريان ماه رمضان

در بخش ديگري از اين نشست كارگردان و نويسنده‌ي سريال «گل‌هاي گرمسيري» با اين پرسش مواجه شد كه در برخي بخش‌هاي اين سريال متن دچار چند پاره‌گي شده بود و مخاطب را سردرگم مي‌كرد.

محمد مهدي عسگر‌پور در پاسخ به اين پرسش متذكر شد: طرح ابتدايي كه در ذهن من شكل گرفت، نوعي داستان غيرخطي داشت؛ در اين طرح ما برشي از مقطع حال را مي‌ديديم و سپس گره‌اي براي ما ايجاد مي‌شد كه ما را به چهار سال قبل پرتاب مي‌كرد؛ اين طرح در دهه‌ي 70 در ذهنم شكل گرفت و مسلما چهار - پنج سال قبل از زمان حال در آن دوره، به دوران جنگ برمي‌گشت؛ بنابراين مثل الان نبود كه يكباره ما به بيست سال قبل برگرديم. ضمن اين كه درآن زمان اين رفت و برگشت كمتر در فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني رخ مي‌داد.

وي در ادامه يادآور شد: طرح ابتدايي كه چند سال بعد نوشته شد و طرح نهايي كه به تلويزيون داده شد، براساس همان طرح اوليه بود. آن طرح مناسب يك فيلم سينمايي بود. اما امروز با يك سريال مواجه بوديم و قرار نبود مخاطب ما هم قشر فرهيخته باشد؛ بنابراين كار بايد راحت‌تر مي‌شد و روايت خطي، راحت‌تر بود.

عسگرپور با اشاره به دشواري تبديل روايتي غير خطي به خطي، اظهار كرد: پس از تصويب طرح توسط تلويزيون من از آقاي بياتي خواهش كردم كه يك‌بار ديگر داستان را به همان سبك غير خطي بنويسد؛ پس از ايشان آقاي محلوجيان به عنوان نويسنده وارد كار شدند و به نظرم متن خوبي هم نوشتند؛ منتها من يكسري سوالاتي را مدام مطرح مي‌كردم كه كمي هم ناجوانمردانه بود و بديهي بود كه كار را سخت مي‌كرد. خوب ايشان دو - سه نوبت فيلمنامه را نوشت و من هنوز متن‌هاي ايشان را دارم و حجم زيادي هم بود. اما از اينجا به بعد سليقه‌ي من بايد در متن اعمال مي‌شد؛ بنابراين من متن نهايي را به دست گرفتم و پس از اين كه بخش ابتدايي را نوشتم، كار كليد خورد. يعني همان ايرادي كه زماني خود ما به پروژه‌ها مي‌گرفتيم كه چرا فيلم‌نامه كامل نيست كار كليد مي‌خورد، به كار خودمان هم وارد شد.

اين كارگردان سينما و تلويزيون در پاسخ به اين پرسش كه اگر سريال «گل‌هاي گرمسيري» در بدو امر براي پخش در ماه رمضان در نظر گرفته نمي‌شد، احتمال داشت فيلمنامه را به پايان برساند و سپس كار را كليد بزند، گفت: بنا به شناختي كه از خودم دارم بعيد مي‌دانم اين اتفاق مي‌افتاد؛ چراكه در اين وقت اضافه من بازهم پرسش‌هاي بيشتري درباره فيلمنامه مطرح مي‌كردم؛ بنابراين شايد اگر دو ماه ديگر هم صبر مي‌كرديم، باز هم من همين مسير را دنبال مي‌كردم. بخشي از اين به روحيه خود من و بخشي هم به تصميم تلويزيون مبني بر پخش در ماه رمضان بر مي‌گشت.

ادامه دارد...

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha