نشست نقد و بررسي سريال «اشكها و لبخندها» با حضور عوامل اين سريال امروز چهارشنبه (9 ارديبهشت ماه) در محل خانهي هنرمندان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در اين نشست حسن فتحي ـ كارگردان، در پاسخ به پرسشي دربارهي اداي دين به فيلم فارسي و كلاه مخمليها خاطرنشان كرد: ما در اين سريال ديدگاههاي خاص خودمان را داريم؛ اين سريال آنطور كه به من برميگردد اداي دين به فيلم فارسي نيست. اگر دوستان تمام سريال را به طور كامل ببينند و گاه به گاه به تماشاي آن ننشينند، احتمال داشت در اين قضاوت خودشان تجديدنظر كنند.
اسماعيل عفيفه ـ تهيهكننده، نيز در پاسخ به اين پرسش اظهار كرد: برداشت از سريالها ميتواند متفاوت باشد؛ متأسفانه مد شده تا در اثري يك كلاه مخملي ميبينند، ميگويند فيلم فارسي است؛ اين درحالي است كه آنچه يك اثر را مشخص ميكند مضامين آن است.
****
حسن فتحي در پاسخ به پرسشي دربارهي طرح موضوعات سياسي در سريالهايش، خاطرنشان كرد: تفاوت هنرمندان با سياستمدار در اين است كه سياستمدار با تغيير و تحولي كه رخ ميدهد جايگاهش عوض ميشود، اما هنرمندان اگر كارشان را درست انجام دهند در قلب مخاطبان جاي دارد؛ من مطلقا خود را سياستمدار نميدانم و با انتخابات هم هيچ هنرمندي تغيير نميكند.
او سپس در پاسخ به پرسشي دربارهي برهم زدن امنيت اجتماعي از طريق نشان دادن آزادي شمسي پلنگ از زندان، به بيان اين مطلب پرداخت: من نميدانستم تا اين حد قدرت دارم كه بتوانم امنيت اجتماعي را به خطر بيندازم. اگر چنين قدرتي هم داشته باشم، بايد در جهت استقرار و ثبات امنيت اجتماعي صرف شود. كار هنرمند، يك كار فرهنگي است و در فضاي آرام به ثمر مينشيند.
فتحي متذكر شد: از شكل و شمايل و ادا و اطوار و لباس شخصيتهاي يك فيلم نميتوانيم شتابزده دربارهي مضمون نتيجهگيري كنيم، بلكه بايد به مضامين و درونمايههاي قصه توجه كنيم. قصهي يك سريال تلويزيوني را بايد با صبر بيشتري دنبال كرد و مثل يك كتاب 400-500 صفحهاي است كه بايد تمام صفحات آن را با حوصله خواند. اگر با دقت به اين سريال نگاه شود، دوستاني كه اين نقطه نظر را دارند حتما در نظرشان تجديدنظر ميكنند.
***
اين كارگردان سينما و تلويزيون در پاسخ به پرسش خبرنگاري كه سريالهاي «مدار صفر درجه» و «شب دهم» فتحي را با سريال كمدي «اشكها و لبخندها» مقايسه ميكرد، گفت: تصوري در جامعه ما وجود دارد و البته نه در بين مخاطبان عادي(مخاطبان عادي راحت تفاوت ژانرها را پذيرفتهاند)،كه در نزد اصحاب فن تصوري وجود دارد كه ژانرهاي تراژيك و ملودرام، ارزش بيشتري از كمدي دارد و نمايش از جنس كمدي كاري درجه دو محسوب ميشود. من اين ديدگاه را قبول ندارم و به اعتبار آن سنت قديمي كه بين مردم ما جاري و ساري است، معتقدم هر گل بوي خودش را دارد.
حسن فتحي ادامه داد: تفكر و استدلال و معناي بسيار در ژانر كمدي نهفته است؛ نبايد با كمدي به عنوان يك ژانر سخيف برخورد كنيم؛ براي من «شب دهم»، «پهلوانان نميميرند» و «مدار صفر درجه» را همان اندازه ارزش دارد كه «اشكها و لبخندها»؛ دو فيلم سينمايي هم ساختهام، كه يكي كمدي و ديگري معمايي ـ جنايي است. من همان اندازه به فيلم دوم ميبالم كه به فيلم اول؛ نگاه فيلمساز به آثارش مثل پدر و فرزندي است. من در هيچكدام از آثارم كمفروشي نكردهام؛ اگر دلهره و اضطرابي داشتم براي تمام كارهايم داشتم؛ همه ميدانند من با چه وسواسي سعي كردم «اشكها و لبخندها» را بسازم.
او گفت: در عينحال كه به دوستاني كه دوست دارند فتحي را در مقام كارگرداني «مدار صفر درجه» ببينند احترام ميگذارم، اما بايد به دعايي از دكتر شريعتي اشاره كنم كه از خداي خود ميخواهد مني باشد كه خود ميخواهد و نه مني كه دوستان ميخواهند.
***
به گزارش ايسنا، فتحي در پاسخ به پرسشي دربارهي لغو پخش سريال «اشكها و لبخندها» در ايام نوروز، خاطرنشان كرد: يكي از مشكلات كار به اين برميگشت كه ما كار را دير شروع كرديم و بسيار هم با سرعت كار ميكرديم؛ به نحوي كه روز سال تحويل هم در شهرك سينمايي غزالي بوديم. تلخترين خاطرهاي كه از اين كار خنده دارم، اشكهاي مدير تصويربرداريام آقاي صفا بود؛ خيلي صحنهي تلخي بود او پس از 30 سال زندگي مشترك مجبور بود سال تحويل را دور از خانوادهاش بگذراند. به هرحال براي رسيدن كار به پخش حتي زمان سال تحويل هم كار كرديم و اول عيد شش قسمت آماده پخش بود. اما به دليل تراكم برنامهها پخش به روز 15 فروردين ماه موكول شد.
وي ادامه داد: وقتي متوجه شديم كه قرار نيست سريال اول عيد پخش شود، با وسواس بيشتري كار كرديم. ما از اول قصهمان را نداشتيم و يك تيم چهارنفره 7-8 ساعت در روز با هم درباره قصه صحبت ميكرديم. در «ميوه ممنوعه» با دو نفر به تماميت قصه رسيديم، اما در اشكها و لبخندها هنوز تصوير روشني از فينال(پايان) نداشتيم و نهايتا در يك روز اين پايان انتخاب شد.
***
حسن فتحي در پاسخ به پرسشي ديگر دربارهي پذيرش ساخت سريالي مناسبتي و جرح و تعديلهايي كه سريال «اشكها و لبخندها» دستخوش آن شد، گفت: به شخصه علاقهمند بودم كه در سري كارهاي مناسبتي كه براي رمضان و محرم كرده بودم، كاري مناسبتي براي نوروز هم داشته باشم؛ به همين دليل عليرغم تمام خطرات پذيرفتم كار كنم. درباره جرح و تعديلها بايد بگويم كه «اشكها و لبخندها» نسبت به «ميوه ممنوعه» جرح و تعديلهاي كمتري داشت.
او سپس با بازكردن پرانتزي در بين حرفهايش خطاب به اهالي رسانهها گفت: به عنوان آدمي كه 20 سال از سالهاي جوانياش را براي تلويزيون گذاشته و به عنوان كارگرداني كه عليرغم حضور در سينما از آن دسته از كارگردانان نبوده كه پشت سرشان را نگاه نكنند، ميپذيرم كه صداوسيما رسانهاي است كه رابطهاي فراگير با آحاد مختلف جامعه دارد. كار سختي است كه در رسانهاي فراگير اثري را پخش كنيم كه بتواند با تمام آحاد جامعه ارتباط يكساني برقرار كند. در حين پخش يك برنامه ممكن است برخيها بعضي جاها را برنتابند و البته از سر شيطنت هم نيست؛ اين مساله به دليل فشارهايي است كه از بيرون صداوسيما بر برخي مديران وارد ميآورند و مديران صدا و سيما را دچار اضطراب ميكنند و البته اين اضطراب هم به ما منتقل ميشود؛ و در نهايت منجر به همين جرح و تعديلها ميشود؛ بايد به هم اعتماد كنيم و با حسننيت بيشتر با هم برخورد كنيم. اين دوستان كه به ديانت من و تهيهكننده شك دارند، به ديانت مسوولان صداوسيما كه شك ندارند، آنها بر سر ساخت با ما به توافق رسيدهاند.
حسن فتحي سپس يادآور شد: جالب است كه بدانيد، سريال «شب دهم» كه همه آحاد فكري ـ عقيدتي جامعه ما از آن به عنوان سريالي مناسب ياد ميكنند، عدم تصويب فيلمنامهاش به يك مو بند بود؛ به نحوي كه جلسه تصويب فيلمنامه اين سريال به جنجال كشيد؛ حال بايد پرسيد پس از پخش «شب دهم» چه اتفاقي افتاد؟!
وي ادامه داد: شايد در اين 20-30 سال فيلمنامههاي خوب ديگري هم به دليل همين اعمال سليقهها و غلبه سليقه گروهي كه شايد ميگفتند «شبدهم» هم نبايد ساخته شود، به تصويب نرسيدند و ساخته نشدند. چرا بايد اين گونه باشد؟! آيا اگر «شب دهم» ساخته نميشد، كملطفي در حق مخاطب تلويزيون نبود؟!
ادامه دارد...
نظرات