نشست نقد و بررسي سريال «اشكها و لبخندها» با حضور عوامل اين سريال چهارشنبه (9 ارديبهشت ماه) در محل خانهي هنرمندان برگزار شد.
***مديران تلويزيون از كار با من و عفيفه پشيمان نشدهاند
حسن فتحي در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه در شرايطي كه فشارهاي بيروني گاه باعث جرح و تعديل آثار ميشود، چه پيشنهادي به مديران صدا و سيما براي حمايت از هنرمندان دارد؟ گفت: مديراني كه در اين سالها با من كار كردهاند، از كاركردن با من و عفيفه پشيمان نشدهاند؛ پيشنهادم اين است كه به كارگردانان و تهيهكنندگاني كه سالهايي را طي كردند و آثارشان با مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار كرده، اعتماد بيشتري كنند؛ رايزنيهاي آنها را جدي بگيرند؛ مطمئن باشند كه روز به روز سازندگان با مخاطبان در ارتباطند و به تعبيري نبض مخاطب را در دست دارند. نكتهاي را ميتوانم بگويم همين است كه اگر مديران به ما بيشتر اعتماد كنند، ترديد نكنند كه كارهاي بهتري ارائه ميشود.
كارگردان «اشكها و لبخندها» سپس در پاسخ به پرسش ديگر ايسنا دربارهي پيشنهاد او به مديران صدا و سيما براي كليد نخوردن كارها در دقيقهي نود، گفت: اين يك معضل است؛ ما هرسال اين داستان را داريم و نميدانم كي تمام ميشود. مثل اين كه اين امر هم به يكي از آداب و رسوم ايرانيان تبديل شده كه در دقايق آخر و در اوج نااميدي كارها را شروع ميكنند؛ مثل گلي كه در آخرين دقايق به تيم استراليا زديم. گويي حتما بايد يك معجزه اتفاق بيفتد؛ در سريالسازي ما هم وضعيت به همين منوال است؛ خوب است مديران ما از چندين ماه قبل متنهاي ارائه شده را مطالعه كنند و سريعتر تصميم بگيرند؛ وسواسها خوب است اما برخي وسواسها به اين ضربالعجلها منجر ميشود و هرچهقدر هم گروه حرفهيي باشند اما بازهم مشكلاتي در ساخت ايجاد ميشود.
وي ابراز اميدواري كرد و پيشنهاد داد كه براي قصهي سريالهاي مناسبتي از چند ماه قبل جلسات متعددي گذاشته شود و در اين جلسات برنامهريزي دقيق داشته باشند.
***مديران تلويزيون قصد دارند وسواس بيشتري به خرج دهند
اسماعيل عفيفه هم در پاسخ به اين پرسش ايسنا گفت: مديران تلويزيون قصد دارند وسواس بيشتري به خرج دهند و كار خوب بسازند؛ در حال حاضر برنامهساز سطح بالا در تلويزيون كم است و مديران هم چندان مقصر نيستند؛ فيلمنامههايي كه ارايه ميشوند هم فيلمنامههاي خوبي نيستند، بنابراين تلويزيون مجبور ميشود كه در دقيقه نود كارها را شروع كند.
اين تهيهكننده سپس با بيان اين كه حد و حدودي كه نويسنده در سريالهاي تلويزيوني بايد رعايت كند كار را براي برخي دشوار ميكند، در اين باره گفت: اساسا مشكل را از متن ميدانم؛ در حال حاضر نويسندگان برجستهتر كمتر به تلويزيون رجوع ميكنند؛ اگر تلويزيون پتانسيلي فراهم كند كه از همهي نيروها استفاده شود و جو بياعتمادي كه بين بسياري از نويسندگان و تلويزيون وجود دارد از بين برود، مشكل متن حل خواهد شد.
***تفاوت كار واقعگرا و كمدي همين نوع شخصيتپردازي است
اين كارگردان همچنين در پاسخ به اين پرسش كه چه اندازه دست بازيگران را براي ايفاي نقش بازميگذارد؟ گفت: من ابتدا فضاي درامتيك را براي بازيگرانم ترسيم ميكنم و سعي ميكنم دست آنها را بگيرم؛ اما آنها هستند كه بايد هنر رقصندگي و بازي را به عرضه بگذارند. من سعي ميكنم فضايي را برايشان ترسيم كنم اما قدم به قدم با بازيگرپيش نميروم مگر مواردي كه بازيگر به هر دليلي ضعيف عمل ميكند.
حسن فتحي در پاسخ به پرسشي دربارهي خلق شخصيتهاي فانتزي در سريال «اشكها و لبخندها» گفت: تفاوت كار واقعگرا و كمدي همين نوع شخصيتپردازي است؛ شما اگر به آثار كمدي جهان نگاه كنيد، متوجه ميشويد كه بناي اين كارها بر اغراق است؛ طبيعتا شخصيت شمسي پلنگ و يا زمرد پلنگ بيرون از اين اغراقها نيست. شما شايد به حق بگوييد نمونه نعل به نعل از اين شخصيتها نداريم؛ اما شخصيتهايي در متن جامعه هستند كه نشانهها و آثاري از اين كاركترها را در خودشان دارند. ما نه تنها در پرداخت به شخصيت شمسي و زمرد پلنگ بلكه در پرداخت به شر و خلافهاي خسرو و رابطه عاشقانه دختر و پسر قصه مبنا را بر فانتزي و اغراق گذاشتيم.
***پايان خوش سريال «اشكها و لبخندها»
او بار ديگر در پاسخ به پرسشي دربارهي پايان خوش سريال «اشكها و لبخندها» گفت: صرفنظر از علايق ما، خود قصه پايانش را تعيين و تكليف ميكند. «اشكها و لبخندها» پايانش نسبت تماتيكي با آغاز داشت و خيلي اذيت نميكرد. ضمن اين كه اگر عليرغم تمام چيزهايي كه هستي انسان را تهديد ميكند، به آيندهاي محترمانهتر اميدوار نباشيم نميتوانيم حركت كنيم.
وي در پاسخ به اين پرسش كه واكنش او به اين جرح و تعديل ها چيست؟ گفت: دو راه حل داريم؛ گزينه اول اين كه سريال سازي را فراموش كنيم و گزينه دوم اين كه فراموش نكنيم كه در همين تلويزيون رشد كرده و تلويزيون خونه ماست؛ اين تلويزيون متعلق به تمام مردم است و اينكه تلويزيون را رها كني مثل اين است كه به تعداد عظيمي از مخاطب پشت كني؛ اين در حالي است كه ما هنروران آثار نمايش به دلگرمي مخاطبان دلگرم هستيم. من گزينه دوم را ترجيح ميدهم؛ بگذار اين اضطرابها باشد و ارتباط با مردم هم باشد. اگر قرار بود من از مد نظر اول برخورد كنم، سر ساخت «پهلوانان نميميرند» بايد تلويزيون را كنار ميگذاشتم؛ اما پس از آن ديگرساخت «شب دهم» و «ميوه ممنوعه» رخ نميداد. اساسا به جاي اينكه راه عزلت را انتخاب كنيم، بهتر است سعي كنيم با حوصله گفتوگو كنيم؛ گفتوگو بزرگترين معجزه زمان ما است.
***مبناي تعامل با مسوولان تلويزيون را گفتوگو قرار دادم
كارگردان «اشكها و لبخندها» گفت: مبناي تعامل با مسوولان تلويزيون را گفتوگو قرار دادم و نتيجه هم دادهاست؛ «اشكها و لبخندها» اتفاق نو و تازهاي بود و همين مساله مسوولان تلويزيون را نگران كرده بود؛ اما گفتوگوي من با آقايان ميرميران و ضرغامي باعث شد كه اين كار پخش شود.
***لزوم ساخت سريالهاي فاخر
حسن فتحي در پاسخ به پرسشي درباره لزوم ساخت سريالهاي فاخري چون مدار صفر درجه در تلويزيون، اظهار كرد: من هم مثل شما «مدار صفر درجه» را خيلي دوست دارم و الان احساس ميكنم كه از «شب دهم» هم بيشتراين سريال را دوست دارم. اما اين نويد را به شما ميدهم كه يكسري سريالهاي فاخر نزديك به پخش است.
او از مختارنامه، در چشم باد، كلاه پهلوي و سرزمين كهن به عنوان مجموعههاي فاخر نزديك به پخش تلويزيون نام برد و گفت: مطمئن باشيد اين چهار سريال جزء آثار فاخر و درخشان تلويزيون خواهند بود.
***برخي از ديالوگها متعلق به عليرضا نادري نبودند
فتحي در پاسخ به پرسش خبرنگاري ديگر كه پرسيده بود به نظر ميرسد برخي از ديالوگها متعلق به عليرضا نادري نبودند، گفت: اين مطلب را ميگويم تا مبادا در حق آقاي نادري ظلم شود؛ گاه پيش ميآمد كه به دلايلي من ديالوگها را كوتاه ميكردم؛ چراكه احساس ميكردم سكانس خيلي طولاني شده و ممكن است با تحمل بيننده سازگار نباشد. جاهايي هم ممكن بود بيان بازيگر درنيايد.
فتحي درباره فشردگي كارها در سريالهاي مناسبتي و مجموعهي «اشكها و لبخندها» اذعان داشت: ظرف زماني بسيار تعيينكننده است؛ اگر زمان بيشتري در اختيارمان بود مطمئن باشيد با پختگي بيشتر كار را تحويل ميداديم. من خواهش ميكنم از دوستاني كه آثار من را دنبال ميكنند، كار كمدي من را با آثار كمدي كه ساخته شده مقايسه كنند.
*** مسأله تاريخ برايم خيلي اهميت دارد
او سپس با تاكيد بر اهميتي كه براي طرح تاريخ و آداب و رسوم در آثارش قائل است، گفت: مسأله تاريخ برايم خيلي اهميت دارد. نحوه گفتوگو و نگاه كردن و تمام كارهاي ما نشأت گرفته از همين تاريخ 300-400 ساله ماست؛ «اشكها و لبخندها» قصهاي در ژانر كمدي بود ولي خيلي مسايل مربوط به آداب و رسوم ايراني نيز در آن مطرح شد. در اين سريال در بخشهايي كه امكانش بوده به سنتها و آداب و رسوم پرداختيم؛ من از منظر سنتگراي با تعصب به اين قضيه نگاه نميكنم. من به آداب و رسوم به عنوان سرمايههايي كه متعلق به ماست فكر ميكنم.
فتحي سپس در اين ارتباط به ذكر خاطرهاي پرداخت و گفت: ما در حال ساخت «مدار صفر درجه» در بوداپست بوديم كه از همان روز اول ديديم غذاي بازيگران و مجموعه اصلي با هنروران متفاوت است. ما هركاري كرديم نتوانستيم جلوي آنها غذا بخوريم و من حتي اعتراض كردم. اما آنها تأكيد داشتند كه اين يك سنت در كشورشان است كه غذاي عوامل بايد با هنروران متفاوت باشد؛ آن روز بچههاي ما هيچكدام غذا نخوردند؛ اين ويژگي از همان خوي انسان دوستي ايرانيان نشأت ميگيرد؛ حتي يك كانتينر در محل فيلمبرداري بود كه تنها عوامل اصلي مجاز بودند از آن خوراكي بردارند؛ بچهها گاه پنهاني براي هنروران غذا برميداشتند اين از تاريخ ما آمده كه سنت مهماننوازي در آن جاي ويژه دارد؛ در اين جهان پرغوغاي تكنولوژي اگر آداب و رسوم را از دست بدهيم دچار خسران ميشويم.
*** به وضعيت سينما به عنوان هنر از دست رفته نپرداختيم
حسن فتحي در پاسخ به پرسشي دربارهي پرداختن به سينما در سريال «اشكها ولبخندها» گفت: ما سعي كرديم به وضعيت سينما بپردازيم اما نه به عنوان يك هنر از دست رفته؛ تا زماني كه درباره يك مفهوم صحبت ميكنيم، اميدواريم كه آن مفهوم شكل و شمايلي بهتر و با نشاط تر پيدا كند؛ نگاه من به سينما اينگونه است؛ من ترديد ندارم كه كساني هم هستند كه درحال حاضر براي سينما زحمت ميكشند. در سينما هم يكسري سليقهها كه شايد دلسوزانه هم باشد، از موضع بدبيني نگاه ميكند و دنبال ضبط و ربط سياسي ميگردد.
وي با تاكيد بر لزوم تقويت يكسري مفاهيم وابستگي و همبستگيهاي ملي، ادامه داد: گاه برخيها از منظر قومي با مسائل برخورد ميكنند؛ ما اگر بياموزيم از منظر ملي به قضايا نگاه كنيم، خيلي از موضوعات حل ميشود. اشكال بر اين است كه برخي به مخالفان خود به شكل يك غريبه نگاه ميكنند؛ ما همه فرزندان ايرانيم؛ در سينما متأسفانه مشكلي وجود دارد كه خيلي مسوولان دوست دارند سينما اعتلا پيدا كند، اما اين تفكر كه هرچه من فكر ميكنم درست است، پدر ما را درميآورد. سينماي ما در تفاهم و تعاطي انديشه و در فضايي مبتني بر دوستي ميتواند رشد كند.
***وقتي در خيابانهاي پاريس راه ميرفتم همه عباس كيارستمي را ميشناختند
فتحي در ادامه سخنانش اظهار كرد: براي من ايراني افتخاري است كه وقتي در خيابانهاي پاريس راه ميرفتم همه عباس كيارستمي را ميشناختند؛ همه مجيد مجيدي را ميشناختند؛ اگر در قرن نوزدهم ملتها از طريق هنر و ادبيات ميتوانستند بدرخشند، در قرن بيستم ما اين كار را از طريق سينما ميتوانيم انجام دهيم؛ در اين مهماني تمدنها سينما ميتواند باعث شود كه ما مورد ظلم واقع نشويم. سينما ميتواند غناي تمدن ما شناخته شود. اما بايد به قول همان لوطيهاي اشكها و لبخندها ياد بگيريم كه در سينما تكخوري و تكپري نكنيم.
اين كارگردان گفت: بگذاريم انديشهها تجلي پيدا كند و آدمها با افكار مختلف به سينما بيايند؛ مطمئن باشيد به مرور زمان به نفع ماست. هنگامي كه سينماي چندآوايي تقويت ميشود، به نفع منافع ملي ما است؛ ما در حدي كه قصهي اشكها و لبخندها اجازه ميداد سعي كرديم حرفهايي از اين دست را مطرح كنيم.
***اين سريال اداي دين به فيلم فارسي نيست
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در اين نشست حسن فتحي ـ كارگردان، در پاسخ به پرسشي دربارهي اداي دين به فيلم فارسي و كلاه مخمليها خاطرنشان كرد: ما در اين سريال ديدگاههاي خاص خودمان را داريم؛ اين سريال آنطور كه به من برميگردد اداي دين به فيلم فارسي نيست. اگر دوستان تمام سريال را به طور كامل ببينند و گاه به گاه به تماشاي آن ننشينند، احتمال داشت در اين قضاوت خودشان تجديدنظر كنند.
اسماعيل عفيفه ـ تهيهكننده، نيز در پاسخ به اين پرسش اظهار كرد: برداشت از سريالها ميتواند متفاوت باشد؛ متأسفانه مد شده تا در اثري يك كلاه مخملي ميبينند، ميگويند فيلم فارسي است؛ اين درحالي است كه آنچه يك اثر را مشخص ميكند مضامين آن است.
*** طرح موضوعات سياسي در سريالها
حسن فتحي در پاسخ به پرسشي دربارهي طرح موضوعات سياسي در سريالهايش، خاطرنشان كرد: تفاوت هنرمندان با سياستمدار در اين است كه سياستمدار با تغيير و تحولي كه رخ ميدهد جايگاهش عوض ميشود، اما هنرمندان اگر كارشان را درست انجام دهند در قلب مخاطبان جاي دارد؛ من مطلقا خود را سياستمدار نميدانم و با انتخابات هم هيچ هنرمندي تغيير نميكند.
او سپس در پاسخ به پرسشي دربارهي برهم زدن امنيت اجتماعي از طريق نشان دادن آزادي شمسي پلنگ از زندان، به بيان اين مطلب پرداخت: من نميدانستم تا اين حد قدرت دارم كه بتوانم امنيت اجتماعي را به خطر بيندازم. اگر چنين قدرتي هم داشته باشم، بايد در جهت استقرار و ثبات امنيت اجتماعي صرف شود. كار هنرمند، يك كار فرهنگي است و در فضاي آرام به ثمر مينشيند.
فتحي متذكر شد: از شكل و شمايل و ادا و اطوار و لباس شخصيتهاي يك فيلم نميتوانيم شتابزده دربارهي مضمون نتيجهگيري كنيم، بلكه بايد به مضامين و درونمايههاي قصه توجه كنيم. قصهي يك سريال تلويزيوني را بايد با صبر بيشتري دنبال كرد و مثل يك كتاب 400-500 صفحهاي است كه بايد تمام صفحات آن را با حوصله خواند. اگر با دقت به اين سريال نگاه شود، دوستاني كه اين نقطه نظر را دارند حتما در نظرشان تجديدنظر ميكنند.
*** سريالهاي «مدار صفر درجه» و «شب دهم» فتحي در مقيسه با سريالي كمدي
اين كارگردان سينما و تلويزيون در پاسخ به پرسش خبرنگاري كه سريالهاي «مدار صفر درجه» و «شب دهم» فتحي را با سريال كمدي «اشكها و لبخندها» مقايسه ميكرد، گفت: تصوري در جامعه ما وجود دارد و البته نه در بين مخاطبان عادي(مخاطبان عادي راحت تفاوت ژانرها را پذيرفتهاند)،كه در نزد اصحاب فن تصوري وجود دارد كه ژانرهاي تراژيك و ملودرام، ارزش بيشتري از كمدي دارد و نمايش از جنس كمدي كاري درجه دو محسوب ميشود. من اين ديدگاه را قبول ندارم و به اعتبار آن سنت قديمي كه بين مردم ما جاري و ساري است، معتقدم هر گل بوي خودش را دارد.
حسن فتحي ادامه داد: تفكر و استدلال و معناي بسيار در ژانر كمدي نهفته است؛ نبايد با كمدي به عنوان يك ژانر سخيف برخورد كنيم؛ براي من «شب دهم»، «پهلوانان نميميرند» و «مدار صفر درجه» را همان اندازه ارزش دارد كه «اشكها و لبخندها»؛ دو فيلم سينمايي هم ساختهام، كه يكي كمدي و ديگري معمايي ـ جنايي است. من همان اندازه به فيلم دوم ميبالم كه به فيلم اول؛ نگاه فيلمساز به آثارش مثل پدر و فرزندي است. من در هيچكدام از آثارم كمفروشي نكردهام؛ اگر دلهره و اضطرابي داشتم براي تمام كارهايم داشتم؛ همه ميدانند من با چه وسواسي سعي كردم «اشكها و لبخندها» را بسازم.
او گفت: در عينحال كه به دوستاني كه دوست دارند فتحي را در مقام كارگرداني «مدار صفر درجه» ببينند احترام ميگذارم، اما بايد به دعايي از دكتر شريعتي اشاره كنم كه از خداي خود ميخواهد مني باشد كه خود ميخواهد و نه مني كه دوستان ميخواهند.
*** دربارهي لغو پخش سريال «اشكها و لبخندها» در ايام نوروز
به گزارش ايسنا، فتحي در پاسخ به پرسشي دربارهي لغو پخش سريال «اشكها و لبخندها» در ايام نوروز، خاطرنشان كرد: يكي از مشكلات كار به اين برميگشت كه ما كار را دير شروع كرديم و بسيار هم با سرعت كار ميكرديم؛ به نحوي كه روز سال تحويل هم در شهرك سينمايي غزالي بوديم. تلخترين خاطرهاي كه از اين كار خنده دارم، اشكهاي مدير تصويربرداريام آقاي صفا بود؛ خيلي صحنهي تلخي بود او پس از 30 سال زندگي مشترك مجبور بود سال تحويل را دور از خانوادهاش بگذراند. به هرحال براي رسيدن كار به پخش حتي زمان سال تحويل هم كار كرديم و اول عيد شش قسمت آماده پخش بود. اما به دليل تراكم برنامهها پخش به روز 15 فروردين ماه موكول شد.
وي ادامه داد: وقتي متوجه شديم كه قرار نيست سريال اول عيد پخش شود، با وسواس بيشتري كار كرديم. ما از اول قصهمان را نداشتيم و يك تيم چهارنفره 7-8 ساعت در روز با هم درباره قصه صحبت ميكرديم. در «ميوه ممنوعه» با دو نفر به تماميت قصه رسيديم، اما در اشكها و لبخندها هنوز تصوير روشني از فينال(پايان) نداشتيم و نهايتا در يك روز اين پايان انتخاب شد.
*** پذيرش ساخت سريالي مناسبتي و جرح و تعديلها
حسن فتحي در پاسخ به پرسشي ديگر دربارهي پذيرش ساخت سريالي مناسبتي و جرح و تعديلهايي كه سريال «اشكها و لبخندها» دستخوش آن شد، گفت: به شخصه علاقهمند بودم كه در سري كارهاي مناسبتي كه براي رمضان و محرم كرده بودم، كاري مناسبتي براي نوروز هم داشته باشم؛ به همين دليل عليرغم تمام خطرات پذيرفتم كار كنم. درباره جرح و تعديلها بايد بگويم كه «اشكها و لبخندها» نسبت به «ميوه ممنوعه» جرح و تعديلهاي كمتري داشت.
او سپس با بازكردن پرانتزي در بين حرفهايش خطاب به اهالي رسانهها گفت: به عنوان آدمي كه 20 سال از سالهاي جوانياش را براي تلويزيون گذاشته و به عنوان كارگرداني كه عليرغم حضور در سينما از آن دسته از كارگردانان نبوده كه پشت سرشان را نگاه نكنند، ميپذيرم كه صداوسيما رسانهاي است كه رابطهاي فراگير با آحاد مختلف جامعه دارد. كار سختي است كه در رسانهاي فراگير اثري را پخش كنيم كه بتواند با تمام آحاد جامعه ارتباط يكساني برقرار كند. در حين پخش يك برنامه ممكن است برخيها بعضي جاها را برنتابند و البته از سر شيطنت هم نيست؛ اين مساله به دليل فشارهايي است كه از بيرون صداوسيما بر برخي مديران وارد ميآورند و مديران صدا و سيما را دچار اضطراب ميكنند و البته اين اضطراب هم به ما منتقل ميشود؛ و در نهايت منجر به همين جرح و تعديلها ميشود؛ بايد به هم اعتماد كنيم و با حسننيت بيشتر با هم برخورد كنيم. اين دوستان كه به ديانت من و تهيهكننده شك دارند، به ديانت مسوولان صداوسيما كه شك ندارند، آنها بر سر ساخت با ما به توافق رسيدهاند.
حسن فتحي سپس يادآور شد: جالب است كه بدانيد، سريال «شب دهم» كه همه آحاد فكري ـ عقيدتي جامعه ما از آن به عنوان سريالي مناسب ياد ميكنند، عدم تصويب فيلمنامهاش به يك مو بند بود؛ به نحوي كه جلسه تصويب فيلمنامه اين سريال به جنجال كشيد؛ حال بايد پرسيد پس از پخش «شب دهم» چه اتفاقي افتاد؟!
وي ادامه داد: شايد در اين 20-30 سال فيلمنامههاي خوب ديگري هم به دليل همين اعمال سليقهها و غلبه سليقه گروهي كه شايد ميگفتند «شبدهم» هم نبايد ساخته شود، به تصويب نرسيدند و ساخته نشدند. چرا بايد اين گونه باشد؟! آيا اگر «شب دهم» ساخته نميشد، كملطفي در حق مخاطب تلويزيون نبود؟!
*** از پشت كوه نيامدهام
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا،حسن فتحي با تاكيد بر اين كه بحثهايش را از سر دلسوزي بيان ميكند، ادامه داد: از پشت كوه نيامدهام و تازه هم وارد تلويزيون نشدهام. به عنوان آدمي با 20 سال سابقه كار حق دارم اين گله را بكنم كه بايد كمي با وسعتنظر، اعتماد و ظرفيت بيشتر با آثاري كه در تلويزيون ساخته ميشود، برخورد شود.
اين كارگردان سينما و تلويزيون و تئاتر ادامه داد: ما با ساخت آثار جذاب و باكيفيت ميتوانيم ذائقه مخاطب را بالا ببريم؛ اگر ميخواهيم تلويزيون ما جذاب شود و نسل جوان ما به ديدن برنامههاي خودي بيشتر از برنامههاي ماهواره تمايل نشان دهند، بايد ظرفيتمان را بالا ببريم.
*** سفارشي كه قلبم به من كرد ...
صحبتهاي فتحي در اين بخش، با صحبتهاي خبرنگاري كه مدتي است در تلويزيون مشغول بكار است همراه شد كه معتقد بود «ميرميران از مديران فرهيختهي تلويزيون است و نبايد اين گونه درباره ي او صحبت كرد»
پس از آن فتحي توضيح داد: من و آقاي عفيفه سالهاست كه آقاي ميرميران را ميشناسيم. ما خطابمان به دوستاني بود كه از بيرون سازمان صدا و سيما اين فشار ميآورند. به هرحال اضطرابهايي كه از بيرون سازمان صدا وسيما وارد ميشود، باعث شود كه در تشخيص آثار ممتاز دچار مشكل شويم. خيليها فكر ميكنند «شب دهم» سفارشي است؛ اين كار اگر سفارشي باشد، «سفارشي است كه قلبم به من كرد». شايد باورتان نشود من حتي تا زمان توليد «شب دهم» ريالي بابت فيلمنامه نگرفته بودم.
*** مسلما اگر وقت بيشتري داشتيم...
كارگردان «اشكها ولبخندها» سپس در پاسخ به اين پرسش كه فكر نميكند اگر فيلمنامه، ديالوگ ها و شخصيتهاي اين سريال تراش بيشتري ميخورد، سريال بهتري را شاهد بوديم؟ گفت: ظرف زمانيمان محدود بود؛ اگر زمان بيشتري در اختيار گروه سازنده بود و دقت و تأمل بيشتري ميداشتيم، مسلما كار بهتري ارائه ميداديم. اتفاقا دليل پذيرش ساخت اين سريال در مدت زمان اندك هم همين اعتبار رفاقت و دوستياي بود كه با آقاي ميرميران داشتيم. ما سعي كرديم همان رفاقتهايي كه دربارهي آنها در سريالهايمان حرف ميزنيم را ثابت كنيم. آقاي ميرميران گفتند سريال براي نوروز نداريم و ما هم پذيرفتيم. مسلما اگر وقت بيشتري داشتيم كار بهتر از آب درميآمد.
*** پاياني كه براي سريال «اشكها و لبخندها» انتخاب شد
حسن فتحي سپس در پاسخ به پرسشي دربارهي پاياني كه براي سريال «اشكها و لبخندها» انتخاب شده بود، اظهار كرد: اينگونه نبوده كه پايانبندي به ما ديكته شود؛ من و تهيهكننده فكر كرديم و در نهايت خودم به يك پايانبندي رسيدم. البته تلويزيون هم يك سري نكاتي را در نظر داشت و گفتند اگر برخي بخشها جرح و تعديل شود، بهتر است؛ اما اين بار پايانبندي براساس نظرات مردم انتخاب نشد، چراكه سريال تنها يازده قسمت بود.
وي دربارهي ديگر جرح و تعديلهاي «اشكها و لبخندها» با بيان اين كه اين سريال كمتر از «ميوه ممنوعه» و «مدار صفر درجه» مميزي شدهاست، گفت: يكسري جرح و تعديلهايي شامل حال كار شد؛ براي مثال ما 3-4 چهار كليپ ساخته بوديم كه تنها يكي از آنها پخش شد؛ پخش اين كليپها هيچ مشكلي را ايجاد نميكرد چراكه معتقدم اگر كليپ نسبت تماتيكي با موضوع داشته باشد، در حد يكي – دو در يك سريال بلامانع است. با اين حال يكي از كليپهاي ما اصلا پخش نشد؛ يكي را هم تنها تصويرش را پخش كردند و مجبور شديم ترانه كليپ اول را روي كليپ سوم بگذاريم.
فتحي گفت: ايكاش كليپها را پخش ميكردند؛ چراكه در آن صورت شائبههايي كه هم اينك دربارهي كلاه مخمليها و فيلم فارسي وجود دارد، از بين ميرفت.
*** ساخت سريال كمدي و ثبت آن در پرونده كاري فتحي
او سپس دربارهي ساخت سريال كمدي و ثبت آن در پرونده كارياش گفت: با آقاي عفيفه اين عهد را داشتيم كه كاري متفاوت و مدرن در ژانر كمدي بسازيم و تا آنجايي كه با بضاعت ما سازگار است كمي و كاستي كارهاي قبل را نداشته باشد. اين آرزو را براي هنرمند خلاف نميبينيم كه بخواهد از حد معمول استانداردها بالاتر ببرد و اميدواريم در چارچوب ژانر كمدي موفق شده باشيم اين كار را انجام دهيم.
فتحي با اشاره به نگرانيهايي كه به هنگام پخش اين سريال وجود داشت، اين نگرانيها را قابل درك دانست و گفت: برخي از سر دلسوزي اين فشارها را ميآورند؛ چراكه در تلويزيون سابقه نداشت خانمها را در اين قد و قواره در ژانر كمدي نشان دهيم. البته برخي از نگرانيها در جلساتي كه با آقاي عفيفه و مديران تلويزيون داشتيم برطرف شد و برخي نگرانيها هم برطرف نشد؛ اما به هرحال مدير گروه فيلم و سريال به اين سريال اعتماد كردند و كار پخش شد.
*** حذف ترانه تيتراژ پاياني و پخش آن پس از چند قسمت
فتحي دربارهي حذف ترانه تيتراژ پاياني و پخش آن پس از چند قسمت، خاطرنشان كرد: تيتراژ هم شامل همين موضوع بود؛ در اين زمينه بايد از آقاي عفيفه تشكر ميكنم كه در نهايت توانست مديران را متقاعد كند كه تيتراژ مشكلي ندارد؛ در تيتراژ ما دربارهي فيلم صحبت كرديم و شعر پيامهاي اخلاقي جدي داشت؛ اينكه چهقدر رودربايستيها ميتواند به روابط لطمه وارد كند. غافل از اينكه گفتوگوي رودررو ميتواند حقيقت را زنده كند. اينكه به راحتي دروغ گفته ميشود و چه پيامدهايي براي ما در زندگي خانوادگي و شغلي دارد؛ اين مضامين در شعر اين ترانه بود و وقتي مديران تلويزيون متقاعد شدند از قسمت پنجم ترانه را پخش كردند.
*** مطلقا هيچ فشاري در خصوص انتخاب بازيگران نبود
اين كارگردان در پاسخ به پرسشي دربارهي فشارهايي كه بر روي وي بوده تا ليلا اوتادي به عنوان بازيگر انتخاب نكند، اين فشارها را تكذيب كرد و گفت: مطلقا هيچ فشاري در اين خصوص روي من نبوده و صحبتي هم نشدهاست؛ درباره انتخاب خانم اوتادي هم مشكلي نبود و اين مطلب كذب محض است. البته ممكن است بحثهايي درباره توانايي تكنيكي بازيگران مطرح شده باشد. در «ميوه ممنوعه» هم بعضي از دوستان درباره انتخاب امير جعفري و برخي بازيگران ديگر ترديد داشتند؛ اما من پافشاري كردم و بابت پافشاريام رو سفيد از آب درآمديم.
كارگردان «اشكها ولبخندها» تاكيد كرد: دربارهي عدم انتخاب هيچكدام از بازيگران «اشكها و لبخندها» چنين صحبتهايي مطرح نشد؛ من و آقاي عفيفه با تشريك مساعي به اين ليست رسيديم و اتفاقا راضي هم هستيم. 90 درصد از بازيگران من پيشينهي تئاتري دارم. بسيار خوشحال ميشوم از استعدادهاي تئاتري در كارهايم استفاده كنم. اگر حرفهايي مبني بر اين ميگويند كه بازيها در كارهاي من غلو شدهاست تا از انتخاب بازيگران تئاتري منع شوم، بايد بگويم كه من عهد كردهام به تئاتري كه هرچه آموختم از آن آموختم، اداي دين كنم؛ هنوز هم فكر ميكنم يكي از راههاي ترقي رشد سينما و تلويزيون ما، استفاده از تئاتر است. بسيار جاي تأسف است كه در سينما و تلويزيون ما بازيگراني ميآيند كه در خيابان انتخاب ميشوند. بخش بزرگي از اينها چيزي به سينما اضافه نميكنند و چون با زحمت وارد نميشوند، قدر موقعيتهايي كه به دست ميآورند را نميدانند؛ در سريال «اشكها و لبخندها» هم مهدي هاشمي و گوهرخيرانديش، شهره لرستاني، مهشاد مخبري و هومن برقنورد از تئاتر آمدند.
او از مهشاد مخبري به عنوان يكي از بازيگران بااستعداد عرصهي نمايش كه 15 سال است در تئاتر مشغول بكار است نام برد و دربارهي ليلا اوتادي گفت: ليلا اوتادي نشان داد كه استعداد بازي را دارد و فقط بايد حال و فضايي به بازي او منتقل شود تا راههاي تعالي را طي كند. بايد از او انتظار كاراكتر داشته باشند.
*** همكاري با عليرضا نادري و عليرضا كاظمي پور
حسن فتحي دربارهي همكاري با عليرضا نادري و عليرضا كاظمي پور براي نگارش فيلمنامه گفت: اينكار اتفاق تازهاي نيست؛ در اروپا گاه چند نفر روي يك فيلمنامه كار ميكنند و فيلمنامه ماحصل تلاش عدهاي است.
براي رسيدن به طرح قصه من، آقاي عفيفه، آقايان نادري و كاظمي پور همكاري داشتيم و بعد از آن تقسيم كار شد. در تقسيم كار قرار بود كاظميپور قصه را گسترش دهد و نادري ديالوگها را بنويسد. آقاي نادري يكي از نمايشنامهنويسان خوب اين دو دهه اخير است؛ در تلويزيون هم چندان كم كار نبوده و بيشتر كماقبال بودهاست؛ ايشان 5-6 مجموعه تلويزيون نوشته كه وقتي ميخوانيد لذت ميبريد. آقاي نادري سريالهايي دربارهي قيام گوهرشاد، تختي، شيخ محمد خياباني نوشتهاست. تجربه با نادري شيرين است كه ادامه خواهيم داد.
او دربارهي ديالوگهاي موزون «اشكها و لبخندها» گفت: سعي كرديم كمي ديالوگها موزون شود و فضا به فضاي آثار موزيكال نزديكتر شود و البته نيمنگاهي به آثار مرحوم علي حاتمي هم داشتيم. اشكها و لبخندها ظرف خوبي شد كه بتوانيم از يكسري آدمها تجليل كنيم.
اين كارگردان دربارهي تغيير ديالوگهاي «اشكها و لبخندها» گفت: ترديد نكنيد 95 درصد ديالوگهاي اين سريال متعلق به عليرضا نادري است؛ ضمن اينكه كاظميپور عليرغم مشغلههايي كه داشت زحمت بسيار كشيد. براي ساخت اين سريال زمان اندكي در اختيار داشتيم؛ ما بايد روزي 14 تا 16 ساعت كار ميكرديم اما گاه مجبور بوديم تنها سه ساعت كار كنيم، چراكه فيلمنامه نداشتيم. بنابراين اگر فرصت بيشتري در اختيار نويسنده ما بود متن بهتري را هم شاهد بوديم.
***يك اثر حاصل تلاش يك مجموعه است
حسن فتحي در پايان تاكيد كرد: يك اثر حاصل تلاش يك مجموعه است؛ اين مسأله حقيقت دارد؛ از همان مسوول تداركات تا رانندهاي كه سعي ميكند شما را به خانه ببرد تا ساير عناصر فيلم در ساخت يك اثر موثر هستند؛ اگر اين عناصر هماهنگ نباشند، اتفاق خوبي نميافتد بنابراين هر موفقيتي كه در اين كار داشتم را مرهون همكاراني هستم كه شبانهروز همپاي من كار كردند. در «اشكها و لبخندها» 60 نفر آدم، يكدل از عيد و سال تحويل خود گذاشتند تا اين سريال ساخته شود.انتهاي پيام
نظرات