در رونمايي از ترجمهي آثار وفي و مستور عنوان شد: نـقـش ادبــيـات در شــنـاخت درسـت غـرب از ايــران
نشست رونمايي از ترجمه ايتاليايي رمانهاي «پرندهي من» فريبا وفي و «استخوان خوك و دستهاي جذامي» مصطفي مستور عصر وز گذشته (يكشنبه، 17 مهرماه) در شهر كتاب مركزي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست، فلچيتا فرارو، مدير انتشارات پونته 33 ايتاليا، كه كاملا به زبان فارسي مسلط است، به دليل وجود مخاطبان ايتاليايي در اين نشست، سخنان خود را به زبان ايتاليايي بيان كرد و درباره چاپ و ترجمه اين دو رمان، گفت: ما دو هفته پيش در شهرهاي ايتاليا، مراسمي براي رونمايي و معرفي اين دو كتاب برگزار كرديم و فكر كرديم شايد خوب باشد اين كتابها در ايران نيز رونمايي شوند.
او افزود: مؤسسه ما هدفش، ترجمه و برگردان زبان فارسي به ايتاليايي است و وقتي ميگوييم ادبيات فارسي، منظورمان بيشتر ايران است؛ اما ميتواند ديگر كشورهاي فارسيزبان مانند افغانستان، تاجيكستان و يا مهاجران ايراني مقيم خارج از كشور را هم دربر بگيرد. وقتي ميگوييم ادبيات فارسي، منظورمان سلسله مقالات هم هست؛ چه آثار ايراني و چه آثاري كه درباره ايران به زبانهاي ديگر نوشته شده است. تمركز ما روي ادبيات معاصر ايران است و با رمانها شروع كردهايم. قرار است بعد از اين، به شعر و نثر بپردازيم. در ادامه درنظر داريم مجموعه شعر مصطفي مستور را نيز به ايتاليايي برگردانيم.
فرارو سپس درباره نام مؤسسه انتشاراتي خود گفت: ما براي نام خود از اصفهان و سيوسه پل ايده گرفتيم؛ زيرا نشر ما در فلورانس قرار دارد و فلورانس با اصفهان خواهرخوانده است.
مدير انتشارات پونته 33 درباره علت ترجمه آثار فارسي به ايتاليايي، گفت: ايران و ايتاليا از قديم روابط فرهنگي خوبي با هم داشتند؛ اما در ايتاليا تنها آثار كلاسيك ترجمه شده است و يا آثاري درباره معماري و باستانشناسي ترجمه شده؛ ولي ادبيات معاصر فارسي به ايتاليايي ترجمه نشده است و ما فكر كرديم با ترجمه اين آثار ميتوانيم مخاطبان ايتاليايي را با ادبيات معاصر ايران آشنا كنيم.
او افزود: من هشت سال به كار وابستگي فرهنگي ايتاليا در ايران مشغول بودم. وقتي به ايتاليا برگشتم، يك توشه فرهنگي قوي داشتم و متوجه شدم كه در ايتاليا و اروپا از ايران خيلي حرف زده ميشود؛ اما متأسفانه آنچه كه درباره ايران گفته و چاپ ميشود، حرفهاي كليشهيي است كه كمي هم مغرضانه است. محور صحبتها عمدتا درباره سياست است و چه كساني كه اطلاعات زيادي درباره ايران دارند و چه كساني كه تنها از طريق تلويزيون ايران را ميشناسند، ديدي كليشهيي نسبت به آن دارند. در ايتاليا بيشتر درباره حجاب صحبت ميشود. گاهي درباره زندگيهاي آشفته جوانان در شهرهاي بزرگ صحبت ميشود. اما ايران اكنون نسبت به سال 1982 كه من در ايران بودم، خيلي تغيير كرده است. اينها قسمتهايي است كه پوشيده مانده است.
فلچيتا فرارو در ادامه تأكيد كرد: من فكر كردم ادبيات وسيله خوبي براي بيان ناگفتههاست و فكر كردم نقطه عزيمت من ميتواند كتاب باشد. يك جهانگرد بزرگ گفته است براي آشنايي عميق با يك كشور يا بايد به آنجا سفر كرد يا در آنجا زندگي كرد و يا ادبيات آنجا را خواند. ما فكر كرديم ادبيات را به عنوان يك وسيله انتخاب ميكنيم و از نويسندگاني حرف ميزنيم كه در ادبيات معاصر هستند.
اين ناشر ايتاليايي همچنين عنوان كرد: آنچه كه در غرب از ايران خوانده ميشود، كتابهايي مانند «لوليتاخواني در تهران» از آذر نفيسي است. اما بايد ديد آن چيزي كه در ايران خوانده ميشود، چيست و چه كتابهايي در ايران بيشتر طرفدار دارند.
او افزود: الگوي رمان در ايران، قالب جديدي است. در اين صد سال اخير كه از تولد نثر و رمان ميگذرد، ادبيات دوراني طولاني را گذرانده است. در دهه 30 و 40 نويسندگان ادبيات متعهد را مينوشتند، بعد با گذر زمان، ادبيات به نمادگرايي رو آورد و به دليل اختناق حاكم، نويسندگان به راحتي نميتوانستند بنويسند؛ به همين سبب، ادبيات از عامه مردم فاصله گرفت. از سوي ديگر، نويسندگان به خانوادههاي متمول تعلق داشتند كه در خارج تحصيل ميكردند و كتابهايشان در بين طبقه خودشان خوانده ميشد. اما بعد از انقلاب، شرايط تغيير كرد و بعد از دوره اوليه كه همه چيز حالت تعليق داشت، نويسندگان اين امكان را يافتند كه بيشتر با مردم در ارتباط قرار بگيرند. با بالا رفتن سواد عمومي، نويسندگان توانستند راحتتر حرف بزنند و مخاطبان هم بيشتر حرفهاي آنها را فهميدند. برخلاف سالهاي قبل از انقلاب، نويسندگان اكنون خاستگاههاي اجتماعي مختلفي دارند. مصطفي مستور اهل اهواز و مهندس است و فريبا وفي اهل تبريز و خانهدار است.
او در ادامه با اشاره به ويژگيهاي ادبيات معاصر ايران، گفت: ادبيات سبب شده كه آدمها از درونيات خود بگويند. لحن ادبيات صريحتر و مينيمالتر شده و درك آن براي مخاطب آسانتر شده است. مضامين هم تغيير كرده است. وقتي واكنش خوانندگان ايتاليايي را در مقابل كتابهاي مستور و وفي ديديم، متوجه شديم كه اين سبك با وجود محتواي خوب، امكان ارتباط و تعمق را فراهم كرده است؛ اما اين سادگي سبك از ارزشهاي متن نكاسته است.
فلچيتا فرارو ادامه داد: به طور خلاصه به كمك ادبيات معاصر ايران، اين امكان فراهم شده است كه مخاطب ايتاليايي وارد زندگي ما شود؛ ميگويم ما چون من هم سالها در ايران زندگي كردهام. همچنين ما قصد داريم آثاري را از محمدحسين محمدي، نويسنده افغان ساكن تهران كه اكنون به كابل بازگشته است، و «چهلسالگي» اثر ناهيد طباطبايي را به ايتاليايي بازگردانيم. نويسندگان ديگري را هم داريم بررسي ميكنيم تا آثار آنها را هم به ايتاليايي ترجمه كنيم.
اين ناشر ايتاليايي افزود: از آنجايي كه انتشارات پونته 33 ميخواهد تنها انتشارات نباشد و يك مؤسسه فرهنگي باشد، از گرافيستهاي ايراني خواسته است كه طرح جلد كتابها را طراحي كنند. طرح دو كتاب يادشده را ايمان راد طراحي كرد كه همين طرح جلدها سبب شد كه كتابها بهتر ديده شوند.
در ادامه اين نشست، مصطفي مستور با اشاره به تصوير مخدوش غرب از ايران، گفت: تصويري كه از ايران معاصر در غرب است، دو تصوير است؛ يعني دو تصوير ميشود از جامعه ايران به غرب رساند؛ يك تصوير، تصوير ايران از رسانههاست كه تصوير ما در كوچه و خيابان است كه تصويري تاريخي و غيرواقعي است؛ بنابراين مخاطبان غربي با اين نگاه به ما نگاه ميكنند و تصوير دوم، تصويري است كه فرديت ما را منعكس ميكند و ما آن را در رسانهها نميبينيم؛ بلكه جاي آن در ادبيات و فرهنگ ماست.
اين نويسنده افزود: اينكه چرا اين تصويرها بر هم منطبق نيستند، موضوع بحث من نيست؛ بلكه من به اين ميپردازم كه بايد چه كار كنيم كه اين تصويرها بر هم منطبق شوند. كاري كه خانم فرارو نجام ميدهد، اين است كه تصوير ايرانيها را در غرب ميشناساند.
او همچنين تأكيد كرد: نكته ديگري كه در غرب ديده ميشود و به سادگي تغيير پيدا نميكند، اين است كه همواره به ما به شكل يك ديگري نگاه شده است. اين ديگري بودن براي ما آزاردهنده است. حتا وقتي كه به عنوان ديگري تحسين ميشويم، آزاردهنده است. وقتي تمدن ايران در اوج بوده، ما جهان را به شكل يك ديگري ميديديم و گويا اكنون داريم تاوان آن زمان را ميدهيم.تلاشهايي از جنس تلاشهاي خانم فرارو كمك ميكند تا تصوير ما تصحيح شود.
مستور درباره تجربههاي خود از حضور در ايتاليا و مواجهه با خوانندگان ايتاليايي، گفت: وقتي من در ايتاليا بودم، كساني كه كتابم را خوانده بودند، برايشان عجيب بود كه چنين وقايعي ميتواند در ايران رخ داده باشد و گويا با تصويري تازه از ايران آشنا شده بودند. صرفنظر از اعتبار كتابهايي كه ترجمه ميشوند، بايد ما را آنجور كه هستيم، به بقيه بشناسانند.
در ادامه، فرارو در واكنش به اين گفته مستور عنوان كرد: اينكه مستور ميگويد صرفنظر از اعتبار كتابها، شكست نفسي او را نشان ميدهد. ما به عنوان يك ناشر، كتابها را نه فقط چون معرف زندگي ايران هستند، ترجمه ميكنيم؛ بلكه چون ارزش ادبي دارند، آنها را ترجمه ميكنيم. در زمان ترجمه كتاب «پرندهي من» به ايتاليايي، روزنامه ريپابليكا كه از مهمترين روزنامههاي ايتالياست، درباره اين رمان نوشت: «اين كتاب يك كتاب زيباي ايراني نيست؛ يك كتاب زيباست» و درباره كتاب مستور نوشت: «اين كتاب جهاني است».
در ادامه اين نشست، فريبا وفي با اشاره به ترجمه كتابش به ايتاليايي گفت: وقتي به من گفتند كتابم به ايتاليايي ترجمه ميشود، خوشحال شدم؛ چون ادبيات ايتاليا براي ما آشناست و ادبيات اصليترين راه براي شناخت ما آدمهاست. «پرندهي من» سومين كتاب من و اولين رمان من است و وقتي به ايتاليايي ترجمه شد، من به ايتاليا دعوت شدم. برداشت غربيها از ما رسانهيي است. از من پرسيدند آيا دختر و پسر در جامعه ما ميتوانند كنار هم راه بروند؛ تصوير آنها اينقدر كليشهيي بود. اما وقتي كتاب را خوانده بودند، جور ديگري برخورد ميكردند. ما مشتركاتي يافته بوديم. ميگفتند زن ايتاليايي هم همين مشكلات را دارد. حتا سؤالهايي كه از رمان ميپرسيدند، شبيه مخاطب ايراني بود.
اين نويسنده افزود: من هيچ كلمه ايتاليايي نميدانم و در حاليكه ميدانستم هاله ناظمي مترجم خوبي است؛ اما با اين كتابها هيچ ارتباطي برقرار نميكردم، تا اينكه گروهي كه ميگفتند زنان كاغذي هستند و كتابها را حفظ ميكنند، بخشهايي از كتاب را به ايتاليايي براي من خواندند، آن زمان فهميدم كه ترجمه كتاب چقدر دقيق است. تجربه ديگرم اين بود كه در شهرهاي ديگر ايتاليا كه با مخاطبان گوناگون روبهرو ميشديم، درك آنها از نويسنده خيلي خوب بود. آنها آمده بودند ببينند كه جهانش چگونه است و انتظار نداشتند او همه مشكلات جهان را حل كند.
سپس فرارو با بيان اينكه من نيز يك زن كاغذي هستم، قسمتي از كتاب «پرندهي من» من را از حفظ و به ايتاليايي خواند. وفي نيز همان بخش را به فارسي خواند.
در ادامه اين نشست در جلسه پرسش و پاسخي كه برگزار شده بود، يكي از حاضران از فرارو درباره ضرورت ايجاد گروهي به نام زنان كاغذي پرسيد و او پاسخ داد: اين گروه ابتدا در اسپانيا به وجود آمد و بعد در ايتاليا پخش شد. هدف زنان كاغذي اين است كه شاهدي بر اهميت كتاب باشند و زماني كه به دليل رسانههاي مختلف و سرگرميهاي متفاوت از ميل به كتاب كم شده است، ميخواهند كتاب را در مقابل هجوم اين وسايل جديد نگه دارند.
در ادامه از مستور پرسيده شد كه آيا ترجمه «استخوان خوك و دستهاي جذامي» مميزي شده است يا نه و مستور پاسخ داد: زماني كه من سادهلوحتر بودم، قرار بود اين كتاب در ايران به فيلم تبديل شود و بنياد فارابي كه خودش ساخت فيلم را قبول كرده بود، دو داستان از كتاب را حذف كرد و من تصميم گرفتم اين اتفاق در ايران درباره هيچكدام از كتابهايم رخ ندهد.
فرارو نيز در ادامه اين پاسخ تأكيد كرد: در مقابل عنوان اين كتاب، واكنشهايي وجود داشت؛ اما من سعي كردم كه عنوان حفظ شود و كتاب با همين عنوان ترجمه شود.
سپس از فرارو پرسيده شد كه مؤسسه او تنها از فارسي ترجمه ميكند و يا از زبانهاي ديگر نيز در اين مؤسسه برگردان ميشود و او پاسخ داد: ما فقط از فارسي ترجمه ميكنيم، حتا اگر كتابهاي فارسي به زبانهاي ديگر ترجمه شده باشند؛ اما ما باز هم از زبان اصلي ترجمه ميكنيم.
همچنين در ادامه اين نشست از مستور درباره مميزي اعمالشده درباره مجموعه شعرش سؤال شد و او پاسخ داد: هيچ نهادي نميتواند هيچ چيزي را سانسور كند. حتا اگر 90 درصد كتاب من را حذف كنند، من در 10 درصدم حرفهايم را ميزنم و در كلمههايم، حرفهايم جاري است. متأسفانه آنچه به عنوان سانسور رخ ميدهد، قسمتهايي از كلام را حذف ميكنند؛ اما اين سانسور واقعي نيست و مانند جدا كردن نمك از آب ميماند.
او افزود: اگر همه كتابها بدون سانسور چاپ شوند، هيچ اتفاق مهمي رخ نميدهد؛ چون ادبيات آنچنان روي ما اثر نميگذارد. ادبيات عضو خنثاي جامعه است؛ بنابراين سانسور نه مفيد و نه ممكن.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات