در نشست «نشانهشناسي آثار ابراهيم گلستان» گفته شد كه آثار ادبي گلستان به چوبك و علوي نزديك است، نه هدايت و آل احمد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حميدرضا شعيري در آغاز اين نشست، با مروري بر فعاليتهاي حلقهي نشانهشناسي تهران، در سخناني كوتاه دربارهي ابراهيم گلستان اظهار كرد: نكتهي مهم دربارهي ابراهيم گلستان اين است كه او اديب و هنرمند است، در آثار ادبي و هنرياش نگاه شاعرانه وجود دارد و در آثارش بهوضوح ميبينيد كه بين تصوير و ادبيات تعامل برقرار ميشود.
اين نشانهشناس و منتقد ادبي متذكر شد: نگاه گلستان در آثار ادبي و سينمايياش متفاوت است و از منظري كه خودش زيسته است با هستي در مسائل زندگي روبهرو ميشود.
در ادامهي اين نشست، ليلا صادقي با طرح مباحث تئوريك در حوزهي نشانهشناسي، به بحث دربارهي كتاب «شكار سايه» و «آذر، ماه آخر پاييز» از ابراهيم گلستان پرداخت و گفت: مجموعه داستان اول ابراهيم گلستان به تبعيت از سنت داستاننويسي غربي براي اتصال داستانهاي اين مجموعه از عناصر داستاني مشترك استفاده ميكند. اما در مجموعه «شكار سايه» از اين سنت فراروي ميكند و ژانر جديدي به نام داستان كلان در اين مجموعه ايجاد ميشود.
اين منتقد ادبي و پژوهشگر نشانهشناسي به توضيحي دربارهي چهار گونهي داستان بههم متصل پرداخت و بيان كرد: داستان، چرخهاي دنبالهدار و خوشهاي از جمله داستانهاي بههم متصل است. كتاب «آذر، ماه آخر پاييز» گلستان نيز در شمار آثار داستاني بههم متصل خوشهيي است كه بهشكل غيرمستقيم بهواسطهي شخصيت احمد با يكديگر در ارتباط هستند.
صادقي با بحث دربارهي داستان كلان و طرح مباحث تئوريك در حوزهي نشانهشناسي، سخنانش را با برسي كتاب «شكار سايه» دنبال كرد و با استناد به شعر آمده در آغاز اين كتاب، اظهار كرد: در شعري كه گلستان در آغاز كتاب «شكار سايه» به نقل از مولانا آورده، ما طرحوارهاي را در اين شعر ميبينيم كه فردي بهدنبال شكار سايهي مرغان است و مجاز به كار بيهوده انجام دادن است. اين طرحواره چهار داستان مجموعهي «شكار سايه» را بههم پيوند ميدهد و بهنوعي هر چهار داستان، با آن شخصيتهاي متفاوت از اين طرحواره الگو ميگيرند و هر كدام بهنوعي درگير انجام كاري بيهوده هستند. نقاش، باربر، فرد لنگ و خبرنگار كه بهعنوان شخصيتهاي اين چهار داستان هستند بهنوعي درپي شكار سايه هستند. در همين مجموعه است كه از رهگذر اين نگاه، مخاطب متوجه داستان كلان ديگري ميشود، متوجه شرايط جامعهاي كه در نوعي بيهودگي دست و پا ميزد.
در ادامهي اين نشست، مرتضي بابك معين به بحث فني و تخصصي دربارهي داستان كوتاه «عشق سالهاي سبز» از ابراهيم گلستان پرداخت و با اشاره به داستان كوتاهي از گلستان به نام «عشق سالهاي سبز» گفت: من يك نگاه كاملا درون متني به اين اثر دارم، چون بهنظرم هيچ رستگاري خارج از متن وجود ندارد و نظرم را براساس ديدگاه «گرماس» بنا ميكنم.
اين منتقد ادبي و از اعضاي حلقهي نشانهشناسي تهران افزود: ما در اين داستان، با يك نظام كنش روايي كلاسيك روبهرو نيستيم، بلكه با يك نظام ادراك حسي مواجهيم. در اينجا ابژه مثل ساختار روايي كلاسيك منفعل نيست و پس از گذراندن «لحظه بارقه» باز به واقعيت و روزمرگي زندگي وارد ميشود.
اين استاد دانشگاه در ادامه با مروري بر داستان كوتاه «عشق سالهاي سبز» و بازخواني ماجراي عاشق شدن يك نوجواني به دختري همسن و سالش در سالن تاريك سينما، با استناد به توصيفهاي متعدد اين داستان، به بحث درباره آنها پرداخت.
ديگر سخنران اين مراسم اميرعلي نجوميان از كتاب «اسرار گنج دره جني» با عنوان اثري مفيد در مجموعه كارهاي ابراهيم گلستان ياد و اظهار كرد: ابراهيم گلستان در آغاز، فيلمي به اين نام ساخت كه بهصورت محدود نمايش داده و بعد از دو هفته توقيف شد. اين سينماگر و نويسنده از روي همين فيلم رمان «اسرار گنج دره جني» را تأليف كرد. اينكه براساس فيلمهاي سينمايي، رمانهايي تأليف شود، بويژه در سينماي هاليوود، امر متعارفي است. البته مهمترين دليل تأليف اينگونه آثار داستاني براساس فيلمها، شهرت آن فيلمهاست؛ اما دربارهي فيلم «اسرار گنج دره جني» موضوع فرق ميكند. در واقع فيلمساز نويسنده است و ميآيد اين رمان را تأليف ميكند، آن هم بهدليل محدوديتي كه براي فيلم بهوجود ميآيد.
اين منتقد ادبي و از اعضاي حلقهي نشانهشناسي تهران افزود: در اين دو اثر، يعني رمان و فيلم «اسرار گنج دره جني» هر كدام چيزي را ميگويد كه در ديگري نميگويد و به معنايي همديگر را پوشش ميدهند و امكاني را براي فهم دقيقتر فيلم از طريق رمان و برعكس فراهم ميآورد.
در ادامهي اين نشست، نجوميان با برشمردن رمزگانهايي مانند تدوين، حركت دوربين و مسائل ديگر در حوزهي سينما، با نمايش بخشي از فيلم «اسرار گنج دره جني» به بحث دربارهي جزييات اين اثر سينمايي پرداخت و اضافه كرد: فيلم و رمان «اسرار گنج دره جني» بده و بستان زياد دارند. نويسنده در رمان نگاه سينمايي دارد و در فيلم، نگاه ادبي. اين اثر گلستان متأثر از آموزههاي ناتوراليسم است و از اين جهت من فكر ميكنم آثار ادبي گلستان تحت تأثير صادق چوبك و بزرگ علوي بودهاند نه هدايت و آل احمد و به همين دليل است كه رمان «تنگسير» صادق چوبك به ابراهيم گلستان تقديم شد.
انتهاي پيام


نظرات