سریال «دزد و پلیس» به گفتهی دستاندرکارانش بیش از 100 لوکیشن داشته و هر روز بازیگرانش را در گوشهای از تهران بزرگ جمع میکرده است. روزی هم که سری به پشت صحنه این سریال زدیم، گروه «دزد و پلیس» مشغول ضبط سکانسهای پایانی در یکی از کوچههای فرعی پل رومی بودند؛ روزی که نویسندههای سریال در آخرین روزهای تابستان به مسافرت رفته بودند و فردایش هم تولد یکی از عوامل و البته آخرین روز کار بود.
اولین چیزی که در لوکیشن دو طبقهی «دزد و پلیس» به چشم میخورد، صمیمیت اعضای گروه و راحت بودنشان با هم است؛ به طوری که وقتی به طبقهی دوم میرسم، از جنگ و نزاع و بحثهای کلامی که بین عوامل در جریان و البته بیشتر به شوخی شبیه است تا دعوای واقعی، متوجه میشوم یکی از عوامل سریال از بهنام تشکر میخواهد یکی از وسایلش را که برداشته پس دهد. این دعوای دوستانه تا زمانی که من در طبقه دوم هستم ادامه دارد و آخر سر هم مشخص نمیشود کسی چیزی برداشته یا نه؟!
در طبقه دوم سعید آقاخانی و بازیگران، برای تمرین گروهی دور هم جمع شدهاند، گریمور هم همزمان مشغول آماده کردن گریم مرجانه گلچین است. این اتاق، علاوه بر اتاق تمرین، اتاق لباس، گریم و استراحت عوامل هم هست. بهنام تشکر، هومن برقنورد، عزتالله مهرآوران، کمند امیرسلیمانی و مرجانه گلچین، بازیگرانی هستند که در این لوکیشن بازی دارند.
*** دار و دستهی پلیسها
اما طبقهی دوم، محل تصویربرداری نیست بلکه لوکیشن اصلی که گروه، امروز با آن کار دارند، آشپزخانه و درب ورودی است که درگیریهای پایانی بین کاراکترها را ضبط میکند. البته رضا کریمی، مدیر تولید توضیح میدهد که فینال قصه قبلا ضبط شده و صحنههای امروز و فردا، مربوط به قسمتهای پایانی هستند. رضا کریمی که خودش هم در سریال «دزد و پلیس» بازی دارد، توضیحی دربارهی نقشش نمیدهد و فقط میگوید جزو دار و دستهی پلیسهاست.
*** نور برمیآید!
عوامل صحنه و نور، در حال آماده کرده آشپزخانه برای تصویربرداری هستند. هر چند دقیقه یک بار، یک لامپ جدید با چسب کاغذی به دیوار وصل میشود تا نور مورد نیاز تصویربرداری را تامین کند؛ البته نور ساختمان هم خیلی کم است و هر لحظه بر تعداد نورهای هالوژنی افزوده میشود. این لامپها که به دیوار چسب شدهاند علاوه بر نور اصلی پروژکتورهای صحنه هستند که نور زیادی ایجاد میکنند.
همانطور که بچههای نور و صحنه، مشغول انجام کارشان هستند، تهیهکننده و تعدادی دیگر از عوامل، در حیاط دور میزهایی که چیده شدهاند نشستهاند و منتظرند تا کار شروع شود. محسن چگینی، تهیهکننده «دزد و پلیس» هم تمایلی به صحبت دربارهی این کار نشان نمیدهد ولی توضیح میدهد که روزهای آخر کار است.
اما عزتالله مهرآوران، که چند صندلی آنطرفتر نشسته، با گریم عجیب و غریبش میگوید: کاری که ما انجام دادهایم از نوع طنزی است که هوشمندانه انجام شده و کمدی و لودگی نیست. ابزاری که در این صحنهها میبینید به درخواست کارگردان حیات مجدد پیدا میکند. حیات دیگری که در مقولهی طنز یک نگاه هوشمندانه به آن شده است.
او ادامه میدهد: آدمهای این سریال به عنوان ابزار کار، زور نمیزنند کسی را بخندانند که این مساله خیلی مهم است؛ بنابراین تفاوت این کار با کارهای دیگر نشان میدهد که چقدر آنها کمدی هستند. کمدی مجال خندیدن است اما طنز مجال اندیشیدن برای خندیدن است؛ خندهی فکر شده.
***
بعد از این صحبت کوتاه، در حیاط دوری میزنم؛ دو اسلحه در اختیار یکی از عوامل است؛ کنجکاو میشوم یکی از اسلحهها را به دست بگیرم؛ اسلحه سنگین است و به نظر میرسد واقعی باشد.
*** شک نکردم که مردم از «دزد و پلیس» استقبال میکنند
وقتی به طبقهی بالا برمیگردم، کار گروه نور و صحنه همچنان در آشپزخانه ادامه دارد؛ ولی دعوای گروه در طبقه دوم تمام شده و بهنام تشکر با تلفن همراهش که به یک اسپیکر کوچک وصل شده، یک قطعه موسیقی پخش میکند. بعد از تمام شدن این قطعه موسیقی، دور همان میز با هم در مورد «دزد و پلیس» صحبت میکنیم.
بهنام تشکر میگوید: فکر میکنم «دزد و پلیس» یک کار متفاوت است کاری که هم طنز و هم جدی است؛ به نظرم از آن سریالهایی است که مردم دنبال کنند؛ همه روی این کار خیلی زحمت کشیدند و فکر میکنم زحمتشان درست است. خیلی مواقع زحمت میکشیم اما به نتیجه نمیرسیم، اما فکر میکنم خروجی این کار خروجی درستی باشد.
او ادامه میدهد: اگر من در «ساختمان پزشکان» کمی شک داشتم که مردم از آن استقبال کنند که در نهایت هم استقبال شد، در «دزد و پلیس» اصلا شک نکردم که مردم استقبال میکنند. تمام تلاش ما این است که یک کار خوب ارائه کنیم و فکر میکنم این اتفاق افتاده است.
تشکر به سختیهای «دزد و پلیس» هم اشاره میکند: ما برای 26 قسمت بیش از 100 لوکیشن رفتیم یعنی برای هر قسمت حدود پنج لوکیشن داشتیم این تعداد لوکیشن خیلی زیاد است و کار ما را خیلی سخت میکرد؛ به علاوه به گروهی نیاز داشتیم که در این شرایط کنار هم باشند که بتوانند کار را جلو ببرند. گروه باید خیلی خوب باشد که کار به این سختی را جلو ببرد.
*** «دکتر» وارد میشود
حالا نوبت ضبط یک پلان سکانس طولانی است؛ کار گروه نور هم با چفت و بستهایی که به دیوار و سقف وصل کردهاند، بالاخره تمام شده؛ همه بازیگران جمعاند؛ کمند امیرسلمانی نسخهای از فیلمنامه را به دست گرفته و درحالی که قدم میزند؛ دیلوگهایش را زیر لب تکرار میکند. مرجانه گلچین هم برخلاف شلوغپلوغی نقشهایی که معمولا بازی میکند، خیلی آرام در گوشهای نشسته و منتظر است تا کار شروع شود.
سعید آقاخانی، تمرین را شروع میکند. ناصر (بهنام تشکر) باید دستش گچ گرفته باشد؛ بنابراین بهنام تشکر یک آتل باندپیچیشده سفید رنگ را که از فرط استفاده رنگش تیرهتر شده به دستش میبندد و دور گردن میاندازد.
تمرین این درگیری که با اسلحه است، چند باری تکرار میشود. کمند امیرسلیمانی، نقش دکتر را بازی میکند. دکتر چندین بار تکرار میکند که من «دکترم»؛ دکتر، اسلحه را در دست گرفته و باید به سمت بازیگران دیگر، شلیک کند.
چند باری که تمرین، تکرار میشود، نوبت به ضبط سکانس میشود؛ سعید آقاخانی از همه میخواهد که بیرون بروند. ما هم از بیرون، فقط شاهد این هستیم و گاهی صدای آقاخانی و بازیگران را میشنویم. حتی تذکر میدهند کسی راه نرود و همه نشسته باشند چرا که ممکن است در پسزمینه تصویر باشند.
*** به دنبال زیرزمین
وقتی که در مدت ضبط این سکانس، در حیاط نشستهایم، محسن چگینی با یک نفر دیگر از عوامل تولید دربارهی پیدا کردن یک زیرزمین برای فردا صحبت میکنند. گروه برای ضبط صحنههای آخرین روز به یک زیرزمین نیاز دارد. در نهایت وقتی متوجه میشوند ساختمانی که در آن هستند، زیرزمین دارد و البته بعد از بازدید از محل، به این نتیجه میرسند که صحنههای زیرزمین را هم در همین لوکیشن بگیرند.
*** کار سختی بود، امیدوارم مردم لبخند باحالی بزنند
بعد از چندبار ضبط، آقاخانی به گروه استراحت میدهد و من هم در این فاصله با هومن برقنورد همصحبت میشوم.
وقتی از او دربارهی لحن عجیب صحبت کردنش میپرسم، توضیح میدهد: کاراکتری که من بازی میکنم یک آدم ساده لوح ابله است ولی خودش فکر میکند خیلی کاربلد است و هیچکس روی دستش بلند نمیشود؛ به همین دلیل باید صدایی برایش انتخاب میکردم که ابله بودن این آدم را تشدید کند به همین دلیل این صدا را برایش انتخاب کردم چون اعتقاد من این است همانطور که یک کاراکتر جدید خلق میکنی این کاراکتر جدید مستلزم وجود یک سیمای جدید و یک فیزیک جدید است؛ بنابراین صدا هم جزوش میشود چون همیشه معتقدم کاراکتر باید یک صدای خاص هم داشته باشد.
برقنورد هم مثل بهنام تشکر به تعدد لوکیشنها اشاره میکند و میگوید: «دزد و پلیس» کار خوب و دیدنی است و همه زحمت کشیدند؛ کار سختی بود که در یک سریال 26 قسمتی، 100 لوکیشن وجود داشته باشد. این 100 لوکیشن به جز لوکیشنهای عبوری بودند؛ یعنی ما هر دو، سه روز یک جا بودیم. کارِ خیلی سختی بود ولی مطمئنم که نتیجه میدهد امیدوارم همه ببینند و لبخند با حالی بزنند و لذت ببرند.
***
با ادامه استراحت گروه، راه خروج از لوکیشن شرکت را در پیش میگیرم. در کوچه بنبستی که ساختمان شرکت در آن واقع شده، کمند امیرسلیمانی، قدمزنان با تلفن همراهش صحبت میکند؛ اما «دزد و پلیس»بازی سعید آقاخانی در ساختمان شرکت همچنان ادامه دارد تا صحنههایی که در روزهای گذشته از شبکه سه سیما شاهدش بودیم، آمادهی پخش شود.
گزارش: خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، رضوان اناری
انتهای پیام
نظرات