محمود نیکبخت، منتقد ادبی، مترجم و از اعضای «جُنگ اصفهان»، در زادروز 62 سالگیاش، از وضعیت حاکم بر فضای فرهنگی و انتقادناپذیر بودن چهرههای فرهنگیِ درگذشته، انتقاد میکند.
این منتقد ادبی در گفتوگویی با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به مناسبت سالگرد تولدش، دربارهی حضورش در «جُنگ اصفهان»، گفت: من تا قبل از ورود به نشستهای جُنگ، با برخی از اعضای آن دوست بودم. آشنایی من با آنها از سالهای 44 و 45 آغاز شده بود؛ به عنوان نمونه با آقای حقوقی در دبیرستان ادب آشنا شدم. من سال آخر دبیرستان بودم و ایشان مسؤول کتابخانه بودند. با بعضی از دوستان همسن و سالتر جُنگ مثل رضا فرخفال و ... نیز بعداً آشنا شدم. در سالهای دههی50 هم با جُنگ در ارتباط بودم. در سال 60 نیز در نشستهای جُنگ شرکت میکردم.
او افزود: در آن دوران، شعرهایی از جوزپه اونگارتی به شکل غیردقیق و پر از مشکل و حتا اضافات و تغییر و تصرف، ترجمه میشد. حتا نادر نادرپور سطری به یکی از شعرهای اصلی اضافه کرده بود. من شعرهایی را از این شاعر ایتالیایی به همراه مطالبی دربارهی او ترجمه کردم که در مجلهی رودکی منتشر شد. بعد از انقلاب هم این کارها در کتابی با عنوان «زندگی جوزپه اونگارتی» چاپ شدند.
نیکبخت همچنین عنوان کرد: حضور در جُنگ و نوع نگاههای اشتباهی که میدیدم، مرا به کار نقد برانگیخت و متوجه شدم که نقد چه ضرورتی دارد. نوع برخورد افراد با آثار، فاقد تدقیق و تعمیق بود. به عنوان نمونه، نیماشناسی محمد حقوقی دچار اشکال بود یا مهدی اخوان ثالث در «بدعتها و بدایع نیما یوشیج»، وزن نیمایی را «مادر بدعتها و بدایع وی» میداند، در حالیکه نیما خود میگوید، طرز کار (تکنیک) من، اساس بدعت من است. چنین جابهجاییهایی رخ میداد و من که میخواستم به این مباحث پاسخ بدهم، خود به خود به سمت نقد میرفتم. ترجمه هم کار اصلی من نبود و گاهگاه زمانی از سر ضرورت به ترجمه و انتشار آن کار میپرداختم.
او سپس دربارهی ضرورت تفکیک قلمروهای فرهنگی گفت: در همه جای دنیا قلمروهای فرهنگی از یکدیگر جدا هستند؛ به این ترتیب که قلمروهای سهگانهی اوریجینال یا اصیل، آکادمیک و روزنامهنگاری هرکدام کار خود را انجام میدهند، اما متأسفانه در ایران وجه ادبیات روزنامهیی چنان بر فضای فرهنگی غالب شده که نه فقط جای فرهنگ اصیل را گرفته، بلکه جابهجایی رخ داده و دیگر جایی برای فرآیندهای فرهنگساز باقی نمانده است.
او ادامه داد: رسانهها بیشتر به جای فرهنگسازی، در کار فرهنگبازی هستند. وجه رسانهیی موجی از حباب است که میآید و وجه اصیل کار در آن گم میشود؛ به همین دلیل است که من کمتر به شرکت در مصاحبههای رسانهیی تمایل دارم و فکر میکنم بهتر است به قول ازرا پاوند، «در این راه دراز و وقت اندک» هر کس به کار خودش بپردازد؛ نه اینکه به وجه تبلیغی و تجاری کارش فکر کند.
نیکبخت همچنین عنوان کرد: در اروپا میان آن سه قلمرو فرهنگی، تأثیر و تأثری زنده وجود دارد. البته در آنجا هم فرهنگ مردمپسند، به دلیل غالب بودن تجارت و تبلیغ، جنبهی پررنگی دارد. در ایران، بویژه در چند دههی اخیر، ما سیل اسامی را در عرصهی داستان و شعر میبینیم، اما واقعاً باید اندیشید که در کنار این اسمها چقدر حاصل وجود دارد. گفتوگوی انتقادی و سازندهای صورت نمیگیرد. بسیاری از چهرههای فرهنگی ما که حالا هم زنده نیستند، همواره تعریف و تمجید از خود را میپسندیدند و نه نقد کارهایشان را.
او سپس دربارهی دوران کودکی و نوجوانی خود، گفت: به دلیل فضای خانوادگی و ویژگیهای فردی، از 9 سالگی به خواندن علاقه داشتم و به قول آقای اخوت، سودایی این راه بودم. همهی عمرم در محصلی و معلمی گذشته و الآن هم همهی روزم به خواندن و گاهی نیز به نوشتن می گذرد. از نوجوانی مدام خواندن و تلاش در راه فرهنگ را در پیش گرفتهام و کوشیدهام زندگی تازهای داشته باشم و حاصل خواندنها و دیدنهایم را عرضه کنم. امیدوارم این حاصلها به نتیجه رسیده باشند.
نیکبخت که در سالهای اخیر در فصلنامهی «جُنگ پردیس» به فعالیت میپردازد، دربارهی این فصلنامه، عنوان کرد: تاکنون دو شماره از این جنگ به سردبیری من منتشر شده است. البته در آغاز بنا بود که این جُنگ، فصلنامه باشد، اما در عمل تاکنون بنا به شرایط، روزمرگی و... تنها دو شماره از آن منتشر شده است. دو شمارهی قبلی جُنگ پردیس در اصفهان منتشر شده است. بناست به زودی شمارهی سوم آن هم منتشر شود. سعی میکنیم آن را در تهران منتشر کنیم و سپس با استفاده از سیستم توزیع، در سراسر کشور به دست کسانی که میخواهند، برسانیم.
به گزارش ایسنا، محمود نیکبخت دهم مردادماه 1330 در اصفهان متولد شده است. او آثاری را از ادبیات انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی ترجمه کرده است. از نیکبخت مقالهها و ترجمههایی از شعرها و مقالههای شاعرانی مانند ازرا پاوند، تی. ای. هیوم، اکتاویو پاز و ... در جُنگ اصفهان و مجلههایی چون رودکی، کلک، عصر پنجشنبه و... منتشر شده است.
«از گمشدگی تا رهایی» (در نقد شعر فروغ فرخزاد)، «از اندیشه تا شعر: مشکل شاملو در شعر»، «جوزپه اونگارتی: شعر و زندگی اونگارتی» و «آناباز، سن ژون پرس: شاعر صبح جهان» از جمله آثار محمود نیکبخت هستند. جلد اول و دوم «کتاب شعر» نیز زیر نظر او منتشر شده است.
انتهای پیام


نظرات