در نشست رونمایی از رمان «منگی» نوشته ژوئل اگلو گفته شد، این رمان دربارهی آدمهای حاشیهایی است.
به گزارش بخش ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان (ایسنا)، در این نشست که در کتاب افق برگزار شد، اصغر نوری بخشهایی از این اثر «ژوئل اگلوف» فرانسوی را خواند.
در ادامه مراسم، فرید قدمی - مترجم - در سخنانی اصغر نوری را جزو مترجمان خلاقی دانست که ترجمه را به دید آفرینش دوباره اثر مینگرند، انتخابهای دقیق در آثار خارجی دارند و سبکهای متفاوت آثار ادبی در ترجمههایشان ظاهر میشود و تصریح کرد: «این رمان در مورد انسانهایی است که در حاشیه قرار دارند.»
قدمی تاکید کرد، باید تعریف دقیقتری از حاشیه ارائه شود و اینکه حاشیه نسبت به چه متنی شکل گرفته است.
وی افزود: «بعد از دهه 1970 در اروپا، بهخصوص فرانسه و آلمان و بعد از شکست موقت جنبش چپ مارکسیست ارتدوکس و ناکامیهای بعد از آن، درک ما از جامعه بیش از آنکه معطوف به نقد مارکسیستی طبقاتی باشد، به نقد حاشیه و متن نزدیک شده است. کسانی در حاشیهاند که از جامعه سرمایهداری کنار گذاشته میشوند، آنها نه جزو طبقه کارگرند و نه بورژوازی. این رمان در مورد کسانی است که سهمی از جامعه مدرن و رفاه عمومی نداشتند که به واسطه انباشت سرمایه و پیشرفت تکنولوژی به وجود آمده بود.»
همچنین خلیل درمنکی - دیگر منتقد حاضر در جلسه - صحبتش را با ذکر این نکته آغاز کرد که رمان «منگی» مملو از اشیای اضافه است. وی افزود: اینها میتوانند بر اساس خصلت اشیا ما را بفریبند و فکر کنیم که واقعاً چیزهایی اضافهاند، اما اینها همزمان نشانگر فقدان چیزهایی در زندگی هم هستند.
وی گفت: به نظر میرسد که راوی این رمان از یک ناامیدی وحشتناک رنج میبرد. آنقدر جهان این رمان سیاه است و راوی در رنجهای خودش غرق است که از یک ناامیدی عمیق خبر میدهد، اما باید بدانیم که او مقداری هم امیدوار است و سودای این را در سر دارد که با ترک این جغرافیا شرایط خود را تغییر دهد.
درمنکی ادامه داد: چرخهی امید و ناامیدی که در این رمان خود را نشان میدهد ما را با بخشهای دیگر رمان دچار چالش میکند. اینکه آیا امید یک امر مازاد است یا یک فقدان؟ باید امیدوار باشیم یا اینکه امید را امری اضافه و مخرب بدانیم؟
وی به بخشهایی از داستان رجوع کرد که در آن امر مفقوده و امر مازاد به هم پیوند میخورند و نتیجهگیری کرد: این رمان نشان میدهد که فراسوی امید و ناامیدی کجاست و چگونه میتوان از چرخه امید و ناامیدی خارج شد. دیالکتیک امید و ناامیدی که در این رمان شکل گرفته است، مبتنی بر به دست آوردن چیزهایی بدون فروگذاشتن چیزهای دیگر است.
«ژوئل اگلوف»، نویسنده فرانسوی با رمان «منگی» در سال 2005 جایزه لیورانتر را دریافت کرد. این رمان درباره زندگی نوجوانی است که با مادربزرگ خود در محله فقیرنشین حومه شهر زندگی و در کشتارگاه نزدیک آنجا کار میکند. او با زبانی شیرین و طنزی ظریف، مسائل مربوط به محیط پرخشونت پیرامون خود را روایت میکند.
انتهای پیام


نظرات