نرگس برهمند میگوید: این موضوع را که گفته میشود مفهوم در شعر افول کرده نباید امری جاری دانست.
این شاعر در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پرداختن به شعرهای با مفهوم سخیف را عامل اشاعه آنها دانست و گفت: حتی اگر در مورد خصایص بد اخلاقی در جامعه زیاد صحبت شود به نوعی اشاعه پیدا میکنند. در مقوله ادبیات هم همینطور است. این جریان بد وارد ادبیات امروز شده و نیاز است که مورد بررسی قرار بگیرد.
او در ادامه افزود: امروزه برخی در غزل نیز تنها به معشوق زمینی صرف میپردازند و نگاه متفاوت به عشق وجود ندارد. صحبت کردن در اینباره به شکل مفرد و نظر شخصی دادن مناسب نیست و من نباید در اینباره حرف بزنم. باید برای این موضوع میزگرد تشکیل شود تا این موضوع به نتیجه برسد.
برهمند با بیان اینکه مهمترین کار بررسی چرایی به وجود آمدن این پدیده است، بیان کرد: ممکن است کسی معتقد باشد این روند برای ادبیات ما لازم است. اما باید آسیبشناسی شود که چرا این نوع شعر به وجود آمده است. در هر اجتماعی، مسالهای وجود دارد که این نوع شعر از آن حاصل میشود.
او در ادامه بیان کرد: اینگونه شعر مخاطب دارد. یکی از دغدغههای شاعر امروز این است که شعرش خوانده شود. ما باید دنبال این باشیم که چرا این شعرها در جامعه ما مخاطب دارند و نیاز جامعه به اینگونه شعرها چیست و در چه فرآیندی به وجود آمدهاند؟ در حال حاضر شاعران سرشناسی هستند که به این سبک شعر میگویند.
این شاعر در عین حال گفت: گاهی همین شعرها مفاهیم اجتماعی و ... را بررسی میکنند که در سبکهای معمول نمیگنجد. البته خود این شعرها هم دستهبندی دارند. برخی از شاعران این زبان را انتخاب میکنند تا یک درد اجتماعی، انسانی و بشری را انعکاس دهند. این اتفاق در سایر هنرها همچون عکس، شعر و فیلم نیز دیده میشود، در ادبیات هم به نوعی زبانی است که شاعر انتخاب کرده است.
او ادامه داد: مخاطبان شاعران برتر را میشناسند و این اشعار در جامعه ما فراگیر نیست، حتی رسانهها خیلی به این اشعار نمیپردازند. پررنگ کردن مسائلی که از نظر ما مردود است باعث اهمیت پیدا کردن آنها میشود.
برهمند تعداد شعرهای بیمفهوم را کم دانست و بیان کرد: افراد خاص اشعار بیمفهوم یا با مفهوم نازل میگویند و نباید به قضیه واگرا نگاه شود. در جامعه کنونی گاهی اقلیت بیشتر به چشم میآیند. امروز افراد زیادی اصول و قوانین شعر را رعایت میکنند. اما افرادی که قوانین را تا حدی رعایت کرده یا نادیده میگیرند پررنگتر دیده میشوند. نباید این حالت را به شعر امروز تعمیم داد.
این شاعر در ادامه گفت: اینگونه شاعران انگشتشمارند و حتی میشود تک تک از آنها نام برد، حتی شاید به یک روانکاوی در صاحبان این شعرها نیاز باشد. ما هنوز مفهوم را در شعر میبینیم، البته ممکن است نوع بیان و زبان شاعر متفاوت باشد. من مفهوم در شعر را در سه بعد زمان، مکان و جان شاعر بررسی میکنم، این سه مفهوم شعر را مشخص میکنند. زمانه گاهی شاعر را به این سمت هدایت میکند که در مورد عشق یا وطن صحبت کند. امروزه نیز به مفاهیم عمیق و انسانی در شعر بسیار پرداخته میشود.
او افزود: جان شاعر روحیات خود شاعر است و شعر به جان و روحیات شاعر نزدیک است. شاعرانی هستند که برخی مفهومها در زبانشان نمیگنجد و از آنها استفاده نمیکنند. این را که گفته میشود مفهوم در شعر افول کرده نباید امری جاری در شعر دانست.
برهمند درباره تاثیر فضای مجازی بر شعر گفت: شعر در دورههای مختلف در حال ورزیده شدن است و قرار نیست همه شاعران به یک سبک شعر بگویند. کسانی که تجربه شاعری دارند به سمت این شعرها نخواهند رفت. جامعه مجازی اینگونه شعرها را گسترش داده است و این شعرها در یک ساعت در جامعه مجازی گسترش پیدا میکند.
این شاعر با بیان اینکه ممکن است در این میان مخاطبهایی این نوع شعرها را بپسندند، بیان کرد: اما شاعری که واقعا شعر خوب مینویسد و مفهوم برایش ارزشمند تلقی میشود، با این سرعت شعر خود را منتشر نمیکند و مخاطب خاص خودش را دارد.
او در پایان اظهار کرد: این شعرها بازه زمانی برای ماندگاری و علاقهمند کردن ندارند. برخی شعرها را زمانی که میخوانیم از آنها لذت میبریم و شاید ماندگار نشوند، اما در لحظه میتوان از آنها لذت برد. مخاطبان این شعرها در لحظه از آنها لذت میبرند و حتی این مخاطبان هم شعرها را به خاطر نمیسپارند. مخاطب آگاه به سوی شعرهایی میرود که روحش را بیدار کند. این بیدار شدن روح با لذت، در افراد درجات متفاوتی دارد.
انتهای پیام


نظرات