به گزارش ایسنا، یک دین پژوه در این میزگرد با بیان اینکه باید به نحو دیگری اندیشیده و از واقعیت به سوی آرمان حرکت کنیم، اظهار کرد: دو الگو برای مسائلی چون ظلم و عدالت میتوانیم داشته باشیم که یک روش جزءنگرانه و دیگری کل نگرانه است، در نگاه جزءنگرانه به مصداق بیعدالتیها توجه داریم اما در نگاه کل نگرانه به ساختارهای ظالمانه توجه داریم و ساختار به نحوی است که موجب بیعدالتی میشود.
با رابین هود بازی نمیشود عدالت را به جامعه بازگرداند
بیژن عبدالکریمی با تاکید بر اینکه تجربیات بی شماری نشان داده که با پاکترین افراد نیز ساختارهای ما دگرگون نشده است، افزود: انقلاب تجربه بزرگی است؛ رهبری انقلاب در دست یک قدیس بود، کسی که 40 سال نماز صبحش را با وضوی نماز شب خواند. معتقدم نیروهای انقلابی کشور از پاکترین نیروهای جهان بوده و هنوز معتقدم در دل نظام جمهوری اسلامی ایران که با فساد ساختاری بسیاری مواجه است، در دل همین حکومت و دولت افراد بسیار پاکی وجود دارند اما کماکان قیمت مسکن در حال افزایش بوده و پول ملی ضعیفتر میشود.
وی تاکید کرد: ما هنوز به لحاظ نظری و در تمام جریانات سیاسی به یک آلترناتیو ساختاری نرسیدهایم و میخواهیم عدالت و دیگر آرمانها را به کمک اراده گرایی، احساسات گرایی و ایدئولوژی تحقق بخشیم، در حالی که نیازمند نهادهایی هستیم که بتوانند بر حیات اجتماعی به نحو عمیق و گسترده اثرگذاری تاریخی داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه یک فرآیند تصاحب ثروت در نظام جهانی وجود داشته که در ایران هم وجود دارد، افزود: 80 درصد جمعیت کل دنیا فقط شش درصد ثروت کل جهان و در مقابل 20 درصد جمعیت دنیا 94 درصد ثروت جهان را در اختیار داشته و در حقیقت 300 نفر در روی کره زمین به اندازه سه میلیارد نفر ثروت دارند.
عبدالکریمی ادامه داد: در ایران نیز 90 درصد سپردههای بانکی کشور مربوط به 10 درصد سپردهگذاران بوده و کمتر از نیم درصد جمعیت ایران بیش از هزاران میلیارد تومان ثروت دارند که همین امر علت اصلی ضعف طبقه متوسط و نابودی طبقات ضعیف کشور بوده و باعث شده تا حدود 20 میلیون نفر حاشیهنشین شوند.
وی در بخش پرسش و پاسخ میزگرد نیز گفت: یکی از مشکلات جوانان و روشنفکران این است که نتایجی که در تاریخ هزار ساله غرب شکل گرفته را برای جامعه خودمان که دارای تاریخ دیگری است، انتظار دارند.
وی با بیان اینکه ما نظام سازماندهی اجتماعی عقلانی نداریم و این فقدان سازماندهی عقلانی نیروی اجتماعی کار یک امر سیاسی نیست، اظهار کرد: نمیگویم راهحلی برایمان وجود ندارد اما تا زمانی که احساسی برخورد کرده و مسئله را تا سرحد یک مسئله سیاسی تقلیل میدهیم، هیچ راهحلی نخواهیم داشت و تا ساختار رانتی تغییر نکند سرنوشت اجتماعی ما نیز تغییر نخواهد کرد.
عبدالکریمی با بیان اینکه باید جهان کنونی را بشناسیم و در جهان کنونی با رابین هود بازی نمیشود عدالت را به جامعه بازگرداند، گفت: در جهان کنونی برای تحقق عدالت باید به ساختارها اندیشید و نظام الیگارشی مالی و رابطه ارزش افزوده و سرمایه و سازماندهی کار را فهمید.
شکاف طبقاتی از بزرگترین مشکلات جامعه است
یک جامعه شناس و نویسنده نیز در این میزگرد با بیان مطالبی پیرامون "سیاستگذاری قومی و عدالت" گفت: نباید قومیت را در انفکاک دید، بلکه باید آن را در ارتباط با مسائل و شاخصههای دیگر مطرح کرد، اگر چنین عمل نکنیم ممکن است دچار نوعی ناسیونالیسم قومی شویم.
سید جواد میری با تاکید بر اینکه شکاف طبقاتی یکی از بزرگترین مشکلات جامعه امروز ماست، ابراز عقیده کرد: در ساختاری که نظام آموزش و پرورش در معرض فروش است، تمامی نابرابریهای ساختاری بازتولید میشوند.
وی با طرح این سوال که آیا در چنین وضعیتی در ایران عدالت اجتماعی امکانپذیر است؟ تصریح کرد: زمانی میتوانیم از عدالت اجتماعی صحبت کنیم که ساختارها و حاکمیت صدای دانشگاهها و محلهای تولید تفکر را بشنود.
وی با بیان اینکه یکی از بزرگترین مشکلات ساختاری در جامعه سیاسی و قدرت سیاسی ایران، باور نداشتن به دیگری و تکثر است، متذکر شد: جامعه زمانی میتواند پویا، موفق و توسعه یافتهتر باشد که دیگریها، تکثرها و تمایزها بتوانند در کنار هم زندگی و همافزایی کنند. متاسفانه در جامعه ما این موضوع شکل نمیگیرد.
پذیرش تکثرها از الزامات عدالتخواهی است/ به دولت اجتماعی نیاز داریم
عضو هیات مؤسس اتحادیه بینالمللی امت واحده نیز در این میزگرد با بیان اینکه اقتدارگرایی، ضدعدالت بوده و مبتنی بر یک منیت است، ابراز عقیده کرد: عدالتخواهی مبتنی بر ایده بسیار خطرناک بوده و باید بگذاریم کشور به بیایدهگی برسد، باید از هیجان و منیت تاریخی دست برداریم. آینده ایران را کسانی خراب میکنند که هنوز هم میگویند ایده داریم.
مجتبی احمدی با بیان اینکه پذیرش تکثرها از الزامات عدالتخواهی است، افزود: تکثر را خداوند آفریده و نمیتوان آن را حذف کرد. ما نیاز به یک آرامش تاریخی داریم، چراکه حقمان را ندادهاند و جامعهای عصبی هستیم.
وی خطاب به دانشجویان گفت: سوت و کفهای شما عامل پوپولیست بوده و این جامعه خسته از پوپولیست و هیجان است.
وی با اعتقاد به اینکه خصوصیسازی و اقتصاد دولتی راهکار نبوده و ما به دولت اجتماعی نیاز داریم، اظهار کرد: اگر نتوانیم جامعهای بسازیم که بتواند مبتنی بر مسئولیت اجتماعی روی پای خود بایستد، هر دولتی هم که سرکار بیاید باز هم دولت الیگارشی و دولت نخبگان خواهد بود.
احمدی خاطرنشان کرد: باید ساختار و دولت اجتماعی شده و عدالت اجتماعی شکل بگیرد.
با اقتصاد سیاسی نئولیبرال روبه رو هستیم
نویسنده و استاد دانشگاه تهران نیز در این میزگرد با طرح مطالبی پیرامون "عدالت و نظام آموزشی ایران" بیان کرد: پروسه دولت لیبرال در ایران از سال 1368 به راه افتاده و تاکنون ادامه داشته است، دعوای دولتهای این 30 سال نیز بر سر حجاب، فتنه و... بوده و بر سر اقتصاد سیاسی یعنی "توزیع رانت و منابع" هیچ دعوایی با هم نداشته و یک نوع عملکرد داشتهاند؛ از این رو از سال 68 تاکنون با یک شکل اقتصاد سیاسی نئولیبرال طرف هستیم.
سید مجید حسینی در این خصوص تشریح کرد: این اقتصاد سیاسی نه تنها در ایران بلکه در بنگلادش، کنگو و حدود 100 کشور جهان اجرا شده است، اقتصاد سیاسی در این کشورها، خصوصیسازی، آزاد سازی و مقرراتزدایی کرده و در نتیجه جمعیت زیادی در این کشورها از فرصتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محروم شدند.
وی با بیان اینکه امروز در کشورمان 93 درصد شاغلان قرارداد موقت هستند، گفت: در سیستم نئولیبرال یک طبقه برنده و یک لشکر بزرگ از بازندهها درست میشود.
حسینی با تاکید بر اینکه انقلاب ایران انقلاب عدالت بود، افزود: زمانی که انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 پیروز شد، بچه معلم با رییس جمهور نزدیک به هم زندگی میکردند، اما بعد از جنگ ایدهای در کشور پیدا کردیم و گفتیم که باید کشور را توسعه دهیم، برخی معتقد بودند که از طریق سرمایه میتوان کشور را توسعه داد.
وی اضافه کرد: در سال 70 ، سرمایهداران 60 درصد پول کشور را و کارگران نیز40 درصد پول کشور را در اختیار داشتند، اما اکنون سرمایهداران 75 درصد و سایر مردم نیز 25 درصد پول کشور را در اختیار دارند؛ در واقع با یک سلسله سیاستها 15 درصد از پول کشور به سرمایه داران داده شد تا کشور را توسعه دهند.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه خصوصیسازی و محول کردن وظایف دولت به بخش خصوصی مهمترین ایدهای است که در کشور اتفاق افتاده، مدعی شد: این موضوع بین برنده و بازنده شکاف ایجاد کرد و مسئولیتهای دولتی به بخش خصوصی واگذار شد تا آن را گرانتر به مردم بفروشند، در حالی که آموزش و پرورش، درمان، تامین اجتماعی و... مسئولیت دولت بوده و باید بدانیم که طبقه برنده جامعه از همین خصوصیسازی آموزش، درمان، تامین اجتماعی و... به وجود آمده است.
حسینی با بیان اینکه یک طبقه از جامعه مسئولیتهای دولت را قبول کرده و برنده شده است، افزود: چرا اعضاء خانواده برخی مسئولان میتوانند وام 100 میلیارد تومانی بگیرند؟
انتهای پیام
نظرات