اما چنین دنیایی در واقعیت امکانپذیر شده است! سیاهی چشمانی که شاید از چهار سالگی روشنایی را ندیدند اما پشت پلکهای بستهاش آروزهای روشنی را دارد که تا همین چند مدت پیش کارشناسی حقوقش را هم گذراند و اکنون برای وکالت آماده میشود! «فاطمه هاتفی» روشندل اردکانی که این روزها کارمند بیمارستان ضیایی اردکان است و با صدای گرمش آلام خانواده بیماران را نیز تسکین میبخشد.
«فاطمه هاتفی اردکانی» روشندلی که علاقه وافری به هنر نیز دارد، به مناسبت روز جهانی عصای در گفتوگو با ایسنا از آخرین آرزوهایی که به واقعیت تبدیل شده است، میگوید.
آنسفالیت چشمان روشنش را تاریک کرد
فاطمهی 24ساله در خصوص علت نابیناییاش میگوید: چهارساله بودم که بیناییام را به خاطر یک ویروس به نام آنسفالیت ( تبخال مغزی) از دست دادم و به گروه روشندلان پیوستم.
وی اضافه میکند: دوران دبستان و راهنمایی را در آموزشگاه رسولیان یزد و دبیرستان شاکر و خادمزاده اردکان گذراندم و در حال حاضر مدرک کارشناسی خود را در رشته حقوق از دانشگاه قم دریافت کردهام.
وی با اشاره به این که همیشه آرزو داشته تا «وکیل» شود، ادامه میدهد: این روزها برای آزمون وکالت آماده میشوم و سخت در حال مطالعه و تمرین هستم، هر چند میدانم شرایط سختی را در پیش رو خواهم داشت.
پدر و مادری که چشمان دخترشان میشوند
این روشندل اردکانی نقش خانوادهاش را بعد از توکل به خدا در مسیر موفقیت پررنگتر از هر چیز میداند و خاطرنشان میکند: خانوادهای دارم که من را باور دارند و پذیرفتهاند که منِ نابینا، کوهی از انرژِی و خواسته هستم و سعی کردهاند پا به پای من بیایند، پدر مهربانم در کنار مادر عزیزتر از جانم، ذره ذره خواستههایم را با بخشندگی اجابت کردهاند.
وی با اشاره به سخت بودن شرایط تحصیل و وسایل مورد نیاز برای آموختنش، میگوید: وسایل تحصیل و کتابهایی که برای مقاطع مختلف نیاز داشتم و فراهم کردن آنها بسیار سخت بود از جمله صوتی کردن کتابها و جزوهها که همه این مسیر سخت را با زحمات پدر و مادرم به نتیجه رساندم و اکنون میگویم بدون همراهی آنان شاید جایگاه کنونی را نداشتم.
فاطمه که اکنون در قسمت اپراتوری بیمارستان ضیایی اردکان مشغول به کار است، خاطرنشان میکند: در مورد زمینه اشتغال جامعه نابینایان و کم بینایان باید گفت که ما توانایی انجام کارهای زیادی را داریم که الزامی به بینا بودن یا نابینا بودن ندارد اما چون اکثر این شغلها یکی از شرایط انجام را سلامتی کامل قرار دادهاند، دستان ما را چون چشمان بستهمان، بسته نگه داشته است.
وی ادامه میدهد: نه تنها شرایط دست و پاگیر برخی شغلها که بیش از نیمی از آنها بیمنطقی است، ورود به دانشگاه فرهنگیان است که چند سالی است ثبتنام و بهکارگیری قشر نابینا و کمبینا را ممنوع کرده تا جایی که در گذشته نیز معلمانی بودهاند که از نعمت بینایی برخوردار نبوده اما در زمینه حرفه خود از موفقهای کشور بودهاند.
کاش مسئولان به فکر چارهای بیافتند
این روشندل اردکانی ابراز امیدواری میکند که شاید مسئولان به فکر چارهای بیافتند و برخی از قانونها و شرایط دست و پاگیر و قابل رفع را بررسی کنند.
هاتفی ادامه میدهد: اگر امکانپذیر باشد دستگاههای دولتی و غیر دولتی شغل اپراتوری نیازمند در واحدهای خود را افراد نابینا و کم بینا گزینش کنند شاید نیم بیشتری از دغدغه اشتغال نابینایان مخصوصاً آقایان نابینا که عمده آنها نانآوران خانواده نیز به شمار میروند، حل شود.
ما را از حقوقمان محروم نکنید
این روشندل در مورد دید مردم نسبت به قشر معلول و نابینا، میگوید: الحمدالله مردم با فرهنگ و خوبی داریم و مدتهاست که نحوه برخورد با معلولان مخصوصا نابینایان فرهنگسازی شده و ما را مثل افراد سالم جامعه میپذیرند اما هستند کسانی که ما را با دید ترحم مینگرند یا برخی از مردم هستند که ما را نمیپذیرند و به عنوان عضوی از جامعه همراهی نمیکنند.
وی ادامه میدهد: آنها مثل موفقیت، حق زندگی مشترک، حق اعتراض و صحبت کردن را حق ما نمیدانند و این برای ما عذابآور است چرا که باید بگویم ماهم خیلی از چیزها را متوجه میشویم و خیلی ها این دید را ندارند و فکر میکنند چون ما نمیبینیم، متوجه هم نمیشویم و درک هم نداریم! که این امری اشتباه است!
هاتفی این حق را به مسئولان هم ربط میدهد و میگوید: ما از مسئولان انتظار داریم که موفقیت را حق ما بدانند و بدانند که اگر شرایط رشد یک معلول در جامعه فراهم شود، این توانایی را دارد که به فردی موفق در جامعه تبدیل شوم هچون هزاران معلول موفقی که در سرتاسردنیا زندگی میکنند!
وی در این رابطه تاکید میکند: ما کمبود امکانات داریم و اگر دست اندرکاران بپذیرند که ما روشندلان مسیر موفقیتی را طی خواهیم کرد و به آن دست خواهیم یافت، مطمئنا امکانات بیشتری را در اختیار ما قرار خواهند داد.
کاش کتابها را صوتی کنند
این مسئول به دغدغههای این روزهای جامعه معلولان به خصوص نابینایان و کمبینایان اشاره میکند و میگوید: ما برای تحصیل کتابهای بینایی زیادی را داریم که باید صوتی شوند که متاسفانه تعداد کتابهای صوتی موجود، کم هستند.
وی ادامه میدهد: مناسبسازی معابر شهری برای افراد نابینا که عمده مشکل عابربانکها هستند که شعبههای کمی مخصوصاً در استان یزد و اردکان به صورت کاملاً گویا خدمات بدهند و نیازمند به گویا شدن هستند.
فاطمه با تقدیر از خدمات شهرداری اردکان در زمینه مناسبسازی شهری در زمینه معلولان مخصوصا نابینایان و کم بینایان، میگوید: در جهت مناسبسازی سطح پیادهروها، خوشبختانه در اردکان اقدامات خوبی انجام پذیرفته که امیدواریم این اقدامات تداوم داشته باشد.
وکالت آرزوی دستیافتنی فاطمه
این روشندل اردکانی به دغدغههای این روزهای زندگیاش اشاره میکند و میگوید: یکی از دغدغههای شخصی این روزهای من آزمون وکالت است که مهمتر از آن شغل وکالتی است که برای من یک آرزوی دست یافتنی است! چرا که اکثرا فکر میکنند به وکیل نابینا چون وکیل بینا نمیشود اعتماد کرد، این در حالی است که در ایران نیز هستند وکلایی که با کم بینایی و نابینایی در کار خود به اندازه انسانهای سالم موفق بودهاند.
وی دیگر دغدغه موجود برای خود و همنوعانش را موضوع ازدواج عنوان میکند و ادامه میدهد: از آنجایی که در شهر ما اردکان، سن ازدواج پایین است، اطرافیان فکر میکنند با بالا در رفتن سن ما و ازدواج نکردن، دیگر قرار نیست ما تشکیل خانواده دهیم، این در حالی است که واقعا زندگی مشترک برای یک فرد نابینا دیر اتفاق میافتد و هستند عزیزانی از نابینایان که زندگیهای موفقی نیز داشتهاند و باید خانوادهها و اطرافیان به آنان روحیه بدهند.
حفظ قران، نوازندگی و مجریگری با وجود نابینایی
این روشندل اردکانی که هدف بعدیاش را ادامه تحصیل تا مقطع دکتری هدفگذاری کرده به گوشهای از هنرهای خدادادیاش اشاره میکند و میگوید: در حالی که به عنوان نماینده جامعه نابینایان استان در اردکان هستم و 14 جزء قرآن کریم را نیز از حفظ دارم، فعالیتهای هنری نوازندگی و مجریگری در صحنه را دوست دارم و تاکنون برنامههای هنری زیادی را اجرا کردهام که نوشتار متن و دکلمههای ادبی را از جان و دل دوست دارم و برای آن گوشهای زیادی را علاقهمند کردهام.
وی یکی از اصلیترین مشکلات جامعه نابینایان را نبود دسترسی به کتابهای معمول عنوان و نبود و دسترسی سخت به فایلهای صوتی کتابها را از جمله دردهای جامعه نابینایان بیان میکند.
هاتفی یادآور میشود: اکثر دوستانم تحصیلات عالیه دارند و شغلهای مختلفی را کسب کردهاند اما متاسفانه گویا شدن دستگاههای اپراتوری در شرکتهای خصوصی و دولتی کار را از دسترس جامعه نابینایان خارج کرده است که این امر نیز در حال تبدیل شدن به یکی از دغدغههای این جامعه است.
کارت منزلت چیست؟
این روشندل موفق در جواب این که آیا از کارت منزلت استفاده میکند یا خیر، این موضوع را امری ناشناخته و گنگ عنوان و اضافه میکند: اصلاً ما نمیدانیم کارت منزلت چیست که بخواهیم در دسترس قرار دهیم و باید کسانی که در این رابطه مسئول هستند و شناخت دارند، در این راستا اقدامات لازم را انجام دهند.
وی با آرامشی خاص در پایان این مصاحبه، میگوید: واقعا ما را ناقص ندانید! ما را یکی بدانید مثل خودتان! ما میفهمیم، درک داریم! احساس داریم و فرق بین محبت و ترحم را میفهمیم، ما دوست داریم چون افراد سالم زندگی کنیم، اجازه زندگی را به ما بدهید.
فاطمهها که جزئی از خانواده ۲۵۳ میلیون نابینا و کم بینا در جهان و ۱۸۹ هزار نفری روشندلان ایران و ۲۴۳ نفری اردکان هستند، نیاز به دیده شدن دارند، همانگونه که بدون چشم میبینند، میگریند و با چشمانشان زندگی میکنند و با چشمان بستهشان به دنبال آرزوهایشان میگردند..
انتهای پیام
نظرات