بیست سال پیش، سیدمحمود افتخاری، کارمندِ تکوتنهای معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی اصفهان بود که خبر تأسیس خبرگزاری ایسنا، در افواه میپیچد و با فاصلهای کوتاه، اصفهان نیز دفتر نمایندگی آن را در دانشگاه اصفهان و زیر نظر جهاد دانشگاهی دایر میکند.
بهاینترتیب، داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی وقت جهاد دانشگاهی اصفهان، همزمان مدیریت خبرگزاری ایسنا را بر عهده میگیرد و سید محمود افتخاری، تنها کارمند این معاونت، میشود اولین و تنها خبرنگار ایسنای اصفهان.
او به ایسنا میگوید: «خاطرم هست اولین باری که میخواستیم تبلیغات دفتر نمایندگی ایسنای اصفهان را در دانشگاه پخش کنیم، نمایشگاه کتابی کنار سالن غذاخوری دانشگاه برپاشده بود و ما با بروشور و کاتالوگ، داشتیم خبر زایش این خبرگزاری را به سمع دانشجویان میرساندیم.»
افتخاری حال و هوای آن روزها را چنین شرح میدهد: «شرایط سختی بود، چون هم باید فعالیتهای معاونت فرهنگی مثل برگزاری اردوها، مسابقات کتابخوانی، فن بیان، طرحهای افکارسنجی و... را انجام میدادیم و هم خبرگزاری را اداره میکردیم.
آن روزها جهاد دانشگاهی شرایط مالی خوبی نداشت و درحالیکه هیچ حقوقی بابت کار در خبرگزاری پرداخت نمیشد، با وسیله شخصی تا دیروقت برای تهیه گزارش و مطلب وقت صرف میکردم و در جلساتی که جهاد دانشگاهی دعوت میشد، حضور پیدا میکردم و خبر آن را مینوشتم.
آن روزها نه بودجه زیادی بود و نه امکانات و تکنولوژی. تصور کنید که من با یک ضبط بزرگ و سنگین وارد دفتر رئیس دانشگاه اصفهان میشدم و دکمه ضبط را میزدم تا صدای مصاحبه روی نوار کاست ضبط شود، بعد به دفتر برمیگشتم و بدون هیچ چشمداشت و پاداشی تا ساعت ۱۰ شب مشغول پیاده و تنظیم کردن آن مطلب میشدم.»
در آن زمان، باید یکتنه برای همه سرویسها خوراک خبری تهیه میکردم و بهویژه در دوران انتخابات، در سرویس سیاسی، کارمان بیشازپیش میشد. برای سرویس اقتصاد، خاطرم هست که با رئیس دانشکده اقتصاد مصاحبه میکردم و برای سرویس ورزش نیز، مسابقات دانشگاه را پوشش میدادم. اخبار قرآنی را هم باید در بخشی دیگر اطلاعرسانی میکردیم که بعدها این بخش جدا شد و در قالب خبرگزاری قرآنیِ ایکنا درآمد.»
این خبرنگار پیشکسوت، خاطره تلخش را از دوران کاری اینگونه شرح میدهد: «یک روز با ماشین شخصی برای تهیه گزارش اعدام یکی از اشرار به فلکه فیض رفته بودم که هنگام برگشت، سربازی با ماشین دولتی با من تصادف کرد و آسیب زیادی به خودروی من وارد کرد. بعد هم پیاده شد و گفت من سربازم و ندارم و خلاصه با یک ببخشید رفت و من هم گفتم به امید خدا، اما خبرگزاری هزینهای بابت تعمیر ماشین به من نداد و مجبور شدم آن را با هزینه شخصی روبهراه کنم.»
و خاطرات شیرین او نیز چنین است: «یادم هست که اغلب، به دانشکدۀ ادبیات دانشگاه اصفهان سر میزدم و با راهنمایی دکتر نصر، مدیر گروه ادبیات، جلسات نقد و بررسی کتاب را برگزار میکردیم. شخصاً به دفتر رئیس دانشگاه میرفتم تا بودجه این مسابقات را تأمین کند و معاون مالی نیز احترام میگذاشت و بودجهای برای پرداخت دستمزد داوران و تهیه هدیه دانشجویان برگزیده در نظر میگرفت. این روند تا پایان بازنشستگی من ادامه داشت.
یک مسابقۀ کتابخوانی قرآنی هم در سطح ملی بود که من آن را در دانشگاه علوم پزشکی و اصفهان برگزار کردم و بیشترین ثبتنام را در سراسر کشور انجام دادم. جایزه این مسابقه کمکهزینه حج عمره بود و از دانشگاه ما ۱۴ نفر برنده شدند، اما تهران در پرداخت هدایا کمکاری کرد و مرتب وعده میداد. این کار سه سال طول کشید و آنقدر نامه نوشتم و به هرجایی که میتوانستم تلفن زدم تا بالاخره نفری ۵۰۰ هزار تومان به آنها پرداخت شد و موفق شدم قولی که در آگهی تبلیغاتی به دانشجویان شرکتکننده داده بودم را عملی کنم.
خاطرم هست که در یکی از جلسات استانداری برای خبرگزاری ایسنا درخواست یک کامپیوتر کردم و استاندار موافقت کرد. مقداری بودجه نیز از چند خیّر دریافت کردم و با آن یک دستگاه فکس و یک پرینتر برای خبرگزاری قرآنی خریدم.»
افتخاری یادآور میشود که خبرگزاری ایسنای اصفهان، تا سال ۱۳۸۶ با یک مدیر و یک خبرنگار اداره میشد، اما کمکم قسمتهای مختلفی در جهاد شکل میگیرد و نیروهای دیگری کمکم اضافه میشوند.
او نظر خود را درباره وضعیت فعلی خبرگزاری ایسنا چنین بیان میکند: «هنوز اخبار خبرگزاری ایسنای اصفهان را دنبال میکنم و میبینم که شکر خدا، بسیار پویا و فعال است و خبرها بهروز و بهموقع ارسال میشود. این خبرگزاری در جامعه نیز مقبولیت دارد و بارها از دوستان شنیدهام که میگویند اخبار ایسنا از صحت بیشتری برخوردار است و به همین سبب آن را دنبال میکنند.»
افتخاری، خطاب به همه خبرنگاران این خبرگزاری میگوید: «اگر قرار باشد توصیهای به دستاندرکاران فعلی خبرگزاری ایسنا داشته باشم، تکرار همان توصیهای است که رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۷۸ به مناسبت آغاز به کار این خبرگزاری گفتند «اخبار امیدبخش و مفید و درست و بیطرفانه را منتشر کنید.
کار کردن در خبرگزاری، عشق میخواهد وگرنه حقوق آن با هزینههای جاری زندگی روزمرهای که خود ما در جریان چندوچون آن هستیم، اصلاً همخوانی ندارد.»
حرف آخر این خبرنگارِ پیشکسوت چنین است: «بیستمین سالگرد تأسیس خبرگزاری دانشجویان ایران را به همه همکارانم تبریک میگویم، آرزوی سلامتی و موفقیت برای همۀ تلاشگران آن دارم و امیدوارم کسانی که با عشق در این فضا کار میکنند بتوانند با سربلندی به کار خود ادامه بدهند.
امیدوارم که مسئولان بدانند پرسنل هر اداره، بزرگترین سرمایه آن اداره هستند، بنابراین باید به آنها توجه بیشتری داشته و قدردان زحماتشان باشند.»
انتهای پیام
نظرات