«حسین مسرّت» در گفتوگو با خبرنگار ایسنا یکی از شعرای بسیار نامی معاصر که اصالتاً از ناحیه پدر یزدی است را زندهیاد «مهدی اخوان ثالث» نام میبرد و میگوید: اخوان ثالث که از بزرگترین شعرای عصر حاضر است، فرزند علی متخلّص به «امّید» از اهالی فهرج یزد بود. اینها سه برادر بودند که به مشهد مهاجرت کردند و به این دلیل نام خانوادگی «اخوان ثالث» را گرفتند.
وی با بیان این که پدر «مهدی اخوان ثالت» در جوانی به مشهد مهاجرت کرد و در آنجا به عطّاری مشغول شد، تصریح میکند: مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در مشهد و از یک مادر مشهدی به دنیا آمد.
این پژوهشگر یزدی با بیان این که مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۲۳ به استخدام ادارهی آموزش و پرورش تهران درآمد و برای تدریس به ورامین رفت، اضافه میکند: او از سال ۱۳۲۳ سرودن شعر را آغاز کرد و به عضویّت انجمن ادبی خراسان که یکی از بزرگترین و قویترین انجمنهای ادبی ایران بود و بزرگان زیادی در آن عضویّت داشتند، درآمد.
به گفتهی وی، اخوان در سرودن شعر به ویژه شعرهای سنّتی مهارت داشت و اشعاری در قالبهای مختلف سرود ولی در سرودن شعر نیمایی از برترین و وفادارترین شاعران پیروی نیمایوشیج بود که در تبیین راه نیما، مقالات بیشماری نوشته است.
مسرت با اشاره به این که اخوان ثالث در سال ۱۳۳۲ موفق به کسب مدال طلای مسابقهی شعر فستیوال جوانان دموکراتیک شد و قرار بود به فستیوال جهانی بخارست برود اما نرفت، اظهار میکند: او پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به سبب عقاید سیاسی خود به زندان افتاد. در سال ۱۹۹۵ میلادی به دعوت خانۀ فرهنگ آلمان برای شعرخوانی به آنجا رفت و سپس به کشورهای انگلیس، دانمارک، سوئد، نروژ و فرانسه نیز سفر کرد.
وی به فعالیت استاد اخوان ثالث در رادیو خوزستان اشاره میکند و در خصوص دیگر فعالیتهای این شاعر معاصر علاوه بر چاپ مقالات زیاد، همکاری با رادیو از سال ۱۳۳۶، تلویزیون آبادان از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۳، تلویزیون ملّی ایران در سال ۱۳۵۳، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی(فرانکلین سابق) از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰، تدریس ادبیّات سامانی و ادبیّات معاصر در دانشگاه تهران، دانشگاه ملّی و دانشگاه تربیت معلّم از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۰ را ذکر میکند.
نویسندهی کتاب «یزد، یادگار تاریخ» با اشاره به دفاتر شعر به جا مانده از اخوان ثالث که به نامهای بسیار زیبایی مزین شده است، از آثار وی به ترتیب تاریخ به ارغنون ۱۳۳۰، زمستان ۱۳۳۵، آخر شاهنامه ۱۳۳۸، از این اوستا ۱۳۳۴، منظومۀ شکار ۱۳۴۵، پاییز در زندان ۱۳۴۸، عاشقانهها و کبود ۱۳۴۸، بهترین امید که گزینۀ اشعار و مقالاتشان است در سال ۱۳۴۸، برگزیدهی اشعار سال ۱۳۴۹، مجموعۀ مقالات سال ۱۳۵۰، فردوسی در سال ۱۳۵۴ کتابی تالیف شده برای کودکان است، منظومهی شعر درخت پیر و جنگل سال ۱۳۵۵، در حیاط کوچک پاییز سال ۱۳۵۵، بدعتها و بدایع نیما یوشیج؛ مجموعه مقالاتی در نقد اشعار نیما، مجموعه شعر دوزخ امّا سرد سال ۱۳۵۷، زندگی میگوید اما باز باید زیست سال ۱۳۵۷، عطا و لقای نیما یوشیخ در سال ۱۳۶۱ که مجموعهای دیگر در نقد اشعار نیما است، ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم که آخرین دفتر شعرش در سال ۱۳۶۸ است، اشاره میکند.
وی یادآور میشود: البته بعدها نیز گزیدههایی از اشعار اخوان ثالث چاپ شده و چند کتاب از جمله کتاب «باغ بیبرگی» در ستایش و سوگ زندهیاد اخوان ثالث توسّط دوستانش جمعآوری شده است و حتی بعد از آن هم کتابهای زیادی در نقد اشعار خود اخوان ثالث توسّط نویسندگان ایرانی، تألیف و تدوین شده است.
مسرت تاریخ درگذشت زندهیاد اخوان ثالث را چهارم شهریورماه ۱۳۶۹ در تهران ذکر میکند و میگوید: پیکر اخوان ثالث را بنا به سفارشی که کرده بود و ارادتی که به فردوسی داشت، در آرامگاه فردوسی در باغ شهر طوس به خاک سپردند.
انتهای پیام
نظرات