براساس این پژوهش، الگوهای مشخص افکار یا ارزیابی احساسات، فرایندهایی بین فردی هستند که میتوانند یک ادراک دایمی ایجاد کنند؛ به عنوان مثال این تفکر که دنیا جای خطرناکی است میتواند یک پاسخ ایمنی با واکنشهای حساس را به وجود آورد. محققان در پژوهشی با عنوان «اختلال عملکرد سیستم ایمنی ناشی از استرس»، آوردهاند: «فرآیندهای درون فردی و بین فردی ممکن است اثر استرس بر عملکردهای ایمنی را میانجیگری کنند».
در این پژوهش که توسط علی سپهرینژاد گروه علوم اعصاب دانشکده فناوریهای نوین پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، جواد مومنی مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد، علی گرجی مرکز تحقیقات علوم اعصاب شفا بیمارستان خاتم الانبیاء تهران و سجاد سحاب نگاه مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده آمده است: «برخی از عوامل درون فردی و بین فردی اثرات استرس بر ایمنی را تضعیف یا تعدیل کنند.
در این بخش، فاکتورهای کلیدی درون فردی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با تأثیرات استرسبر سیستم ایمنی افراد در ارتباط هستند، شناسایی خواهند شد؛ به عنوان مثال نشخوار فکری، روشهای سرکوب تنظیم هیجانی، نارسایی هیجانی و استرسهای روانشناختی ادراک شده عموما با عملکردهای ایمنی ضعیفتر همراه هستند. در مقابل، روشهای تنظیم هیجانی، ارزیابی مجدد و مقابله هیجان مدار به ویژه پردازش هیجانی، خوش بینی و عاطفه مثبت معمولا با عملکرد بهتر سیستم ایمنی مرتبط هستند و ممکن است در نهایت و در مواقع افزایش استرس محافظی برای سلامت فرد باشند».
نشخوار فکری باعث افزایش CRP پلاسما به عنوان یک شـاخص التهاب میشود
بر اساس این پژوهش «نشخوار فکری به صورت افکار یا تصاویر آگاهانه، غیر ارادی و تکرار شونده در مورد اطلاعات منفی گذشته تعریف میشود. برای افرادی که نشخوار فکری میکنند، پاسخهای استرس براساس فرضیه شناخت پایدار ممکن است به مدت طولانیتری ادامه یابد. نشخوار فکری باعث افزایش CRP پلاسما به عنوان یک شاخص التهاب میشود. همچنین در یک مطالعه مقطعی نشان داده شد که افراد بالغ با سابقه نشخوار فکری حاد تعداد لکوسیتها و لنفوسیتهای بیشتری نسبت به سایر افراد دارند. این یافتهها پیشنهاد میکنند که نشخوار فکری ممکن است با فعالسازی سیستم ایمنی اکتسابی مرتبط باشد و بنابراین ممکن است با پاسخهای طولانیتر ایمنی به استرس همراه باشد.
محققان میگویند: «تنظیم هیجانی به فرایندهایی اشاره دارد که افراد از طریق آن بر مواردی از قبیل اینکه چه هیجاناتی را داشته باشند، چه زمانی آنها را داشته باشند، چگونه آنها را تجربه و ابراز کنند، تأثیر میگذارد. دو راهبرد متداول برای تنظیم هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی و سرکوب بیانی است. ارزیابی مجدد شناختی، یک راهبرد سازگار در نظر گرفته میشود و شامل اصلاح چگونگی اندیشیدن در مورد یک موقعیت هیجانی با هدف تغییر در تأثیر هیجانی آن است.
در مقابل، سرکوب بیانی به عنوان یک راهبرد تنظیم هیجانی ناسازگارانه در نظر گرفته میشود و شامل سرکوب بیان هیجانی در پاسخ به یک واقعه هیجانی است. تاکنون مطالعاتی جهت ارتباط تنظیم هیجانی با عملکرد ایمنی و بیماریهای قلبی عروقی (CVD) انجام شده است. در یک مطالعه، سطح میزان CRP یک نشانگر شناخته شده ریسک، سرکوب بیانی و ارزیابی مجدد در ۳۷۹ فرد بزرگسال مورد ارزیابی قرار گرفت.
ارزیابی مجدد با میزان سطح بالاتر CRP پس از کنترل ویژگیهای جمعیتشناختی مرتبط بود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که راهبردهای تنظیم هیجانی سازگارانه ممکن است پیامدهای سلامتی را به وسیله کاهش مکانیسمهای التهابی افزایش دهد. نارسایی هیجانی یک ویژگی شخصیتی است که با اختلال در پردازش شناختی و تنظیم هیجانی مشخص میشود و معمولا با استفاده از مقیاس ۲۰ آیتمی الکسی تایمی تورنتو ارزیابی میشود».
نقص در پردازش عاطفی و شناختی-هیجانی منجر به پاسخ طولانی مدت به استرس میشود
بر اساس این پژوهش «پیشنهاد شده است که این نقص در پردازش عاطفی و شناختی-هیجانی منجر به پاسخ طولانی مدت به استرس شده و در نهایت منجر به اختلال در سیستم اتونوم از طریق محور HPA و سیستم ایمنی بدن میشود. اخیرا نشان داده شد که بیماران نارسایی هیجانی مبتلا به HIV نسبت نوراپی نفرین به کورتیزول بیشتری دارند و همچنین بار ویروسی بالاتری را نشان میدهند که در نهایت آسیبپذیری بیشتری برای پیشرفت بیماری در این بیماران مشاهده میشود.
استرسهای روانشناختی در میان تعدادی از مطالعات در طول سالها، نشان داده شده است که استرسهای روانشناختی با تغییرات در عملکرد فیزیولوژیک مانند تغییرات در سیستم ایمنی مرتبط است. استرس روانشناختی با استفاده از مقیاس استرس ادراک شده PSS و برنامه زمانی وقایع و مشکلات زندگی اندازهگیری میشود. سطح بالای استرس روانشناختی ادراک شده با کاهش کنترل ویروس تبخال نهفته، حساسیت بیشتر به بیماریهای عفونی و کاهش ترمیم زخم همراه است.
در مطالعهای نشان داده شد که استرس ادراک شده و وقایع زندگی استرسآور خطر ابتلا به سرماخوردگی را افزایش میدهد. بنابراین، اندازهگیری استرس مبتنی بر محیط عینی، در مقایسه با ارزیابی ذهنی، به مکانیسمهای بیولوژیک متفاوتی مرتبط است که میتواند جنبههای متفاوتی از بیماری را پیشبینی کند و ممکن است در نهایت با بیماریها و اختلالات متفاوتی مرتبط باشد».
فرآیندهای روابط حمایت کننده چگونه رخ میدهد؟
در این پژوهش آمده است: «همانطور که روابط پریشان کننده میتواند عملکرد سیستم ایمنی را مختل کند، روابط حمایت کننده میتواند از سیستم ایمنی حفاظت کند؛ به عنوان مثال، افزایش رفتارهای مثبت به نمایش گذاشته شده توسط زوجین در تکلیف تعامل، همراه با حمایت اجتماعی، ترمیم سریعتر زخم ناشی از تاول را پیشبینی میکند. رفتارهایی مانند ارتباطات فیزیکی گرم، نیز ممکن است تقویت کننده سیستم ایمنی باشند. سطح اینترفرون در گردش خون به صورت معنیداری در زوجهایی که یک ساعت ارتباط فیزیکی گرم داشتن در مقایسه با گروه کنترل (زوجهایی که در اتاقهای جداگانه کتاب خواندند) کاهش داشته است.
بنابراین، در زمان تنشهای اجتماعی، فرایندهای ارتباطی حمایت کننده و مثبت در خانواده مانند تماس گرم در بین زوجین به سلامت روان آنها از طریق کاهش پاسخهای التهابی کمک میکند. همچنین عملکرد سیستم ایمنی برای سلامتی فرد ضروری است چراکه بعضی از عوامل روانشناسی مانند فرایندهای درون فردی و بین فردی ممکن است اثرات استرس بر سیستم ایمنی را تشدید یا تضعیف کنند. شناسایی نشانگرهای بیولوژی و عوامل سلولی درگیر سیستم ایمنی در پاسخ استرس ناشی از فرایندهای روانشناسی میتواند کمک قابل توجهی در بهبود عملکرد سیستم ایمنی حاصل کند».
این پژوهش در مجله شفای خاتم،در سال ۱۳۹۸ منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات