• دوشنبه / ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ / ۰۸:۵۰
  • دسته‌بندی: یزد
  • کد خبر: 99111309190
  • خبرنگار : 50214

سیر پیروزی انقلاب از لسان یار صدیق امام؛

حرکت شتابنده انقلاب در تبعید/ امام فارغ از حب ریاست و مرجعیت بود

حرکت شتابنده انقلاب در تبعید/ امام فارغ از حب ریاست و مرجعیت بود

ایسنا/یزد انقلاب اسلامی ایران، انقلابی متمایز از همه انقلاب‌ها در قرون مختلف بود و علت این تمایز عامل استمرار این انقلاب، رهبری مردی بود که فارغ از حب ریاست و حتی مرجعیت با انگیزه الهی قدم در این مسیر نهاد.

انقلاب اسلامی ایران یک حرکت الهی و یک تحول بزرگ در جامعه اسلامی بود که از صدر اسلام نظیر نداشته و تحولی است که هنوز هم بسیاری از مردم جهان، حقیقت آن را نشناخته‌اند.

این تحول یعنی هجرت انسان‌ها از حرکت‌های غیرالهی و زیر سلطه طاغوت‌ها و برنامه های کاملا مادی به سوی خدا و حاکمیت خدا و تشخیص هدف زندگی انسان و تکالیف الهی که خداوند متعال بر عهده انسان‌ها گذاشته است.

انقلاب اسلامی ایران با این فلسفه وجودی شکل گرفت که بدانیم از کجا آمده‌ایم، به کجا خواهیم رفت و فلسفه وجودی ما چیست و بی‌شک مسیر انسان از خدا به سوی خداست، انسان یک سیر حرکتی دارد که از ناحیه خدا به وجود می‌آید و به سوی خدا نیز باز می‌گردد و در این سیر طبیعی، همه چیز در ید قدرت الهی است اما به انسان نیز اراده و اختیار داده و مسیر را مشخص کرده است.

این مسیر یا مسیر انحراف و نابودی و نیستی است یا حرکت به سوی کمال و خدا و مسیری که انسان‌ها را به کمال الهی می‌رساند که در این راه، زندگی هدف‌دار و هدفمند و آراسته و سبک زندگی و هدف آن مشخص است و کسانی که در این مسیر حرکت می‌کنند، به خدا توکل دارند و او را رازق خود می‌دانند.

در این مسیر تعالی است که همه زندگی یکدیگر را آباد می‌کنند، سامان می‌دهند و دست یکدیگر را می‌گیرند و نجات می‌دهند و هیچکس سود خود را به سود دیگری ترجیح نمی‌دهد و این همان نگاهی بود که امام خمینی(ره) به زندگی داشت و با همین نگاه، کمر همت برای خدمت به بندگان خدا بسته بود.

امام خمینی(ره)، عاشق خدا بود و به هر آنچه متعلق به خدا بود، عشق می‌ورزید و همین عامل نیز سبب شد تا این مرد بزرگ، گام در راهی بگذارد که از آن سعادت و عزت و کمال انسانی را می‌طلبید.

انقلاب اسلامی ایران، سراسر شگفتی و لطف و عنایت خداوند متعال بود، انقلابی که رهبر آن یکه و تنها با بهره‌مندی از قدرت مردم پابرهنه اما دریا دل ایران، در یک سو و حکومت طاغوت با حمایت تمام کشورهای جهان در سوی دیگر قرار داشت.

آنها که امام خمینی(ره) را در دوران مبارزات و در روزهای سخت تبعید همراهی می‌کردند بر این باورند که وقتی یک انسان قلب و نیت و عملش خدایی شد، خداوند متعال محبت او را در دل بندگان خود قرار می‌دهد و خود نیز به یاری او می‌پردازد و این دقیقا همان اتفاقی بود که برای امام خمینی(ره) در مسیر مبارزه با طاغوت افتاد.

آیت‌الله «محمدرضا ناصری» نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد که از یاران و همراهان امام در دوران مبارزه و تبعید بوده، علت محبوبیت بنیانگذار جمهوری اسلامی را این گونه بیان می‌کند: در روایات داریم که اگر کسی در مسیر حق قدم بردارد و اخلاص داشته باشد، خدا او را محب جهان می‌کند و این محبت به امام را از پیرزنی در روستایی دور افتاده در کوه‌های اطراف شهرکرد تا مردم نجف و پاریس و رسانه‌ها و خبرنگاران به چشم خود دیدیم.

وی، اخلاص را رمز موفقیت بندگان مخلص خدا می‌داند و معتقد است که امام هم خودشان و شاگردان مکتبشان با اخلاص در مسیر حق قدم برداشتند و این اخلاص به آنها شجاعت داد همچون سردار قاسم سلیمانی، شاگرد سلحشور این مکتب که وقتی منطقه‌ای در عراق در محاصره داعش بود و کسی جرات نمی‌کرد به آنجا برود، با هلی‌کوپتر در کانون محاصره فرود آمد تا مردم محاصره شده را نجات دهد.

ناصری عنوان می‌کند: قیام امام، یک کودتا یا قیامی برای جابجایی سلاطین نبود بلکه قیامی بود که رفتن طاغوت و جایگزین شدن حکومت الهی را به دنبال داشت و این همان نقطه‌ای است که سبب استمرار انقلاب اسلامی شد زیرا اگر در انقلاب‌ها افکار مادی وجود داشته باشد و رهبران و مبارزان به دنبال ریاست و حزب بازی باشند، به جایی نمی‌رسند و امروز نیز مسئولان باید به این نکته توجه داشته باشند.

وی بیان می‌کند: اگر می‌بینیم انقلاب‌ اسلامی ما با سایر انقلاب‌ها از جمله انقلاب فرانسه تا حتی انقلاب مشروطه متفاوت است و بیش از ۴۰ سال دست نخورده استمرار یافته و به‌رغم میلیاردها دلاری که هزینه کردند و هزاران انسان و رسانه‌ای که استخدام کردند تا ریشه انقلاب را خشک کنند اما موفق نشدند، علتش این بود خدا همراه این انقلاب بود و ماهیت این انقلاب، الهی بود.

یار صدیق امام به تشریح حرکت و روند انقلاب اسلامی می‌پردازد و با بیان این که حرکت امام برای به پیروزی رساندن انقلاب سه مرحله داشت، اضافه می‌کند: مرحله اول زمانی بود که امام در ایران مبارزه کرد و ساختار انقلاب را شکل داد و روشنگری‌ها را آغاز و مردم را متوجه کرد.

وی بیان می‌کند: حرکت دوم، نجف بود که در این حرکت، امام حکومت اسلامی را تشریح کرد و همه امام را شناخته بودند و راه برای همه مشخص شده بود. امام با مقام علمی خود درس را آغاز و برای انقلاب برنامه ریزی کرد و راه و رسم انقلاب را عملا نشان داد و برای علمای نجف و همه مردم جا افتاد که این انسان یک انسان خدایی و انقلابی که می‌خواهد ایجاد کند.

ناصری، حرکت سوم انقلاب را متعلق به پاریس ذکر می‌کند و می‌گوید: به خواست خدا در شرایطی که امام به روستایی در ۴۰ کیلومتری پاریس رفت، بدون اینکه امام درخواستی در این زمینه داشته باشد، تمام رسانه‌های دنیا به دست امام افتاد و ده‌ها خبرنگار صبح تا شب در منزل امام، ایشان را به نحوهای مختلف به دنیا معرفی کردند.

ناصری افزود: عراق، هجرت اول امام بود و شاه گمان می‌کرد با تبعید امام به نجف، او را منزوی می‌کند اما در شرایطی که امام به هیچ وجه به دنبال معرفی خود نبود و تنها به فکر انقلاب و معرفی آن بود، طیف گسترده‌ای ایشان را شناختند؛ طیفی که ابتدا گمان می‌کردند امام یک شخصیت سیاسی است اما وقتی انس ایشان با حضرت علی(ع) و قرآن را دیدند، او را مرد خدا یافتند.

وی ادامه می‌دهد: امام یک شخصیت مبارز بود که روزی ۱۰ جزء قرآن می خواند، هر شب به زیارت حرم حضرت علی(ع) می‌رفت، هر شب زیارت امین الله و زیارت جامعه کبیره را قرائت می‌کرد و او در عین حال فهم کاملی از مسائل سیاسی داشت و در این زمینه همگام با دنیا حرکت می‌کرد.

خاطرات یاران امام خمینی(ره) از سیره ایشان خواندنی است و آیت‌الله ناصری به عنوان یکی از همراهان امام در نجف و پاریس، خاطراتی از ایشان نقل می‌کند که شنیدنی است.

بی‌شک این خاطرات و این روحیات در شکل گیری نهضت بزرگ اسلامی و پیروزی آن اثرگذار بوده و همین روحیات، انقلاب اسلامی را به ثمر رساند.

آیت‌الله ناصری در یکی از خاطرات خود نقل می‌کند: «اوایل که به نجف رفته بودند، گرما بیداد می‌کرد و به ۵۰  درجه می‌رسید امام به زیرزمین می‌رفت و در کنار چاهی که در زیرزمین بود، پنکه‌ای می‌گذاشتند و امام آنجا می‌نشستند و قرآن می‌خواندند.

فردی را نزد امام فرستادیم تا از اما بخواهد برای هواخوری به کوفه برویم چون کوفه هوای نسبتاً بهتری داشت اما امام از این پیشنهاد ناراحت شده بودند و به آن فرد گفته بودند که از تو توقع نداشتم، دوستان ما در ایران در زندان، گرما بخورند و شکنجه شوند ما به هواخوری برویم؟

این رهبر را مقایسه کنید با استالین که نام حکومت خود را حکومت مردمی گذاشته بود اما وقتی به همراه چرچیل و دیگران به ایران آمده بود، دو گاو سرخ با خودش آورده بود که شیرش عوض نشود.

و امام حتی غذای سیر نمی‌خورد و تمام حرکات ایشان در نجف به شکلی بود که در مدت زمان کوتاهی همه فهمیدند که ایشان نه حب ریاست دارد، نه دنبال نام و نشان و حتی به دنبال مرجعیت است.»

آیت‌الله ناصری همچنین خاطره‌ای از زمان فوت حاج آقا مصطفی، فرزند امام نقل می‌کند و می‌گوید: «وقتی علما می‌خواستند برای ایشان مراسم ختم بگذارند یا مردم در شهرهای مختلف ایران می‌خواستند برای ایشان مراسم برگزار کنند، امام اجازه ندادند و حتی اجازه ندادند که در تلویزیون نامی از ایشان برده شود و همیشه می‌گفتند این حرکات خودنمایی است و اگر می‌خواهید کاری کنید که به درد آقا مصطفی بخورد، برایش قرآن بخوانید.»

وی با ذکر خاطراتی از تبعید امام در پاریس هم بیان می‌کند: «در نوفل لوشاتو یک خانه کوچک که یک اتاق و یک آشپزخانه و یک هال بیشتر نداشت و به خانه شماره ۳ معروف بود، در اختیار امام قرار گرفت. به واسطه حضور خبرنگاران که روزانه بیش از ۴۰ نفر می‌شدند و برای پذیرایی از آنها گاهی مرغی ته باغ ذبح می‌شد و برای مهمانان غذا طبخ می‌شد.

یک روز خانم دباغ، برای امام آب‌گوشت بردند و امام از کم و کیف خرید گوشت پرسیدند و خانم دباغ در مورد ذبح در باغ توضیح دادند. امام پرسیدند که آیا ذبحی که در باغ انجام می‌شود از نظر قانون فرانسه مجاز است؟ و خانم دباغ پاسخ دادند: نه و امام به شدت ناراحت شدند و گفتند چرا با این حرکات مرا به گناه می‌اندازید.

امام از خانم دباغ خواستند تا مسئول مرتبط با این امر را پیدا کند و از او اجازه بگیرد که این کار توسط خانم دباغ انجام شد و شهردار آن منطقه از این حرکت امام شگفت‌زده بود.»

آیت الله ناصری می‌گوید: این اخلاق و سیره امام است، همان چیزی که امروز همه ما از آن فاصله گرفته‌ایم.

این یار و همراه امام در دوران تبعید، مروری نیز بر خاطرات شب ۱۲ بهمن ۵۷ داشت یعنی همان شبی که صبح فردا، امام عازم ایران بود. وی می‌گوید: «همه نگران بودند از این که هواپیمای امام مورد هدف قرار بگیرد یا هر اتفاق دیگری که ممکن بود برای نرسیدن امام به ایران رخ دهد.»

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد می‌گوید: امام بسیار نگاه سیاسی قوی داشت و بسیاری از حرکت‌ها را پیش‌بینی می‌کرد و می‌گفت؛ شاه از ایران رفته و دولت ملی در ایران تشکیل شده، آمریکایی‌ها می‌خواهند جو را آرام کنند و دوباره شاه را بازگردانند به همین دلیل باید به سرعت به ایران برویم تا آنها هر چه می‌خواهند انجام ندهند یا حتی ممکن بود نظامی‌ها کودتا کنند اما امام خطرات را به جان خرید و به ایران بازگشت.

به گزارش ایسنا و به نقل از دفتر نماینده ولی فقیه در استان، آیت الله ناصری ادامه می‌دهد: حوالی ساعت ۹ شب ۱۱ بهمن ۵۷ بود، خدمت امام رسیدم و گفتم آقا راه طولانی است و خطرات بسیاری ممکن است وجود داشته باشد، اما امام با آرامش همیشگی پاسخ داد: «ما به تکلیف عمل می‌کنیم، بقیه‌اش با خداست.» و این توکل و اخلاص، انقلاب را به پیروزی رساند، انقلابی که این روزها بلوغ دهه چهل خود را سپری می‌کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha