چیزی به روز برگزاری مراسم عروسی نمانده بود؛ امیرحسین و شیدا روزها را میشمردند ولی خبر رسیدن کرونا به ایران در آخرین روز از بهمنماه سال گذشته، نگاه همه را به اخبار برای شنیدن و دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با این ویروس تازهوارد، دوخت.
مراسم عروسی برخلاف خواسته عروس و داماد لغو شد، همه خوشبین بودند که بعد از عید، کرونا از بین رفته و مراسم عروسی در روزهای تابستان برگزار میشود ولی تابستان آمد و کرونا نرفت.
وضعیت زنجان در روزهای کرونایی از زرد به نارنجی و پس از آن به قرمز رسید. برگزاری مراسم به تعویق افتاد. عروس و داماد و خانوادههایشان از این مسئله ناراضی و منتظر بودند تا وضعیت بهتر شود تا مراسم عروسی را برگزار کنند.
اینها بخشی از صحبتهای عروس جوان داستان ما است که ماسک کپسول اکسیژن را بر روی صورتش میگذارد، نفس عمیقی میکشد؛ انگار که میخواهد همه اکسیژن تولید شده توسط دستگاه را به درون ریههایش بکشد.
شیدا بر روی تخت بیمارستان در بخش بیماران کرونایی بستری است. هر بار که سرفه میکند، چشمان سیاهش درد موجود در بدنش را به نمایش میگذارد. تنش خسته و رنجور از بیماری است ولی هنوز هم وقتی از روز عروسی صحبت میکند، چشمانش برق میزند.
وقتی در مورد کموکیف مراسم روز عروسی از او میپرسم؛ نفس عمیقی کشیده و میگوید: طبق برنامهریزی به آرایشگاه و پس از آن به آتلیه عکاسی رفتیم. آرایشگران و عکاسان همه از ماسک استفاده میکردند و تقریباً بسیاری از پروتکلها رعایت میشد. پس از آن به محل مهمانی رفتیم. قریب به ۸۰ نفر مهمان داشتیم که در باغ پدربزرگم، دور هم جمع شده بودیم.
تقریباً همه مهمانها ماسک زده بودند. مدت زمان برگزاری عروسی هم خیلی طولانی نبود ولی بعد از عروسی متوجه شدیم که به جز من، چند نفر دیگر نیز مبتلا به کرونا شدهاند. تنها زمانی که مهمانها ماسک را از صورتشان برداشته بودند، زمان صرف شام بود و احتمال میدهیم که در این هنگام فردی مبتلا بوده و ما نیز مبتلا باشیم، شاید هم خودمان مبتلا بودیم و علائمی نداشتیم.
دوست داشتیم عروسی بگیریم. هنوز هم چندان از برگزاری مراسم پشیمان نیستم ولی اگر با شدت بیشتری به بیماری مبتلا میشدم و یا عزیزی را از دست میدادم، قطعاً خودم را تا آخر عمرم نمیبخشیدم.
حافظه پرستاری که برای مراقبت و تیمار به بالین تخت شیدا آمده بود، دایرهالمعارفی از داستانهای مختلف ابتلای افراد به بیماری کرونا است. او داستان ابتلای همه افرادی را که به این بخش آمده و بستری شدهاند را میداند. علاقه چندانی برای صحبت نداشت اما با این حال میگوید: حجم بالایی از اطلاعات در رابطه با بیماری کرونا، راههای پیشگیری و حتی دستورالعمل و پروتکلهای بهداشتی از طرق مختلف به اطلاع مردم میرسد.
وی میافزاید: متاسفانه مردم در بازه زمانی کوتاهی رعایت میکنند ولی دوباره بیخیال رعایت شده و مجالس عزا و عروسی برگزار میشود و وقتی شبها پس از پایان شیفت کاری به خانه برمیگردم، میبینم که مردم در کوچه و خیابانها در حال خداحافظی از صاحبخانه و ترک دورهمیها هستند. پرستاران، پزشکان و همه کارکنان بخشهای مختلف بیمارستانها خسته هستند و واقعاً به ستوه آمدهاند، برای همین است که دوست ندارم صحبت کنم، چون گوش شنوایی وجود ندارد.
قدم زدن در سالن بیمارستانهایی که بیماران کرونایی دارد، همانند راه رفتن در ایستگاه قطاری است که در حال سوار کردن مسافران آخرت است. اینجا به آخر دنیا نزدیک است، بیمارانی که داستانهایی شبیه به هم دارند؛ همه آنانی که برای حضور در یک مراسم شادی، دور هم جمع شدند تا در باغ زندگی زوج جوانی، تخم محبت بکارند و خوشههای شادی درو کنند ولی بازی روزگار ورق را برگرداند و مهمانان با ساغر بیماری، پذیرایی شدند و حال همه در بیمارستانها و بر روی تختها دستانشان را برای شفا بلند کرده و گدایی آسمان را میکنند.
دریای زندگی بشریت طوفانی است و گرداب مرگ با بیماری در حال شکار قربانیان خود است، افرادی که به خاطر سهلانگاری شخصی و یا مراعات نکردن دیگران به بیماری دچار شده و حال روزهای سختی را میرانند ولی در این بین یک سال است که پزشکان، پرستاران و نیروهای خدماتی بیمارستانها در شیفتهای طولانی و به سختی در تلاش هستند، آنها نیز مانند ما انسانند و پس از مدتی مستهلک و خسته میشوند. آنان نشان دادند که حصار بردباریشان بلند است و با ارادهشان کوهی از آهن را همچون دریای آب، متلاطم میکنند ولی ما هم باید هوایشان را داشته باشیم.
از همان ابتدا هم گفتهاند «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»، حالا هم عاشقی سختتر از روزگار قبل شده و حتی برگزاری یک مراسم عروسی با وجود رعایت پروتکلها، خطرناک و ریسک بالایی دارد. کمی تحمل و رعایت لازم است تا دوباره تندباد روزگار فروکش کرده و شهد وصال در کام جوانان و مهمانان جشن شادیشان خواهد ریخت.
حالا ویروس جهش یافته کرونا موسوم به کرونای انگلیسی در یک قدمی افرادی است که مراعات نمیکنند. با افزایش تعداد مبتلایان سرپایی و حتی بدحال دوباره روزهای تلخ بازگشته و ناقوس عزا برای زنجانیها به صدا درمیآید.
بنا به اعلام دانشگاه علومپزشکی استان زنجان، طبق آخرین آمار کرونا در استان زنجان، دیروز (۵ اسفندماه) ۱۴۵ بیمار مبتلا به کرونا در بیمارستانهای استان بستری هستند که طی ۲۴ ساعت گذشته، موارد مثبت بستری کرونا در بیمارستانهای استان زنجان ۵ مورد بوده است.
از زمان شیوع کرونا تاکنون بستری تجمعی بیماران مبتلا به کرونا در استان ۱۹ هزار و ۷۳۹ نفر و موارد مثبت بستری بر اساس یافتههای آزمایشگاهی در این بازه زمانی ۶۹۳۹ مورد بوده است.
همچنین طی ۲۴ ساعت گذشته ۱۰۵ مورد مثبت سرپایی شناسایی شده و از ابتدای شیوع ویروس کرونا تاکنون ۳۹ هزار ۳۹۷ مورد مثبت سرپایی بر اساس یافتههای آزمایشگاهی به بیماری کرونا مبتلا شدند. متاسفانه یک بیمار کرونایی دیگر نیز طی شبانهروز گذشته در استان زنجان، جان خود را از دست داد و از ابتدای شیوع کرونا تاکنون، مجموع بیماران فوت شده در استان به ۱۱۶۰ نفر رسیده است.
گفتنی است، مجموع موارد مثبت ترخیص یافته ۵۷۳۶ مورد و همه موارد مثبت کرونا بر اساس یافتههای آزمایشگاهی از زمان شیوع ویروس کرونا در استان تاکنون ۴۶ هزار و ۳۳۶ مورد بوده است.
انتهای پیام
نظرات