مسؤول انجمن دوستداران ميراث فرهنگی باغملك، "اذن گرفتن يا دست بوسون"، "بلكه برون"، "قند اشكنون"، "زون گشون"، "شيربها"، "ریگشون"، "پانگونی"، "پاتختی" و "پاگشا" را به ترتيب آداب قوم بختياری در ازدواج دانست.
يونس شفيعي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان بيان كرد: نخستين مرحله ازدواج كه در ميان قوم بختياري اجرا ميشود، آيين "اذن گرفتن يا دست بوسون" است. در اين شرايط در صورتي كه خانوادهاي دختري را براي پسر خود در نظر گرفته باشند شخصي را به عنوان واسط براي اذن گرفتن خواستگاري به خانواده دختر ميفرستند.
وي افزود: در صورت نبود مخالفت، پدر دختر با اقوام درجه يك خود مشورت و آنها را مطلع ميكند و در صورتي كه به هر دليلي مخالفتي با ازدواج دختر نداشته باشند و رضايت و اذن بدهند، اجازه خواستگاري به خانواده پسر داده ميشود. زيرا در فرهنگ ازدواج قوم بختياري فاميل درجه يك در اولويت است پس از آن پدر عروس با اين جمله معروف " دختربخشيده شما است" به خانواده پسر اجازه خواستگاري ميدهد. در اين مراسم مرسوم است كه پسر به نشانه داماد بخاطر تشكر از چنين اذني دست پدر عروس را ميبوسد كه به آن "دست بوسون " گفته ميشود.
او خاطرنشان كرد: در مرحله بعدي و بعد از گذشتن يك هفته از مدت زمان خواستگاري، مادر داماد به همراه خواهر، عمه و خاله آن نشانهاي كه در زبان بختياري به آن "بلكه برون" گفته ميشود، خريداري كرده و به نشان نامزدي به خانواده عروس ميبرند. البته اين رسم اسم ديگري به نام "نشانه شدن" نيز دارد. در اين آيين يك دست لباس يا پارچه به عنوان تبرك و يا انگشتري به همراه مقداري وسايل تزييني به عروس داده ميشود. اين مراسم به منظور مشخص كردن نامزد داشتن دختر براي اقوام آن است.
اين دوستدار ميراث فرهنگي باغملك مرحله بعدي آيين ازدواج در اين قوم را عقد دانست و بيان كرد: عقد در اصطلاح محلي قوم بختياري "قند اشكنون" نيز گفته ميشود. به اين ترتيب كه زماني كه عروس بخواهد بله بگويد 2 كله قند در بالاي سرش ميسايند. علت نام گذاري اين رسم به "قند اشكنون" به اين دليل است كه قندهاي چاي آن شب مهمانان را بايد عروس بشكند. البته اين رسم نام ديگري بنام "زون گشون" هم دارد كه پس از "قند اشكنون" يعني زماني كه مهمانان چاي و غذاي خود را خوردند توسط روحاني از عروس پرسيده ميشود كه آيا شما از اين مراسم راضي هستيد سپس داماد هديهاي به عنوان زيرلفظي شامل پول يا چيزي ديگر به عروس ميدهد و عروس موافقت خود را با اين ازدواج اعلام ميكند.
وي ادامه داد: درجشن "قند اشكنون" تنها از اقوام و فاميل درجه يك عروس و داماد براي شركت در مراسم دعوت به عمل ميآيد بعد از مراسم عقد دختران دمبخت اطراف عروس جمع شده و او با انگشت خود حنايي كه براي عقد تهيه شده بود را به كف دست دختران ميمالد. اين كار به اين منظور صورت ميگيرد كه دختران حاضر در مجلس نيز همانند عروس خوشبخت شده و ازدواج كنند.
او يادآور شد: "شيربها" پول يا هديهاي گران بها است كه داماد به عنوان حق شير به مادر عروس ميدهد و مرحله بعدي در آيين ازدواج به شمار ميرود. در فرهنگ بختياري مادر عروس نقش اساسي در ازدواج دختر ايفا ميكند. به همين منظور داماد هديهاي گرانبها به عنوان حق شير به مادر عروس ميدهد تا رضايت آن را براي اين ازدواج جلب كند. البته در بيشتر موارد ديده شده كه مادر عروس مبلغ اعطايي را صرف خريد جهيزيه براي دختر ميكند اما در برخي موارد هم اين كار را نميكند زيرا اين هديه يا پول متعلق به او است.
شفيعي گفت: عروسي مرحله آخر ازدواج است. در اين مرحله خانواده داماد طبق عرف چند روز قبل از عروسي به منزل خانواده عروس رفته و قرار عروسي را با آنها ميگذارند. پس از آن شيربها را تحويل مادر عروس داده و مشغول خريد جهيزيه ميشوند. براي خريد جهيزيه يا آن را خانواده عروس و داماد باهمديگر متقبل ميشوند و به صورت جداگانه خريداري ميكنند و يا اين كه به اتفاق يكديگر به خريد وسايل مورد نياز عروس و داماد ميروند. جهيزيه از آداب صد در صد در فرهنگ بختياري است در صورتي كه خانواده عروس به هر دليل قادر به تامين جهيزيه دختر نباشند يا داماد براي كمك به آنها مبلغ شيربها را بيشتر ميدهد و يا اين كه بزرگان فاميل دختر مبلغي را جمعآوري كرده و جهيزيه آن را تهيه ميكنند. البته در مواردي هم يك نفر آدم خير به تنهايي تامين تمامي هزينههاي جهيزيه دختر را متقبل و آن تحويل عروس ميدهد به هر حال جهيزيه دختر تهيه ميشود.
وي گفتههاي خود را چنين ادامه ميدهد: در روز عروسي پسرهاي فاميل داماد كارهاي مربوط به داماد و دختران فاميل عروس امور مربوط به عروس را انجام ميدهند. اين كارها شامل حمام دادن عروس و داماد و پوشانيدن لباس مخصوص اين شب به آنها است. همچنين چمداني براي عروس تهيه و در آن اشيايي همچون چادر عروس، گندم برشته به عنوان تنقلات، ميوهاي به نام كلخنگ، ِپس (خورده برنج قاطي شده با شكر) و روغن محلي قرار ميدهند. در اين شب نيز اتاق شب زفاف را حجله بسته و با چادر سفيد خميهاي شبيه به مهمل براي آنها درست كرده و اتاق را به طور كامل تزيين ميكنند. پسران فاميل نيز براي اين شب تفنگهاي خود را پر كرده و تير هوايي در ميكنند. در گذشته آيينهاي خاصي همچون مسابقه اسبسواري در مراسم عروسي برگزار ميشد و مرسوم بوده است كه گوشت عروسي توسط داماد تامين شود كه هم اكنون ديگر اينچنين نيست.
او اظهار داشت: شب عروسي برادر عروس يا پسرخواهر يا پسربرادرش پارچهاي سبز رنگ را به نشانه پاكي دختر به كمر آن ميبندند. در بعضي مواقع نيز در درون اين پارچه قند ميگذارند كه نشاندهنده شيريني زندگي عروس و داماد است. بعد از مراسم عروسي خاله، عمه و يا يكي از زنان بزرگ فاميل عروس براي تاييد پاكي دختر به همراه او به خانه داماد ميرود. رسم است در اين شب داماد بر چادر عروس نماز خوانده و زنان تا صبح فرداي روز عروسي پشت در حجله بمانند. در آن شب نيز برهاي را در مقابل پاي عروس قرباني ميكنند و كفشهاي عروس و داماد به واسطه پا گذاشتن بر خون بره خوني شوند. پس از آن جگر بره را كباب كرده و به عنوان غذاي شب عروسي به عروس و داماد ميدهند.
وي افزود: پس از مراسم عروسي رسم "ري گشون" اجرا ميشود در اين رسم خانواده عروس نهار فرداي عروسي را كه شامل گوشت كباب شده و برنج است تقبل كرده و به همراه ِكل براي عروس و داماد ميآورند. شب پس از اجراي اين مراسم عروس را براي برگزاري آيين "پانگوني" به همراه خود ميبرند. در اين مرحله عروس و داماد در كنار هم نشسته و هدايايي به آنها داده ميشود كه در اصطلاح امروزي به آن "پاتختي" ميگويند. پس از آن حدود 2 تا سه روز خانواده و اقوام نزديك عروس به نوبت عروس و داماد را به خانههاي خود دعوت ميكنند و به آنها هدايايي ميدهند كه به آن "پاگشا" ميگويند. "پاگشا" رسمي است كه هم از سوي خانواده داماد و هم خانواده عروس براي عروس و داماد اجرا ميشود.
شفيعي، در پايان اقسام ازدواج در اين قوم را شامل ازدواج خوني (خيني)، چند همسري، ناف برون و گا به گا (گاو و به گاو يا گل به گل) نام برد و در توضيح هر كدام، گفت: ازدواج خوني يا خيني به اين شكل است كه در زمانهاي قديم وقتي نزاعي ميان 2 قوم صورت ميگرفته و پس از آن صلح و سازش حاصل ميشد، خانواده فرد قاتل به منظور صلح و اداي خون فرد مقتول دختر خود و يا در صورت نداشتن دختر، يكي از دختران فاميل را به همراه بز، برنج و كالاهايي ديگر به پسر خانواده مقتول و يا يكي از پسران فاميل او ميدهند. در اصطلاح بختياري به اين رسم " پاچيني" نيز ميگويند.
وي توضيح داد: ازدواج چند همسري يكي ديگر از انواع ازدواج در اين قوم است. در اين مراسم بزرگان طوايف به خاطر ايجاد همبستگي ميان طوايف مختلف اقدام به زن گرفتن از آنها ميكنند. فرد اين كار با هدف متحد ساختن طوايف و در واقع افزايش ميزان نيروهاي خود ميكند.
او يادآور شد: "ناف برون" نوعي ديگري ازدواج است كه در آن ماما يا زنان قابله در زمانهاي قديم به هنگام بريدن ناف نوزادان دختر اسم يكي پسران فاميل را بر نهاده و مثلاً ميگويند فلان دختر براي فلان پسر است. اين نام بر آن دختر و پسر ميماند تا با يكديگر ازدواج كنند و كم اتفاق ميافتد كه ازدواج آنها سر نگيرد. در اين زمينه نيز يك اصطلاح محلي مرسوم وجود دارد كه ميگويد "ليش خمون بهتر تا خوب مردم".
وي در خصوص آيين ازدواج "گا به گا" (گاو به گاو يا گل به گل) در اين قوم، بيان كرد: اين شيوه ازدواج در حال حاضر نيز در بعضي نقاط باغملك مرسوم است. در اين شيوه هم دختر به خانواده پسر داده و هم از آنها دختر گرفته ميشود. حالا يا ممكن است اين 2 ازدواج همزمان اتفاق افتد و يا اين كه به مرور زمان و پس از دادن دختر، خانواده عروس دختر خانواده داماد را طلب كنند.
شفيعي، ازدواج هُمبهري (هُمبري) را نوع آخر ازدواج در ميان قوم بختياري معرفي كرد و ادامه داد: بر اساس اين آيين 2 نفر شريك در سيك سرمايه به خاطر حفظ سرمايه و پايدارتر ماندن دوستيشان فرزندان هم را به عقد يكديگر در ميآورند.
نظرات