صبا خیاطان در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: نوجوان در دستیابی و پاسخ به این سؤال معروف که من چه کسی هستم، بهعنوان یک انسان منحصربهفرد چگونه فکر میکنم، چه چیزهایی برایم اهمیت دارد، به چه چیزهایی باور دارم و یا چه چیزهایی را نمیپذیرم؛ در شخصیت و ارتباط با والدین یا هر فرد دیگری در اجتماع تمایز ایجاد میکند.
این مدرس دانشگاه آزاد بیان کرد: دوره نوجوانی معمولاً از سن ۱۲ سالگی شروع میشود که قبلاً گفته میشد این دوره تا ۱۸ سالگی ادامه اما به دلیل تغییرات جامعه و جهان، در بسیاری از تقسیمبندیهای جدیدتر، نوجوانی را تا ۲۳ سالگی همچنان ادامهدار میدانند.
وی با بیان اینکه سؤال از هویت زمانی که فرد وارد مرحله نوجوانی میشود شروعشده، اظهار کرد: در این دوره فرد شروع به کاوش و جستجو میکند و وقتی توانست به سؤالهای متعدد ذهنش پاسخ دهد؛ میتواند انتخاب داشته باشد و تصمیمگیری کند، چون ویژگیها و ارزشهای خود را شناخته و میداند چه چیزهایی برایش مهم است. او میتواند درباره رشته تحصیلی، شغل و انتخابهای بزرگتر بهراحتی تصمیمگیری کند.
خیاطان با اشاره به اینکه بحران هویت بحرانی است که باید یک نوجوان بهسلامت پشت سر بگذارد، خاطرنشان کرد: معمولاً افراد در مواجه با این موضوع رفتارها و واکنشهای متفاوتی دارند که در تقسیمبندیها به چهار دسته تقسیم میشوند. دسته اول که سالمترین نوع حل بحران هویت است، نوجوان جستجو و تحقیق و آزمونوخطا میکند و در پایان نوجوانی به این نتیجه میرسد که من چه چیزی میخواهم یا چه چیزی را نمیخواهم، چه چیزی هستم یا چه چیزی نیستم؛ یعنی فرد هویت سالم را کسب کرده است.
وی با توضیح مشخصات دسته دوم افراد در هویتیابی، تصریح کرد: دسته دوم وقفه هویت است، یعنی کسی که نوجوانی را پشت سر گذاشته ولی هنوز هم به آن انتخاب صحیح نرسیده و همواره درحال جستجو و آزمونوخطاست. این رفتار خوب نیست ولی از دستههای بعدی که اشاره میشود بهتر است به دلیل اینکه رها نیست و هنوز به جستجو کردن میپردازد.
این متخصص روانشناسی نوجوان افزود: دسته سوم کسانی هستند که دچار ضبط هویت میشوند، در زندگی این افراد یک منبع قدرت همچون پدر، مادر، معلم یا دیگر افراد خانواده وجود دارند و فرد بدون اینکه تحقیق کند جستجو و آزمونوخطا داشته باشد؛ چیزهایی را که منابع قدرت به او تحمیل کرده میپذیرد. بهعنوانمثال این افراد در پاسخ به این سؤال که به چیز معتقدی میگوید چون والدینم اعتقاد داشتهاند.
وی گفت: رفتار دسته سوم که دچار ضبط هویت هستند خیلی خوشایند نیست چون افراد باید پای اعتقادات و باورهایی بمانند که خودشان به آن رسیده باشند نه اینکه کسی به او تزریق کرده باشد. عمدتاً اینگونه افراد خیلی متعصب هستند و چون فکر نکردهاند، احساس میکنند فقط همین درست است، افکار دیگر را بررسی نمیکنند و نمیشناسند.
خیاطان با معرفی افراد دسته چهارم که حالت پراکندگی هویت است اظهار کرد: رفتار دسته چهارم که پراکندگی هویت است خیلی خوشایند نیست. چون فرد یک پراکندگی و از این شاخه به آن شاخه رفتن را تجربه میکند و هنوز به اثبات نرسیده. گاهی به اینسو و گاهی به آنسو میرود و به باور صحیح نرسیده است. این افراد نیز در حل بحران هویت بهصورت ناسالم رفتار میکنند و فقط صورت اول سالمترین رفتار در حل بحران هویت را دارد.
اجازه آزمون و خطا به نوجوان بدهیم
وی افزود: هویت سالم زمانی شکل میگیرد که یک نوجوان آزمونوخطا کرده باشد. زمانی که والدین با رفتار متفاوت و تغییر حالتهای نوجوان مواجه میشوند؛ مشوش، آشفته و نگران میشوند، درحالیکه نوجوانی که آزمونوخطا میکند بهسلامت روان نزدیکتر است.
این متخصص روانشناسی نوجوان تأکید کرد: بنابراین والدین باید اجازه آزمونوخطا و جستجو کردن را به نوجوان بدهند تا جایی که آسیب خاصی متوجه نوجوان نباشد؛ مثلاً نوجوان مدل خاصی رفتار کند، پوشش خاصی داشته یا صحبت کند، البته تا جایی که خط قرمزهای خانوادگی زیر پا گذاشته نشده یا آسیب جدی شامل حال نوجوان نشود. این بیثباتی دوران نوجوانی گذراست و در پایان سن نوجوانی فرد به ثبات خواهد رسید.
وی در پاسخ به این سؤال که چه عواملی در شکلگیری هویت نوجوان مؤثر است؛ اظهار کرد: بخش مهمی از هویت در خانواده شکل میگیرد، یکبخش در مدرسه، محیطهای اجتماعی و بهخصوص ارتباط نوجوانان با همسالان خود از دیگر عوامل در شکلگیری هویت نوجوان است.
خیاطان اضافه کرد: همسالان یکی از مهمترین گروهها برای یک نوجوان هستند. هرچه قدر روابط خانوادگی قویتر باشد تأثیر بیشتری در هویتیابی نوجوان دارد و هرچه روابط در خانواده سهلانگارانهتر و فاصلهدارتر باشد؛ نوجوان، جامعه و همسالان را مورد الگو قرار میدهد و از این طریق کسب هویت میکند.
وی با اشاره به ابعاد مختلف هویت، خاطرنشان کرد: هویت افراد در بخشهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی تعریف میشود. در مرحله اول فرد باید خودش را متعلق به یک خانواده بداند درعینحال متعلق به یک فرهنگ بداند و ارزشهایی برای او مهم باشد؛ نوجوان باید به گروههای اجتماعی و مذهبی و اعتقادی تعلق داشته باشد. این احساس تعلق بخشی از هویت است.
این مشاور و رواندرمانگر تخصصی نوجوان در پایان بیان کرد: درعینحال یک تمایزیافتگی فردی، هویت فردی را شکل میدهد که شامل ویژگیها شخصیتی است و هر انسانی یک سری ویژگیها مثبت و یک سری ویژگیها منفی دارد که در قالب هویت معنا پیدا میکند.
انتهای پیام
نظرات