در کرسی آزاد اندیشی «بررسی اندیشههای شهید مطهری در مورد آزاد اندیشی» حجتالاسلام دکتر مجتبی نظری، مدرس حوزه و دانشگاه، حجتالاسلام دکتر عباس عباسزاده، عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز و دکتر صادق ملکی آوارسین دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
صادق ملکی، دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در ابتدای این جلسه اظهار کرد: وقتی صحبت از آزاد اندیشی میشود، تلاش فعال انسان برای دریافت و گسترش حقیقت و اعمال و اجرای آن است.
وی ادامه داد: انسان آزاداندیش کسی است که نقد منصفانه و دفاع عادلانه بر عقاید و دیدگاهها و اندیشهها کند و از هرگونه تعصب، انحصار گرایی و انحصارطلبی خودداری میکند؛ انسان آزاد اندیش دغدغهی آزادی و عدالت را بر هر گونه سوگیری ترجیح میدهد و این عدالت با توجه به متون دینی زمانی اتفاق میافتد که انسان ابتدا این عدالت را در درون و ذهن خود ایجاد کند و سپس بتواند با رویکرد اخلاق گرایانه در بحثهای علمی آن را پیشبینی کند.
وی با اشاره به زمان شناس بودن شهید مطهری، گفت: وقتی سراغ شهید مطهری میرویم، وی را یک عالم زمان شناس میبینیم که در رابطه با آسیبهای فکری و اعتقادی همیشه در صحنه بودند و آثار متفاوتی در رابطه با سیره معصومین، انسان شناسی، جهان بینی، فلسفه، زنان و اصول عقاید دارند؛ زمانی که آثار او را بررسی میکنیم متوجه میشویم شهید با دو جریان مواجه بوده است، یک جریانی که با جمود فکری روبرو بوده و جریان دیگر که متکی بر جهالت فکری بود، گروهی که بر داشتهها و آموزههای دینی توقف و سکون کرده بودند، وی حرکتی برای تحلیل، نقد و بررسی این موارد را شروع کردند.
ملکی ادامه داد: جریان ماتریالیسم و سایر جریانهایی که در دهههای ۴۰،۵۰ بود شهید مطهری با دقت آنها را رصد کرده و بصورت منطقی به شبهات آنها پاسخ داده است. وقتی آثار وی را بررسی میکنیم، میبینیم وی در تمام آثار خود سعی میکرد که با بهره گیری از عقل و اندیشه و با آشنایی دقیق خود مواردی که در جامعه مطرح است را نقد کند و همواره تلاش میکرد ابهام زدایی، روشنگری و ارشاد کند؛ شهید مطهری روحیهی مضاعفی داشت که اهل تدبر و بحث بود هدف اساسی وی از این بحثها و تفکرات احیای دین ناب محمدی بود.
این استاد دانشگاه، با اشاره به نقد مارکسیسم توسط شهید مطهری تاکید کرد: با توجه به اشرافیتی که به فلسفه داشت در حوزه فلسفی بحث و در حوزهی فقه تدبر میکرد و سعی میکرد که در عالم اندیشه و عالم معنویت هیچ کس را بر خود مطلق نکند و بدون توجه به فضایی که در حوزه و دانشگاه بود با روش خاص خود مسائل را تحلیل، نقد، و تحیلیل میکرد و نقادی را به معنای حرمت نهادن به عقاید مخالفان در نظر میگرفت و سعی میکرد که با نقد کردن اندیشههای دیگران ضمن احترام به صاحبان اندیشه، اندیشههای آنها را نقد کند.
وی یادآور شد: نکتهای وجود دارد که ما به جای اینکه افکار، آثار و اندیشهها را نقد، تحلیل و بررسی کنیم؛ بسیاری از منتقدین امروزی به صاحبان اندیشه حمله میکنند و آنها را زیر سوال برده و برچسب میزنند و در حالیکه شهید مطهری به جای نقد افراد، نقد اندیشه میکرد و این باعث میشد که وی در نقد و در بحثهای خود جزء قصد قربت الی الله، هیچ قصدی نداشته و از هیچ حوزه، حذب و سیاستی دفاع نکند.
ملکی اظهار کرد: شهید مطهری در ابعاد مختلف با آزاد اندیشی نقد می کرد از تشکیلات روحانیت به منظور استقلال تشکیلات روحانیت نقد کرده و فلسفه مارکسیسم را نقد می کند، در واقع آن سیر تاریخی که وجود داشت این بود که میخواستند اسلام را در برابر تمدن ایرانی قرار دهند وی در این باره وارد بحث می شود و در حوزه شعر و شاعری نیز برداشت های اشتباهی که در اشعار حافظ بود را نقد می کرد و با یک برداشت و نقد جدید بحث ها را پیش می برد و به دنبال رفع شبهات بود.
وی خاطرنشان کرد: شهید مطهری درخواست و اصرار به این داشت که شخصی که استاد مارکسیسم است در دانشکده الهیات استخدام شود و اندیشههای خود را مطرح کند و به شدت ایمان داشت که مبانی دینی و قرآن ما به قدری قوی است که با طرح کردن این شبهات و این بحثها، دین توسعه پیدا میکند و تفکر دینی گسترش مییابد او باور داشت که مکتب دینی که پایه های قوی دارد و به ایدئولوژی های خود باور دارد، نباید هیچ ترس و شبههای داشته باشد، وی نه تنها فضا را تنگ نمیکرد بلکه فضایی را ایجاد میکرد که افراد به راحتی اندیشههای خود را بیان کنند و این حرکت را یک حرکت متعالی میدانستند.
ملکی با تاکید بر سخنان شهید مطهری ادامه داد: ما با مبانی دینی و اعتقادی که متکی بر عقل است به افراد پاسخ میدهیم با افکار تهاجم آمیز مقابلهی عالمانه میکنیم و مقابله تخریبی، امنیتی یا سیاسی انجام نمیدهیم وی با تسلطی که بر دین و مسائل زمانه داشت در سخنرانی های خود شُبهه طرح میکرد و به شبهات جواب میداد کاری که خیلیها از انجام آن میترسند هدف ایشان روشنگری و جهالت زدایی و جمود بود چون اگر دچار جهل شویم سبب سقوط و انحراف جهان اسلام خواهد بود.
رئیس اسبق دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، گفت: شهید مطهری بدون هیچ گونه ادعایی مبارزه میکرد و در حوزهی اندیشه و حوزهی تفکر و عقلانیت اعتقاد راسخ به آزادی و آزاد اندیشی داشت اما با توجه به ایمان و علاقه و شناختی که به دین و اعتقاد دینی داشت، در مباحث اعتقادی آزاد اندیش بود و وابستهگی عمیقی به دین اسلام داشت و تمام سعی خود را میکرد به هر نوعی از آن دفاع کند و این منطق مبتنی به عقل، فهم وشعور بود و متوجه شده بود که چون این دین مبانی اعتقادی قوی دارد نسبت به ادیان دیگر کاملتر است این دفاع از دین منطق فکری و عقلانی داشت و این مشکلی است که برخی از همکاران و صاحب نظران از وی میگرفتند که نمیتوانست خودش را خارج از فضای دین اسلام و قرآن در بیاورد و مباحث اسلامی را نقد کند.
وی ادامه داد : شهید مطهری آزادی را یکی از ارکان اساسی حیات میدانست و معتقد بود که اگر میخواهیم انسان و جامعه رشد کند باید به سه عامل تربیت،امنیت و آزادی توجه کنیم، وی تعریف متفاوتی از آزادی داشت و تاکید به آزادی معنوی داشت و از آزادی اجتماعی سخن می گفت و تاکید میکرد انسان تا وقتی خود را از شهوت پول، مقام و قدرت نجات نداده نمیتواند بحث آزادی را پیش بکشد و همچنین وی سعی میکرد به آثار و اندیشه های قبلی فکر کند و آن اندیشه ها را در حال حاضر نقد کند و با ارائهی راهکارهای جدید و نوین به آینده ارسال کند و آن ها را سوق دهد .
ملکی در تشریح شخصیت شهید مطهری بیان کرد: وی انسانی چند وجهی بود زمان شناس ، موقعیت شناس و همیشه سعی میکرد در ابعاد مختلف با حفظ استقلال عقلی خود و بدون تعارف مسائلی که در حوزه های مختلف اتفاق میافتاد را نقد و بررسی کند و بهتر است که مجددأ در دانشگاه ها آثار شهید مطهری و مباحث تخصصی رشته های خود به مبانی فکری و اخلاقی این شهید توجه شود که برگرفته از قرآن و سیرهی ائمه اطهار است مجهز شوند و بتوانند جامعه را به درستی اداره کنند .
حجت الاسلام مجتبی نظری مدرس حوزه و دانشگاه نیز در ادامه گفت: در باب آزاد اندیشی، ابتدا باید آزادی اندیشه را با آزادی عقیده جدا کنیم تا فضا برای گفتمان هر فرد شکل گیرد.
وی افزود: شهید مطهری از آزادی اندیشه حمایت میکند اما از آزادی عقیده موضع میگیرد و دفاعی نمیکند وی میگوید آزادی اندیشه هویت هر فرد است و انسان باید در مقابل نظرات گوناگون بیندیشد.
وی گفت: اگر آزادی عقیده مبتنی بر عقیدهی آزاد اندیشی است، دارای اعتبار است اما اگر آزادی اعتقادی بازار و جاهلانه باشد دارای نفی بوده و بت شکنی حضرت ابراهیم نیز مصداق این است.
حجتالاسلام نظری افزود: زمانی شهید مطهری تاکید داشتند در دانشکده الهیات بحث مارکسیست توسط استاد معتقد به مارکسیست تدریس شود تا به طور روشن و بیطرفانه به دانشجویان تدریس و توضیح داده شود که متاسفانه این دیدگاه هنوز در دانشگاهها پیاده نشده است و به همین علت شاهد پیشرفت نیستیم که البته باید در این زمینه چاره اندیشی کنیم. باید این را بدانیم که دروغ و خیانت، آزادی اندیشه محسوب نمیشود که با برپایی کرسیهای آزاد اندیشی بیاییم مسئله صادق رو با تهمت و دروغ نهی کنیم، این کاملا برخلاف آزاد اندیشی است.
وی خاطرنشان کرد: برای اینکه کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاهها به صورت مناسب بسترسازی شود، باید باب انتقاد در دانشگاهها به رسمیت شناخته شود و برای آن احترام قائل شود اما گاهی آلودگی در الفاظ موج دیگری به هم میزند امروزه قماربازان سیاسی واژه انتقاد را در قمار خانه ها به گونه ای استفاده میکنند که از این کلمه زده میشویم، البته افرادی هستند که انتقاد را تشریفاتی جلوه میدهند و خود را منتقد و دغدغهمند نشان میدهند.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: بهتر است مجالس کف و سوت زدن را از مجالس علمی و انتقادی در دانشگاه ها جدا کنیم تا نتیجه بهتر و معقول تری کسب کنیم. مسئله دیگر این است که نباید تفکر و تخیل را از هم اشتباه تشخیص داد و حضرت امام خمینی(ره) هم در کتاب خود به این پرداخته اند که تفکر و تخیل بحث جداگانهای میباشد.
حجت الاسلام نظری در پایان سخنان خود، گفت: مسئله آخر هم این است که باید در جوامع ما طرح سوال جا افتاده شود و اینکار باید از دانشگاه ها آغاز شود و از همه مهم تر این است که باید سوالات بیمنطق و ناچیز را در این مرحله کنار گذاشته شود.
حجتالاسلام عباس عباس زاده عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز نیز در این نشست گفت: آزادی اندیشه و تفکر در حقیقت یک امر بسیار محبوب با دستاورد های گرانقدر در جهت تطوع انسان است اما اعتقاد اعم از اعتقادی که بر مبنای تعصب یا سنت های گذشتگان و یا از محیط تاثیر پذیرفته است، منشأ های دیگری نیز در قرآن آمده که بسیار مورد مذمت قرار گرفته است.
وی ادامه داد: اگر انسان عزیز است و کرامت ذاتی دارد در گرو اعتقاداتی است که برخواسته از تفکر است نه اعتقاداتی که از سایر عواملی برگرفته شده است که این غیر قابل قبول میباشد.
وی افزود: ما یک حق اندیشه، و یک اندیشه حق داریم که حق اندیشه یک مفهوم نسبی است و حاکی از داشتن است اما اندیشه حق یه امر مطلق است و ما نباید در این مورد دچار مغالطه بشویم و بنام حق اندیشه، به تبیین اندیشه های باطل بپردازیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز گفت: شهید مطهری در آثار خود تاکید بر این دارد که اسلام با آزادی اندیشه موافق است و شواهدی دارد که این مسئله را تایید میکند یکی از این شواهد آیه ی شریفه " لا اِکراهَ فی الدین "است سوال میپرسد آیا این آیه به این معنی است که شما میتوانید دین را اِکراه کنید، اما این کار را هرگز انجام ندهید؟ و یا به این معنی است که این یک امر غیر قابل اِکراه است؟ و از این دو دیدگاه،دومی را قبول میکند، این گوهر دین چون اعتقاد به خدواند است و این اعتقاد هم یک امر درونی است و اثبات و نفی آن قابل تحمیل نیست چون ایمان مثل دوستی است که آن را نمیتوان به دیگران تحمیل کرد.
وی ادامه داد: سیره ی پیامبر و ائمه شواهدی دیگری است که نشان میدهد اسلام با آزاد اندیشی موافق است برای مثال پیامبر با مخالفین خود بحث میکرد و در مدینه آنها را گرامی میداشت، امام صادق نیز نمونه ای از آنها است که با کسانی که منکر خدا بودند در مسجد به مهربانی صحبت میکرد.
عباسزاده افزود: نکته سوم مسئله جزیه است شهید مطهری در آثار خود مطرح میکند که آیا هجوم مسلمین در سایر نقاط جهان برای تحمیل اسلام بود؟ و در پاسخ به آن میگوید، خیر برای تحمیل اسلام نبود، این برای نابودی حکومت های ظالمانه بود که جلوی تفکر آزاد ملت های خویش را گرفته بودند و بعد از این سرنگونی حکومت ها دیگر هیچ مشکلی با دیندار شدن ملت ها نداشتند و آنها را آزاد میگذاشتن لذا اگر مسیحی یا یهودی بود جزیه میگرفت و اجازه میداد که آنها یهودی بمانند جزیه جایگزین ذکات مسلمان است که آنها به جای ذکات جزیه میدهند به آن دلیل که در جنگ مسلمانان را یاری نمیکردند، لذا باید جزیه میدادند که در مقابل آن ما باید سرباز میفرستادیم در مقابل دشمنان جامعه اسلامی تا از مال اقلیت ها دفاع کنند، شهید مطهری این مسئله را شاهد می آورد که در اسلام آزادی تفکر بسیار مطلب اساسی است.
وی خاطر نشان کرد : تقلید یکی از کارهای عاقلانه انسان است که اسلام هم با آن موافق است رجوع به متخصص در هر رشته ای مانند فقه هم یکی از آنها است منوط بر اینکه تقلید از یک متخصص باشد در رشته ی خاص که مبتنی بر تعقل،تفکر و تخصص انجام شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز ادامه داد: شهید مطهری در آثار خود تشریح میکند که ریشه اینکه در اعلامیهی غرب حقوق بشر آمده است که گویا انسان آزاد است هر عقیده ای و وعیده باطل داشته باشد در دو چیز می باشد، که اولی ریشه در این دارد که آنها تفتیش عقاید مسیحیت را در محکمه های خود تجربه کردند چون یک افراطی صورت گرفته میخواهند یک تفریطی انجام دهند و ما نمیتوانیم لزوما آنها را همراهی کنیم به عنوان مثال آنها دانشمندان را به جرم دانش تفتیش عقاید، شکنجه و اعدام میکردند ولی در عالم اسلام وقتی که قرآن و عملکرد بزرگان ما چنین نبوده و همیشه بر عالم و متعلم و علم ارج نهاده و در قرآن قسم به قلم یاد شده است به هر حال نیازی به تفریط نمیباشد.
وی همچنین در خصوص جداسازی اعتقادات اظهار کرد: باید اعتقادات را بر اساس تفکر، عقل و تجربه جداسازی کنیم، ما ابزارهای معرفتی زیادی داریم که تعدد و تنوع آن به خاطر این است که حقایق مختلفی در عالم هستی وجود دارد که ما باید این مسائل را رصد کنیم، افرادی هستند که ابزار های معرفتی را به رسمیت نمیشناسند و دچار بحران میشوند اگر کسی میخواهد دچار بحران معرفتی نشود باید ابزارهای آن را به رسمیت بشناسد.
وی بیان کرد: دلیل دومی که ریشه در طرح غلط، آزادی اندیشه غرب بود، تفسیر غلط از قلمرو دین بود آنها به دلیل عمکرد غلط از قلمرو دین بود آنها به دلیل عملکرد غلط کلیسا، قلمرو دین را را به رابطه انسان با خدا و تبیین مسئله آخرت منحصر کردند و دین را از حوزه عمومی و مخصوصا سیاست و حکومت بیرون بردند و این باعث شد آزادی اندیشه را رها کنند در حالی که ما اینگونه نیستیم دلسوز و خیر خواه همنوع خود هستیم و در صددیم اعتقادات خرافی را از دیگران بزداییم و همچنین قلمرو دین را دنیا و آخرت می دانیم و نمی توانیم به مسئله حکومت و سیاست بی تفاوت باشیم.
صادق ملکی در بخش دوم از سخنان خود گفت: وقتی به شاخص های آزاد اندیشی دقت میکنیم میبینیم که شهید مطهری به این شاخصها توجه کرده وی معتقد بر این است که انسانی که معتقد به آزادی اندیشه است، افکارش دیکته ای نیست و چیزی را که میفهمد و درک میکند به زبان میآورد. تقلید در تفکر دینی ما درباره اصول جایز نیست کسی در اصول حق تقلید ندارد، مراجع تقلید هم به این موضوع اشاره کردهاند ولی امکان دارد در امور فرعی و فروع دین برداشت ها و تحلیل های تخصصی لازم باشد و همه این توان را نداشته باشند در نتیجه در اینگونه موارد انسان می تواند تقلید کند.
وی ادامه داد : در ابتدا لازم است انسان خدا و معاد را برای خود اثبات کند، پس تقلیدی عمل نکردن در اصول یکی از شاخصهای آزاد اندیشی است که شهید مطهری به آن تاکید کرده است نکتهی دیگری که این شهید مطرح کرده آن است که اسلام خاطر نشان میکند که تفکر آزاد یعنی هر گونه که دوست دارید میتوانید بیاندیشید بنویسید و هیچ کسی نمیتواند ممانعتی ایجاد کند، عرصه اندیشیدن باز است و حتی اگر یک نفر را به دلیل اندیشه زندانی کنیم باز وی در آنجا آزادی اندیشه دارد نمی توانیم با محروم کردن کسی سدی ایجاد کنیم که وی را از اندیشیدن باز داریم.
وی اظهار کرد : شهید مطهری اعتقاد دارد که برای آزاد اندیشی عوامل تاثیر گذاری وجود دارد یکی از این عوامل، عامل درونی است، مشکلی که ما در جامعهی دینی داریم این است که همه خالقیت خداوند را قبول دارند اما ربوبیت خداوند را شاید برخی قبول نمیکنند خداوند مالک و مدبر جهان هستی است اگر ربوبیت الهی را قبول کنیم و خود را به عنوان خلیفه خدا قرار دهیم، ابتدا باید بر نفس خود مسلط شویم و مالک تخیلات و تفهیمات خود باشیم، وقتی بر هوای نفس و تخیلات خود مسلط شویم میتوانیم حرف از آزاد اندیشی بزنیم و تا وقتی که فرد اسیر هوا و هوس خود است و هنوز به آن درجه از تقوا نرسیده نباید وارد حوزه ی آزاد اندیشی شود خیلی وقت ها ما اسیر و وابستهی مادیات هستیم، شهید مطهری آزادی معنوی را شرط اساسی آزاد اندیشی میداند تا زمانی که به این درجه از آزاد اندیشی نرسیدهایم تعصبات و تمایلات و منفعت طلبی اجازهی آزاد اندیشی را نخواهد داد.
ملکی ادامه داد : مطهری باتوجه به آیات قرآنی، برای آزاد اندیشی هم روش هایی را مطرح میکند که مهم ترین آنها جدال احسن است که تاکید بر این دارد که ما در تبیین مسائل دینی با تکیه بر قرآن و عقلانیت و جدال احسن در مقابله با افرادی که با ما بحث و مناظره میکنند با آنها مدارا کنیم و این امر خیلی مهم است و به جای برخوردهای چکشی، با اندیشهی خود سعی کنیم آنها را هدایت و ارشاد کنیم، هدف اصلی بعثت پیامبران تعلیم و تربیت است و اگر ما بحث از آزادی اندیشه میکنیم هدف هدایت مردم است.
وی افزود: تصامح دینی به این معنا نیست که باورها و ارزش های دینی را کمرنگ کنیم تصامح دینی یعنی به مذاهب، گروهها و گرایشهای مختلف اجازهی حرف زدن دهیم که آنها هم بتوانند اندیشه های خود را بیان کنند ما هم با منطق و علم با آنها مناظره کنیم و این مسیر را با استدلال پیش ببریم نه با برخوردهای که در حال حاضر وجود دارد که با منش و روش بزرگان دینی ما سازگار نیست و این هم مستلزم این است که ما ابتدا در روحیهی خود تذکیه نفس را با توجه به دیدگاه هایی که شهید مطهری دارد انجام دهیم.
این استاد دانشگاه، گفت: لازم است که ما روحیهی جستجوگری داشته و به تفکر عادت کنیم آن وقت میتوانیم در هر جایی از دنیا بحث کنیم و با متکی شدن به قرآن و تاکید به عقلانیت خیلی راحت اجازه دهیم هر کسی هر شُبهه یا نظری دارد آن را مطرح کند و فضای علمی و گفتگو را در مجامع علمی و دانشگاهی ایجاد کند.
حجتالاسلام عباس زاده در بخش دوم سخنان خود بیان کرد: ما باید میزان آزادی در اندیشه را با مراحل آزادی در اندیشه متناسب کنیم. به همین دلیل این سوال مطرح میشود که پیشرفت اسلام چطور با آن سرعت در صحنه ی جهان رخ داد؟ دو عامل آقای مطهری بیان میکنند که اولین عامل آن تفکر، تعقل و تدبر است که قرآن نیز به آن تاکید دارد وی همچنین اضافه کرد، در قرآن کلمه عقل نیامده و تعقل به کار گرفته شده چون صرفا داشتن نعمت مهم نیست به کار بردن آن است که مهم و ضروری میباشد. و دومین عامل آن احترام به عقاید ملت ها است که در مواجهی اول باید آن ها را پای بحثها بنشانیم و تعهدات لازم را برای اصول بحث از ملت ها گرفته شود و سپس وارد بحث با روش جدال احسن بشویم.
وی ادامه داد: اگر کسی بخواهد آنچه که در ذهن خود میگذرد را بیان کند با محدودیتی هایی روبه رو میشود که مطهری یکی از این محدودیت ها را اینگونه بیان میکند که مخاطب و طرف مقابل ساده نباشد به دلیل آن که دیگران و مخاطبان حق هدایت دارند.
وی در خصوص دلایل لغزش در آزادی اندیشه را از زبان مطهری این گونه بیان کرد: مورد اول تکیه نکردن به ظن و گمان و شک و وهم و جهل است که در قرآن نیز از آن پرهیز شده است و این زینت بسیار بزرگی برای اسلام است که فقط با علم و یقین موافق است و مورد دوم امیال ما انسان ها است که قرآن نیز میفرماید « اَ یَحسَبُ الاِنسَانُ اَلَن نَجمَعَ عِظامَهُ، بَلَی قَادِرِینَ عَلَی اَن نُسَوِیَ بَنَانَهُ، بَل یُرِیدُ الاِنسَانُ لِیَفجُرَ اَمَامَهُ سوره ی قیامت آیههای ۳، ۵،۴» اشاره بر این دارد که انسان انگیزهی درونی دارد اگر قرآن و احادیث میفرمایند خوردن مال یتیم آتش است یا باید نخورند یا از لذت آن بگذرند وقتی نمیتوانند از خوردن آن خوداری کنند شروع به انکار پستی کار خود میشوند.
وی ادامه داد: مورد سوم شتاب زدگی است یعنی پرهیز از تعمق که هم در اثابت یک مسئله ممکن است رخ دهد و هم در نفی یک مسئله اتفاق بیفتد، مورد چهارم گذشته نگری است ما نوعاً عادت داریم به اینکه دیگران چگونه عمل کردند ما هم مثل آنها جلو برویم این تکیه به گذشته یکی از آفات در سیاست، اجرائیات و آزادی اندیشه است.
حجت الاسلام عباس زاده، در بخش پایانی سخنان خود به آخرین مورد از دلایل لغزش در آزادی اندیشه گفت: مورد پنجم شخصیت نگری است که شهید مطهری با اشاره به آیهی "رَبَّنَا اِنَّا اَطَعنَا سَادَتَنَا وَ کُبَرَاءَنَا سورهی احزاب آیهی ۶۷" میگوید ما از سادات خود پیروی کردیم که اشاره به شخصیت زدگی دارد که باید در زندگی امروزی کنار گذاشته شود.
ملکی در بخش جمع بندی این نشست گفت: با توجه به ویژگی های شهید مطهری از بعد علمی و فکری با سخنرانیها و متونی که نوشته شده توسط ایشان بستری برای آزاد اندیشی فراهم شده است. نکته ای که در آثار مطهری دیده میشود این است که وی با رویکر مسئله محور در جامعه فکر و نقد کرده آن چیزی است که ما در دانشگاهها خلاء بزرگ داریم یعنی ارتباط ما با مسائل جامعه قطع شده است خبر نداریم که الان جوانان، خانودهها، کارگرها و روحانیت ما چه مشکلاتی دارند ما درگیر یک سری محتوای کتب درسی هستیم که سالیان سال اینها نوشته اند و بارها گفته شده است. این سبک این باعث شده خودمان را با مسئله روز جامعه درگیر نکنیم، یکی از شاخص های بارز شهید مطهری این بود که ایشان این مسائل را در حوزه، دانشگاه و جامعه رصد می کرد و به آن اهمیت می داد.
رئیس اسبق دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، بیان کرد: مسئله ای که وجود دارد ما باید در حوزه ی اندیشه به یک سری از ابرازهای محدود معرفت تکیه نکنیم همان طور که شهید مطهری در بحث عرفان از ابزارهای مربوط به عرفان برای تبیین آن استفاده میکند پس ما نباید تکیه به یک ابزار معرفت کنیم.
وی تاکید کرد: ما باید حوزهی نقد و آزادی را آلوده نکنیم و آزادی بیان و اندیشه را از فضای احساسی و عاطفی و توهین جدا کنیم و سعی بر این داشته باشیم که پرسشگری و طرح سوال را در دانشگاهها و کلاس های درس رواج دهیم.
ملکی با اشاره به سخنان دکتر عباس زاده ادامه داد: بنده کرامت انسان را در آثار علامه طباطبایی مطالعه کردم که به عقل است، ما در دانشگاهها باید متفکر تربیت کنیم یکی از شاخص های ارزیابی دانشگاه ها این است که چند نفر متفکر اجتماعی تربیت شده است آزاد اندیشی در کلاس های درس باید منجر به تربیت متفکران شود.
وی در پایان سخنان خود گفت: برخی از اندیشه ها، افکار و آثار شهید مطهری نیاز به نقد و بررسی دارد که این هم بستری برای توسعه افکار وی و هم یک فضای فکری و علمی در دانشگاهها میتواند انجام شود.
انتهای پیام
نظرات