محمد محمدحسنی، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مسکن، راه و شهرسازی، عامل اصلی فرونشست در کرمان را برداشت بیرویه منابع زیرزمینی، به ویژه آبهای زیرزمینی دانست و در ادامه به ایسنا گفت: استان ما علیرغم اینکه در پهنه خشک قرار دارد، بیشترین سطح زیرکشت کشور را دارد.
وی ادامه میدهد: در دو دهه اخیر، کرمان به سمت صنعتی شدن پیش رفته و با توجه به شهرت این استان بهعنوان بهشت معادن کشور، فعالیتهای معدنی و کارخانجات فرآوری محصولات معدنی، به ویژه صنایع فولاد، نیاز به آب را به شدت افزایش داده است. بنابراین، علاوه بر کشاورزی، بخش صنعتی نیز سهم قابل توجهی از منابع آبی استان را مصرف میکند و این فشار مضاعف بر منابع زیرزمینی باعث تشدید فرونشست شده است.
به گزارش ایسنا، این روند علاوه بر تهدید بخش کشاورزی و منابع آب، میتواند زیرساختهای شهری و صنعتی استان را نیز با خطر جدی مواجه کند. بدون مدیریت دقیق منابع آب و کنترل برداشتهای بیرویه، بحران فرونشست نه تنها ادامه خواهد یافت بلکه پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی آن برای کرمان و حتی سایر مناطق ایران فاجعهبار خواهد بود.
بحرانی که زیر پای شهر و کشاورزی رخ میدهد
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مسکن، راه و شهرسازی، درباره علل فرونشست در استان کرمان میگوید: اصلیترین عامل فرونشست، برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی در بخش کشاورزی است. برای مدیریت این موضوع، نیاز است که وزارت جهاد کشاورزی از طریق واحدهای ترویج و آموزش، تولید محصولات کممصرف و استراتژیک را در استان توسعه دهد تا فشار بر منابع آبی کاهش یابد.
وی میافزاید: از طرفی با اجرای شبکههای فاضلاب در خیلی از شهرها و استحصال آب آن و استفاده در بخش صنعت، عملا تزریق مصنوعی آب به آبخوانها کاهش یافته است.
محمدحسنی ادامه میدهد: خشکسالیهای دهه اخیر، به ویژه سال جاری که استان تاکنون بارندگی قابل توجهی نداشته، بیلان منفی آب را تشدید کرده است. یعنی هم تزریق مصنوعی و طبیعی آب به سفرههای زیرزمینی کاهش یافته و هم برداشت آبهای زیرزمینی ادامه دارد. این موضوع اصلیترین دلیل افزایش فرونشست و وسعت مناطق متاثر است.
طبق گزارش مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، حدود ۳۷ شهر با جمعیت یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر و ۱۱۹۹ آبادی با جمعیت ۶۱۵ هزار نفر در پهنه فرونشستی استان کرمان قرار دارند. بیشترین نرخ فرونشست در شهرهای رفسنجان (منطقه نوق)، ارزوئیه و فاریاب مشاهده میشود؛ جایی که میزان نشست زمین بین ۲۰ تا ۴۰ سانتیمتر در سال برآورد شده است.

محمدحسنی تصریح میکند: اگر نرخ جهانی فرونشست شهری را بین ۵ تا ۱۰ سانتیمتر در سال در نظر بگیریم، شهرهای کرمان، رفسنجان، زرند، سیرجان، ارزوئیه، عنبرآباد، کهنوج، نرماشیر و فاریاب در مقایسه با استانداردهای جهانی وضعیت بحرانی دارند و اگر اقدامات فوری و مدیریتشده صورت نگیرد، بحران فرونشست نه تنها ادامه خواهد یافت بلکه پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن برای کرمان و دیگر مناطق ایران فاجعهبار خواهد بود.
بحران خاموشی که زیرساختها و زندگی مردم را تهدید میکند
محمدحسنی به پیچیدگیهای مدیریتی بحران در باب این مخاطره اشاره میکند و میگوید: فرونشست یک عارضه غیرقابل بازگشت است که به سرطان زمین معروف است. حتی اگر زیرساختها را مقاومسازی کنیم، خطر اصلی یعنی پیشرفت فرونشست نیاز به کنترل دارد تا اقدامات موثر واقع شوند. متاسفانه در سطح کشور و استان کرمان، برنامهریزی مشخص و جامع برای مدیریت این بحران وجود ندارد زیرا در اولین گام نیاز است عوامل افزایشی این پدیده کنترل شوند. زیرا این موضوع پیامدهای اجتماعی و محیط زیستی دارد که توسعه پایدار استان و کشور را تهدید میکند، چرا که عمده مردم استان در حوزه کشاورزی فعالیت میکنند و محدود کردن برداشت آب بدون جایگزین مناسب با مشکلات اجتماعی مواجه میشود.
راهکارها
این عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مسکن، راه و شهرسازی بیان میکند: قانونگذار در بند «ض» ماده ۱۴ قانون مدیریت بحران کشور موضوع ارتقاء ایمنی سکونتگاهها و شریانهای حیاتی و حمل و نقلی را برعهده وزارت راه و شهرسازی گذاشته است.
وی اصلیترین هدف را ضرورت جلوگیری از پیشرفت فرونشست میداند و مدیریت دقیق منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از برداشت بیش از حد، تزریق مصنوعی یا طبیعی آب برای جبران کاهش سطح سفرههای زیرزمینی، پیوست فرونشست برای تمامی پروژههای زیرساختی، توسعه محصولات کممصرف در کشاورزی و کاهش فشار بر منابع آب و پایش مستمر مناطق پرخطر و برنامههای مقاومسازی زیرساختها را از جمله راهکارها برمیشمرد.
نقش قنوات در فرونشست استان کرمان
یکی از ویژگیهای تاریخی و مهم استان کرمان، شبکه گسترده قنوات سنتی است که برای انتقال آبهای زیرزمینی به زمینهای کشاورزی طراحی شده بود. این سیستمهای سنتی، علاوه بر تامین آب، نقش حیاتی در تثبیت سفرههای زیرزمینی و کنترل فرونشست زمین داشتند.
محمدحسنی توضیح میدهد: استفاده گسترده از پمپها جایگزین قنوات سنتی شد و با پایین رفتن تراز آبهای زیرزمینی، بسیاری از قنوات متروکه شدند. مسیر این قنوات در زیر شهرها، از جمله کرمان، رفسنجان و سیرجان هنوز وجود دارد و میتواند موجب فروریزش، نشست و ترک در ساختمانها شود. بنابراین تهیه نقشه دقیق قنوات و تعیین حریم آنها از ضروریات مدیریت فرونشست و فروریزش زمین است که با تعیین حریم قنوات و جلوگیری از ساختوسازهای خطرساز در محدوده آنها میتواند به کاهش خسارات زیرساختی و شهری کمک کند.
وی میگوید: ما به دنبال انجام یک طرح جامع پهنهبندی ژئوتکنیکی شهرهای مهم استان کرمان هستیم؛ کاری که بتواند چشماندازی علمی و قابل اتکا برای مدیریت ساختوساز و توسعه زیرساختها فراهم کند. هدف این است که قبل از ساخت هرگونه ساختمان یا پروژه عمرانی، سرمایهگذاران و دستگاهها بدانند در زیر پایشان چه میگذرد؛ آیا قنات متروکهای وجود دارد؟ آیا زون فرونشستی فعال است؟ یا اینکه مخاطرات ژئوتکنیکی دیگری در کمین است.
محمدحسنی با اشاره به اقدامات مشابه در حوزه پهنهبندی گسلها در کشور ادامه میدهد: همانطور که در بحث گسلها امروز شهرداریها موظف هستند اجازه ساختوساز ساختمانهای با اهمیت زیاد در پهنههای پرخطر را قدغن کنند و این مناطق بیشتر به کاربریهای کمریسک مثل فضاهای سبز اختصاص داده میشوند، ما نیز قصد داریم همین منطق را برای پهنههای فرونشستی و واقع بر مسیر قناتها اجرا کنیم زیرا طراحی و اجرای طرحهای عمرانی باید مبتنی بر واقعیتهای زمینشناختی باشد، نه بر فرضیات.
وی تأکید میکند: خروجی این طرح، یک نقشه پهنهبندی جامع خواهد بود که به شکل مدون در اختیار شهرداریها، دستگاههای اجرایی و بخش خصوصی قرار میگیرد تا بتوانند با آگاهی از جنس خاک، وجود قنوات، مناطق فرونشستی و سایر مخاطرات، تصمیمگیری کنند و این نقشه یک مسیر راهبردی برای آیندگان است؛ ابزاری برای هدایت توسعه شهری و زیرساختی استان.
محمدحسنی با نگاهی محیطزیستی به موضوع فرونشست میافزاید: اگرچه فرونشست یک عارضه انسانساخت است، اما امروز بهعنوان یک بحران محیطزیستی جدی باید به آن نگاه کرد.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مسکن، راه و شهرسازی میگوید: در موضوع ارتقاء ایمنی خدمات عمرانی (موجود) باید بحثهای مقاومسازی، کنترل نرخ نشست و ارزیابی ایمنی بهطور جدی پیگیری شود. همچنین برای پهنههای در طرح توسعه (آینده)، اجرای هر طرح باید بر اساس پیوست محیطزیستی فرونشست انجام شود. اگر قرار است زیرساخت یا سکونتگاه جدیدی ایجاد شود، ابتدا باید مشخص شود آن پهنه چه شرایطی دارد و آیا نیاز به تغییر مکان، اصلاح طرح یا اعمال تمهیدات کاهش خطر وجود دارد.

وی میافزاید: هدف این است که بر اساس شناخت دقیق از مخاطرات زیرسطحی در روند طرح و اجرای طرحهایی عمرانی تصمیمگیری شود و فقط با چنین نگاهی میتوانیم توسعهای ایمن، پایدار و علمی را رقم بزنیم.
پیامد ترکیب گسل، قنات و فرونشست
به گزارش ایسنا، ترکیب همزمان فرونشست فعال، قنوات متروکه و گسلهای لرزهزا، یک ریسک مرکب ایجاد کرده که پیامدهای آن میتواند در صورت وقوع زلزله بهشدت تشدید شود. فرونشست با فشردگی لایههای زمین و افزایش بار مؤثر پوسته، تعادل تنشی گسلها را حساستر میکند و قنوات خالیشده نیز شبکهای از فضاهای سست زیرسطحی بهوجود آوردهاند که تابآوری سازهها را کاهش میدهد. در چنین شرایطی، هر لرزش میتواند بهسرعت به گسترش ترکها، فروریزشهای ثانویه، شکست شریانهای حیاتی و تخریب موضعی گسترده منجر شود. به بیان دیگر، زلزله در کرمان نهفقط یک خطر مستقل، بلکه محرکِ تشدیدکننده مجموعهای از نقاط ضعف زمینشناختی است که زیر سطح شهر انباشته شدهاند.
وی در پاسخ به این پرسش ایسنا که در صورت وقوع زلزله در کرمان، ترکیب فرونشست و وجود قنوات تا چه اندازه میتواند خطر را تشدید کند؟ میگوید: پایینرفت سطح آبهای زیرزمینی و کاهش نیروی بالارونده آن خود میتواند عاملی در تحریک گسلها باشد.
به گفته محمدحسنی، آب زیرزمینی نقشی شبیه یک نیروی بالابرنده دارد و خروج بیرویه آن باعث افزایش بار مؤثر بر پوسته زمین میشود؛ عاملی که میتواند شرایط را برای فعالشدن گسلها حساستر کند.
وی میگوید: دو عامل (فرونشست و موجودیت گسل) مستقل اما مخرباند که وقتی همزمان رخ میدهند، میتوانند اثرات تجمیعی و شدیدتری بر میزان خسارت بگذارند.
در ادامه، محمدحسنی درباره اینکه کدام نقاط شهر کرمان در وضعیت بحرانیتری قرار دارند، توضیح میدهد: جنس خاک در مناطق مختلف شهر متفاوت است و همین مسئله عملکرد زمین را پیچیده میکند.
به گفته وی، بخشهایی از شهر دارای خاک ناتراوا و رسی هستند؛ خاکی که اجازه عبور آزادانه آب را نمیدهد و هرگونه آب وارد شده چه ناشی از بارندگی و چه نشتهای شهری در همان محدوده محبوس میشود و به شکل بالازدگی یا تجمع نقطهای ظاهر میشود.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مسکن، راه و شهرسازی یادآوری میکند: در سالهای اخیر، در بخشهایی از بافت تاریخی کرمان از جمله محدوده مسجد جامع بالازدگی آب مشاهده شده؛ در حالی که در نقاطی دیگر سطح آب بهطور قابلملاحظهای پایین رفته است. این تضاد رفتاری، نتیجه مستقیم جنس خاک کرمان است که با خاک مناطقی نظیر جیرفت که خاک شندرشت و Gravel دارند و آب را عبور میدهند، تفاوت اساسی دارد. این شرایط ذاتی خاک رفتار های متفاوتی ایجاد میکند که پیش بینی رفتار خاک را در موضوع فرونشست پیچیده مینماید.
کدام شهرهای استان کرمان دچار فرونشست نیستند؟
پاسخ محمدحسنی به این پرسش که کدام شهرهای استان کرمان دچار فرونشست نیستند؟ نشان میدهد: مسئله تقریباً دامنگیر همه دشتهای استان شده است. شهرهایی مانند بافت به دلیل استقرار بر دامنه کوه و سنگبسترهای سخت، با فرونشست گسترده مواجه نیستند؛ همینطور در برخی بخشهای جیرفت یا نواحی محدودی از بم این پدیده کمتر مشاهده میشود. اما اصل ماجرا آنجاست که هر نقطهای بر بستر دشت قرار داشته، به دلیل مناسب بودن برای کشاورزی و برداشتهای طولانیمدت آب زیرزمینی اکنون درگیر فرونشست شده است.
وی تأکید میکند: جامعه دانشگاهی و محققان نسبت به این بحران حساسیت بالایی دارند، اما انتظار میرود مدیران توسعهای استان نیز توسعه را بهگونهای پیش ببرند که ملاحظات محیطزیستی و مخاطرات پوسته زمین، بهویژه فرونشست، در مرکز تصمیمگیری قرار گیرد.
به گزارش ایسنا، فرونشست در کرمان دیگر یک پدیده استثنایی یا محدود نیست، بلکه الگوی گسترده و ساختاری است که رابطه مستقیم با نوع توسعه و شیوه بهرهبرداری از منابع دارد. مناطقی که بر سنگبستر و ارتفاعات قرار گرفتهاند از این آسیب تا حد زیادی مصون ماندهاند، اما دشتها که موتور تاریخی کشاورزی و سکونت انسانی بودهاند، به دلیل دههها برداشت بیرویه آب زیرزمینی، اکنون در مرحله فروپاشی تدریجی قرار گرفتهاند. این وضعیت یک هشدار جدی برای سیاستگذاران است؛ هرگونه توسعه بدون پیوست محیطزیستی، نهتنها پایداری اقتصادی را تهدید میکند، بلکه بحران فرونشست را بازتولید و تعمیق میکند. به بیان دیگر، چنانچه الگوی توسعه استان منفک از محیطزیست پیش برود، شهرهایی که امروز در حاشیه خطرند، فردا به مرکز بحران تبدیل خواهند شد.
آیا صنعتیشدن میتواند استان کرمان را نجات دهد؟
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مسکن، راه و شهرسازی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا صنعتیشدن میتواند استان کرمان را نجات دهد؟ با صراحت به ایسنا میگوید: قطعاً نه.
وی تأکید میکند: توسعه بدون موازنه با محیطزیست، نه پیشرفت واقعی بلکه گسترش یک بحران آیندهساز است.
به باور محمدحسنی، آنچه امروز در بسیاری نقاط استان مشاهده میشود، مصداق روشن توسعه ناپایدار است؛ توسعهای که در ظاهر شتابدار و ثمربخش به نظر میرسد، اما در بلندمدت منابع حیاتی را تحلیل برده و آسیبپذیری استان را افزایش میدهد.
وی با اشاره به ظرفیت بالای کرمان در حوزه معدن و صنایع وابسته، یادآوری میکند: استخراج گسترده منابع از کوهها و دشتها، نیاز به فرآوری و ایجاد صنایع بزرگ دارد؛ صنایعی که همگی مصرفکننده جدی آب هستند و همین وابستگی به منابعی که اکنون در وضعیت بحرانیاند، خود به عاملی برای تشدید فرونشست و فشار بر محیطزیست تبدیل شده است.
بر اساس این گزارش، امید بستن به صنعت بهعنوان ناجی استان، یک تصور سادهانگارانه است؛ زیرا صنعتیشدن در شرایطی که آب زیرزمینی ستون فقرات حیات استان است، نه تنها نجاتبخش نیست، بلکه میتواند بهعنوان شتابدهنده فرسایش اکولوژیک عمل کند. توسعه صنعتی بدون در نظرگرفتن ظرفیت برداشتپذیر منابع آب، همان مسیری است که در سالهای اخیر بخش قابلتوجهی از دشتهای کرمان را فرسوده و نرخ فرونشست را به سطح بحرانی رسانده است. بنابراین، آنچه تعیینکننده آینده استان است، نه میزان رشد صنعت، بلکه کیفیت برنامهریزی و چگونگی هماهنگسازی توسعه با محدودیتهای محیطزیستی است؛ اگر این هماهنگی برقرار نشود، صنعت نهفقط ناجی استان نخواهد بود، بلکه خود به یکی از عوامل اصلی ناپایداری تبدیل میشود.
دیر شده، اما نابود نشده
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مسکن، راه و شهرسازی در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا درباره اینکه آیا هنوز فرصتی برای نجات کرمان و شهرهای واقع در پهنه استان باقی مانده است یا خیر؟ میگوید: بله، دیر شده اما نباید دست روی دست گذاشت.
به گفته وی، طبیعت قابل مجادله نیست و انسان نمیتواند با آن دست به یقه شود؛ دخالتهای انسانی مانند انتقال آب از یک منطقه به منطقه دیگر، تنها بحران را به پاییندست منتقل میکند و دیر یا زود آثار آن گریبانگیر همه خواهد شد.
محمدحسنی مفهوم توسعه پایدار را در این میان کلیدی میداند: توسعه پایدار سه ضلع دارد محیط زیست، اقتصاد و مسائل اجتماعی و هرگاه یکی از این اضلاع فرو بریزد، کل ساختار دچار بیثباتی میشود.
وی با تبیین مفهوم توسعه پایدار هشدار میدهد: اگر محیط زیست از دست برود، اقتصاد و اجتماع نیز بهدنبالش فرو میریزند، درست مثل مثلثی که اگر یکی از اضلاعش شکسته شود در نتیجه پایداری آن قطعا ناپایدار میشود.
برای خروج از این چرخه، وی ضمن اعلام اینکه مقابله و کنترل اثرات فرونشست محدود به شخص یا قشر و گروهی خاص نیست بلکه عزم ملی میطلبد که همه ارگان ها و مردم باید همکاری کنند؛ میگوید؛ آموزش مردم، تغییر نگرش مدیران ارشد در قبال اعمال پیوستهای محیط زیستی در توسعه و استفاده از ظرفیتهای علمی در تصمیمات مدیریتی، انتقال صنایع آببَر به سواحل، نگرش جدید در کشت محصولات استراتژیک و کممصرف، صرفهجویی در مصرف آب، اجرای بی چون و چرای قانون در موضوع عدالت در استفاده از منابع حیاتی نظیر آب راهکارهایی هستند که پنجرهایی به فردای امید باز میکنند.
محمدحسنی موضوع شیرینسازی آب و انتقال آب از دریا را راهکار غلبه بر فرونشست نمیداند و معتقد است: اثرات این تصمیم نیاز به مطالعه مفصل دارد.
انتهای پیام


نظرات