• یکشنبه / ۴ خرداد ۱۳۸۲ / ۱۲:۳۰
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8203-01395

“اسماعيل داورفر” در حاشيه‌ي مراسم بزرگداشت “جمشيد لايق”؛ بيشتر اوقات شب‌ها خواب بازي روي صحنه‌ي تئاتر را مي‌بينم!

“اسماعيل داورفر” در حاشيه‌ي مراسم بزرگداشت “جمشيد لايق”؛ 
بيشتر اوقات شب‌ها خواب بازي روي صحنه‌ي تئاتر را مي‌بينم!
در حاشيه‌ي مراسم بزرگداشت “جمشيد لايق“، “اسماعيل داورفر“ كه چندان هم علاقه‌اي به گفت‌وگو نداشت، به خبرنگار تئاتر ايسنا از خاطراتش گفت و از اين كه هنوز هم در فكر بازيگري است، ولي به دليل شرايط، بهتر مي‌داند كه كار نكند. وي اظهار داشت: بيشتر اوقات وقتي به گذشته برمي‌گردم با خاطراتم خوشم. اين كه ما چه كار مي‌كرديم؟ من بيست و چند ساعت در روز كار مي‌كردم، تمرينات زيادي داشتم و تمام سال به بازي و تمرين مشغول بودم. ولي الان از اين شرايط و از اين موقعيت كه براي تئاتر وجود دارد، متاسف هستم و اين‌كه هر كسي بدون هيچ‌گونه مسووليتي پا روي صحنه تئاتر مي‌گذارد كه اين قدر مقدس است. من نمي‌گويم جوان‌ها نيايند، ولي اي كاش جوانان با مطالعه به سمت اين شغل و نه به خاطر مسايل فرعي بيايند و در واقع به خاطر خود تئاتر كار كنند. وي اضافه كرد: من كنار رفته‌ام و در حال حاضر بيشتر به خودم، گذشته و كارهايي كه كرده‌ام، فكر مي‌كنم و زندگي خود را مي‌گذرانم تا تمام شود! وي تصريح كرد: زماني جوان بودم و از نظر انرژي و استعداد، موقعيت‌هاي فراواني داشتم. يادم مي‌آيد وقتي كه دوازده ساله بودم و تصديق كلاس ششم را گرفته بودم، در پايان جشن دبستان نظامي، نمايشي كمدي از هارون الرشيد را اجرا مي‌كردم. براي اولياي بچه‌ها، سه روز نمايش اجرا كردم. صحن مدرسه‌ي نظامي پر از جمعيت بود و پس از آن من مثل يك هنرپيشه‌ي حرفه‌اي پنج يا شش شب براي مردم كوچه و خيابان نمايش بازي كردم. همين امر باعث شد خودم را بشناسم. چون پدرم اصلا مخالف بازيگري بود. او ارتشي بود و مي‌گفت حداقل اگر پزشك نمي‌شوي بايد سرهنگ شوي. وي به ايسنا گفت: در تابستان و قبل از دبيرستان به سبزه ميدان رفتم و قوطي‌هاي چايي بلند را خريدم، يك ذره‌بين و يك هندل را هم از دم مسجد شاه خريدم و فيلم‌هاي سينمايي آن زمان مثل تارزان كه بيرون مي‌فروختند، در قرقره كردم، با آينه آپارات درست كردم و از زيرزمين خانه‌ي خودمان از بچه‌ها يك قران يا دوزار مي‌گرفتم و به آن‌ها فيلم‌ نشان مي‌دادم. خودم هم صداهاي انگليسي را درمي‌آوردم. طوري شد كه پدر من پنج بار اين قوطي‌هاي چايي و ذره‌بين مرا خرد كرد. وي تصريح كرد: وقتي چيزي در كودكي در كسي نقش مي‌بندد، محال است از روحش خارج شود و اين پايه‌اي شد براي اين‌كه به تئاتر و تصوير كشيده شوم. الان چيزي حدود 60 سال است كه كار مي‌كنم. تا دو سال پيش كار مي‌كردم. هميشه پر انرژي بودم و بيشتر اوقات شب خواب مي‌بينم كه روي صحنه‌ي تئاتر بازي مي‌كنم! “داورفر“ اشاره كرد: روي شخصيت‌ها هميشه مطالعه مي‌كنم و سعي نمي‌كنم شخصيتي را تقليد كنم. اين‌كه بعضي‌ها مي‌گويند من طوري بازي كرده‌ام كه خودم را فراموش كرده‌ام، اين را قبول ندارم، چون هميشه خود آدم است كه آن شخصيت را بازي مي‌كند. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha