• جمعه / ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ / ۱۱:۳۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8302-04517
  • منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران

كيومرث صابري فومني (گل‌آقا): دانشجويان نور چشم ملتند و من هم خاك پاي ملت ايران طنز سياسي خودش از مصاديق بارز انواع و اقسام جرايم بوده و خواهد بود

كيومرث صابري فومني (گل‌آقا) ـ طنزپرداز و روزنامه‌نگار ـ صبح امروز در 62 سالگي درگذشت. وي در تاريخ 1379/10/09 در گفت‌وگويي با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره “نقش طنز در اصلاح رفتارهاي اجتماعي” سخن گفته بود. او گفت: ما شخصا وقتي مي‌خواهيم در رفتارهاي اجتماعي خودمان تاثير بگذاريم يك مقدار از طنزهايي را كه در اين ‌16 - ‌17 سال نوشته‌ايم، قاطي پيام بعضي روزنامجات مي‌كنيم و به هم مي‌زنيم. خوب كه مخلوط شد يك قاشق سوپ‌خوري از آن را مي‌ريزيم توي يك سطل آب، سپس دسته سطل را مي‌گيريم و محتواي آن را مي‌ريزيم ... پانزده بيست روز بعد همچنين در رفتارهاي اجتماعي‌مان موثر مي‌افتد كه خودمان مات و متحير مي‌شويم و تا حالا هزار مرتبه شده‌ايم. صابري فومني عنوان كرد: اگر هر كسي در جامعه روزي سه مرتبه (صبح، ظهر و شب) طنز را مورد استعمال قرار داده و قبل از استعمال هم خودش را تكان بدهد، حكما در اصلاح رفتارهاي اجتماعي و غيراجتماعي‌اش كمال تاثير را دارد. وي در پاسخ به سوالي مبني بر اين كه آيا طنز سياسي مي‌تواند به جرم سياسي تبديل شود و آيا طنز سياسي فعاليت سياسي محسوب مي‌شود، گفت: طنز سياسي خودش از مصاديق بارز انواع و اقسام جرايم بوده و خواهد بود. لذاست كه چون شما تازه خبرگزاري شده‌ايد، تا حدي مطلع نمي‌باشيد كه طنز سياسي در قديم الايام تبديل به جرم سياسي شده و رفته پي‌ كارش، منتهاي مراتب نه كه تا حالا از جرم سياسي يك تعريف درست و حسابي نشده، لذا شما سوال را قاطي نموده‌ايد. يعني اگر طنز سياسي بتواند تبديل به جرم سياسي بشود، ديگر فعاليت سياسي محسوب شدنش از مصاديق شعر همان شاعر شيرين سخن مي‌باشد كه مي‌گويد: چون كه صد آيد نود هم پيش ماست. وي ادامه داد: آري، بر همگان واضح و مبرهن است كه طنز سياسي يك فعاليت سياسي اسطقس محسوب گرديده و مضافا قابليت تبديل به جرم سياسي را كما هو حقه داشته، ثالثا و از همه بدتر، موجبات خيلي جرايم ديگر را هم فراهم آورده و مي‌آورد (بلكه هم بيشتر). نويسنده ستون دو كلمه حرف حساب روزنامه‌ي اطلاعات همچنين گفت: البته در تاثير فوري طنز در رفتارهاي اجتماعي، ‌سياق ديگري هم معمول است، يعني يك جور سوزن يا همان آمپول‌هاي طنز هست كه هم تزريق جلدي دارد، هم عضلاني،‌ هم وريدي، هم و غيره ... منتها تاثير آن موقت است. يك ضرب‌المثل قديمي مي‌گويد: ‌يك سوزن به خودت بزن، يك جوالدوز به ديگري. مدير مسؤول هفته‌نامه گل‌آقا (بعدها با نظر خود گل‌آقا تعطيل شد) در پاسخ به سوالي كه طنز چگونه مي‌تواند در توسعه فرهنگي و سياسي موثر باشد، گفت: اساسا طنز (و هكذا كاريكاتور) ‌دو كاربرد ويژه دارد كه اول اصلاح مي‌باشد و دوم توسعه است. طرز كارش در هر ‌2 مورد يك سان و يك جور مي‌باشد؛ با اين تفاوت كه نقش طنز و كاريكاتور تنها در توسعه سياست و فرهنگ بوده است و در توسعه اقتصاد و خيلي چيزهاي ديگري هم كاربرد دارد. وي ادامه داد:‌ در قديم الايام براي توسعه اين چيزها و هر چيز ديگر، از طنز و كاريكاتور استفاده نمي‌كردند؛ بعدا كه فهميدند با كاريكاتور و طنز مي‌شود هر چيزي را توسعه داد، لذاست كه از همان به بعد، از آن‌ها در اين راستا استفاده‌هاي موثر كردند و هنوز هم دارند مي‌كنند. اجمالا طنز و كاريكاتور با سياست و فرهنگ از حيث توسعه، ارتباط تنگاتنگ دارند و هر كدام همديگر را توسعه مي‌دهند و (بالعكس) متاسفانه نظر به وسعت دامنه اين توسعه (همين طور طنز و ايضا كاريكاتور) هرچي به سوال شما بيشتر جواب بدهم مطلب بيشتر كش مي‌آيد. آن وقت استبعادي ندارد كه ما وسط جواب تپق بزنيم و كار دست شما بدهيم (حالا خودمان هيچي). فومني در پاسخ به سوالي كه چرا گل‌آقا بعد از دوم خرداد نگاه انتقادي خود را به دولت كاهش داده است، گفت: ‌گل آقا بعد از دوم خرداد، نگاه تند انتقادي‌اش را نسبت به چي كاهش نداده است كه نسبت به دولت كاهش نداده باشد. شيخ اجل مي‌گويد: اي كه مشتاق منزلي،‌ مشتاب!؛ مضافا وقتي نگاه تند انتقادي نسبت به دولت از ‌4 سمت و ‌6 جهت در حالت افزايش مستمر بوده باشد، هر طنزنويس ناقص العقلي هم ملتفت مي‌شود كه هر سخن جايي و هر نكته مقامي دارد. گل‌آقا تصريح كرد: در ثاني، ما يك روز كار داشتيم و تند رفتيم، متعاقبا به حالت سكندري، پس پسكي رفته، يك وقت ديدم آئوووو... عرق كرده‌ايم. زيرا همگان مي‌دانند كه اگر آدمي تند برود، عرق مي‌كند و هر كس عرق بنمايد، چه بسا مي‌چايد! يعني راستش ما از چاييدگي خوش‌مان نمي‌آيد؛ فلذاست كه مي‌گويند: شتر آهسته مي‌رود شب روز. فومني اضافه كرد:‌ استحضار داريد كه در اساسنامه آبدارخانه‌مان قيد شده كه آدميزاد بهتر است كه آهسته و پيوسته رود و مضافا چه اشكالي دارد در برهه‌اي كه همه چي در همه جا در حال افزايش است يك جايي هم باشد كه بعضي از چيزهايش در حال كاهش باشد؛ پس اگر نگاه تند انتقادي نسبت به دولت در گل‌آقا كاهش يافته است دست خودمان نيست. وي خاطرنشان كرد: ما از همان روز اول هم گفته بوديم كه چه جور گل‌آقايي هستيم. و به گمانم از همين بابت است كه يكي به ما مي‌گويد گل آقاي ملت ايران و عدل در همان موقع يكي ديگر به ما مي‌گويد سوفاف يعني ما اينيم. او در پاسخ به سوالي كه طنز چگونه مي‌تواند در انتقاد از مسولان موفق باشد، گفت: اولا خود مسوولان بر ‌2 قسم‌اند يكي مسئولان موفق و ديگري مسوولان ناموفق ، لذا طنز در برابر مسئولان موفق، ناموفق بوده و در برابر اشخاص ناموفق، موفق بوده و مي‌باشد و چگونگي‌اش هم جزو شگردهاي كار است. آقاي خبرنگار ايسنا، شما تا حدودي جواني ما كه نمي‌آييم سر پيري از يك جوان (شما)‌ رودست بخوريم و شگرد كارمان‌را يادش بدهيم. اما براي اين كه جواب سوال شما را داده باشيم، عرض مي‌كنيم كه اي‌ي‌ي ... طنز در انتقاد از مسوولان، همچنين بي‌چگونگي هم نيست و به قدر كفايت واجد چگونگي‌هاي لازم بوده و مي‌باشد. صابري در پاسخ به سوالي كه يكي از كاريكاتوريست‌هاي مطبوعات عنوان كرده است كه در گل‌آقا انحصارطلبي وجود دارد و به نويسندگان و كاريكاتوريست‌ها اجازه‌ي كار در جاي ديگري نمي‌دهد آيا چنين چيزي وجود دارد؟ پاسخ داد:‌ اولا آن يكي از كاريكاتوريست‌هاي مطبوعات خيلي بيجا كرده كه همچو خبر كذبي به شما داده. انحصار طلبي گل‌آقا محض خاطر ساير مطبوعات بوده و مي‌باشد يعني: ‌اگر يك كاريكاتوريست در ساير مطبوعات كار كند ما اجازه كار در گل‌آقا را به او نمي‌دهيم بد مي‌كنيم هواي ساير مطبوعات را داريم. وي ادامه داد: آري اگر يك نويسنده و كاريكاتوريستي در نشريه‌اي كار بكند. ما انحصارطلبي نموده، اين ده بيست صفحه مجله گل‌آقا را براي همين همكاران گل‌آقا، مصون و محفوظ نگه مي‌داريم، البته اگر آن‌ها مقالات و كاريكاتورشان را به گل‌آقا بدهند نگاه مي‌كنيم ببينيم چه چيزيست. اگر در راستاي مواضع گل‌آقا باشد در آن صورت نگاه مي‌كنيم ببينيم خودمان چند تا نويسنده و كاريكاتوريست داريم كه آثارشان در آبدارخانه شاغلام باد كرده است! اگر باد نكرده باشد. به روي چشم ! مال نويسندگان و كاريكاتوريست‌هاي غير گل‌آقايي را هم چاپ مي‌كنيم. در خاتمه گل‌آقا براي همكاري يك مقدار اصول و موازين و معيار و اين جور چيزها هم دارد كه چون جنابعالي در اين راستا سوالي نفرمودي، ما هم از خدا خواسته، مابقي عرايض‌مان را درز مي‌گيريم. وي در پاسخ به سوالي كه چرا گل‌آقا نسبت به نشريات ديگر از امتيازات و رانت بيشتري برخوردار است، گفت: نشد! اين خودش هفشده سوال است كه شما مي‌بايد يكي يكي سوال بفرمايي نه چند تا چند تا، يعني در جواب همين يك سوال شما ما بايد پنبه نشريات را بزنيم، پته رانت را روي آب بياوريم. در راستاي امتيازات ، رهنمود بدهيم راجع به «بيشتر» و «برخورداري» حرف بزنيم و تازه، جواب سوال حضرتعالي را بدهيم، بله؟ وي ادامه داد:‌نخير... به نظر مي رسد اينها تماما نشر اكاذيب و از مصاديق تشويش اذهان عمومي بوده، شما هم تحت تاثير القائات بوقهاي استكبار جهاني بوده، يك فرمايشاتي مي‌فرمايي كه اولا در قوطي هيچ عطاري پيدا نمي‌شود و ثانيا اگر هم پيدا بشود به اين شوري هم كه سركار مي‌فرمايي نيست. علي اي حال شما اول بفرما كه گل‌آقا از چه رانت و امتيازات برخوردار بوده تا ما بعدا عرض كنيم كه چرا نشريات از آن برخوردار نبوده‌اند (حالا خبرگزاري‌ها هيچي ، چون هرچي باشد، دو تا خبرگزاري ايرنا و ايسنا كه بيشتر نداريم، داريم؟ (آن موقع نداشتيم). گل‌آقا در پاسخ به سوالي كه چرا گل‌آقا در شكستن خط قرمزها و تابوها پيشقدم بوده است گفت: نخير! آقا رو! به خيالش كه اگر هم قصد ادامه‌ي يك روندي را داشته باشيم مي‌آييم از همان اولش دست‌مان را رو مي‌كنيم. وي در پاسخ به سوالي كه چرا گل‌آقا روزنامه نمي‌شود ، گفت: اي آقا! هفته‌نامه منتشر مي‌كنيم شما از رانت و امتيازات‌مان استفسار مي‌كني، روزنامه منتشر بكنيم جواب اين سوال را كه بايد بدهيم. هيچي، چه بسا لازم باشد بعضا جواب سوالات قاضي دادگاه مطبوعات و هيات منصفه را هم بدهيم كه آنگاه ما تا حدودي آرد مطبوعاتي‌مان را بيخته، و الك روزنامه‌نگاري‌مان را آويخته‌ايم، هر كاري براي خودش سن و سالي، فصلي، موقعي چيزي دارد. شاعر مي‌گويد جواني كجايي كه يادت بخير اما از جدي در رفته! اگر يك گروه فراجناحي پيدا بكنيم كه حاضر باشند در راستاي انتشار يك روزنامه مستقل فوق جناحي جزو اذناب گل‌آقا بشوند (همان گل‌آقاي انحصارطلب كه شما در سوالات قبلي مطرح فرمودي) پاي علم آبدارخانه سينه بزنند، فيل شان ياد هندوستان هيچ جناحي را ننمايد، ما روزنامه كه هيچي ساعت‌نامه هم مي‌توانيم منتشر مي‌كنيم به شرط آن كه، حال و مال، جان، توان، رغبت و جرات و ساير چيزهايي لازم ديگر را مي‌داشتيم كه نداريم. البته رانت و امتيازات هم كه فرموديد به جاي خود محفوظا! (شش انگشتي نيستيم كه فقط بايستيم و بنشينيم و شاهد برخورداري ساير نشريات از اين جور چيزها باشيم؛ گيرم شمارگان ما خيلي نباشد، دست كم به اندازه سرجمع شمارگان فروش رفته و برگشتي و اينترنتي بعض روزنامجات كه تواند بود!) وي در پاسخ به سوالي كه چرا گل‌آقا در زمينه آموزش و تحقيقات كاري انجام نداده است گفت:‌ آئوووو... پس اين همه طنزنويس و كاريكاتوريست فراموش شده كه نامشان را دوباره سر زبان‌ها انداختيم و آن همه قشر جوان كه تحويل جامعه مطبوعات داديم (و هنوز هم داريم جفت و جورشان مي‌كنيم) همين جور كتره‌اي كه براي خودشان طنزنويس و كاريكاتوريست شدند؟ شما خبرگزاري هستي خبر نداري؟ البته فرمايش شما تا حدودي صحيح است گل‌آقا مي‌توانست (و مي‌تواند) يك دانشكده در اين راستا راه‌اندازي كند. شما رانت و امتيازاتش را برو بگير ، همين سال ديگر راهش مي‌اندازيم. اگر چه لازم تر آن است كه سازمان‌هايي كه بودجه‌اش را هر سال مي‌گيرند دست به اين كار بزنند ولو گيرم در هفشده سال ماضي هم بودجه‌اش را گرفته باشند و هم كاري انجام نداده باشند! وي ادامه داد: البته شما خرج سمينارهايشان را كه در همين راستاها! برگزار كرده‌اند و دارند مي‌كنند و خواهند كرد خيلي دست كم نگير، بالاخره بودجه براي خرج كردن است ديگر براي لاي جرز ديوار كه نيست. گل‌آقا در پاسخ به سوال خبرنگار ايسنا كه چرا شما در ابتداي تعيين وقت مصاحبه،‌ گفتيد كه اول بايد سوالات را مشاهده كنيم، گفت: براي اين كه بي‌گدار به آب نزنيم و وسط سوالات تپق نزنيم و در هنگام پاسخ به جدول برنخوريم! كار از محكم كاري كه عيب نمي‌كند،‌ مي‌گويند روزي ملانصرالدين ... (نخير اين مطلب باب مصاحبه با ايسنا نيست) باب ايرنا هم نيست. بعدا شايد با خودسانسوري يك كاريش كرديم و در گل‌آقا چاپش كرديم) وي در پاسخ به سوالي در مورد ساختمان گل‌آقا در خيابان آفريقا (آفريغا) كه كيهان آن را مطرح كرده بود گفت: يك كاخ‌ سفيدي است كه مثل بقيه كاخ‌سفيدهاي عالم! اگر ‌5/3 وجب در ‌5/3 وجب در ‌5/3 وجب به طور و عرض و ارتفاعش بيفزاييم يك چيزي مي‌شود عين همان ساختمان ريزه ميزه كيهان (اصلا شما كه تا حالا كاخ‌سفيد ما را نديده‌اي، پس الكي با ما مصاحبه مي‌كني براي چي؟ همين كه دوباره كيهان را با ما دعوا بياندازي دلت خنك مي‌شود؟ آئووووو...) وي در پاسخ به سوالي در مورد عملكرد ايسنا گفت:‌ نفهميدم، آقاي خبرنگار شما وسط سوالات چند مرتبه زدي توي ذوق ما. لابد حالا انتظار داري از شما تعريف بكنيم؟ بله؟ حالا كه اين جور است: ما كوچكتر از آن هستيم كه نظري را داشته باشيم (زدم توي خال حضرتعالي؟ جوان! تو اول بايد مي‌گفتي كه سبيل اين شاغلام ما عين سبيل ناصرالدين شاه است (بلكه هم بيشتر) بعدا اين سوال را از ما مي‌كردي، نه اين كه ما را رانت‌خوار و از امتيازات برخوردار و انحصار طلب معرفي كرده باشي! فلذا من بعد يك جوري سوال بفرما كه ما تماما نيز لابد يك جواب خوبي همراه با رهنمودهاي لازم) از خجالت در بياييم. همين كه تا حالا زده‌ايم توي ذوق سركار. بايد كلاهت را بياندازي هوا. خلاف عرض مي‌كنم. وي در پاسخ به سوالي درمورد جايگاه طنز و كاريكاتور در مطبوعات در چند ساله اخير گفت:‌ د نشد، شما محض رفع نحسي ‌13 يك سوال ‌14 به آن اضافه كرده‌اي كه خودش به قاعده يك كتاب جواب دارد كه خودش ‌14 سوال است و باشد براي مصاحبه بعدي. وي نفس ايجاد خبرگزاري را مثبت خواند و گفت: ‌ايجاد خبرگزاري ايسنا كار بزرگي است. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha