• دوشنبه / ۱۹ بهمن ۱۳۸۳ / ۱۴:۰۶
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 8311-07550
  • منبع : مطبوعات

سخنراني سودابه سالم در جشنواره موسيقي بومي زنان نواحي ايران درباره لالايي

در دومين روز جشنواره موسيقي بومي زنان نواحي ايران، سودابه سالم، پژوهشگري كه در زمينه تئاتر موسيقي در آموزش كودكان تحقيق مي‌كند، در سخنراني خود با موضوع «زن انتقال دهنده فرهنگ؛ مدرسه مادري» به ارتباط موسيقي زنان نواحي مختلف با آموزش‌هاي بومي پرداخت. به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا از ستاد خبري دومين جشنواره موسيقي بومي زنان نواحي ايران، سالم كه پس از لالايي خواني رحموك نصرتي در جايگاه اجراي موسيقي توسط زنان روستايي و بومي كشور به سخنراني پرداخت، با بيان داستاني، از ميان رفتن نقش موسيقي و آيين‌هاي ايراني در آموزش امروز را تبيين كرد. او سخنراني خود را با يادآوري قصه‌ها و لالايي‌هاي مادران روستايي آغاز كرد و ادامه داد: لالايي هايت روياهايم را رنگين مي‌كرد و من به واسطه آنها به عواطف و احساسات واقف مي‌شدم، سنگ صبورت بودم. تو لالايي مي‌خواندي، من مي‌شنيدم و تو وظايف مادري‌ات را مرور مي‌كردي. از طبيعت زيباي سرزمينت مي‌گفتني و من مي‌شنيدم و با صداي موسيقي‌ات مرا با زندگي پيرامون خود آشنا مي‌كردي. سالم در ادامه اين سخنراني خطاب به مادر خيالي روستايي گفت:‌ «با وجود فقر مادي‌ات، غرور و استغناي مادي خود را به من مي‌دادي. با ترانه‌هاي تشويقت مرا به راه مي‌انداختي تا به كشف دنياي پيرامون خود بپردازم. موسيقي كلمات تو به وجدم مي‌آورد و با لهجه و گويش خود آشنا مي‌شدم. در ترانه‌هاي تو اشيا، انسان، پرنده‌ها و حيوانات در حركت بودند و تو زندگي در كنار آنها و احترام به مخلوقات خداوند را به من آموختي. من در اين مدرسه رشد يافتم. با قصه‌هايت مردمان سرزمينم و تاريخ و باورها و اعتقداتشان را مي‌شناختم. در اين مدرسه تعهد عشق و عاطفه را آموختم و آماده شدم تا مادري شوم و معلم انساني ديگر. سالها گذشت و به مدرسه رفتم، آموزش‌هاي مدرسه جاي تو را گرفت. در اين مدرسه كلمات رنگ و آهنگ خود را از دست داده بودند. در اين مدرسه بود كه پيوند من با دنياي رنگين و زيباي مدرسه مادري گسسته شد. در مدرسه راز اعداد را فهميدم و حسابگري را آموختم ولي از آيين‌ها و ترانه‌هايم ديگر خبري نبود. در اين مدرسه احساس غربت مي‌كردم اما اين احساس غربت كم كم به احساس غربت نسبت به مدرسه مادري تبديل شد. مدرسه به فرهنگ من اعتنا نمي‌كرد. اين كارشناس با اشاره به توجه موسسين غربي مدارس نوين به مقوله آموزش‌هاي مادري افزود: «انديشمنداني كه 200 سال پيش مدارس نوين را بر مبناي آموزش‌هاي مادران راه اندازي كردن به تاثير قصه‌هاي تو واقف بودند. آنها مي‌دانستند مدارس جديد بايد دنباله روي دامان مادري باشند؛ اما هنگامي كه ما الگو برداري كرديم از تجربه مدرسه مادري غافل مانديم. در مدرسه ما نشاني از موسيقي، آيين ، ترانه و حركات موزون وجود ندارد. در مدرسه ما فرهنگ جهاني بر فرهنگ بومي غالب است. در پايان اين سخنراني سالم با خارج شدن از حالت روايي گفت: اين جا است كه خطر از دست دادن هويت ايراني بروز مي‌كند. در اين مقطع كارشناسي و تحليل موسيقي مادران بومي ايراني واستفاده از آنها در تعليم و تربيت سبب مي‌شود كه ديگر شاهد شنيدن نواي آخرين بازمانده‌هاي لالايي مادران نباشيم. او سخنراني خود را با آرزوي اينكه از غناي فرهنگي خود در آموزش و پرورش كودكانمان نشاني ببينيم، به پايان برد. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha