• یکشنبه / ۲۰ خرداد ۱۳۸۶ / ۱۰:۱۵
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 8603-08336
  • منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران

*تأسي به سيدالشهدا (ع) در كلام شهيدان(8)* مروري بر ديدگاه‌هاي شهيدان در مورد لزوم ادامه راه امام حسين (ع)

دوران دفاع‌مقدس به عنوان برگ زريني از تاريخ كشورمان همواره مايه مباهات بوده و خواهد بود و آيندگان نيز افتخار خواهند كرد كه در گذشته كساني از همين كشور در سخت‌ترين شرايط و در شرايطي كه انقلاب اسلامي تازه به پيروزي رسيده بود،در مقابل دشمن متجاوز ايستادند و نه تنها اجازه ندادند حتي يك وجب از خاك كشور در دست متجاوزان باقي بماند، بلكه آسايش و امنيت امروزي آنها نيز مديون از جان گذشتگي ايثارگران و شهيداني است كه بي‌هيچ چشمداشتي، جان خود را در طبق اخلاص نهادند. شهيدان دلايل بسياري براي حضور در جبهه‌هاي حق عليه باطل در وصيتنامه‌هايشان بيان كرده‌اند. يكي از اشارات آنها تاسي به عاشورا و امام حسين (ع) بوده است.آنها ضمن تاسي به سيدالشهداء(ع) بر ادامه راه اين امام همام تاكيد كرده‌اند.سرويس «فرهنگ و حماسه»خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در ادامه بررسي موضوعي وصيتنامه‌هاي شهيدان در زير به نمونه‌هايي از اين تأسي اشاره مي‌كند. در بخشي از وصيتنامه شهيد علي‌رضا درزابي مي‌خوانيم: پدر عزيزم:اگر من به مقام شهادت نائل آمدم، مبادا كه بر مزارم گريه كنيد كه دل دشمنان شاد شود. بر مظلوميت مولايم حسين (ع) گريه كنيد كه مظلومانه به دست نامردمان شهيد شد و بعد از شهادت پيكر مباركش غريب تشييع شد و گريه كن نداشت. من قطره‌ ناچيزي از يك درياي بيكران هستم كه در راه حسين توفيق شهادت يافته‌ام. شهيد محمود رضوان نوشته است: و اي پدر كه فرزندان خود را به خدا سپردي و خود ايثارگرانه به جبهه‌هاي جنگ رفتي و نمي‌گذاري كه لطمه‌اي به انقلاب اسلامي برسد و درود و سلام خود و رسولش بر شما باد و تو اي پدر همچون حسين (ع) باش كه فرزند خود را در آغوش گرفت و به ميدان رفت و گفت قطره‌اي به او آب بدهيد كه ندادند و تير به گلويش زدند. شهيد علي‌اکبر حسني در وصيتنامه خود از مكتب امام حسين ياد كرده و نوشته است: برادران مهربانم راه مکتب مرا که همان مکتب امام حسين (ع) است، ادامه دهيد و حال، شما خواهرانم مسو،ليت سنگيني داريد و از شما مي‌خواهم که راه زينب را ادامه دهيد و در شهادت من صبور و کوشا باشيد و در شهادت من گريه و زاري نکنيد زيرا منافقين از گريه و زاري شما لذت مي‌برند. در بخشي از وصيتنامه نعمت شهابي هم مي خوانيم:برادران و خواهران من، بدانيد كه من آگاهانه در اين راه قدم نهاده‌ام چرا كه خون سرخ شهيدان از هابيل تا حسين (ع) تا شهداي كربلاي جنوب و غرب ايران صدايم مي‌زنند كه چيست تو را؟ براي چه نشسته‌اي؟ آخر ما مسلمانيم، امام ما حسين (ع) است. يدالله کريمي هم مي‌نويسد: اميدوارم شما هم مانند حضرت عباس(ع) كه آخرين قطره خون خود را به پاي رهبرش امام حسين(ع) ريخت، تا آخرين قطره خون خود از حسين زمان حمايت كنيد. شهيد علي محمد شمسي نيزدر فرازي از وصيتنامه‌اش مي‌نويسد: خواهر و برادر مسلمانم، علي (ع) فرقش شكافته شد و زهراي اطهر(س) پهلويش شكسته شد؛امام حسن (ع) وامام حسين (ع) و ساير ائمه اطهار (ع) در طول زندگي دردهاي زيادي را تحمل كردند تا ما مسلمانان از آنها پيروي كنيم و راهشان را ادامه دهيم و چون آزاد مردان، سربلند زندگي كنيم و اگر شهادت نصيبمان شد، الحمدالله. حسن آذروش نيز مي‌گويد: براي من گريه نكنيد اگر خواستيد گريه كنيد به ياد امام حسين (ع)،‌علي اكبر (ع) و علي اصغر گريه كنيد. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha