«در ادامه و به عنوان نتيجهگيري، لازم ميدانم با اتكا به مطالب ياد شدة فوق، ابعاد اقتصادي، اجتماعي، سياسي، علمي و فرهنگي نمايهسازي توليدات علمي در نمايههاي معتبر علمسنجي را كه امروزه به عنوان پايگاههاي اطلاعاتي علمسنجي نيز مطرح هستند مورد اشاره قرار دهم:
تأثير اقتصادي
*تقويت زمينههاي تحقيق و توسعه در كشور: مفهوم «تحقيق و توسعه» از سالهاي پس از جنگ جهاني دوم تاكنون به عنوان عامل اصلي توسعه و دگرگوني كشورهاي صنعتي مطرح بوده است. محتواي «تحقيق و توسعه» مجموعهاي از فعاليتهاي سازمان يافتهاي را در بر ميگيرد كه هدف از آن فراهم آوردن توليدات، ابزارها، روشها، سازمانها و به طور كلي مجموعه دستآوردهائي است كه در جهت رفاه و ارتقاء سطح زندگي بشر كاربرد دارد و دستيابي كامل به آن نيز در درجة اول مستلزم شناخت گستردة توانمنديهاي علمي خود است. بديهي است كه بخش عمدهاي از اين توانمنديهاي علمي، مشتمل بر توليدات علمي است كه در نمايههاي معتبر نمايه ميشود و از طريق مطالعات علمسنجي مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد. به اين ترتيب، بدون نمايه شدن توليدات علمي در نمايههاي معتبر و بدون انجام تجزيه و تحليلهاي علمسنجي، امكان شناخت بخش عمدهاي از توانمنديهاي علمي كشورها و حركت در راستاي تقويت زمينههاي تحقيق و توسعه، به درستي ميسر نميشود (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 3).
*شناخت و تقويت نقاط تمايز: در بسياري از موارد، با شناخت نقاط تمايز و تقويت آن ميتوان به توسعة اقتصادي دست يافت. به همين دليل، اطلاعاتي كه نشاندهندة نقاط برتري و تمايز كشورها باشد نوعي ثروت محسوب ميشود. چه بسيار كشورهايي كه به دليل آگاهي نداشتن از زمينههايي كه در آن از امكان بيشتري براي رشد و توسعه برخوردار هستند، حركت در مسيرهاي نادرست را آغاز ميكنند و با صرف هزينههاي بسيار به اهداف تعيين شده نائل نميشوند.
اين در حالي است كه حركت در راستاي زمينههايي كه امكان رشد و توسعة آنها را افزايش ميدهد ميتواند دستيابي به توسعة اقتصادي را در پي داشته باشد.
با توجه به اين كه نمايه شدن توليدات علمي در نمايههاي معتبر، امكان تجزيه و تحليل آن را از طريق مطالعات «علمسنجي» فراهم ميكند؛ بنابراين ميتوان از نتايج آن نيز در راستاي آگاه كردن برنامهريزان و سياستگذاران كشور دربارة اين نقاط و سوق دادن سياستهاي علمي و پژوهشي و سرمايهگذاريهاي بيشتر در اين زمينههاي علمي استفاده كرده و حركت در راستاي توسعة اقتصادي را ميسر كرد؛ بنابراين، با نمايهسازي آثار علمي در نمايههاي معتبر، ميتوان زمينههاي لازم را براي شناخت نقاط تمايز و تقويت آن فراهم كرده و از اين طريق، برنامههاي اقتصادي كشور را به سوي بهرهگيري از همين نقاط قوت هدايت كرد. (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 3).
*امكان كسب موفقيت در مبادلات تجاري: اگر اين نكته را بپذيريم كه دستاوردها و محصولات، در نتيجة تحقيقات علمي و به تدريج تكامل مييابد و به چرخة توليد ميرسد، اين نكته كه بين نتايج تحقيقات علمي و كيفيت محصولات رابطه وجود دارد را نيز مورد تأئيد قرار ميدهيم.
بر همين اساس، امروزه در مبادلات تجاري، به سابقه و ميزان تحقيقات و توليدات علمي هر كشور در زمينة محصول مورد نظر توجهي وافر ميشود.
بديهي است كه كشورهاي فاقد تحقيقات گسترده در زمينة محصولات خود، از امكان موفقيت در عرصههاي تجاري نيز برخوردار نخواهند بود. در مقابل، ممالكي كه روزبروز بر كيفيت محصولات خود ميافزايند، همواره از نتايج تحقيقاتي كه در اين زمينه به انجام رسانيدهاند در راستاي فروش محصولات خود استفاده ميكنند.
كشور خريدار نيز به منظور شناسايي زمينههاي علمي كشور فروشنده در خصوص توليدات و خدمات قابل عرضه، چارهاي جز مراجعه به نتايج تحقيقاتي كه نشان دهندة اين جايگاه باشد ندارند؛ به اين ترتيب، فروشندگان و خريداران كالاها و خدمات در سطح بينالمللي، با مراجعه به نمايههايي همچون پايگاههاي علمسنجي «مؤسسة اطلاعات علمي»، به ارزيابي سطح تحقيقات كشور يا سازمان مورد نظر در حوزة موضوعي مربوطه ميپردازند و به اين ترتيب، در خصوص توليدات و رتبة علمي هر كشور در زمينههاي مرتبط با كالاها و خدمات مورد نظر كسب اطلاع ميكنند (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 4).
تأثير سياسي
علاوه بر جنبههاي اقتصادي، تأثير سياسي نمايهسازي توليدات علمي در نمايهها و همچنين نتايج تجزيه و تحليلهاي علمسنجي كه بر روي آن صورت ميپذيرد نيز قابل توجه است. از جملة اين نوع تأثيرات ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
*علم به منزلة قدرت: همواره در متون مختلف از علم و اطلاعات به عنوان مظهر قدرت ياد شده است. پذيرش اين نكته ميتواند به اين معني نيز قلمداد شود كه تلاش كشورها به منظور ارتقاي جايگاه علمي خود در سطح بينالمللي، در راستاي نشان دادن قدرت آنها در آن زمينة علمي نيز قابل استناد است. به عنوان نمونه، تحقيقات مرتبط با "سلولهاي بنيادي" در يك كشور ميتواند نشاندهندة توان و قدرت علمي آن كشور در آن زمينة موضوعي باشد. بر اين اساس، تعداد آثار علمي نمايه شدة كشورها در نمايههاي معتبر علمسنجي، همچون پايگاههاي "مؤسسة اطلاعات علمي"، در حوزة سياست و در راستاي نشان دادن قدرت علمي كشورها نيز قابل استفاده است (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 4).
*علم زمينهساز دگرگونيهاي سياسي: متخصصان علوم سياسي، علم را به عنوان واقعيتي مستقل از دگرگونيهاي سياسي در نظر نگرفتهاند، چرا كه به روابط متقابل ميان علم و فنآوري از يك سو و دولت از سوي ديگر توجه داشتهاند.
در بسياري از كشورهاي صنعتي، گامهاي بزرگي توسط دولت در اين راه برداشته شده است.
تأسيس وزارتخانههايي با عنوان علوم و يا سازمانهاي مشابه در بسياري از كشورهاي جهان، در حقيقت پاسخي به اين منظور بوده است.
استفاده از نتايج مطالعات «علمسنجي» كه عمدتاً با تكيه بر توليدات علمي نمايه شده در پايگاههاي علمسنجي صورت ميپذيرد، به منظور كسب آگاهي از نقشي كه هر يك از اين سازمانها در پيشبرد علوم آن كشورها برعهده داشتهاند و همچنين در راستاي مقايسة آنها با كشورهاي رقيب، همواره مورد توجه و علاقة متخصصان علوم سياسي قرار داشته است؛ به اين ترتيب، نمايهسازي آثار علمي در نمايههاي علمسنجي، از نظر نقشي كه در زمينة شناساندن نقش علمي سازمانها و وزارتخانهها برعهده دارد، ميتواند براي متخصصان علوم سياسي و حتي سياستگذاران كشورها نيز حائز اهميت باشد (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 5).
تأثير اجتماعي
*قشربندي اجتماعي اشخاص: بر اساس نتايج تحقيقات علمسنجي كه عمدتاً بر اساس اطلاعات مربوط به توليدات علمي نمايه شده در پايگاههاي اطلاعاتي علمسنجي صورت ميگيرد، رهبران علمي هر حوزه مشخص ميشوند.
با توجه به اين كه همواره رهبران علمي هر حوزه از نقشي اساسي در پيشبرد علم برخوردار هستند، شناسايي اين عده نيز به كسب امتيازات، پاداشها و ارتقاء جايگاه اجتماعي آنها در محافل ملي و بينالمللي منجر ميشود. همچنين، شناسايي رهبران علمي باعث ميشود تا توليدات علمي آنها بيش از پيش مورد توجه و استفادة ديگران قرار گرفته و مورد استناد قرار گيرد.
ه اين دليل كه قسمت اعظم اين جريانها براي بسياري از مردمي كه دور از مسائل علمي هستند حالتي كاملاً ناشناخته دارد، تودة مردم علم را حرفهاي ميدانند كه از اعتبار اجتماعي زيادي برخوردار است و داراي مزاياي مادي و معنوي قابل توجهي است. بر اين اساس، نمايه شدن توليدات علمي در نمايههاي علمسنجي، امكان شناسايي توليدات علمي معتبرتر و همچنين رهبران علمي هر حوزه را به منظور بهرهمندي از توان علمي آنها در سطح ملي و بينالمللي فراهم ميكند (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 5).
*تقويت ارتباطات علمي: با نمايه شدن توليدات علمي در پايگاههاي اطلاعاتي و استفاده از نتايج يافتههاي علمسنجي، برترينهاي علمي جوامع در زمينههاي علمي و تحقيقاتي شناسايي ميشود. بديهي است كه برقراري ارتباط علمي نيز در ابتدا مستلزم شناسايي افراد يا سازمانهاي تأثيرگذارتر است.
در بسياري از موارد، ارتباطات علمي به برقراري ارتباطات اجتماعي نيز منجر ميشود. به همين دليل، جامعهشناسان شبكة روابط اجتماعي كه ارتباطات علمي در آن صورت ميگيرد و همچنين نارسائيهاي ناشي از محدود كردن انحصاري كانالهاي ارتباطي به وسائل ارتباطي رسمي را مورد توجه قرار ميدهند. بنابراين، در فرايند روابط اجتماعي، اهميت استفاده از نتايج مطالعات علمسنجي كه عمدتاً با تكيه بر توليدات علمي نمايه شده در نمايههاي معتبر صورت ميپذيرد انكارناپذير است (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 6).
تأثير علمي و فرهنگي
*تمايل به برقراري ارتباطات علمي و فرهنگي با مراكز علمي برتر در كشورهاي ديگر: با استفاده از نتايج تحقيقات علمسنجي، دانشگاههاي برتر هر كشور شناسايي ميشوند و به اين ترتيب، دانشمندان طراز اول و دانشجويان مستعدتر، بهتر ميتوانند با آنها ارتباط علمي برقرار نمايند. حضور اين افراد در دانشگاههاي ساير كشورها، به طور طبيعي ميتواند از نظر علمي، تأثيرات بسياري را بر اين افراد بگذارد.
در بيشتر موارد، افرادي كه براي مدتي در منطقهاي خاص زندگي كردهاند، از نظر علمي و فرهنگي تحت تأثير آن محيط قرار گرفتهاند؛ بنابراين، اثرات علمي و فرهنگي نتايج تحقيقات علمسنجي كه با بهرهمندي از اطلاعات مربوط به توليدات علمي نمايه شده در نمايههاي معتبر بينالمللي حاصل ميشود قابل توجه است و از اين نظر ميتواند عوايد زيادي را براي كشورها به دنبال داشته باشد (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 6).
*تعامل با كشورهاي داراي زمينههاي علمي و فرهنگي مشترك: با تكيه بر اطلاعات مربوط به توليدات علمي نمايهسازي شده در نمايههاي معتبر بينالمللي و استفاده از نتايج تحقيقات علمسنجي بر روي اطلاعات حاصل از اين نمايهها ميتوان دريافت كه در طول زمانهاي گذشته، تعاملات علمي و فرهنگي هر كشور با كدام ممالك بيشتر بوده است.
بر اين اساس، شناخت عوامل مؤثر در برقراري اين ارتباط و نيز كشف دلايل اين تعاملات ميتواند در راستاي تقويت نقاط مثبت و برطرف كردن نقاط ضعف حائز اهميت باشد. علاوه بر اين، اطلاعات مزبور ميتواند به شناخت زمينههاي مشترك همكاريهاي علمي و فرهنگي در بين كشورها نيز بيانجامد. به اين ترتيب، نمايه شدن توليدات علمي در نمايههاي معتبر علمسنجي، از اين نظر نيز ميتواند عوايد علمي و فرهنگي بسياري را با خود به ارمغان بياورد (نوروزي چاكلي؛ نورمحمدي، 1386، ص. 7).
در پايان، اميدوار است نوشتة حاضر كه بنا به وظايف تخصصي و حرفهيي نگارنده به رشتة تحرير درآمده است، پاسخگوي برخي از شبههها و نگرانيهاي اهل نظر در اين زمينه باشد.»
فهرست منابع
1.حري، عباس. (1362). "تحليل استنادي و شباهتهاي آن با علمالحديث". نشر دانش. 4، 2: 11- 17.
2.حري، عباس. (1381). آئين نگارش علمي. تهران: هيأت امناي كتابخانههاي عمومي كشور، دبيرخانه.
3.سن گوپتا، آي. ان. "مروري بر كتابسنجي، اطلاعسنجي، علمسنجي و كتابخانهسنجي". فصلنامة اطلاعرساني. دوره 10، شماره 2 ، ص: 38-58. تاريخ دسترسي: 1385/12/
4.مهراد، جعفر؛ فلاحتي فومني، محمدرضا. (1385). رتبهبندي دانشگاههاي دنيا و پيام آن براي دانشگاههاي كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي (OIC). شيراز: كتابخانة منطقهاي علوم و تكنولوژي شيراز.
5.نوروزي چاكلي، عبدالرضا. (1382). "موانع توسعة كتابخانههاي تخصصي در ايران و ارائه راهكارهاي مناسب". در: مجموعه مقالات هفتمين همايش كتابداران سازمان مديريت و برنامهريزي كشور، رشت 19- 21 اسفند 1382. تهران: سازمان مديريت و برنامهريزي كشور، معاونت امور پشتيباني، مركز مدارك علمي و انتشارات.
6.نوروزي چاكلي، عبدالرضا؛ نورمحمدي، حمزهعلي. (1386). وضعيت توليدات علمي ايران و كشورهاي منطقه در سال 2005 و 2006، بر اساس آمار پايگاههاي مؤسسة اطلاعات علمي (ISI). تهران: مركز تحقيقات سياست علمي كشور.
7.Dobrov, G. M. (1978). "Editorial statement". Scientometrics. 1 (1). P.2-3.
8.Lundu, Maurice C. (1995). The library in the service of society: philosophical foundations. Pretoria: Info Africa Nova.
9.Nyerere, Julius.(1974). Man and development. Dar es Salaam: Oxford University press.
10.Thomson Scientific. (2007). Web of Science. [Online]. Available At: http://scientific.thomson.com/products/wos/
11.Unesco. (2000). Change in Continuity: Concepts and tools for cultural approach to development. Paris: Unesco.
12.Vinkler, P. (1991). "Possible causes of differences in information impact of journals from different subfields". Scientometrids20. P.142-161.
انتهاي پيام
نظرات