• چهارشنبه / ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ / ۱۶:۵۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8702-15180
  • منبع : نمایندگی خراسان رضوی

قدمعلي سرامي در همايش روز فردوسي: فردوسي سروش اندروني انسان را قبول دارد

قدمعلي سرامي در همايش روز فردوسي:
فردوسي سروش اندروني انسان را قبول دارد
قدمعلي سرامي معتقد است: فردوسي يک چيز فراتر از خرد را قبول دارد و آن، سروش اندروني انسان است. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان رضوي، اين شاهنامه‌پژوه امروز (چهارشنبه) در همايش "دانش و خرد فردوسي" در دانشگاه فردوسي مشهد با ارائه مقاله‌اي با عنوان "از عشق سبز مادر تا عقل سرخ فرزند"، با بيان اين‌که يقين و شک مطلق، دانش را راه نمي‌برد و مسير تفکر را مسدود مي‌کند، اظهار كرد: تا کنون هر چه درباره سودابه نوشته شده، مبني بر نانجيب و پست بودن اوست؛ وليکن مدرک مستدلي که اين امر را تأييد کند، وجود ندارد. سرامي تصريح کرد: در شاهنامه سه بار سياوش به حرم پدرش مي‌رود و هر سه بار هم با اجازه پدر و با سرپرستي هيربد (حرم‌بان کيکاروس) است؛ مثلا يک بار سودابه سياوش را عين مادرش در آغوش مي‌گيرد و مي‌بوسد. او افزود: حال اين سؤال مطرح است که اگر سياوش مظهر عصمت و پاکي است، مگر مي‌شود کسي او را دوست داشته باشد که روسپي و پلشت است؟ معشوق هر کسي برازنده وجود اوست و کسي نمي‌تواند در عين نانجيبي و پستي، عاشق يک معصوم باشد. سرامي گفت: سودابه اولين آزمون خود را در شاهنامه وقتي کيکاووس به خواستگاري او مي‌آيد، علي‌رغم ممانعت پدر و با وجود ازدواج با محارم به عنوان يکي از سنن رايج در آن روزگاران، با ازدواج با کياووس نشان مي‌دهد. او خاطرنشان كرد: با بررسي تمامي اسناد و مدارک در اين راستا دريافتم سودابه فارغ از اين حرف‌هاست، او زني عاشق است و هفت سال مدام در مقابل اين عشق صبر مي‌کند و دست از پا خطا نمي‌کند؛ به گونه‌اي که در شاهنامه از سودابه آورده شده است. وي تأکيد کرد: فردوسي در اولين مقالات خود مي‌گويد: به همان ديدن اول شد تراز نخ يا يک تکيه يخ که در مقابل آتش قرار گيرد؛ يعني در نگاه اول همه‌چيزش را باخت. سودابه زني است مصداق اين بيت معروف که: دنيا و آخرت به نگاهي فروختي / سودا چنين است که يک‌جا کند کسي قدمعلي سرامي سپس اذعان كرد: با توجه به سخنان ابراهيمي ديناني، توقف در تفکر چيزي جز مرگ انديشه نيست؛ به طوري که چون قبلي‌ها گفته‌اند سودابه نانجيب است، ما هم بگوييم نانجيب است. پويايي گستاخانه و حرکت خستگي‌ناپذير، خصلت ذاتي انديشه بشري است و هر دو خطرناک هستند؛ جذميت تام و تمام در باور داشتن چيزي که معلوم نيست، درست باشد. سرامي تصريح کرد: بايد به جوانان ياد داد نسبت به حرف گذشتگان خود ترديد کنند و اين گونه نباشد که هر چه هر که گفت، قبول کنيم و دنبالش برويم. نوآوري از آن‌جايي شروع مي‌شود که بگوييم اين سخن ممکن است باطل باشد. اين عضو هيأت علمي دانشگاه با اشاره به اين‌که اگر اروپايي‌ها در وحدت‌هاي سه و چهارگانه ارسطو ترديد نمي‌کردند، هنر سينما به اين‌جا نمي‌رسيد، اذعان كرد: انديشه ايراني از همان آغاز داراي دو جهت است و با وجود شهود صددرصدي خردگرايي در شاهنامه، فردوسي يک چيز فراتر از خرد را قبول دارد و آن سروش اندروني انسان است. وي خاطرنشان كرد: همان‌طور که خرد در ماست، پيامبري نيز در ما وجود دارد که به صورت سروش جبرييل درون ماست. هر کسي داراي يک جبرييل دروني است و در آن نقطه‌اي که انسان نمي‌تواند با خردمندي‌اش حل کند، اگر مشيت خدا اين باشد که مسأله‌اش حل شود، نهيبي از اندرون به او زده و هدايت مي‌شود. قدمعلي سرامي تأکيد کرد: پادرمياني سروش در جاي جاي شاهنامه از اول تا آخر مشهود است. ماجراي جنگ کيومرث و اهريمن به ارشاد سروش صورت گرفت و سروش ده‌ها بار پادرمياني مي‌کند. او شاهنامه را داراي دو منطق دانست و گفت: مشکل سياوش اين است که از اول تا آخر فقط به عقلانيت خودش تکيه مي‌کند و مي‌گويد محال است که به خاطر دل و سروش درونم، سرم را بر باد دهم؛ لذا دلش را زير پا مي گذارد و عقل خود را اساس مي‌داند. اين در حالي است که فرهنگ ايراني مي‌گويد هر دو را بايد به کار گرفت و هر دو عين دست راست و چپ است و خردمندي صرف کفايت نمي‌کند؛ همه‌جا روان ما داراي دو پاره است؛ يک پاره نرينه (آسماني) و يک پاره مادنيه ( زميني)، حتا اين تصور که آسمان "مرد" و زمين "زن" است، در تاريخ اسطوره‌هاي ما کاملا مشهود است. اين پژوهشگر افزود: در تمام منابع محققان ما، مردسالاري حکومت مي‌کند؛ به گونه‌اي که ديده مي‌شود شيخ صنعان با قرآن درگير مي‌شود، شراب مي‌خورد، خوک‌بازي مي‌کند، بت مي‌پرستد و اين هيچ اشکالي ندارد؛ صرفا چون مرد است؛ حال چطور مي‌تواند جميلي با اين جمال که کيكاووس با ديدن او از شگفتي نام خدا را ذکر کرد، پست و پلشت باشد؟ سرامي تأکيد کرد: هيچ سندي در هيچ جاي تاريخ ديده نشده است که سياوش مرتکب گناه شده باشد. از همان اول هم سودابه به کيکاووس مي‌گويد پسر تو در زيبايي بي‌نظير است و براي اين‌که بخواهي گوهرش آلوده نشود، بايد از گوهر خودت، يعني يکي از خواهرهايش را براي او درنظر بگيري و متأسفانه چون فرهنگ ما فرهنگي مردسالار است، هيچ اشکالي در اين مسأله ديده نمي‌شود. او همچنين در بخشي از صحبت‌هايش خاطرنشان کرد: نکته مهم اين است که بدانيم انديشه ايراني وقتي به شعر بيان مي‌شود، نبايد مثل نثر به آن نگاه کرد. اگر چيزي و مطلبي زبان شعر را انتخاب مي‌کند، براي اين است که متفاوت دريافت شود. اين نويسنده تأکيد کرد: اين سنت غلط و ناهنجاري که در همه دانشگاه‌هاي ايراني مبني بر ارائه معناي واحد براي شعرها ارائه مي‌شود، يک نقيصه فرهنگي است و اين در حالي است که "عين القضات" مي‌گويد تو شعر را آيينه بدان؛ يعني هر کسي که در روبه‌روي شعر بايستد، حق دارد خودش معناي آن را دريافت کند؛ نه آن‌چه را ديگران گفته‌اند. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha